بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شود
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از رسالت، سید مسعود شهیدی طی یادداشتی در این روزنامه نوشت: در طول این سی و هشت سال، هرگاه فضای عمومی جامعه ما، از ارزش ها و آرمان های اسلام و انقلاب فاصله گرفته و این نگرانی پدید آمده که غبار غفلتی بر فرهنگ انقلاب بنشیند، خون شهیدی، بر زمین ریخته و شعله های اسلام و انقلاب را فروزان تر، ایمان ها را استوارتر و قلب ها را نورانی تر کرده است. وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، افکار عمومی در این انتظار بود که مشکلات جامعه نیز به سرعت مرتفع شود. اما معضلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، ریشه دارتر از آن بود که تصور می شد و دولت هم اساسا عزمی برای تغییر نداشت، توطئه ها و اخلالگری های غرب زدگان و شرق زدگان و بی سامانی های طبیعی یک انقلاب هم مزید بر علت بود و نارضایتی ها به سرعت گسترش می یافت.
دوستداران انقلاب از مشاهده این شرایط احساس خطر می کردند و چون همه درگیر بحران های بزرگتری بودند امکان پاسخگویی به این نارضایتی های در حال گسترش وجود نداشت. در این شرایط، شهادت مظلومانه شهید مطهری، انقلابی در قلب ها پدید آورد که جامعه را دگرگون کرد و دوباره افکار و اذهان را در یاری اسلام و انقلاب مصمم نمود.اگر چه قبل از پیروزی انقلاب، شهادت ها، نقش حیات آفرین خود را نشان داده بودند و با هر شهادتی عزم ها قوی تر و اراده ها محکم تر می شد، اما پس از پیروزی انقلاب، نقش شهادت ها نقشی معجزه آفرین بود. حضرت امام (ره) در پیام تاریخی خود، مردم را به این حقیقت توجه دادند که دین خدا به وسیله انسان های فاجر تأیید و تقویت می شود؛ «لَا یَزَالُ یُؤیَّدُ هَذَا الدِّینُ بِالرَجُلِ الفاجر.» هرچه جنایت و ظلم علیه اسلام بیشتر باشد، گرایش قلب ها به اسلام که طالب عدل است بیشتر خواهد شد و این گرایش، موجب تقویت و گستردگی اسلام می شود. فطرت های پاک نمی توانند در برابر خون شهید بی تفاوت باشند. اگر سستی و تزلزل در عقاید و عزم ها پیش آمده بود، با شهادت آن مظلوم جبران شد و این حقیقت بزرگ بار دیگر رخ نمود که شهادت، حیات بخش و حیات آفرین است.
وقتی بنی صدر به ریاست جمهوری رسید و با اتحاد شوم با منافقین و تفکرات فاسد التقاطی، جامعه را دوقطبی کرد و بخش بزرگی از مردم را نسبت به روحانیت انقلابی و سپاه فداکار، بدبین نمود و این بدبینی به وسیله رسانه های فاسد غرب زده و شرق زده در داخل و خارج کشور دامن زده شد، بار دیگر جامعه در معرض تزلزل و تردید قرار گرفت و خطر تفرقه و پراکندگی جامعه را تهدید کرد. در این مقطع نیز شهادت مظلومانه شهید بهشتی و یارانش، انقلابی در روح و جان مردم به پا کرد که بسیاری از دلبستگان به خط انحراف و التقاط ، سیل اشک از دیده ها جاری کردند، از منافقین دل بریدند و قوی تر از قبل به امام و روحانیت اصیل پیوستند.
