گزارش هایی از سفرنامه حج آیت الله صافی گلپایگانی(۱۰)
به گزارش خبرگزاری رسا، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیتالله لطف الله صافی گلپایگانی به مناسبت نزدیک شدن انجام مناسک حج، سلسله گزارش از سفرنامه حج این مرجع تقلید را منتشر کرد.
متن دهمین گزارش این پایگاه به شرح زیر است:
ورود به مکّه
پس از ورود به مكه مكرمه كه حدود ساعت هشت روز جمعه بود مستقيماً به منزلي كه در اختيار گروه، گذارده شده و در محل معابده بود رفتيم. بيشتر برادران پس از مختصري استراحت براي طواف و نماز طواف وسعي و تقصير به اتفاق عالم كاروان به مسجد الحرام مشرف شدند و پس از انجام اين وظايف از احرام بيرون آمدند، حقير در احرام باقي ماندم تا ساعت 11 شب شنبه به اتفاق بعضي دوستان براي طواف رفتم و صورت عملي بجا آورده خود را به طواف كنندگان و نمازگزاران و سعيكنندگان شبيه نمودم باشد كه به حكم «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ»[1] در شمار طائفين و مصلين و سعيكنندگان محسوب شوم.
هوا بسيار گرم است و براي مثل من توانائي احتياط و تجديد عمل و تكرار نيست، لذا ناچار به آنچه انجام دادم اكتفا كردم[2] اميد است خداوند به فضل و کرم خود و از برکت کساني که اعمال صحيح و مقبولتر دارند ما را هم بپذيرند. زبان حال و قال من اين است كه خدايا در ميان اينهمه جمعيّت از من ضعيفتر و مقصرتر و نيازمندتر به رحمت تو نيست. از همه كمترم و از همه روسياهتر.
خدايا تو خود سفارش ضعيفان و درماندگان و افتادهها را فرمودهاي به ضعف، درماندگي و افتادگي من و به بيچارگيم ترحم فرما.
از كَرَم تو بعيد است كسي كه خود را در جمع وافدين به تو و در بين ميهمانان عزيز تو قرار داده از آنها جدا كني و او را از خوان رحمت بيدريغت براني و دور سازي.
اگر عملم قابل نيست و اگر نواقص آن بسيار است تو خود ميداني كه عمل صحيح و مقبول درگاه تو را دوست ميدارم و صاحبان اعمال مقبول را نيز دوست ميدارم.
جائي كه بزرگان با آن اعمال مقبول و صحيح به فضل و كرم تو مورد اكرام شده و به ثواب و پاداش نايل شوند و هيچ كس و هيچ يك از انبياء و اولياء و صديقين و شهداء به استحقاق و در برابر عملي كه انجام دادهاند به تو ذي حق نباشند، و تو بر هم حق و منّت داشته باشي و آنان را نيز به كرم و فضل خود به ثواب و درجات بلند برساني من كه هستم و چه دارم كه در معرض قرار دهم جز اينكه عرض كنم:
اِلهي حُجَّتي حاجَتي وَ وَسيلَتي فاقَتي اَدْعُوكَ اضْطِراراً وَ اَنْتَ تُجيبُني اِخْتياراً اِلهي لِسُوءِ ما عِنْدي اَخْشاك وَ بِفَضْلِ ما عِنْدَك اَرجُوكَ فَلا تَمْنَعْني فَضْلَ ما عِنْدَكَ لِقَبيحِ ما عِنْدي يا مُوْلاي يا اَللهُ اِفْعَلْ بِنا ما يَفْعَلُ الْكَريمُ بِآمِليهِ فَاِنَّ الْكَريمَاِذا قَدُرَ عَفي
امروز اين مشاهد و مشاعر مظهر ايمان قريب يك ميليارد مسلمان است نفوذ كلمه اسلام، قدرت معنويت دعوت رسول اكرم صليالله عليه وآله وسلم در اين اماكن مقدسه آشكار ميشود.
