امام حسین، مدافع ایده صلح آمیز امام حسن
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، دوران امام حسن و حادثه صلح آن بزرگوار با معاویه، یا آن چیزی که به نام صلح نامیده شد، حادثه سرنوشتساز و بینظیری در روند انقلاب اسلامی صدر اسلام بود. حادثهای که در سال41هجری قمری رخ داد و متأسفانه در اعتقاد برخی یک صلح ذلتبار بود.
در زمان امام حسن(ع) جریان مخالف آنچنان رشد کرد، که امام با یارانش نتوانست به صورت یک مانع بر سر راه آنها ظاهر بشود؛ البته این جریان مخالف که عمدتاً معاویه از سردمدارش بود یک شبه به وجود نیامده بود، سالها قبل در زمان نهضت پیامبر اکرم(ص) نیز وجود داشته است.
امام حسین، مدافع ایده صلح آمیز امام حسن
درباره صلح امام حسن این نکته حائز اهمیت است که هر کس حتی خود امیرالمؤمنین(ع) هم اگر جای امام حسن مجتبی بود و در آن شرایط قرار میگرفت ممکن نبود کاری بکند، غیر از آن کاری که امام حسن کردند و کسی نمیتواند اشکال کند که فلان گوشه کار امام سؤال بر انگیز است، کار آن بزرگوار صدرصد بر استدلال منطقی غیر قابل تخلف منطبق بوده است. در میان آل رسول پرشورتر از همه کیست؟ شهادت آمیزترین زندگی را چه کسی داشته؟ و برای حفظ دین در مقابل دشمن، چه کسی و کسانی مؤثر بوده اند؟ جز حسین بن علی(ع)؛ آن حضرت در این صلح، با امام شریک بودند. صلح را تنها امام حسن(ع) نکرد؛ امام حسن و امام حسین بن کار را کردند؛ منتها امام حسن، امام زمان بود و راهبر و امام حسین حامی و پشتیبان ایشان! امام حسین، جزو مدافعان ایده امام حسن بود. حتی در مجلسی که یکی از یاران نزدیک اعتراضی کرد این امام حسین بود که جواب دادند «وَ عَمَزَ الحُسینُ حُجر»(شرح نهجالبلاغه/ابن ابی الحدید/ج16/ص15) هیچ کس نمیتواند بگوید اگر امام حسین جای امام حسن بود این صلح انجام نمیگرفت و حتی اگر امام حسین تنها بود و امام حسن نبود، در آن شرایط، باز هم همین کار انجام میگرفت و صلح میشد.
صلح عوامل خودش را داشت و هیچ تخلفی و گریزی از آن نبود. آن روز، شهادت ممکن نبود. مرحوم آل یاسین در کتاب «صلح الحسن»-ترجمه مقام معظم رهبری-ثابت میکند که اصلاً جا برای شهادت نبود. هر کشته شدنی که شهادت نیست؛ کشته شدن با شرایطی شهادت است و آن شرایط در آنجا نبود و اگر امام حسن در آن روز کشته میشدند شهید نشده بودند. امکان نداشت آن روز کسی بتواند در آن شرایط، حرکت مصلحت آمیزی انجام بدهد که کشته بشود و اسمش شهادت باشد.
مدیریت جریان اصیل دینی در سایه صلح امام حسن
۱-مسأله این است که بعد از صلح امام حسن کار به شکلی هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسلام و جریان اسلامی، وارد کانال آلودهای به نام خلافت، در معنای آن زمان که سلطنت بود، نشود. هنر امام این بود کاری کرد که جریان اصیل اسلام- که از مکه شروع شده بود و به حکومت اسلامی و به زمان امیرالمؤمنین و حال به زمان خود او رسیده بود- در مجرای دیگری، جریان پیدا بکند؛ منتها نه به شکل حکومت، زیرا ممکن نبود؛ لااقل به شکل یک نهضت، جریان پیدا کند. این دوره سوم اسلام است که دوباره نهضت شد. البته این دوره کار بر نهضت، به مراتب مشکلتر بود از زمان پیامبر بود؛ زیرا شعارها در دست کسانی بود که لباس مذهب را بر تن کرده بودند؛ در حالی که از مذهب نبودند.
2-این جریان، همین طور که ادامه پیدا کرد در کنارش مسلمانانی اصیل که هیچ وقت با دستگاه حکومت کنار نیامدن، جریان اصیل اسلامی، جریان اسلام قرآنی به وجود آمد و به برکت امام حسن مجتبی این جریان ارزشی و نهضت اسلامی، اسلام را حفظ کند. اگر امام حسن این صلح را انجام نمیداد، آن اسلام ارزشی نهضتی باقی نمیماند و از بین میرفت؛ چون معاویه بالاخره غلبه پیدا میکرد وضعیت، وضعیتی نبود که امکان داشته باشد امام حسن غلبه پیدا کند. همه عوامل، در جهت عکس غلبه امام مجتبی بود؛ معاویه غلبه پیدا میکرد چون دستگاه تبلیغات در اختیار او بود و از شیوههای استفاده میکرد که امام نمیتوانست از آنها استفاده کند مثل دادن پولهای بیحساب، جمع کردن افراد غیرموجه و ناصالح بدین علت، که دست دشمن باز بود و دست امام بسته.
نتیجه
اگر امام حسن صلح نمیکرد، تمام ارکان خاندان پیامبر را از بین میبردند و کسی را باقی نمی گذاشتند، همانطوری که در واقعه عاشورا دنبال همین ماجرا بودند- که حافظ ارزشها نظام اسلامی باشد. همه چیز به کلی از بین میرفت و ذکر اسلام برمیافتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمیرسید. اگر بنا بود امام مجتبی جنگ با معاویه را ادامه بدهد و شهید بشود-که به احتمال قوی به دست اصحاب خودش که جاسوسان معاویه آنها را خریده بودند- معاویه میگفت من نکشتم اصحاب خودش کشتند. به عزاداری هم میپرداخت و بعد تمام اصحاب امیرالمؤمنین را تار و مار میکرد. یعنی، امام حسین هم باید کشته میشد، اصحاب برجسته هم باید کشته میشدند و کسی که بماند و بتواند از فرصتها استفاده بکند و اسلام را در شکل ارزشی خودش باز هم حفظ کند، دیگر باقی نمیماند. این حق عظیمی است که امام حسن مجتبی بر بقای اسلام دارد./۹۹۸/پ۲۰۴/س