نگاهی به دفاع از مظلوم در قرآن و سیره علوی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، در آستانه عید بزرگ ولایت هستیم و شیعیان جهان در حال آماده شدن برای برگزاری جشن های بزرگداشت ولایت هستند اما متأسفانه در این روزها کشتار بی رحمانه و آوارگی مظلومانه مردم ستمدیده روهینگیایی ساکن میانمار را نیز شاهدیم که قلوب همه مسلمانان و بسیاری از مردم کشورهای دنیا را جریحه دار کرده است. لذا در این نوشتار به موضوع دفاع از مظلوم در قرآن و سیره علوی پرداخته ایم.
دفاع از مظلوم در قرآن کریم
خداوند در آیات 39 و 40 سوره مبارکه حج می فرماید:
«أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِير* الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ»؛
به آنها كه جنگ بر آنان تحميل شده اجازه جهاد داده شده است، چرا كه به آنها ستم شده است و خدا بر نصرت آنها تواناست. همانها كه به ناحق از خانه و لانه خود بدون هيچ دليلي اخراج شدند، جز اينكه مي گفتند: پروردگار ما الله است، و اگر خداوند بعضي از آنها را با بعضي ديگر دفع نكند، ديرها و صومعه ها و معابد يهود و نصارا و مساجدي كه نام خدا در آن بسيار برده مي شود، ويران مي شود و خداوند كساني را كه او را ياري كنند (و از آئينش دفاع نمايند) ياري مي كند. خداوند، قوي و شكست ناپذير است.
در اين آيات به دومسئله مهم از فلسفه جهاد اشاره شده است؛ نخست جهاد «مظلوم» در برابر «ظالم و ستمگر» كه حق مسلم طبيعى و فطرى و عقلى اوست كه تن به ظلم ندهد و برخيزد و فرياد كند. ديـگـر، جـهاد در برابر طاغوتهايى است كه قصد دارند نام خدا را از دلها محو و معابدى را كه مركز بيدارى افكار است، ویران کنند.
دفاع خداوند از انسان مؤمن
خداوند در قرآن می فرماید:
«إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُور»[حج/ ۳۸]؛ خداوند از كساني كه ايمان آورده اند، دفاع مي كند؛ خداوند هيچ خيانتكار كفران كننده اي را دوست ندارد.
خداوند، مدافع مؤمن است و اگر به انسان مؤمن ظلم شود خدا از او دفاع می کند و کسی که به جنگ با مؤمن برخیزد، در حقیقت به جنگ خدا برخاسته و جنگ با خدا نتیجه ای جزشکست ندارد؛ زیرا خداوند قوی و عزیز است. لذا انسان باید مواظب باشد که به مؤمنین ظلم نکند، زیرا خداوند پشتیبان آنان است.
یاری نمودن مردان و زنان مستضعف
در آیه 75 سوره نساء چنین آمده است:
«وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا»؛
چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكاني كه (به دست ستمگران) تضعيف شدهاند پيكار نمي كنيد؟، همان افراد (ستمديدهاي) كه مي گويند: خدايا ما را از اين شهر (مكه) كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر و براي ما از طرف خود سرپرست قرار بده و از براي ما از طرف خود يار و ياوري تعيين فرما!
دفاع از مظلوم در سیره علوی:
خداوند بارها در قرآن به دفاع از مظلوم پرداخته و از صفات بارز امام علی (ع) نیز همانا دفاع همه جانبه از مظلوم در سیره ایشان است. همان گونه که مقام معظم رهبری نیز فرموده اند: «براى امیرالمؤمنین اجراى عدالت و دفاع از مظلوم و سرسختى با ظالم – هرکه مىخواهد، باشد؛ یعنى ظالم، هر که باشد و مظلوم، هر که باشد – مهم بود».(16/09/1380)
علی (ع) مرد حق و حقیقت بود و می خواست عدالت را در جامعه پیاده کند و حقوق زیردستان را از ستمگران بگیرد و دراین کار برای او هیچ تفاوتی بین اشخاص و افراد وجود نداشت؛ زیرا از منظر علی (ع) غلام سیاه حبشی با فرزند دلبندش یکسان بود؛ چون هدف امام ریشه کن نمودن فساد، تبعیض طبقاتی و تحقق عدالت در جامعه بود، به همین دلیل، از ظلم و ستم دوری می کرد و به فرماندارانش اصول اخلاقی، راهکارهای حکومت داری و عدالت پروری را یادآور می شد. به این کار هم قناعت نمی کرد و رفتار آنان را با رعیت و مردم زیرنظر داشت تا مبادا در حکومت او حقی پایمال و مظلومی محروم شود.
