هشدار واپسین
به گزارش خبرنگار خبرگزرای رسا، آیتالله سیفی مازندرانی از استادان درس خارج فقه حوزه علمیه قم در نامهای سرگشاده به آقای احمدینژاد نوشت: خواستم با اين هشدار بر شما اتمام حجت كرده باشم تا فرداى قيامت در محضر پروردگار ـ آن روزى كه «جىء بالنبيين و الشهداء» و «يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ما ذا اُجبتم» شرمنده نباشم و به وظيفه خود عمل كرده باشم. و از ذات اقدس أحديت هدايت و بصيرت شما را در اين برههى حساس انقلاب خواستارم.
بسمه تعالى
جناب آقاى دكتر محمود احمدى نژاد:
برخى سخنان و تعابير شما در موضع گيرى هاى اخير حكايت از عدم التزام عملى شما به ولايت فقيه دارد.
تا به حال بسيارى از عملكردهاى خوب و موضع گيرى هاى اصولى شما حكايت از التزامتان به اين اصل مترقى داشت ؛ اصلى كه به ضرورت فقه و اجماع فقهاى بزرگ شيعه ثابت بوده تا جائى كه قدوة الفقهاء مرحوم محمد حسن نجفى صاحب كتاب شريف جواهر الكلام مى فرمايد: «كسى كه ذره اى تشكيك در اين اصل نمايد طعم فقه را نچشيده است (ما ذاق من طعم الفقه شيئا)»(جواهر الكلام: ج 21 ص 394) ، البته اين مسألهاى فقهى و كاملاً تخصصى مى باشد.
اصل مستحكمى كه امام راحل معمار كبير انقلاب، نظام مقدس جمهورى اسلامى را براساس آن پى ريزى نموده است و آن را هويت اين نظام معرفى كرد، تا آنجا كه جايگاه رياست جمهورى را بدون تنفيذ ولى فقيه بى اعتبار و رئيس جمهور را در حكم طاغوت دانسته است. اگر واقعا معتقد به هويت الهى اين نظام انقلابى هستيد بر شماست كه در اينباره مقلّد امام راحل عظيم الشأن و يا هر مجتهد زنده ى ديگر در خط امام باشيد، و إلاّ با شما هيچ سخنى نداريم.
آيا مى دانيد امام صادق عليهالسلام مخالفت با حكم فقيه جامع شرائط فتوى و رهبرى را مخالفت با حكم ائمهى هدى و آن را در حد شرك به خداى تبارك و تعالى اعلام فرمود؟ (وسائل الشيعة: باب 11 از أبواب صفات قاضى ح 1).
آيا مى دانيد كه امام زمان فقيه جامع امامى اثنى عشرى را حجت خود بر جميع شيعيان ـ بلكه همه مسلمين ـ قرار داد؟ همانگونه كه خود حضرتش حجت خداى تعالى بر همه علما و فقهاء و مردم است؟(همان : حديث 9).
و آيا مستحضريد كه تضعيف و نپذيرفتن ولايت شخص منصوب ولى امر به معناى مخالفت با حكم ايشان است؟
آيا اينكه شما مخالفت خود را با حكم ابقاء وزير اطلاعات از سوى ولى امر مسلمين و يا أحكام منصوبين و برخى ارگانهاى تحت نظر مستقيم رهبرى اعلام كردهايد، و در مصاحبهى روز 16 فروردين 1396 بر موضع خود سماجت نمودهايد مخالفت با ولى فقيه محسوب نمى شود؟!
با اين وصف آيا مى توان گفت شما التزام عملى به ولايت فقيه داريد؟ در اين صورت تكليف قانونى شوراى نگهبان در بررسى كانديداهاى رياست جمهورى چه مى شود؟!
شما در مصاحبه ى مزبور اعلان دوستى با همه ملت ها و مردم جهان (اعم از كافر و مؤمن) كردهايد ، در حالى كه وجوب اظهار تبرّى و نفرت و انزجار و برائت از كفار و مشركين ، و نيز حرمت مودّت و دوستى با آنان در صريح آيات متعدد قرآن آمده و اين از ضروريات دين خداست.
و نيز در همين مصاحبه ى مزبور در مورد حصر سران فتنه گفتيد: من به دليل اصل آزادى بشر راضى به حصر و زندانى كردن هيچ كس در هيچ شرائطى نيستم به دليل مخالفت با اصل آزادى بشر. اگر نمى دانيد بدانيد كه در مواردى حبس ـ چه موقت و چه حسب ابد ـ به دلالت صريح روايات متظافر و اجماع فقهاى شيعه ثابت است كه يكى از آن موارد مخالفت و شورش عليه امام عادل و ولى شرعى مسلمين است (كتاب المبسوط ج 8 ص 47 / كتاب رياض المسائل: ج 13 ص 623 / كتاب جواهر الكلام: ج 41 ص 47 / كتاب وسائل الشيعة: باب 1 از ابواب حد المحارب ح 8).
