نگرانیهای پیامبر اعظم بر امت اسلامی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پیامبر اعظم(ص) با برنامهای جامع، جهانی و جاودانه به سوی بندگان خدا آمد تا آنها را از سرگردانی، نادانی و ندانمکاری بیرون برده و به سوی زندگی سراسر سعادت در دنیا و ابدیتی آباد در آخرت رهنمون شود. عدهای برنامههای حضرت را بدون کم و کاست پذیرفتند و به کمال رسیدند، عدهای آنچه را هماهنگ با خواستههایشان بود، قبول کردند و گروهی نیز با ایشان به ستیز برخاستند. اینک و در زمان ما، همه آن برنامهها به قوت خود باقی است و نیاز ما به داشتن چنین چارچوبهایی، نه تنها کمتر نشده، بلکه با قرار گرفتن زیر آبشار شدید اطلاعات وارداتی، بیشتر هم شده است. رهنمودهای حضرت رسول(ص) هیچ وقت رنگ کهنگی به خود نمیگیرد.
در میان سخنان حضرت محمد(ص)، به روایاتی از ایشان برمیخوریم که نشان دهنده نگرانیهای حضرت درباره امتشان پس از رحلت میباشد. این نگرانیها، طیف وسیعی دارند و حیطههای گوناگون بشری را شامل میشوند. هدف از بازخوانی این روایات، توجه دوباره به نقاط آسیبزا در تکمیل دینداری است نه القای یأس و ناامیدی به پیروان حضرتش. افول و نزول مسلمانان در برخی از جنبهها، ریشههایی عمیق و دیرینه دارد که رسول حرا(ص) آنها را به ما گوشزد میکند.
پول پرستی و درآمدهای نامشروع
یکی از نگرانیهای مهم پیامبر اعظم(ص) درباره ما، توجه افراطی به پول، دارایی و ثروت اندوزی است. زیادهروی در این مسئله، سبب پررنگ شدن جنبههای اقتصادی و رنگباختن دیگر ابعاد زندگی مانند رشد اخلاقی، توجه به تربیت، گسترش معنویت در جامعه و مانند آن میشود. بخش تأسفبار دیگر این مسئله، گرایش عدهای از مسلمانان به درآمدهای نامشروع و ثروتهای بادآورده است که گرایش به ربا و دیگر کسبهای حرام از آن شمارند. سخنان حضرت، که بازگوکننده این نگرانی مهم است را با هم مرور میکنیم:
«براى هر امّتى آزمايشى است و وسيله آزمايش امّت من، دارايى است».
«هر امّتى گوسالهاى [چون گوساله سامرى]دارد كه آن را مىپرستند و گوساله اين امّت دينارها و درهمها هستند».
«دينار و درهم، كسانى را كه پيش از شما بودند نابود كرد و اين دو نابود كننده شماست».
«بيشترين چيزى كه پس از مرگم، از آن بر امّتم بيم دارم، اين كسبها و درآمدهاى حرام و شهوت ناپيدا و ربا خوارى است».
ناگفته پیداست که حضرت با تلاش برای تحقق زندگی سالم و کسب حلال نه تنها مخالفتی ندارند، بلکه خود از مشوقان به این امر هستند تا مسلمانی دست نیاز به دیگران به ویژه غیرمسلمانان دراز نکند. مهم مراعات حریمهای شرعی در درآمد و نیز وابسته نشدن به مادیات است.
عشق به دنیا و رفاهزدگی
دنیا در نگاه دین، محل تجارت اولیای الهی و مزرعهای برای کاشت محصول جهت برداشت آن در آخرت است. جلوهها و لذتهای گوناگون و رنگارنگی هم دارد. دنیا به خودی خود ناپسند نیست، بلکه پیامدهای ناشی از افراط در دنیاخواهی و نیز برخورداری از رفاه غفلتآفرین است که منشأ مشکلات بعدی میشود. در نگاه عمیق پیامبر اعظم(ص) به هشدارهایی برمیخوریم که ما را از غرق شدن در مسائل مادی و جلوههای فریبای دنیا باز میدارد تا با توجه به ابعاد فرامادی، لذت بیشتری حتی از نعمتها و خوشیهای زندگی دنیایی داشته باشیم. پارهای از سخنان حضرت در این باره چنین است:
«راستى كه من از فتنه خوشى براى شما بيمناكترم تا فتنه سختى. شما به فتنه سختى درافتاديد و صبر كرديد، اما دنيا شيرين و فريباست».
