۲۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۴
کد خبر: ۵۰۳۶۹۲
حجاب اجتماعی(10)

برهنگی پنهان در رسانه‌های جمعی

بعضی از رسانه‌ها به عنوان يك رسانه عمومى و اثرگذار در برخى موارد به يكى از عوامل ايجاد ناهنجارى در حجاب و عفاف بانوان در سطح عموم تبديل شدند.
حجاب اجتماعی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، رسانه‌های جمعی از بهترین و مؤثرترين ابزارها در جهت تعمیق فرهنگ حجاب و عفاف و جهت‌دهی به افکار عمومی  هستند؛ که در این راستا، سياست‏گذارى‏ هاى كلان مديريتى، برنامه ‏ريزى‏ هاى صحيح و عزم يك‌پارچه مسئولان را در امور رسانه‌ای مى‏ طلبد.

رسانه‌ها در جهت ايجاد، تغيير و القاء ارزش‌های جامعه و فرهنگ‌سازى در زمينه آن‌ها زمانی تأثیرگذار هستند؛ که به طور مستمر فعالیت داشته باشند.

در دنیای امروزی رسانه‌ها (روزنامه، راديو، تلويزيون و سينما وجديداً اينترنت) با بیان و انتقال اطلاعات، در اثر گذاری و مبادله افكارعمومى، درتوسعه و تغييرفرهنگ وتمدن بشرى نقش بزرگی را از خود نشان می‌دهند؛ پس می‌توان این نکته را قبول کرد که كمتر حادثه و جريان مهمی در جهان مى‏توان يافت كه رسانه‏ها در پيدايش وشكل‏گيرى آن هيچ نقشی نداشته‌اند و یا درگسترش، انتشار و یا كنترل آن سهمى نداشته باشند.

برلسان[1]و جان ويتس[2]درباره تأثيرات وسايل ارتباط جمعى مى‏نويسند:

«اثرگذاري وسايل ارتباط جمعى بسيار وسيع وگوناگون مى‏باشد. اين آثارممكن است در دراز مدت و يا در كوتاه‏ مدت بروز نمايد. ممكن است قوى يا ضعيف باشد. اين اثرات ممكن است از جنبه‏هاى مختلفى كه درمحتواى ارتباطات وجود دارد، نشأت گيرد. ممكن است روانى، سياسى، اقتصادى و اجتماعى باشد و همچنين احتمال دارد بر روى عقايد، ارزش‏ها، مهارت‏ها، سليقه‏ها و رفتارهاى ظاهرى تأثير بگذارد.»

گیرایی و جذابیت‌های رسانه و تلویزیون

حال با عنایت به تأثیر رسانه‌ها در جامعه و فراوانی آن‌ها و قابل دسترس بودن‌شان با پدیده‌ای کم نظیر و بی رقیب بنام تلويزيون مواجهیم که به دلیل گوناگونی‌ها و تلوّنِ بسیار بالا و گيرايى و جذابيت‏هاى خاص خود نقش وسهم بيشترى در انتقال الگوهاى رفتارى و فرهنگ‏سازى در جامعه دارد و از آن‌جا كه مخاطبين ِتلويزيون گروه معدودى نيستند و تمامى گروه‏هاى سنى، مخاطب پيام‏هاى تلويزيون قرار مى‏گيرند.

 اين رسانه در یک حالت کاملاً آرمانی و در سطح بسيار كلان، بر كل جامعه تأثير مى‏گذارد. علاوه بر خصوصیات قابل توجهی که درباره‌ی این رسانه بیان شد، سهولت استفاده از تلويزيون و تنوع برنامه‏هاى آن، بر اهميتش دو چندان افزوده است.

مك لوهان[3] معتقداست «تلويزيون ضمن آن‌كه همه مزاياى وسايل ديگر را دربردارد با افزودن تصوير، قدرت نفوذ فوق‏العاده‏اى به دست آورده است.» او بر اين باور است كه «تلويزيون قادر است نه تنها در يك كشور بلكه در سراسر يك منطقه حتى در يك قاره جوى احساس برانگيز، پديدآورد.»

