فضای مجازی مسلخگاه باورها
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، تقریباً اکثر مردم جامعه با مواد مخدر و آثار مخربشان آشنایی دارند. موادی که تشخیص خودشان و یا تشخیص مصرف کنندگانشان، نیازی به تخصص نداشته و با کمی دقت میتوان حضورشان را در جامعه حس کرد. اما این همه ماجرا نیست.
دنیای امروز، دنیای سلطه و قدرت طلبی است، دنیایی که خیلیها به دنبال برتری و سروری بر دیگران هستند و حاضر هستند در راه رسیدن به این هدف، هر مانعی را از سر راه خود بردارند و برای حذف این موانع از راهها و ابزارهای مختلفی را به کار میبرند.
یکی را با جنگ، یکی را با تهدید، یکی را با مذاکر و یکی را با تغییر باورها و به راستی این راه آخر، مسیری است به مراتب مخربتر از دیگر روشهای نامبرده شده است.
خیلی روشن است که بزرگترین خطر برای مستکبران دنیا، نیروی ارادهای است که تا پای جان به مقابله با این شیطان صفتان خواهد پرداخت. نیرویی که در وجود تک تک مردم جامعه باورمند به ویژه جوانان یافت میشود. و اگر نباشد این باورمندی، تسلط بر آن جامعه کار سختی نخواهد بود.
بنابراین همه مشکل استکبار برای مقاومت افرادی که برای آنها تره هم خورد نمیکنند، همین باورهای شان است. به همین دلیل طبیعی است که برای ریشه کن کردن یا تغییر این باورها، دست به کار شده و با تمام قوا به میدان بیایند.
بستری مناسب
از آنجایی که تغییر باورهای یک جامعه، نیازمند فعالیتی همه جانبه و دقیق و کارآمد است، باید بستری برای این فعالیت ایجاد می کردند که مرتعی و جولانگاهی جامع برای همه شیطنتها و برنامهریزیهایشان باشد. این بستر چیزی نیست جز اینترنت.
فضای اعتیادآوری که با دربرداشتن انواع و اقسام جاذبهها، احساسات جامعه را تحریک و با وابسته کردن مخاطبانش احساس نیاز به خود را در ذهن آنها نهادینه کرده و پس از مدتی، باورهای آنها را تغییر میدهد و گاه آنقدر در این کار حرفهای عمل میکند که واقعا نمیتوان فهمید باورها از چه زمانی تغییر کردند. چراکه تأثیر گرفتگان این مخدر به راحتی قابل تمیز از سایرین نیستند.
به عنوان مثال با طرفدای از بخش عظیمی از باورهای جامعۀ شیعی، مخاطب را قانع میکنند که ایشان را با خود هم عقیده بداند، بعد با سوألی مغرضانه زیرآب بخش دیگر باورهاش را میزنند؛ کاری که با جنگ فزیکی ابداً نمیتوانستند انجام دهند و همین شبهه افکنی کمکم بخش زیادی از باورهای جامعه را به نفع استکبار تغییر میدهد و آن وقت است که مردم همین جامعه مقاوم خیال میکنند با دادن افسارشان به دست استکبار به فلاح و رستگاری خواهند رسید.
مثال دیگر نمایش دروغین آرامش و لذت جویی بیدغدغه در جوامع خوشان از طریق سایتهای تفریحی و حتی مستهجن است. نمایشی که با تحریک عواطف و شهوات جامعه به خصوص مخاطبان جوان، بذر نفرت از آرمانهای برخاسته از دین و علاقهمندی به باورهای منهای خدا و معاد را در دل آنها کاشته و میوهاش میشود مخالفت با مقاومت و علاقه به سازشکاری.
البته نیاز به استدلال ندارد که ابزاری مانند اینترنت، میتواند دستمایه جبهه مقاومت قرار گرفته و با آن در جهت تقویت باورمندی جامعه بهرهبرد، اما این مهم در صورتی اتفاق میافتد که استفاده از این بستر فراگیر و پر مخاطب، دغدغه اصلی همه کسانی باشد که قدرت و توان مقابله با هجوم نرم دشمن را دارند. چرا که اگر این طیف دغدغهمند، اینترنت را خط مقدم جنگ فرهنگی علیه باورهای جوامع دین مدار ندانند، جذبههای شیطانی این فضا، سرابی است که دائما هَل مِن مخاطب میطلبد و آرمانهای شان را به مسلخ کشانده و بیرحمانه سر میبُرد./841/پ۲۰۰/س
حجت الاسلام حسین رحیمی