اگر چه در موسم حج تمام شهر مكه مظهر نيرومندي ايمان و اعلاي كلمه الله است، امّا در اين اماكن معظمه تجلي آن بيشتر و شگفت انگيزتر است.
منظره صدها هزار مردم در حال طواف خانه خدا و سعي بين صفا و مروه آنقدر شكوهمند و لبريز از خشوع و خضوع در برابر خدا است كه قابل توصيف نيست.
در يكي از شبها كه از طبقه فوقاني منظره مسجد و طواف كنندگان را زير نظر داشتم و سيل خروشان جمعيّت را كه به دور خانه طواف ميكردند مينگريستم، هيچ منظرهاي هيچ باغ پر از شكوفه وگلستان پر از گل و لاله و آسمان پر از ستاره را به اين زيبائي و دلربائي و لذت بخش نمييافتيم.
چقدر زيبا و تماشائي است انسان در حالتي كه خدا را پرستش مينمايد، و چقدر پرواز كرده و اوج گرفته است انساني كه خود را به خدا تسليم نموده است.
همچنين منظره سعي بين صفا و مروه واقعاً آموزنده و روح بخش است، گوئي اين مواقف و مشاهد از دنيا نيست وعالم ارواح و فرشتگان مقرّب خدا است.
بزرگ است خدائي كه اين مراسم را مقرّر فرموده و اين همه خيرات و بركات و دروس تربيت و انسان شدن را در اختيار بشر گذارده است.
روزي كه ابراهيم خليل هاجر و اسماعيل را تنها در اين سرزمين كه وادي غير ذي زرعي بود گذارد، كسي از سرّ اين مأموريت آگاه نبود و نميدانست كه اين خانه و اين سرزمين چه روزهاي درخشان و آينده تاباني خواهد داشت و نام ابراهيم و اسماعيل و هاجر جاودان خواهد ماند و اين خانه زيارتگاه ميلياردها بشر در طول قرون و مرور ازمنه و اعصار خواهد شد.بزرگ است خدائي كه دعاي ابراهيم را مستجاب كرد: رَبَّنا اِنّي اَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتي بِوادٍ غَيْرِ ذي ذَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الُمحَرَّمِ رَبَّنا فَاجْعَلْ اَفْئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوي اِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الَّثمَراتِ[3]
حجون و قبرستان ابوطالب
در مدت اقامت در مكه بين خروج از احرام عمره تمتع، و قبل از محرم شدن به احرام حج تمتع به زيارت قبرستان ابوطالب رفتيم. اكنون در اين قبرستان بسته است و مردم از اداي احترام و تقدير از خدمات ابوطالب بزرگ ياور و حامي و نگهبان پيغمبر صليالله عليه وآله وسلم و همچنين ام المؤمنين خديجه همسر عاليقدر و يار ايثارگر پيغمبر صليالله عليه وآله وسلم و زيارت قبر آنها و قبر جناب عبدالمطلب جد رسول خدا و عبد مناف جد عبدالمطلب و مزار مادر با افتخار پيامبر و فرزند عزيزش جناب قاسم محروم ميباشند.
اين قبرستان و مزارهاي آن كه اكنون به ظاهر در اثر جهالت و تعصب وهابيها و در حقيقت به وسيله توطئه و نقشه استعمار و دشمنان اسلام ويران شده است و اطراف آن را ديوار كشيدهاند و مسلمانان را از زيارت آن محروم ساختهاند از قبرستانهاي تاريخي و نگهبان سوابق عزت و عظمت بيت هاشم و نياكان رسول خدا و يادآور فداكاريهاي ابوطالب در راه حفاظت از آن حضرت و همكاريها و هماهنگيهاي همسر با وفا و بيمانند آن بزرگوار است.
آنچه كه فوق العاده موجب تأسف است اين است كه اين خيانتها به آثار اسلامي و تاريخ اسلام به دست مشتي اجامر و اوباش مزدور استعمار و متعصبين جامد نادان آلت دست شده انجام گرفته است.