از این‌رو تلويزيون چه به لحاظ آثار نمايشى و چه از نظر ايجاد محبوبيت براى افرادی (بازیگران، مجریان، شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی، ورزشکاران) كه پس از ستاره شدن نه تنها آثار هنرى و ویژگی‌های شخصیتی و اجتماعی آنان، بلكه اعتقادات، ذهنيت و رفتار فردي‌شان براى قشر وسيعى از مخاطبان به ‏ويژه نوجوانان و جوانان الگوساز است، قابل توجه و با اهمیت می‌باشد. از این رو چون قرار نیست اختصاصاً نقش تلویزیون را در این مقوله بررسی کنیم به طور کلی به نقش رسانه‌ها در امر تأیید و ترویج فرهنگ حجاب و عفاف می‌پردازیم.

بی‌حیایی عامل افول حکومت مسلمانان آندلس

در این بین توجه به دو موضوع حائز اهمیت است: 1- حیا 2- عفاف. محققان يكى از ريشه‏هاى مهم مشكلات و نابسامانى‏هاى جوامع را نبودن يا ضعف حيا و عفاف اعلام کرده‌اند و دريك نگاه كلى مى‏توان از مهم‌ترین علل فساد در بین جوامع مختلف، انحراف از خط اصيل و ناب انبياء الهى و فراموش كردن و كنارگذاشتن حيا و عفاف نام برد که مستقيما ًبا ظهور و بروز فساد در جوامع ارتباط دارد.

«همچنين به گواهى تاريخ يكى ازعوامل مؤثر در افول حكومت مسلمانان در آندلس نيز رواج مى‏گسارى، زن‏بارگى و خريدارى كنيزگان آوازه‏خوان و در يك كلام رواج بى‏بند و بارى و به فراموشى سپرده شدن ارزش‏هاى اسلامى همچون حجاب، عفاف، حيا و... از سوى فاتحان اين سرزمين بود. [4]

 باتوجه به اهميت وحساسيت مسئله حجاب و عفاف درجامعه اسلامى بايد تمامى ابزارها و امكانات در جهت فرهنگ‏سازى دراين زمينه به كارگرفته شود كه در عصر حاضر يكى از بهترين و مؤثرترين ابزارها رسانه‌ها هستند که همان‌طور که پیشتر گفته شده تلویزیون در رأس آن‌ها قرار دارد.

توان وظرفيت بالاى رسانه‌ها در جهت تعميق فرهنگ حجاب وعفاف و جهت‏دهى به افكار عمومى، بسیار بالاست و وظيفه دست‏اندركاران ومسئولان اين رسانه‌ها اگر دغدغه مردم جامعه خود را داشته باشند توجه به این امر ِبسيارسنگين و خطير است که در این راستا، سياست‏گذارى‏هاى كلان مديريتى، برنامه‏ريزى‏هاى صحيح وعزم يك‌پارچه آنان را در امور رسانه‌ای مى‏طلبد.

برهنگی زنان به مثابه کالای تجاری

از آن‌جایی که در فرهنگ عمومی تمدن غرب، زن کالایی شده بود تا صاحبان تجارت‌های مختلف برای بدست آوردن مشتری و مخاطب بیشتر و جلب رضایت او از تصاویر برهنگی زنان بر روی کالاهای خود و یا حضور زنان برهنه در کنار خود و یا در مجموعه‌های خود استفاده کنند؛ البته کسانی تن به این کار می‌دادند که همه هستی و موجودیت خود را خلاصه در دیده شدن قرار داده بودند و این مقوله کم کم دامن رسانه‌ها را نیز گرفت.