«خداوند به من سفارش كرد كه احدى از امّت من با «لا إله إلاّ اللّه» نزد من نمى آيد، مگر آن كه بهشت بر او واجب مىشود، به شرط آن كه چيزى را با آن نياميخته باشد. عرض كردند: اى پيامبر خدا! آنچه با لا إله إلاّ اللّه آميخته مى شود چيست؟ فرمود: حرص به دنيا و جمع كردن مال دنيا و ندادن آن به ديگران. اين گونه افراد، سخنشان سخن پيامبران است و كردارشان، كردار ستمگران!».
«همواره خشمِ خدا را از مردم باز مى دارد مگر زمانى كه چون دنيايشان آباد شد، ديگر برايشان مهم نباشد كه دينشان از بين برود».
«هرگاه امّت من دنيا را بزرگ بدارند، خداوند شكوه اسلام را از آنان مى گيرد».
« بيشترين چيزى كه مرا نگران امّتم كرده اين است كه مال و ثروتشان زياد شود و در نتيجه به هم حسد ورزند و به جان يكديگر افتند».
«امّت من در دنيا سه دستهاند: دسته اول، جمع آورى و اندوختن ثروت را دوست ندارند و در به دست آوردن و احتكار آن نمى كوشند، بلكه از دنيا به سدّ جوعى و ستر عورتى خرسندند و توانگريشان در دنيا همان مقدارى است كه آنها را به آخرت برساند. اينان همان ايمن شدگانى هستند كه بيم و اندوهى به ايشان نمى رسد. دسته دوم، جمع كردن مال را از پاكيزه ترين و نيكوترين راههايش دوست دارند، تا بدان وسيله به خويشاوندانشان رسيدگى كنند و به برادرانشان نيكى نمايند و تهي دستانشان را كمك رسانند. اگر يكى از اينان سنگ تفتيدهاى را گاز زند برايش آسانتر از اين است كه درهمى از غير حلال به دست آورد، يا آن را تا زمان مرگ خود بيندوزد و حقّ و حقوقش را نپردازد. اينها كسانى هستند كه اگر [درباره مالشان] با دقّت حسابرسى شوند، به عذاب گرفتار آيند و اگر بخشوده شوند [از عذاب ]جان سالم به در برند. دسته سوم، دوست دارند مال را از راه حلال و حرام جمع كنند و حقوقى را كه بر آنها واجب و فرض شده است نپردازند. اگر خرج كنند، اسراف و ولخرجى مى كنند و اگر امساك ورزند، از روى بخل و احتكار است. اينان كسانى هستند كه دنيا مهار دلهايشان را در اختيار گرفته تا آنكه به سبب گناهانشان ايشان را به آتش درآورد».
شخصیتهای چندلایه
ورود منافقان به جمع مسلمانان و نقشههای پر آب و لعابشان، موجی از تردید را در دینداران پدید آورده و عزم راسخ آنها را برای نبرد با دشواریها و دشمنان، به سوی سستی و ضعف میکشاند. منافقان، هر قدر آگاهانهتر و حساب شدهتر کار کنند، خطرات فزونتری خواهند داشت که «چو دزدی با چراغ آید، گزیدهتر برد کالا». منافقان در دنیای کنونی، با دسترسی به غولهای رسانهای و استفاده از فنون اطلاع رسانی نوین، خطرات بیشتری را برای جامعه دینی به دنبال خواهند داشت که هشیاری بیشتر و مقابله به مثل مناسب با خو را میطلبد. در سخنان حضرت رسول(ص) نسبت به منافقان کاربلد، هشدارهایی داده شده است:
«من براى امّت خود از مؤمن و مشرك نمى ترسم؛ زيرا مؤمن را ايمانش مانع [از لطمه زدن به جامعه اسلامى] مىشود و مشرك را نيز همان كفرش سركوب مىكند. اما ترس من براى شما از منافق زبان بازى است كه حرفهايى مىزند كه شما بدان اعتقاد داريد و كارهايى مىكند كه شما به آنها اعتقاد نداريد».
