انرژی منفی به جامعه تزریق نکنیم
به گزارش خبرگزاری رسا، مرتضی نجفی قدسی در یادداشتی به برخی فیلم های جشنواره فیلم فجر انتقاد کرد و نوشت: مهمترین مرحله نظارت بر فیلمها باید بر محتوای فیلم نامهها اعمال شود و مخصوصاً بازخورد منفی آنها و اثری که بطور وضعی بر روح و روان جامعه میگذارد با متخصصان فن حتما مورد ارزیابی قرار گیرد.
متن یادداشت مرتضی نجفی قدسی مدیردارالقرآن علامه طباطبایی(ره) در نقد برخی از فیلمهای جشنواره فجر تحت عنوان " انرژی منفی به جامعه تزریق نکنیم!" بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«ادفَع بِالَّتِی هِیَ اَحسنُ السَّیِّئَةَ» (سوره مومنون، آیه 96)
خدای متعال در قرآن کریم میفرماید آزار و اذیتهای دیگران را با خوبی و نیکویی جواب دهید، یعنی اینطور نباشد که اگر کسی به شما بدی کرد، شما هم به او بدی کنید، بلکه بالعکس شما سعی کنید به نیکوترین شکل پاسخ او را بدهید و این به معنای آن است که ما نه تنها نباید انرژی منفی به جامعه تزریق کنیم بلکه باید انرژی مثبت داشته باشیم و دیگران را جذب کنیم.
در طی روزهای چهاردهم و پانزدهم بهمن ماه یعنی پنجشنبه و جمعه گذشته فرصتی شد تا به همراه خانواده موفق به دیدن چهار فیلم از فیلمهای جشنواره فجر شوم ولیکن هر بار که از سینما بیرون آمدیم بجای آنکه شاداب و سرحال شده باشیم هر کدام از ما را هالهای از غم و اندوه فرا گرفته بود!
شاید تعجب کنید که در هر چهار فیلم یک زن مظلومانه و یا ناجوانمردانه کشته شد و در فیلم چهارمی که یک زن به دست زن دیگر کشته شد و یک زن هم اعدام شد!
بنده در این نوشتار در پی نقد این فیلمها به لحاظ هنری نیستم و این موضوع در تخصص من نیست، ولیکن به محتوای فیلم نامهها و اثر وضعی که در روح و روان جامعه و بینندگان میگذارد، میخواهم بپردازم.
فیلمهای: انزوا به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی، فراری به کارگردانی علیرضا داوودنژاد، سارا و آیدا به کارگردانی مازیار میری و یادم تو را فراموش به کارگردانی علی عطشانی، چهار فیلمی بودند که با عشق و ذوقی که به جشنواره فیلم فجر داشتم، موفق به دیدن آنها شدم، ولیکن حاصل آنها جز ناراحتی و پریشان حالی در هنگام خروج از سینما چیز دیگری نبود، اصلاً برایم سئوال برانگیز شد که چرا در هر کدام از این فیلمها باید یک زن کشته شود و در فیلم آخر هم دو نفر، و چرا اینقدر انرژی منفی به جامعه تزریق کنیم و یا چرا یأس و نومیدی را در فرجام این فیلمها به نمایش بگذاریم؟! گرچه در پی این پرسشها با خبر شدم که غالب فیلمهای جشنواره که باید سرور و جشن را تداعی کند، متأسفانه سرانجام تلخ و غمباری دارند و تنها یک یا دو فیلم کمدی وجود دارد!
نکته اول اینکه وجود زن در جامعه بسیار ذی قیمت است و زنان نقش بسیار مهمی در صلاح و سداد جامعه دارند و به تعبیر حضرت امام(رض) مرد از دامن زن به معراج میرود، ولی متأسفانه در بسیاری از فیلمها از نقش زن فقط در مقولههای عشق و عاشقی استفاده میشود و تازه آن را هم به سرانجام خوش و مثبتی نمیرسانند و غالب آنها عشقهایی نافرجام و ناکام هستند که با خودکشی و یا قتل به پایان میرسند!
براستی چرا با روح لطیف زنان، اینقدر بازی میکنیم؟! در جایی که پیامبر اکرم(ص) میفرمایند:" المرأة ریحانه، ما اکرمهن الاالکریم و ما اهانهن الا الئیم "یعنی زنان مانند ریحان، لطیف و خوشبو هستند و هیچ کس زنان را مورد تکریم قرار نمیدهد مگر انسان کریم و با کرامت و هیچ کس زنان را مورد اهانت قرار نمیدهد مگر انسان پست و فرومایه!