رسانه‌ها نیز در گردونه رقابت با رقبای هم صنف خود ناگزیر به استفاده از این ابزار کثیف و غیراخلاقی شدند؛ به‌گونه‌ای که رسانه‌ها و فضای هنر هم آغشته از مصادیق فساد و برهنگی شد تا این‌که هنر که ترجمان عالم بالا و معنا بود مبدّل به آینه زنگار گرفته‌ی دنیای صورت شد.

هر چند کشور ما نیز از دیگر کشورهای دنیا مستثنی نبوده و برهنگی و بی بند و باری در تمامی سطوح جامعه، به نقطه اوج خود رسیده بود که حتی رسانه‌های آن دوران، با همه قوا در توسعه و پیشرفت این فرهنگ ناشایست از هیچ تلاشی فرو گذار نمی‌کردند؛ اما پس از انقلاب اسلامی وتحولات بنیادین و عمیقی كه در سياست كلان كشور وفرهنگ عمومى پديدآمد، رسانه‌ها نیز دستخوش تغيير شدند و عمده مظاهر فساد و برهنگى از صفحات آن‌ها محو شد و فعاليت‏هاى رسانه‌ای، هنرى ونمايشى به دور از برهنگى و فساد ضمن شكوفا شدن، گسترش نیز يافتند.

چگونگی ایجاد ناهنجاری در برخی رسانه‌ها

 ولي يك نكته مهم که در این میان مغفول واقع شد، روش‏ها و ابزارهاى رسانه در زمينه چگونگی جذب مخاطب و اثرگذاري بيشتر بر او، بود كه دچار تغيير چندانى نشد. از اين‏رو به تدريج در رسانه‌ها شاهد ورود برهنگی پنهان بوديم به اين معنا كه برخى رسانه‌ها كه با ممنوعيت استفاده از فيزيك و جذابيت‏هاى زنانه روبه‏رو شدند، براى جبران اين خلأ و به جهت جذب مخاطب و فروش و سود بيشتر به فاكتورهايى همچون محوريت زيبايى چهره، پوشش‏هاى تنگ و نامناسب در عين حفظ حدود شرعى حجاب، به تصوير كشيدن روابط آزاد و صميمانه زن و مرد در قالب همكار، دوست يا همسايه، طرح عشق‏هاى آتشين به دنبال يك نگاه، آرايش‏هاى غليظ و محرك روى آوردند.

بدين ترتيب بعضی از رسانه‌ها به عنوان يك رسانه عمومى و اثرگذار در برخى موارد به يكى از عوامل ايجاد ناهنجارى در حجاب بانوان و عفاف در سطح عموم تبديل شدند. بنابراين پوشش در فرهنگ اسلامى داراى اهميت و تقدس خاصى است و ضوابط واحكام خاصى نيز براى آن وضع شده كه تفصيل آن دركتب فقهى موجود است.

براى برنامه‏ريزى و بهره‏گيرى هرچه بهتر از رسانه در زمينه ترويج حجاب و عفاف، بايد كاركردهاى رسانه را با نوع فعالیتی که در سطح جامعه انجام می‌دهد، مورد توجه قرار گیرد، که در ذیل به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

الگودهى

 یکی از كاركردهاى مهم رسانه‌ها ارائه الگو به مخاطبان ازطريق طرح الگوهاى شخصيتى يا ستاره‏سازى است. که در این میان همان‌طور که پیشتر تأکید شد برنامه‏هاى تلويزيونى به‏ ويژه برنامه‏هاى نمايشى مانند فيلم يا سريال‏هاى تلويزيونى يا انيميشن مى‏توانند باطراحى و ارائه شخصيت‏هاى جذاب به عنوان قهرمان فيلم، براى مخاطب الگوسازى نمايد. در زمينه حجاب و عفاف نيز شخصيت‏پردازى مناسب از كاراكتر مثبت و باحجاب فيلم يا سريال، مى‏تواند براى مخاطب ايجاد جذابيت نموده كه درنهايت به همذات‏پندارى مخاطب نسبت به شخصيت مثبت منتهى شود و الگو دهى لازم را ايجاد نمايد يا حداقل تأثيرآن، محبوبيت حجاب در نظر مخاطب باشد يا به عكس بى‏توجهى به مسئله حجاب و عفاف در مورد شخصيت‏هاى جذاب و تأثيرگذار داستان مى‏تواند الگويى نامناسب و ناهمگون با ارزش‏هاى دينى رابه مخاطب القا كند.

