انتقام با حربه حقوق بشر!
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه «حمایت»، حسین کنعانیمقدم در این روزنامه نوشت:
مسئله حقوق بشر بهطور مستمر از موارد اتهام زنی نظام سلطه علیه جمهوری اسلامی ایران بوده و به سناریوی ثابت و همیشگی غرب برای پروندهسازی علیه ایران اسلامی تبدیل شده است.
آمریکا و غرب میکوشند از طریق گزارشات اختصاصی - همانند گزارش اخیر وزارت خارجه آمریکا درباره حقوق بشر در ایران که به تکرار ادعاهای واهی درباره تهران پرداخته - یا صدور قطعنامههای ضدایرانی در نهادهای حقوق بشری، کماکان فشارهای سیاسی خود علیه ایران را تداوم بخشیده و از جمهوری اسلامی ایران چهرهای به اصطلاح ضدبشری ترسیم کنند.
متاسفانه امروزه نهادهای حقوق بشری بینالمللی به جای اجرای نقش نظارتی و ایجاد زمینههای برپایی حقوق بشر، مدافع نقض حقوق انسانی از سوی ابرقدرتها هستند و دستاویز حقوق بشر، روشی متداول برای غربیها در جهت فشار وارد کردن به کشورهای مخالف است.
این در حالی است که در کشورهای مدعی و سردمدار حقوق بشر نظیر آمریکا، نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در لایه های فردی و اجتماعی، علی الدوام در جریان است و بر اساس گزارش نهادهای حقوق بشری که خودشان دست اندرکار تاسیس آنها بوده اند، آمریکا و متحدانش به انحاء مختلف اعم از به راه انداختن جنگ ها و حمایت از گروه های تروریستی در صدر بزرگترین دشمنان بشریت قرار دارند.
ممکن است سبک و سیاق خصمانه آمریکا و غرب نسبت به ایران برای برخی اینگونه نمود داشته باشد که طرح چنین اتهاماتی با هدف ارتقاء و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران عنوان و تبلیغ می شود اما نگاهی دقیق تر به سیر تحولات روابط کشورمان با نظام سلطه ثابت میکند که اساساً مسئلهای به نام دفاع از حقوق انسانها برای آنها مطرح نیست و از حقوق بشر، تنها بهعنوان اهرمی برای اعمال فشار بهمنظور عقب نگهداشتن
کشور مستقلی که قریب به چهار دهه در برابر زیادهخواهیهای مکرر و دائمی قدرتهای جهانی مقاومت کرده، استفاده میشود.
جمهوری اسلامی ایران، براساس مکتب اسلام و اصول قانون اساسی، در جهت ارتقای حقوق بشر، تلاشهای فراوانی انجام داده است؛ با این حال، نهادها و کشورهای داعیهدار حقوقبشر با نادیده گرفتن موارد فاحش نقض ابتداییترین حقوق انسانها در کشورهای متحد آمریکا، موضعگیریهای مغرضانه و جانبدارانهای نسبت به جمهوری اسلامی ایران، اتخاذ میکنند که در گزارشها، اظهارات و بیانیههای رسمی دولت آمریکا آشکارا اعلام میشوند.
توجه به این نکته ضروری است که مبانی حقوق بشر در ایران، مبانی اسلامی است و حقوق بشر اسلامی توسط سازمانها و نهادهای بینالمللی مورد پذیرش قرار گرفته اما اینکه چرا فقط ایران اسلامی مورد هجمه حقوق بشری قرار میگیرند و حکومتهای قرون وسطایی منطقه با خیالی آسوده به کار خود ادامه میدهند، ریشه در این واقعیت دارد که محکوم کردن ایران نوعی اعمال فشار و با هدف باجگیری سیاسی برای کوتاه آمدن کشورمان در مسائل منطقهای از جمله دست کشیدن از مقاومت و توان موشکی است. در همین راستا، انعکاس چهرهای خشن و ترسناک از ایران اسلامی در قالب گزارشهای کذب به منظور «ایرانهراسی»، یکی از اصلیترین دستمایههای گزارشات حقوق بشری است که تاریخچهای به درازای عمر انقلاب اسلامی داشته و مستمسکی برای رونق اقتصاد رو به افول آمریکاست. تا زمانی که تهدیدی وجود نداشته باشد، چرخ تجارت پرسود تسلیحات نخواهد چرخید و دلیل تبلیغات ایرانهراسانه در غرب آسیا که از سوی مقامات غربی و دولتمردان آمریکایی بارها عنوان شده، همین مسئله است که ادعاهای «ترامپ» و «ترزا می» درباره حمایت از تروریسم و تهدید امنیت و ثبات منطقه از سوی ایران در این چارچوب قرار میگیرد.