تفرقه
امت اسلامی تا زمانی که با هم باشند، تجربه بدر و خیبر و دیگر تجربهها را حتی با شمار اندک تکرار خواهند کرد؛ از این رو، تمام همت دشمنان جامعه اسلامی، برداشتن اتحاد به شکلهای گوناگون است. این نگرانی در نگاه و کلام پیامبر(ص) وجود داشته و ما را از بروز چنین اتفاقهای تلخی برحذر داشتهاند. وجود بهانههای شخصی مانند حسادت، کینهتوزی، ترک خویشاوندی و بهانههای فکری و عقیدتی مانند قومیتگرایی، دل سپردن به تبلیغات دشمن، پدیدآیی فرقههای انحرافی و دیگر عوامل، میتوانند روح اتحاد را از امت اسلامی گرفته و عرصه را برای جولان کافران و دشمنان فراهم سازد. برخی از نگرانیهای حضرت را در این موضوع، مینگریم:
«هرگاه امّت من نسبت به يكديگر كينه نورزند، هرگز دشمنى در برابر آنها قد علم نمىكند».
« امّت من به سه فرقه تقسيم مى شود: فرقهاى بر حق، كه باطل كمترين چيزى از آن نكاهد، من و اهل بيت مرا دوست مى دارند. حكايت آنان حكايت طلاى نابى است كه هر چه بيشتر آن را در آتش نَهى و آتش را شعله ورتر سازى، جز بر نابى آن افزوده نشود. و فرقهاى بر باطل كه حقْ اندك چيزى از آن نكاهد... و فرقهاى مذبذبند و بر آيين سامرى، اما نمى گويند: لا مَساسَ (به من دست نزنيد) بلكه مى گويند: لا قتال (جنگ نه). پيشواى آنان عبد اللّه بن قيس اشعرى است».
«امّت من تا زمانى كه به هم خيانت نكنند، امانت را به صاحبش برگردانند و زكات بپردازند، در خير و خوبى به سر خواهند بُرد و اگر چنين نكنند به قحطى و خشكسالى گرفتار مىآيند».
باورهای سست
انسان با یقین به مقصد میرسد و مشکلات ناشی از آن را به جان میخرد. اما زمانی که یقین وجود نداشته باشد و باورهای ضعیف و سست بر او حکومت کند، بدیهی است که برخورد به کوچکترین مانع و مشکل در او تغییر مسیر را سبب میشود. کم نیستند کسانی که به دلیل ضعفهای عقیدتی و باورهای ضعیف، نه تنها دست از مسلمانی شستهاند بلکه در زمره اسلامستیزان درآمدهاند. پیامبر گرامی اسلام از باورهای ضعیف امت، ابراز نگرانی میکند و آن را مایه بروز دیگر مشکلات میداند:
« اين امّت در آغاز به سبب زهد و يقين درست شد و در پايان به واسطه بخل و آرزو نابود مى شود».
«من براى امّت خود از چيزى جز سستى يقين، نمىترسم».
«از سستى يقين است كه با به خشم آوردن خداوند متعال مردم را خشنود گردانى و براى روزى اى كه خداوند متعال به تو داده است آنان را بستايى و براى آنچه خداوند به تو نداده است، مردم را نكوهش كنى».
هوا پرستی به جای خداپرستی
تجربه جهان اسلام مانند جنگ احد و نیز جریان اندلس و دیگر قضایای تاریخی نشان میدهد هر جا که مسلمانان به دنبال هواپرستی، خواستههای نفسانی و شهوتهای شکم و شرمگاه، روح ایمان و قدرت دینداری آنها هم به تدریج رو به افول نهاده و بستر برای نفوذ دشمنان فراهم گردیده است. در زمان کنونی، سرمایهگذاری اصلی دشمنان، ترویج و اشاعه فساد و فحشا از طریق شبکههای ماهوارهای، اینترنت، توزیع سیدیها، نوشتهها و مجلاتی با رنگ و بوی جنسی است تا بمب جنسی و ترغیب به ارضای آن از شیوههای نادرست را در امت اسلامی کار بگذارند. خطر چنین مسئلهای، به مراتب بیشتر از جنگ نظامی است؛ زیرا موجی از غفلت، سستی و بیتفاوتی را در جامعه رقم زده و حریمهای خانوادگی و اجتماعی را به مخاطره میاندازد. توجه به سخنان حضرت رسول(ص) در این باره میتواند راهکارهای مناسب مواجهه با چنین مسئلهای را به هر کدام از پیروان ایشان بدهد.
