وضعیت اورژانسی تربیت کودک و نوجوان در عصر رسانه
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، چندی پیش دادستان کل کشور درباره بحران اجتماعی و فرهنگی ناشی از فضای مجازی گفتند که فضای مجازی امروز نیازمند درمان اورژانسی است.
اگر مروری بر حوادث اخیر داشته باشیم یک نکته در لا به لای خبر های جناحی و در پرونده های قضایی هر انسان دغدغه مندی را به بهت وا می دارد و آن کاهش سن بزه در جنایت های منجر به قتل است اگر چه تعداد این رخدادها نسبت به جوامع دیگر بسیار کم و انگشت شمار است اما در سطح تاثیر خبر آن یک شوک برای جامعه است.
در اینجا یک سوال در اذهان عمومی و جامعه نخبگانی مطرح می شود که چگونه نوجوانی به این درجه از خشونت می رسد. عوامل روانی و اجتماعی آن چیست؟ جالب است بداند در بعضی از پرونده ها منجر به قتل خانواده آنان اقرار می کنند که فرزند آرامی داشته اند و نشانه هایی از شرارت در فرزندشان دیده نشده است. اگرچه این امر نیازمند پژوهش های مطالعاتی عمیق و گسترده است و باید کمیته های علمی متشکل از دانشمندان عرصه های مختلف علمی تشکیل شود و ابعاد پیدا و پنهان این پدیده را بررسی نمایند.
اما به نظر می رسد می توان با ایجاد کنش و دغدغه ذهنی در اذهان مخاطبان توجه آنان را به یک لایه پنهان تربیتی حساس کرد. سوال اصلی این است که امروز تربیت کودکان و نوجوانان ما توسط چه کسانی و در چه محیط هایی اتفاق می افتد. پاسخ شاید خیلی پیچیده نباشد. می توانیم ادعا کنیم و برای ادعا نیز ادله بیاوریم که امروز رسانه ها تربیت کودکان و نوجوانان برعهده گرفته اند. چه اینکه آقای نیل پستمن در کتاب زوال کودکی می گوید: امروزه رسانه ها تربیت را پیچیده کرده اند. آنگاه میگوید رسانه با ورود به فضای سالم و معصومانه کودکان آنها را با محیط و تجربه بزرگ سالان آشنا کرد او می گوید: در شرایطی این سطور را مینگارم که در شهرهای بزرگ و کوچک آمریکا، تفاوتهای اعمال جنایی و جرم و مجازاتهای حقوقی میان خردسالان و بزرگسالان روز به روز کمتر می گردد و شباهتهای اعمال و رفتار آنان رو به افزونی است.»
چرا این بحران در جامعه معاصر به وقوع پیوسته است مگر در فضای رسانه و شبکه های اجتماعی کودکان و نوجوانان ما چه چیزی را یاد میگیرند. باید به یک اصل توجه داشت که بازي، بخش جدايي ناپذير زندگي کودک و نوجوان است و هویت و حیات جسمی و روانی او در بازی نهفته است. اگر در سنت های قبل والدین با توجه به كاركردهاي مختلف بازي، به ويژه نقش بازي در تربیت و مهارت آموزی، اين ضرورت را احساس می کردند كه از طریق بازی به كودكان، آموزش بدهند بی شک زمينه رشد و خلاقيت او را فراهم می کردند.
امروزه با الکترونیکی شدن بازی ها و پیچیدگی های سخت افزاری و مهارتی و تکنیکی اصولا والدین به دنبال شناخت بازی های الکترونیکی و به تعبیر سلیس تر گیم ها نمی روند. آنها در این حوزه به فرزندشان اعتماد می کنند و بدون کنترل محتوایی بازیها به صرف سرگرم شدن فرزندانشان از پیامده های تربیتی گیمها غفلت میکنند. این در صورتی است که گیمها به واسطه تعاملی بودن و توالی داستان اثرگذاری بیشتری بر کودک و نوجوان دارند.
یکی از مولفه های جذابیت در رسانه ها و بازی های رایانه ای عنصر خشونت است. کودکان و نوجوانان در فضای مجازی انواع خشونت را تجربه می کنند با آن به هیجان می آیند و در آن آموزش می بینند که چگونه بکشند. این امر در الگوی یادگیری رسانه سبب می شود که کودکان بخواهند در محیط واقعی نیز این لذت را تجربه کنند چرا که آنان تفاوتی بین محیط مجازی و واقعی نمی بینند. اکثر این بازیها توسط کمپانی های غربی ساخته می شوند.
در پایان برای تدبر به این جمله رئیس جمهور پیشین آمریکا که در بازدید از کمپانی دریم ورکس بیان کرده توجه کنید: «هالیوود نقشی اساسی در اشاعهی ارزشهای فرهنگ آمریکایی و همچنین شکلدهی یک فرهنگ جهانی دارد. چه باور کنید و چه نکنید، هالیوود و صنعت سرگرمی، از برخی جهات، بخشی از دیپلماسی آمریکاست و این صنعت سرگرمی بخش بزرگی از صادرات کشور ما را در بر میگیرد. »/۹۰۱/ی۷۰۴/س
حسن رضایی، پژوهشگر حوزوی و استاد دانشگاه