شهادت شهید بهشتی به حق، نقطه عطفی در حیات انقلاب اسلامی بود. شهادت شهیدان محراب که همچون حبیب بن مظاهر در کهنسالی، محاسن سفیدشان با خون سرشان رنگین شد، دل ها را به درد آورد، فطرت ها را بیدار کرد و حرکت توفنده انقلاب را و عزم و اراده جوانان را برای ادامه راه افزون نمود. در دوران دفاع مقدس خون هر شهید، تحولی بزرگ در محله، مدرسه، کارخانه، روستا و شهر او پدید می آورد و ده ها و صدها رزمنده تازه نفس را راهی میدان می کرد. وقتی پس از جنگ، برخی از سیاستمدارانمان، فرهنگ جهاد و شهادت را مانع اهداف سرمایه داری لیبرال دیدند و کمرنگ کردن فرهنگ امام و انقلاب را در دستور کار قرار دادند و فضای جامعه به سوی مانور تجمل سوق داده شد و در شرایطی که حتی تفحص شهدا هم مزاحم توسعه غربی معرفی می شد، شهیدانی گمنام از راه می رسیدند و دل و جان مردم را از رسوبات دنیازدگی شستشو می دادند. زمانی که به بهانه اصلاحات، لیبرالیسم فرهنگی را دامن زدند و جامعه را به سوی سکولاریزم سوق دادند و زمزمه حذف امام از فرهنگ کشور را کلید زدند، شهادت مظلومانه صیاد شیرازی، به یکباره جامعه را جان بخشید و ارزش های اسلامی را احیا کرد و روحی تازه در کالبد انقلاب دمید. این خون پاک، میلیون ها انسان را در سراسر ایران زنده و بیدار کرد و به خیمه انقلاب بازگرداند.
سال گذشته، در اوج تبلیغات غرب گرایان داخل و خارج کشور، که قصد داشتند با بهانه قرار دادن برجام و مذاکرات هسته ای همه ارزش های اسلام و انقلاب و آموزه های انقلابی امام را در پای آمریکا و اروپا قربانی کنند و با تهاجم فرهنگی وسیع، افکار عمومی را به تغییر راه و تغییر نگاه سوق دهند، شهدای غواص کربلای چهار با دست های بسته به کشور آمدند و توفانی در قلب ها به پا کردند که بسیاری از سستی ها و تزلزل ها و تردیدها زدوده شد و دوباره خونی تازه در رگ های انقلاب جریان یافت.
انتخابات امسال، حماسه بزرگی بود که ملت ایران را در دنیا سربلند کرد اما جریان های مخالف انقلاب، سرمایه گذاری کلانی کردند تا مردم را از آرمان های امام، از انقلاب امام، از سپاه امام و از آرمان های دهه 60 رویگردان کرده و جای جلادها و قربانی ها را عوض کنند. تلاش کردند اقتدار نظام و رشادت های سپاه و رزمندگان مدافع حرم و آموزه های انقلاب را مانع راه پیشرفت کشور قلمداد کرده، افکار عمومی را نسبت به نیروهای انقلاب بدبین کنند. این بار شهیدی بیست و پنج ساله، شهید مظلوم، محسن حججی همچون اسماعیل، عاشقانه و عارفانه به مذبح رفت تا سر بریده اش حجتی باشد برای مردم سراسر کشور و برای همه آنها که در فکر زدودن فرهنگ امام و انقلاب و زدودن فرهنگ جهاد و شهادتند.
این سر بریده و این خون به ناحق ریخته که یادآور سرهای سربلند و خون های به ناحق ریخته کربلاست، آتشی در دل ها افروخت که پشتوانه حیات اسلام و انقلاب است و شوری به پا کرد که جان ها بی قرار شهادت شدند. چهره مقتدر این شهید و وصیت عاشقانه و عارفانه اش، سرمایه بزرگی است که توشه راه ملت ایران خواهد بود. روح بلند این شهید، بار دیگر الگوی آرمانی اسلام ناب را در برابر دیدگان همه قرار داد تا الگوهای کاذب و بت های حقیر دنیایی را به دور افکنند و بار دیگر با امام خوبی ها و رهبر زیبایی ها بیعت کنند و ندای «یَا لَیتَنِی کُنتُ مَعَهُم» سر دهند.
درود خدا بر شهیدان و رحمت بی کران الهی بر امام عزیزمان که راه سعادت و سربلندی را به روی ما گشود.امروز پس از سال ها زمزمه سازش و تسلیم و عقبگرد و تحقیر و ترس، دوباره این شهید، شهد شیرین شجاعت و شهامت و سربلندی را به کام ملت ریخت و باز هم سرود عزت و غیرت و شرف را در سراسر کشورطنین انداز کرد. درود خدا بر او که با شهادتش، پرچم «هیهات منا الذله» حسین (ع) را بر بام قلب هایمان به اهتزاز درآورد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