«من از سه چيز بر امّت خود بيم دارم: گردن نهادن به فرمان آزمندى و بخل، پيروى از هوا و هوس، و پيشواى گمراه».
«سه چيز است كه از آنها بر امّت خود بيمناكم: گمراهى بعد از شناخت، فتنههاى گمراه كننده، و شكم بارگى و شهوترانى».
«بدانيد كه آنچه مرا بيش از همه نگران امّتم كرده است دو خصلت است: خواهشهاى نفس و آرزوى دراز؛ زيرا هوا و هوس، آدمى را از حق باز مى دارد و آرزوى دراز، آخرت را از ياد مى برد».
«بيشترين چيزى كه براى امّتم از آن مى ترسم، عمل قوم لوط(همجنسبازی) است».
واژگونی و بیرنگ شدن ارزشها
از نگرانیهای پررنگ در سخنان معمار بزرگ اسلام، واژگونی ارزشها و استحاله فرهنگی است. حضرت از روزهایی سخن میگویند که مسلمانان به دلیل کاهلی و جهالت و نیز غفلت از توطئههای دشمنان، همرنگ آنان شده و ارزشهای گهربار دینی را به فراموشی میسپارند. فراگیری چنین فضایی در جامعه اسلامی، زمینه سقوط و تباهی را فراهم کرده و سد محکمی در برابر پیشرفتهای آنان خواهد بود. زمانی که حلال خدا، حرام و حرام او حلال شمرده میشود، نتیجهای جز ذلت و نابودی هم در پی نخواهد داشت. زمانیکه مسلمان از هویت واقعی خود فاصله بگیرد، به سوی هویتهای پوشالی خواهد رفت که که تناسبی بین خود و آن فرهنگ نمیبیند و حیرت و سرگردانی روحی، وجودش را تسخیر میکند. روی دیگر سکه این است که هر کدام از مسلمانان، به این آسیبها توجه نموده و دین خود را با روشهای مطمئن، از آفتها حفظ نماید. برخی از سخنان حضرت رسول(ص) در این باره چنین است:
«به زودى روزگارى بر امّت من فرا مى رسد كه از قرآن جز نوشتههايش و از اسلام جز نامش باقى نمى ماند. خود را مسلمان مى نامند در حالى كه دورترين مردم از اسلامند؛ مسجدهايشان [از بنا] آباد است، اما از هدايت خراب (تُهى) مى باشد. فقيهان (دين شناسان) آن روزگار بدترين فقيهانِ زير اين آسمان كبودند، فتنه و گمراهى از آنها بر مى خيزد و [باز ]به آنها بر مىگردد».
« به زودى زمانى بر امّت من مى آيد كه درونهايشان پليد است و ظاهرشان را نيكو مى سازند و انگيزه شان در اين ظاهر سازى طمع دنياست، نه كسب آنچه [از رضايت و ثواب] نزد پروردگارشان، خداست. دينشان ريايى است و خوفى [از خدا] با وجود آنها آميخته نيست. خداوند كيفرى از خود را شامل حال همه آنها مى كند و آنها او را مانند دعاى غريق مى خوانند، اما دعايشان به اجابت نمى رسد»!
« زمانى بر امّت من مى آيد كه زمام دارانشان ستمگرند و عُلمايشان طمعكار و عابدانشان رياكار و بازرگانانشان ربا خوار و زنانشان در پى زيور دنيا و پسرانشان در تزويج. در چنين روزگارى [بازار] امّت من، مانند كسادى بازارها، كساد و بىرونق است».
«زمانى بر مردم مى آيد كه اگر دنياىِ مرد به سلامت باشد، از بين رفتن دينش براى او اهميتى ندارد».