پس، برخورد با مبانی حقوق بشر اسلامی در ایران با حربه مبانی غیراسلامی، به لحاظ حقوقی و منطقی غیرقابل قبول و عمدتا با اغراض سیاسی، اقتصادی و نظامی است و خود غربیها نیز به خوبی نسبت به آن واقفند ولی برای تداوم سوء استفادهها در این خصوص، خود را در برابر این برهان قاطع به خواب میزنند.
از سوی دیگر، رویکرد کاخ سفید در موضوعات و مسائل حقوق بشری، مداخله آشکار در امور داخلی ایران و نقض اصل احترام به حاکمیت کشورهاست و مثلاً تاکید بر حذف مجازات اعدام قاچاقچیان، به ویژه دخالت در روند پروندههای خاص قضایی، بخشی از خطوط قرمز حقوق بینالملل است که به سادگی توسط کشورهای مدعی دموکراسی و احترام به روابط بینالمللی زیر پاگذاشته میشود. افزون بر این، حمله به قوه قضائیه که به ترجیعبند بیانیههای ضدایرانی تبدیل شده، نکته قابل تامل این ماجراست که از اتاقهای فکر انگلیسی کلید خورد، در وزارت خارجه آمریکا دنبال شد و با پمپاژ رسانهای به منظور انتقامگیری از دیدهبان انقلاب به دلیل مبارزه با فساد، قاچاق و برخورد قاطع با اصحاب فتنه 88 پیگیری گردید.
نکته طنز ماجرا اینجاست که کاخ سفید در حالی برای ایران، نسخه انتخابات آزاد و عادلانه میپیچید که مباحث مربوط به انتخاب جنجالی ترامپ، هنوز داغ است و هر روز اخبار جدیدی از تجمع و اعتراضات مردم در شهرهای کوچک و بزرگ این کشور منتشر میشود.
کارشناسان سراسر جهان معتقدند سیستم الکترال در انتخابات این کشور با آراء عمومی در تضاد است و بسیاری از منتقدین، این شیوه از دموکراسی در تعیین سرنوشت مردم را به باد انتقاد گرفته و آن را مغایر با اصول مردمسالاری میدانند.
با این وضعیت شرمآور و فریادهای اعتراضی مردم به اینکه ترامپ رئیس جمهور آنها نیست و حتی خود ترامپ نیز پیش از برگزاری انتخابات گفته بود «سیستم انتخاباتی آمریکا آمیخته به تقلب است»، دخالت در ساز و کار سالم انتخاباتی ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، از وقاحت و جسارت حاکمان کاخ سفید در کتمان واقعیتهای کشورمان و چشم بستن به روی دیکتاتوری حاکم در کشورهای همپیمان منطقهای و فرامنطقهای حکایت دارد.
مقابله با بهانه تراشیهای مداوم، بی دلیل و ناموجه غرب علیه ایران اسلامی با راه حل رهبر بصیر انقلاب قابل تحقق است، آنجا که فرمودند: «تنها راه این است که به مسیر پیشرفت خود، با قدرت ادامه دهیم و زیربار حرف زور نرویم» (دیدار با متخصصان سازمان انرژی اتمی- 20/1/93)، زیرا دیگر بر کسی پوشیده نیست که نظام سلطه به دنبال حل مسائل خود با جمهوری اسلامی نیست، بلکه به دنبال حل کردن انقلاب اسلامی در بهانه های ساختگی خود است؛ بهانه هایی از جنس حرف زور که یک روز با مسئله هستهای، توان موشکی و دفاع از جبهه مقاومت مطرح میشود و روز دیگر با گزارشهای جهتدار و مشوش حقوق بشری!/1325//102/خ