روز ترويه
امروز در شهر، حركت و جنبش و هيجان ديگر است و حاجيان براي رفتن به عرفات و از آنجا به مشعر و سپس به منا آماده شده و محرم ميشوند خيابانها همه مملو از اتومبيلهاي با سقف و بيسقف است كه دراين هواي گرم حجاج را به منا ميبرند، دوباره رستاخيز شده و گروه گروه با لباس احرام به مسجد الحرام ميروند كه در آنجا نيت كرده و محرم شوند يا محرم شده و از مسجد باز ميگردند يا سوار بر ماشينها و حتي روي سقف ماشينها هستند و مثل خط زنجير ماشينهاي به هم پيوسته در اين خيابانهاي متعدد و عريض روانه به سوي منا و عرفات شدهاند ما شب عرفه قبل از نصف شب به مسجد الحرام مشرف شديم و در آنجا محرم شديم و پس از طواف مستحب و نماز آن در حالي كه نسبت به روز قبل مطاف خلوت به نظر ميرسيد به منزل مراجعت كرديم و حدود ساعت دو بعد از نصف شب در همان اتومبيل بيسقف لبيك گويان راهي عرفات شديم بين راه هرچه ميديديم تازگي دارد ساختمان و بناء و فعاليّت و خيابان است در هيچ كجا تا عرفات و خود عرفات تاريكي شب مزاحم نيست و همه جا به نور برق چنان روشن است كه گوئي روز است.
عرفات
عرفات بر بيابان وسيع وهمواري گفته ميشود كه در شمال مكه واقع شده فاصله آن تا مكه مكرمه 24 كيلومتر است.
حاجيان بايد از ظهر روز عرفه تا مغرب در اين مكان شريف وقوف نمايند.
اينجا محل عبادت و خداپرستي است، اينجا سرزميني است كه انسانها در آن خود را به رحمت خدا نزديكتر از ساير مكانها ميبينند.
عرفان و وجدان و دريافت و احساس حضوري كه براي شخص متوجه به موقف خود حاصل ميشود مادي نيست.
در هنگام دعا اشكها بياختيار جاري ميشود و نالهها بلند ميگردد، دستها به سوي درگاه قاضي الحاجات بالا ميرود.
شعور انسان به فقر و ناچيزي و مسكنت وتقصير خودش و غنا و بينيازي و توانائي و فياضيت و رحمت و آمرزش و عفو و بخشش خداي تعالي زياد ميشود.
دعاهايي كه خوانده ميشود همه عروج دهنده و بينش آفرين و كمال بخش روح است مخصوصاً دعاي عرفه حضرت امام حسين عليهالسلام و دعاي عرفه فرزند عزيزش امام زين العابدين عليهالسلام كه نميتوان رقائق و معارف آنها را توصيف كرد هر جمله از آنها نور است كه بر باطن شخص ميتابد و آن را روشن ميكند و كدورات و زنگارهاي آن را زايل ميسازد و حيات و سعادت را تفسير ميكند و نعمتهاي خدا را بر ميشمارد و قصور و تقصير آن را در اداي شكر اين نعمتها شرح ميدهد كه هر انساني در هر اوج از معرفت كه باشد از خواندن آنها لذت ميبرد و خود را در عوالم روحاني مشاهده كرده و هر دم حضور خود را در درگاه خداوند تعالي بيشتر ميبيند.
واقعاً جامعهاي كه چنين ذخائر عرفاني و تربيتي را در اختيار دارد بايد از همه اوضاع و احوال و برنامههايش نور و معنويت و بياعتنائي به مال و منال و اعتبارات دنيا ظاهر باشد.
در بين نعمتها اين دعا از مهمترين نعمتهاست كه ما از آن استفاده نميكنيم و به درك حقايق آن اهتمام لازم نشان نميدهيم.