امام (ع) در نامه به مالک اشتر نخعی، فرمانروای مصر، این مسئله را یادآور می شود و به او این گونه سفارش می کند: «مقداری از وقت خود رادر اختیار نیازمندان، ضعیفان و محرومان قرار بده و درهای «دارالاماره » را باز بگذار، تا مردم آزادانه و بدون موانع نزد تو بیایند و مشکلات خود را باتو در میان بگذارند تا خود به کارها و گرفتاری های ایشان رسیدگی نمایی؛ چرا که من بارها از رسول خدا (ص) شنیدم که می فرمود: «امتی که حق ضعیفان را از زورمندان باصراحت و بدون خوف و ترس نگیرد، هرگز پاک نمی شود و روی سعادت را نمی بیند».
علی (ع) در حمایت با قاطعیت فریاد می زد: «ناتوان ستمدیده در نظر من، عزیز است تا حقش را بگیرم و زورمند ستمگر نزد من، حقیر و ضعیف است تا حق دیگران را از او بستانم. ما در برابر فرمان خدا راضی و در مقابل امر او تسلیم هستیم».
مبارزه با ظالم
علی (ع) در دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم کوچک ترین سهل انگاری را جائز نمی دانست و می فرمود: «به خدا سوگند! داد مظلوم را از ظالم می گیرم و افسار ظالم را می کشم تا وی را به آبشخور حق وارد سازم، هرچند کراهت داشته باشد».
ایشان انسانی حق پرست و عدالت پرور بود و روحیه حقیقت جویی و دفاع از مظلوم چنان در ضمیر و وجدانش ریشه دوانده بود که در آن لحظات آخر عمر مبارکش باز به یاد حقوق مستضعفان و محرومان بود و در حالی که در بستر شهادت آرمیده بود، به فرزندانش چنین وصیت فرمود: «همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشید. »
حق را باید گرفت
در ادوار تاریخ ملتها همواره اغنیا، ستمگران و زورمداران باعث تضییع حقوق افراد ضعیف و بی بضاعت در جامعه بوده، آنان را به استعمار، استضعاف و بردگی کشیده و قدرت بهره گیری و دفاع از مزایای اجتماعی، فردی و زندگی سالم را از آنان گرفته اند. در حقیقت، شرایط به گونه ای بود که افراد ناتوان خودشان را عاجز از مقابله و رویارویی با مستکبران میدیدند و این مسئله موجب پرورش و ترویج ظلم و بی عدالتی شده، نظام طبقاتی و ظالمانه ای را در جامعه به وجود می آورد.
علی (ع) برای از بین بردن گسترش ظلم و تبعیضات در جامعه اسلامی، تنها راه رهایی و نجات را مبارزه می دانست و می فرمود: «افراد ضعیف و ناتوان هرگز نمی توانند ستم را از خود دور کنند; و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی آید.« از این سخن امام (ع) به خوبی استفاده می شود که حق، درهرحال، گرفتنی است و نه دادنی.
دادخواهی
رفتار علی (ع) با توده مردم، شاکیان وستمدیدگان، الگوی عدل اسلامی است؛ زیراهیچ گاه بینوایی را از درخانه اش نراند و بلکه باوقار و متانت به درد دل تک تک افراد و مظلومان گوش فرا می داد و آنگاه برای دادخواهی و رسیدگی به مشکلات آنها اقدام می کرد.
واکنش امام علی(ع) بعد از شنیدن خبر درآوردن خلخال از پای زن یهودی نیز بسیار درس آموز است. ایشان فرموده است: «به من خبر رسيده است كه مردانى از آن سپاهيان بر زن مسلمان يا غير مسلمان كه معاهده زندگى در جوامع اسلامى او را تأمين نموده است، هجوم برده، خلخال از پا و دستبند از دست آنان در آورده اند، گردن بندها و گوشواره هاى آنان را به يغما برده اند و اين بينوايان در برابر آن غارتگران جز گفتن: انا لله و انا اليه راجعون و سوگند دادن به رحم يا طلب رحم و دلسوزى چاره اى نداشته اند. آنگاه سپاهيان خونخوار با دست پر و كامياب برگشته اند؛ نه زخمى بر يكى از آنان وارد شده و نه خونى از آنان ريخته شده است. اگر پس از چنين حادثه مسلمانی از شدت تأسف بميرد، ملامت نخواهد شد، بلكه مرگ براى انسان مسلمان به خاطر ناراحتی برای اين حادثه در نظر من امرى شايسته است .»
لذا داشتن روحیه غیرت و جوانمردی از عواملی است که انسان را به دفاع از مظلوم وادار می سازد. اکنون نیز ندای کمک خواهی مردم مظلوم و بی دفاع روهینگیایی میانمار بلند است و آنها همگان و به ویژه مسلمانان و شیعیان را به فریادرسی و کمک فرامی خوانند. پس باید برای این مسئله طوری عمل کرد که در این آزمون همه مسلمانان و به ویژ شیعیان سربلند باشند./۹۲۵/پ۲۰۳/ح
منابع:
http://www.hawzah.net
http://www.welayatnet.com
http://farsi.khamenei.ir. (مطالب با تصرف و تلخیص نقل شده است)