به هر حال یکی از نکات مهمی که در همه فیلمها باید رعایت شود حفظ شأن و جایگاه واقعی و اجتماعی زن است و نباید او را خفیف کنیم و او را درگیر ماجراهایی خلاف عفت و یا عشق ناپاک نشان دهیم و درآخر هم با ناامیدی و یأس کار را تمام کنیم.
نکته دیگری که در این فیلمها آنچه از قرآن مطرح میشود، با بوی مرگ همراه است، یعنی تا یک نفر کشته میشود و یا میمیرد صدای تلاوت قرآن شنیده میشود و این موضوع که تا صدای قرآن بلند میشود به مفهوم آن است که کسی از دنیا رفته ، بسیار تأسف بار است و نتیجه همین میشود که ما قران را فقط در مجالس ختم و ترحیم میبینیم و در حقیقت میخواهیم بگوئیم قرآن برای مردگان است نه برای زندگان!
و یا در یکی از این فیلمها زنی را با حجاب و در حال نماز نشان میدهند، اما چه زمانی؟ وقتی که او مرتکب قتل زن دیگری شده و به عنوان قاتل در زندان است و میخواهند او را اعدام کنند! حالاآن زن با حجاب و نماز خوان میشود! متأسفانه وجه دینی بعضی از فیلمها که البته چند لحظه هم بیشتر نیست، در همین حال و هواهاست که ضد تبلیغ هم محسوب میشود و باید گفت هیچ شکل متعالی و با ارزش نه از نماز و نه از حجاب و نه از قرآن ارائه نمیشود.
بنده با کمال احترامی که برای جناب آقای دکتر صالحی امیری وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی ایشان قائلم و میدانم آنان بیش از ما دغدغه ارزشهای متعالی جامعه را دارند، این نکته را متذکر میشوم که مهمترین مرحله نظارت بر فیلمها باید بر محتوای فیلم نامهها اعمال شود و مخصوصاً بازخورد منفی آنها و اثری که بطور وضعی بر روح و روان جامعه میگذارد با متخصصان فن حتما مورد ارزیابی قرار گیرد.
البته اگر وزارت ارشاد از افراد خبره و شایسته در فیلمنامه نویسی بخواهد که فیلم نامه هایی را با هدف تزریق انرژی مثبت و ایجاد روحیه شادابی، صفا و صمیمیت و همدلی، تعاون و همکاری، بذل و بخشش به محرومان و مستمندان، امیدواری به آینده و ازدواج و گشایش در زندگی و به سرانجام مطلوب وبه خوشی رسیدن آرزوها و از این قبیل مسائل بنویسند و کارگردانان را نسبت به اینگونه فیلمها تشویق کنند، سهم مهمی در ایجاد آرامش روحی و روانی در جامعه و کاهش ناهنجاریها و بزهکاریها خواهند داشت و این به معنای استفاده صحیح از هنر است.
این نکته را هم اضافه کنم نباید تصور کنیم فیلم خوب حتما باید یا راجع به شهدا و یا جبهه و جنگ و یا داستانی از قرآن باشد، بلکه پیام غیرمستقیم اثرش از پیام مستقیم بیشتر است، در برخی از فیلمهای خارجی یک مفهوم قرآنی مانند وفای به عهد و یا احترام به پدر و مادر طوری پرداخته میشود که همان هدف متعالی مورد نظر قرآن حاصل میشود و برای بیننده هم جذاب است و اثر وضعی مثبتی را هم برآحاد جامعه میگذارد و به نظرم حوزههای علمیه نیز باید به نقش و جایگاه سینما در جامعه توجه بیشتری داشته باشند و سعی کنند با ارتباط نزدیک با هنرمندان از این ابزار، که آنان در اختیار دارند با فکرو و تدبیر بهره بیشتری ببرند، یعنی در حقیقت مکمل هم باشند، یکی تولید محتوا کند و دیگری هنرمندانه عرضه کند و در این عرصه از راهنماییهای افراد برجسته ای مانند آقای مجید مجیدی و یا دیگر بزرگان و پیشکسوتان فیلم و سینما و یا مدیران با تجربه ای از قبیل آقای مهندس حیدریان که خوشبختانه مشاورت عالی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را عهده دار شدهاند، استفاده بیشتری شود.
«و الی الله عاقبه الامور»
مرتضی نجفی قدسی
/924/د102/ج