تجليل يا تحقيرغيرمستقيم

اصحاب رسانه مى‏توانند با شگردهاى هنرى و ارتباطى به طور غيرمستقيم موجب تقويت يا تضعيف مسأله حجاب و عفاف شوند. به عنوان مثال موضوع پردازی و شخصيت‏پردازى نامناسب از بانوان محجبه و عفيف موجبات تضعيف و تحقيرحجاب وعفاف مى‏شود. اما پرداختن به شخصیت‌های مثبت و والاى اجتماعى که دارای حجاب و عفاف ویژه هستند و قهرمان سازی آنان به دلیل داشتن حجاب مى‏تواند به‏طور ضمنى به تجليل وتثبيت حجاب منجر شود.

اطلاع‏ رسانى

اطلاع ‏رسانى درباره موضوع حجاب و عفاف و ابعاد مختلف آن وآگاه كردن افكارعمومى، از ديگر كاركردهاى رسانه‌هاست.

جريان سازى

جريان‏سازى درباره موضوع از كاركردهاى ديگر رسانه‌هاست. جريان‌سازي به اين معناست كه رسانه‌ای مي‌تواند مردم را درحمايت يا برضد موضوعي ترغيب و تشويق كند. به اين شكل كه مي‌تواند با به چالش كشاندن يك موضوع، طرح نظرات موافق و مخالف، رساندن خبر اعتراضات نسبت به آن و... حساسيت اجتماعي نسبت به آن موضوع را ايجادكند و افكار عمومي رامتوجه آن سازد. درباره حجاب وعفاف نيز مي‌تواند جريان‌سازي كرده و افكار كل جامعه را به آن معطوف كند. يعنى پس از طرح نظرات مخالفين پوشش اسلامى بحث را به كارشناسى بگذارد به‏گونه‏اى كه نظرات آحاد اجتماع متوجه اين مسأله شده بحث حجاب به بحث روز تبديل شود و سرانجام بتواند بحث را در شكلى صحيح به نتيجه مطلوب هدايت نمايد.

ارائه و ترويج مدل‏ها والگوهاى صحيح

ازكاركردهاى ديگر رسانه‌ها ارائه وترويج مدل‏ها والگوهاى صحيح پوشش است. رسانه مى‏تواند به كمك طراحان لباس، اساتيد فن وكارشناسان مختلف درحوزه مذهبى جامعه‏شناسى، روان‏شناسى، مدل‏هاى صحيح پوشش اسلامى و ملى را طراحى كرده و آن را به شكل مستقيم يا غيرمستقيم ترويج كند. به عنوان مثال تلویزیون مى‏تواند مدل‏هاى مناسبى از پوشش را آموزش دهد و يا در برنامه‏هاى كارشناسى به شكل مشخص، مدل‏هاى صحيح پوششى را به كارشناسى بگذارد و در كنار آن در فيلم‏ها و سريال‏هاى مختلف كاراكترها به نحوى از همان شكل صحيح پوشش استفاده كنند تا مخاطبان به طور مستقيم و غيرمستقيم با اين مدل‏هاى صحيح آشنا شوند.

به نظر مي‌رسد رسانه ‌براي ترويج فرهنگ عفاف وحجاب بايد قدم‌هايي را بر‌مي‌داشته كه به عللي از انجام آن بازمانده است كه اين خود نيازمند يك آسيب‌شناسي دقيق است. رسانه بايد نخست تلقي درستي از دين داشته باشد تا بتواند حجاب را كه بخشي از دين است با تمام ظواهر زیبا و عامه پسند به مردم به شكل صحيح القا كند.