اگر بخواهيم در اينجا چند جمله از اين دعاها را به عنوان نمونه بياوريم هر كدامش كتابي ميشود و چه خوب است كه دعا كننده سعي كند در حد معرفت خود مقاصد و مفاهيم اين دعاها را در خود بيابد و به خود بفهماند مثلا وقتي ميگويد: ماذا فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ وَ ماذا وَجَدَ مَنْ فَقَدَك
بفهمد كه اين جمله تمام حقيقت و حقيقت تمام است يكي از مختصرترين دعاهاي اين روز اين دعا است: اَللّهُمَّ لاْ تَحْرِمْني خَيْرَ ما عِنْدَكَ لِشَرّ ما عِنْدي فَاِنْ اَنْتَ لَمْ تَرْحَمْني بِتَعَبي وَ نَصَبي فَلا تَحْرِمْني اَجْرَ الْمُصابِ عَلي مُصيبَتِهِ[4]
باري اين جماعت ميليوني در اين بيابان هر كدام به زباني و با حالي با خدا مشغول راز و نيازند و در حالي كه براي آمد و شد از كثرت جمعيّت همه در زحمتند و جاي خلوتي براي كسي يافت نميشود همه با خدا خلوت كرده و آن خدائي كه «لا يَشْغَلَهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْع وَ وَسِعَ سَمْعُهُ الأصْواتَ»، صداي همه را ميشنود و همه را با غذاهايي كه ملائكه ربانيين به آن تغذيه ميشوند كه «طعامهم التسبيح و شرابهم التهليل» غذا ميدهد.
و خلاصه همه جا و همه جا قرب است و حضور و جلوهاي از جلوات كوه طور اگر هم بسياري از اين حالات مجاز باشد و از حقيقت محروم باشد باز هم ظاهر آن شكوهمند و روحانيت بخش است و اگر دل صاحبش را پاك نكرده باشد دل ديگران را ميلرزاند و زبانشان را به تسبيح خدائي كه زبانها با اختلاف لغات به ذكر او بلند است ميگشايد. اين برنامهها اگر مجاز و صورت هم باشد، راهنما و پل حقيقت ميباشد المجاز قنطرة الحقيقة.
گاهي در هنگام طواف و سعي انسان از شنيدن دعاي ديگران كه بسا ممكن است خواننده آن متوجه معنايش نباشد تكان ميخورد و درعظمت محتواي دعاي او مو بر بدنش راست ميشود.
در بين راه به جمعيّت هشت نفري از زن و مرد از اهل كنيا برخورد كرديم، حالشان را جويا شدم ديدم با حالي و ايماني آمدهاند و با آنچه از حقايق و مقاصد و اصول و فروع دين به آن نرسيدهاند، معاند نيستند، با افرادي برخورد كردم كه وقتي فضائل آل محمد عليهمالسلام را برايشان ميخواندم مسرور ميشدند گوش ميدادند و حتي شهادت ميدادند كه حق رسول خدا صليالله عليه وآله وسلم در آنها رعايت نشده است. خدا آنهايي را كه در گذشته و حال اين مردم را از اتصال با ولايت محروم كردهاند كيفر بدهد و گناه تمام نارسائيها و نواقص اعمال اينها را به آنها حمل فرمايد.
در اينجا ما هر چه ميگوئيم از ظواهر است همين ظواهري كه براي هر بيننده آگاهي خدا و حقيقت اسلام را ثابت مينمايد و خداوند تعالي به همه آرزومندان درك اين روز در عرفات اين توفيق را با عرفان و ولايت علي و فرزندانش عليهمالسلام كه امام و ائمه هستند عطا فرمايد.
ادامه دارد ...
[1]. الجامع الصغير، ج2 ص168.
[2]. در سفر قبل چون هوا گرم نبود و هم ضعف جسمي فعلي را نداشتم براي بعض احتياطات سه مرتبه يا چهار مرتبه طواف و نماز و سعي را تكرار كردم.
[3]. سوره ابراهيم، آيه 37.
[4]. مفاتيح الجنان، اعمال روز عرفه.
/۱۳۲۳/۱۰۳/ص