۱۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۰
کد خبر: ۵۲۷۹۲۲

سیاهچال مدرنیته

تئوری‌های مدرنیته را باید با مبانی اسلام سنجید، که اگر تطابقی بینشان بود یا حداقل تعارضی نداشتند آن بُعد مدرنیته قبول و اگر با اسلام مخالفت و ضدیت داشت رد و مطروح شود.
تهاجم فرهنگی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، داستان از آنجایی شروع می‌شود که مستکبران جهان، با ظلم و ستیز و خون ریزی و گردن کلفتی درصدد تصاحب کل دنیا برآمدند و متاسفانه در اکثر کشورها موفق بودند؛ و به صورت علنی و یا زیر پوستی، افسار آن کشورها را به دست گرفته‌اند.

طبیعی است که وقتی حاکم بر کسانی شدند که با آنها اختلافات فرهنگی زیادی دارند، باید برای ادارۀ این جوامع، تئوری و برنامۀ نافذ و مدونی داشته باشند که آن همۀ زحمت ننگین برای تصاحب از بین نرود. به عبارتی باید ذائقه این جوامع را باخوراکی که خودشان تولید میکنند وفق بدهند و الا مغبون و متضرر خواهند شد.

با سلاح فرهنگ به جان این جوامع افتاده و به اسم مدرن شدن، در مدت زمان کوتاهی ذائقۀ آنها تغییر دادند.

و بعد از آن بود که همۀ این جوامع، به غلط خود را محتاج این زورگویان مغرور می‌دیدند چون احساس می‌کردند اگر مدرن نشوند از بقیۀ جوامع عقب خواهند ماند؛ غافل از اینکه این مدرن شدن که بهشتش می‌انگاشتند، جهنمی است که عواقب آن إلی ابد یقۀ این جوامع تسخیر شده را رها نخواهد کرد.

البته از حق نگذریم تئوری مدرن سازی این جوامع نقشۀ بی‌نقصی بود که بعد اجرای آن و رسیدن به هدف مطلوب، خودش به ابزاری برای حمله و تهاجم به کشورهای تصاحب نشده بدل شد. اکنون با این وسلیه در کشورهایی مانند ایران، لبنان، سوریه و... که تسلط بر آنها برای مستکبران جهان بسیار هزینه بردار یا حتی غیر ممکن بود، آب را گل آلود کرده‌اند و قلاب به دست به انتظار ماهی نشسته‌اند. و متاسفانه در خیلی از مسائل به هدف خود رسیده‌اند که باید برای آباد کردن مجدد این خرابی ها فکری کرد.

برای اثبات این مدعا، اگر دقیق تر به اتفاقات جدیدی که در دنیا درحال رخ دادن است و روز به روز شدت افتادن آنها بیشتر می شود نگاه کنیم، رد پای مدرنیته به وضوح قابل مشاهده است.

مثلا در کشور اسلامی ما، آمار طلاق در هیچ برهه‌ای از تاریخ، به اندازۀ دوران فعلی ما بالا نبوده است. جدایی‌هایی که عامل بسیاری از آنها رسیدن زوجین به نقطۀ اختلافی است که مدرن شدن برای آنها رقم زده است؛ از ارتباطات کنترل نشدۀ زوجین با غیر از همسرشان گرفته تا الگو گرفتن از زندگی‌های دروغین فیلم های هالیوودی و...، وسوسه‌های سایۀ شوم مدرنیته بر زندگی‌هاست.

یا مثلا در بحث معماری ما شاهد رشدِ قارچ‌گونۀ سازه‌هایی هستیم که با فرهنگ و آداب ایرانی اسلامی ما تناسب زیادی ندارند. خانه هایی که، از مشکلات و تعارضات آن با فرهنگ ما، می‌توان به موادر زیر اشاره کرد:

    باز بودن آشپزخانه که باعث تحمل زحمت حجاب برای خانم ها در حین آشپزی و در مقابل نامحرم می‌شود.
    نداشتن فضایی مناسب برای بازی بچه‌ها که همسایه آزاری را به دنبال دارد.
    دید داشتن از کوچه و خیابان و دیگر خانه‌ها که باز با راحتی زن در خانه معارض است.
    محدود شدن بعضی روابط و ارتباطات به خاطر آزرده نشدن همسایه و ...

مشکلاتی که یا باید با آنها کنار آمد و یا برای رهایی از آنها مجدداً از نسخه‌های پر از غلط جوامع غربی بهره برد.

مثلا برای دید داشتن خانه ها و یا باز بودن آشپزخانه‌ها، تز حذف حجاب را برای خانم ها در آستین دارند. یا به جای بازی‌های پر جنب و جوش و متحرک، بازی های رایانه‌ای و اینترنت را معرفی می‌کنند، که خودش از مهم ترین ابزارهای تسخیر فرهنگی بچه‌هاست.

و همین طور برای هر تعارض این مدرنیته با سنت ایران و بلأخص اسلام، در جیبشان چیزی یافت می‌شود.

البته اگر بخواهیم جانب انصاف را رعایت کنیم؛ این مدرن شدن فوائدی مانند آسان شدن ارتباطات و دستیابی به سیارات دیگر و پیشرفت تصاعدی علم در بعضی زمینه‌ها را نیز به همراه داشته و دارد. اما این به آن معنا نیست که صفر تا صد مدرنیته مقبول و مطلوب است.

به عبارتی ساده‌تر تئوری‌های مدرنیته را باید با مبانی اسلام سنجید، که اگر تطابقی بینشان بود یا حداقل تعارضی نداشتند آن بُعد مدرنیته قبول و اگر با اسلام مخالفت و ضدیت داشت رد و مطروح شود.

البته باید به این نکته نیز توجه داشت که بسیاری از فوائد مدرنیته را از راه عمل به دستورات اسلام، راحت‌تر و سریع‌تر می‌توان به دست آورد. شاهد این مدعا هم روایتی از امیر المؤمنین علی علیه السلام که در کنار فُرات نشسته بودند درحالی که در دستشان چوبی بود و آن چوب را برروی آب می‌زده و می‌فرموند: «لو شئتُ لَجَعلتُ لَكُم مِن الماءِ نوراً و ناراً» یعنی: اگر می خواستم، می توانستم برای شما از آب، روشنایی و گرما می‌گرفتم.[1]

و این همان نیروی برقی است که قرن ها بعد توسط انسان کشف و به واسطۀ توربین‌ها از آب گرفته شد.

سینه چاکان مدرنیته را باید به این جمله توجه داد که اسلام دینی است برای سعادت ابدی انسان، لذا هرچیزی با آن مغایرت داشته باشد انسان را به سیاهچالی می‌برد که دشمنان این دین شریف و پرعظمت، در طول تاریخ گرفتار آن شدند. چرا که به تعبیر قرآن کریم: هُوَ الَّذي أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ[2]. /901/ی۷۰۴/س

حجت الاسلام حسین رحیمی

منابع

[1] موسوعة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام في الكتاب و السنة و التاريخ/محمد ری‌شهری

[2] توبه-33

[1] موسوعة الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام في الكتاب و السنة و التاريخ/محمد ری‌شهری

[2] توبه-33

ارسال نظرات