القاء ارزش‌ها در گرو فعالیت مستمر

با توجه به اين‌كه ايجاد تغيير و فرهنگ‏سازى امرى تدريجى است بايد اولاً رسانه‌ها در جهت ايجاد تغيير يا القاء ارزش و فرهنگ‌سازى در زمينه آن به طور مستمر فعالیت داشته باشند، چرا كه پرداختن به مسأله حجاب كه يك پديده فرهنگى است بايد در طول زمان به صورت مداوم و به تدريج صورت گيرد تا نتيجه مطلوب حاصل شود.

 نبايد با اختصاص چند موضوع خاصِ مرتبط با حجاب و عفاف و یا ساخت چند برنامه و پرداختن مقطعى به مسأله حجاب و عفاف گمان شود كه اين مسئله جايگاه و شأن خود را درجامعه يافته ونسبت به آن اداى دين و وظيفه شده است. اين آفتى است كه به شدت بايد از آن پرهيز شود. لازمه كارآمدى رسانه‌ها در اين زمينه استمرار پويايى و توجه به ماهیت حجاب و عفاف است. همچنين رسانه نبايد دراين زمينه شتاب‌زده عمل كند و بخواهد در زمان كوتاه به موضوعات متعددي دراين زمينه بپردازد.

حجاب مسأله‌ فرهنگی

حجاب وعفاف قبل از آن‌كه يك مسأله فقهي وشرعي باشد، يك فرهنگ است كه گسترش آن نيازمند برنامه‌ريزي بلند مدت است. این موضوع مهم گرچه برعهده تك‌تك نهادهاي فرهنگي و اجتماعي است ولي در اين ميان‌ جايگاه رسانه از ارزش و اهميت بيشتري برخوردار است و آسيب‌شناسي سياست‌ها و عملكردهاي گذشته رسانه در جهت ترويج فرهنگ حجاب و عفاف و يافتن راه‌كارهايي در اين جهت امري ضروري است.

نكته ديگري كه از آن نبايد غافل شد اين است كه رسانه هميشه نبايد از سطح متوسط جامعه پیروی کند. بنابراين اين نظر، كه چون هنوز در جامعه مسأله حجاب حل نشده است، پس نبايد رسانه دراين زمينه كاري انجام دهد، سخني غيرمسنولانه و غلط است. رسانه يك نهاد فرهنگي است و رسالت آن ترويج فرهنگ اصيل حجاب وعفاف، تصحيح باورها وگرايش‌هاي غلط اجتماعي است.

رسانه وظیفه دارد ضمن توجه به نيازهاي مخاطب و برآورده كردن آن، باورهاي ديني و سنّت‌هاي پسنديده جامعه را مبناي فعالیت‌های خود قراردهد و در اين راه تعامل با مراكز پژوهشي ديني و نيز ارتباط با مراجع عظام تقليد می‌تواند كارساز واقع شود. همچنين در اين ميان همکاری مراكز حوزوي و دانشگاهي با اصحاب رسانه جهت تدوين فقه رسانه‌اي در زمينه‌هاي مختلف ازجمله حجاب و رابطه زن و مرد كه از مباحث بنيادين وكليدي است، ضروری به نظر می‌رسد. تا بتوان باتلاش و همت جدي در پرتو آن بسياري از ابهامات برطرف شده و جلوي اعمال سليقه و نظرهاي شخصي گرفته شود./882/ت۳۰۳/س

نویسنده: سید عباس ذبیح الحسن

 


[1]Berel son

[2]Jan witz

[3]Marshal McLuhan

[4]- على اكبر ولايتى، فرهنگ وتمدن اسلامى، قم، دفترنشرمعارف، 1384،ص 146.

ارسال نظرات