بیتفاوتی
سرزندگی یک جامعه و پویایی آن به وجود منتقدانی و دیدهبانانی است که از اصول و چارچوبهای جامعه پاسبانی کنند. این مهم در اسلام با عنوان امر به معروف و نهی از منکر شناخته شده است. تا زمانی که چنین روحیهای در جامعه حاکم باشد، میتواند شاهد رشد معنوی و فزونی فضیلتها بود، اما زمانی که به بهانههای واهی این مهم ترک شود، خمودگی و سستی ایمان جامعه را فرا میگیرد. این مسئله در نگرانیهای پیامبر به خوبی تبیین شده است:
«محبوبترين دينها نزد خدا، آيين حنيف است؛ پس هرگاه ديدى كه امّت من به ستمگر نمى گويند: تو ستمگرى، بى ترديد از دست رفتهاند».
«هرگاه [مردم] امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بَدان آنها را بر ايشان مسلّط گرداند، و در اين هنگام نيكانشان دعا كنند و دعايشان مستجاب نشود».
مصرف مواد مخدر
مصرف مواد مخدر، از زمینههای هدر روی انرژی و توان افراد جامعه است. زمانی که این مواد در جامعهای پویا و هدفمند عرض اندام کند، مهمترین هدف آن، دور کردن افراد از رسیدن به مقاصد عالی است. پدیدهای که امروزه به خوبی در جامعه نمود پیدا کرده است. دین اسلام، با هر مادهای که عقل و تفکر آدمی را ولو برای چند لحظه از او بگیرد، به مخالفت برخاسته و آن را حرام شمرده است. نگرانی دیگر پیامبر اعظم(ص) روی آوری جامعه اسلامی به مواد مخدر و الکل است. این نگرانی را از سخنان حضرت جویا میشویم:
« بدانيد هر مست كنندهاى حرام است، هر ماده تخديرگرى حرام است، و آنچه بسيارش مست كند، اندك آن نيز حرام است، و آنچه عقل را زايل مى كند، حرام است».
«زمانى فرا رسد كه امّت من، چيزى به نام بنگ مصرف مى كنند. من از اين افراد بيزار و به دورم و آنان از من دورند».
«به يهود و نصارى سلام كنيد، اما به مصرف كننده بنگ سلام نكنيد».
«كسى كه گناهِ كشيدن بنگ را ناچيز شمارد، كافر است».
ریاکاری و تظاهر
روح دینداری، توجه به خداوند و اجرای برنامههای او در زندگی است. هر چه که این مهم را به مخاطره اندازد، فرد را از رشد واقعی در مسیر معنویت باز میدارد. از این رو، در آموزههای دینی، نمایش دینداری و انجام برنامهها و مناسک دینی به نیت جلب توجه دیگران و برخوردار شدن از منافع مالی، حرام شمرده شده و با عنوان «ریا» از دایره رفتارهای مقبول خارج شده است. در سخنان پیامبر گرامی اسلام(ص) از تظاهر به دین و خودنمایی، به عنوان یک آسیب مهم و خطرناک یاد شده است:
«ترسناكترين چيزى كه مىترسم به آن مبتلا شويد شرك اصغر است؛ گفتند: اى رسول خدا! شرك اصغر چيست؟ فرمود: ريا».
«بيشترين نگرانى من براى شما شرك كوچك است. عرض كردند: اى رسول خدا ! شرك كوچك چيست؟ فرمود: ريا».
فتنههای فراگیر
فراگیری فتنه و نفوذ افکار منحرف در ذهن و جان مسلمانان به ویژه نسل جوان، آسیبی است که میتواند سرنوشت دینی فردی را تحت تاثیر خود قرار دهد. زندگی در دهکده اطلاعات و دسترسی به افکار گمراه کننده، این خطر را دو چندان میکند. توجه به مشکلآفرین بودن این مسئله و تغییر نگرش، گام نخست در مقابل با آن است. پیامبر بزرگ اسلام، چنین خطری را گوشزده فرمودهاند:
«پس از من فتنههايى همچون پارههاى شب تار امّتم را فرا پوشاند، چندان كه آدمى بر اثر آنها شب مؤمن باشد و روز كافر، روز مؤمن باشد و شب كافر. مردمانى دين خود را به اندك متاعى از دنيا مى فروشند»./۸۴۱/د۱۰۱/س
همه روایات از نرم افزار میزان الحکمه دارالحدیث برداشت شده است.
نویسنده: حجت الاسلام ابراهیم اخوی کارشناس و مشاور مسائل تربیتی