و بى شك فقيه جامع شرائط فتوى و رهبرى در عصر غيبت ولى شرعى مسلمين است، همانگونه كه در صريح متن تحرير الوسيلة امام راحل عظيم الشأن در كتاب امر به معروف و نهى از منكر آمده است. اگر مقصود شما اين است كه حكم حصر و زندان در اسلام اساسا تشريع نشده است، اين يك بدعت است و بر همه علماء و فقها واجب است با بدعت و بدعت گذار مخالفت كرده و اعلان فسق او كنند؛ چرا كه در حديث شريف آمده است:«إذا ظهرت البدع فعلى العالم أن يظهر علمه، و إلاّ فعليه لعنة اللّه» (كتاب الامالى شيخ المفيد: ص 122 / وسائل الشيعة: ج 11 ص 511 ح 9).
و اگر مقصود شما اين است كه خواستيد اعلان عدم موافقت نظر و رأى خود را با اين حكم مسلم خدا ابراز نمائيد، در اين صورت مشمول كلام امام حسن عسگرى عليهالسلام دربارهى احمد بن هلال عبرتائى خواهيد شد كه به دليل استقلال و استبداد به رأي در مقابل امام عليهالسلام ايستاد تا جائى كه حضرت درباره ايشان ـ در روايت معتبر ـ در نامهاى به برخى اصحاب خود فرمود: «لا رحمه اللّه ، و لا غفر اللّه ذنبه ، و لا أقاله عثرته ، يداخل امرنا بلا إذنٍ منّا و لا رضىً. يستبدّ برأيه ، لايمضي من أمرنا إيّاه إلاّ بما يهواه و يريده ، أرداه اللّه بذلك في نار جهنّم. فصبرنا عليه حتى بتر اللّه بدعوتنا عمره... و نحن نبرأ إلى اللّه من ابن هلال لا رحمه اللّه و لا من لايبرأ منه. و أعلِمْ الاسحاقي ـ سلمه اللّه ـ و أهل بيته مما أعلمناك من حال هذا الفاجر»(احمد بن هلال عبرتائى از مشاهير راويان حديث و از بزرگانأصحاب شيعه بودند.كتاب: اختيار معرفة الرجال ج 2 ص 816 / كتاب الغيبة: ص 353).
آرى، چه بسيار شيعيان و أصحاب با نفوذ و معروف ائمه عليهمالسلام كه دچار غرور و استبداد به رأى شدند و در بين راه از جادّهى حق منحرف گرديده و مشمول لعن و نفرين حضرات معصومين عليهمالسلام واقع گرديدند.
البته اين نيز مقتضاى ماهيت انقلاب است، همانگونه كه حضرت أمير المؤمنين فرمود: «و الذى بعثه بالحق لَتُبلبلن ّبلبلةً و لَتُغربلُنّ غربلةً ، و لتُساطُنّ سوط القِدْر، حتى يعودَ أسفلكم أعلاكم ، و أعلاكم أسفلكم ، و ليسبِقَنَّ سابقون كانوا قَصّروا، و ليُقصِّرَنّ سبّاقون كانوا سبقوا»(نهج البلاغه: خطبهى 16).
ترجمه : سوگند به خدائى كه پيامبر اسلام را به حق مبعوث گردانيد همه شما آزمون و غربال سختى خواهيد شد و مانند غذاى جوشان در ديگ زير و رو خواهيد شد تا برترين شما به پائين ترين درجه و پائين ترين شما به بالاترين درجه ى كمال ايمان و اعتبار اجتماعى سقوط يا صعود مى كند . و پيشتازان عرصهى انقلاب عقب افتاده و سست مى شوند و عقب ماندگان از انقلاب پيشتازان خواهند گشت».
ديروز شما را سردار دفاع از خط ولايت فقيه مى شناختيم و به شما افتخار مى كرديم و برخى اشتباهات و لغزش هاى شما را از قبيل اُفت و خيز در اثناى كار و به اقتضاى شدّت و سنگينى تلاش بى وقفه در مسؤوليت هاى خطير مى دانستيم ، و از باب : «ضع فعل أخيك المؤمن على أحسنه» حمل بر أحسن مى كرديم، لكن امروز سخنان و تعابير و رفتار غير قابل توجيه از شما مشاهده مى كنيم.
بدانيد كه اين نظام مقدس تنها نظام الهى و بر حق در جهان كنونى ، و نتيجهى زحمات نبي مكرم اسلام و ائمهى طاهرين عليهمالسلام و نيز مجاهدت علما و فقهاء شيعه به ويژه امام راحل عظيم الشأن و ثمرهى خون پاك شهداى اين انقلاب است. و همه ى ما ـ به ويژه قاطبهى علما و فقها ـ در حفظ و حراست آن در پيشگاه ذات مقدس حق مسؤول هستيم.
و تاريخ اسلام و اين انقلاب كم نيست از خواص أصحاب و علما و مسئولينى كه دچار لغزش و ريزش گرديده و به امامان معصوم و به اولياى إلهى خيانت نمودند، و اميدواريم كه شما از اين قبيل نباشيد.
خواستم با اين هشدار بر شما اتمام حجت كرده باشم تا فرداى قيامت در محضر پروردگار ـ آن روزى كه «جىء بالنبيين و الشهداء» و «يوم يجمع اللّه الرسل فيقول ما ذا اُجبتم» شرمنده نباشم و به وظيفه خود عمل كرده باشم. و از ذات اقدس أحديت هدايت و بصيرت شما را در اين برههى حساس انقلاب خواستارم.
و السلام على من اتّبع الهدى
على اكبر سيفى مازندرانى
24 / 1 / 1396
/۹۱۷/ ۱۰۱/ص