اطاعت از اهل بیت، شرط ورود به وادی بندگی است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله محمد امین خراسانی در جلسه تفسیر قرآن کریم که شب گذشته در دفتر وی برگزار شد با اشاره به آیات 31 سوره نبأ «إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا؛ مسلماً پرهيزگاران را رستگارى است» گفت: «مَفَازً» اسم مکان و از ریشه «فوز» به معنای رهایی و رستگاری بوده و در این آیه به معنای پاداش در نظر گرفته شده برای پارسایان است؛ بنابراین انسان های خداترس از معصیت دوری گزیده و در مسیر طاعت الهی قرار گرفته اند چراکه راه دستیابی به رستگاری اطاعت از خدا و پیامبر اکرم(ص) و معصومین(ع) است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با بیان آیه 32 سوره نبأ «حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا؛ باغچه های سرسبز و تاكستانها» اظهار داشت: واژه «حَدَائِقَ» به معنای باغهای سرسبز و خرم است و واژه «أَعْنَاب» به معنای انگور است و به صورت جمع آمده تا ناظر بر تنوع و زیادی این میوه باشد؛ در روایات انگور به عنوان بهترین میوه معرفی شده و خواص آن بسیار است.
آیت الله امین خراسانی با اشاره به آیه 33 سوره نبأ «وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا» بیان داشت: واژه «کواعِب» به معنای بر آمدگی ها است و در این آیه مراد از آن دختران نوجوانی است که تازه به سن بلوغ میرسند و برآمدگی سینه آنها تازه برآمده می شود؛ واژه «أَتْرَاب» به معنای همسان، همسال و هم شکل است؛ بر این اساس معنای آیه مذکور این است که دخترانی نوجوان که همسان با متقین هستند برای آن ها در بهشت آماده شده اند.
وی با بیان آیات 35 و 34 سوره نبأ «وَكَأْسًا دِهَاقًا لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا؛ و پياله هاى لبالب در آنجا نه بيهوده اى شنوند و نه يكديگر را تكذيب كنند» عنوان داشت: واژه «کأس» به معنی کاسه و جام و واژه «دِهَاق» به معنای لبریز از یک نوشیدنی مخصوص از اهل بهشت است.
درباره مرجع ضمیر«ها» در واژه «فیها» دو احتمال وجود دارد که نخستین آن ها واژه«بهشت» است و دوم اینکه واژه «كَأْس» باشد، یعنی اهل تقوا در بهشت جام های نوشیدنی را می گیرند که در ان بیهودگی و گناهی نیست برخلاف شراب های دنیوی که اثر عقل زدایی داشته و سبب صدور سخنان بیهوده از جانب نوشنده آن می شود.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با اشاره به آیه 36 سوره نبأ «جَزَاءً مِنْ رَبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا؛ اين است پاداشى از پروردگار تو عطايى از روى حساب» ابراز داشت: با توجه به قواعد ادبیات عربی در می یابیم «جَزَاءً» در این آیه مفعول مطلق برای عامل محذوف است و تحلیل این آیه می شود «خدا به سبب تقوایی که در اینها بوده است یک پاداشی به این ها داده است که آن پاداش بسیار نیک است»؛ واژه«عطا» نیز بدل از «جزاءً» بوده به این معنی که عطای خداوند نیز عین جزای اوست.
همچنین واژه«حِسَاب» وصف برای «عطاءً» است و دو احتمال در معنای آن وجود دارد که نخستین آنها «کفایت» و معنای دوم«شمردن» است، یعنی این جزا و پاداش متناسب با عملکردها و لیاقتها به انها داده شده شده است؛ بر این اساس می توان گفت عطا هم بر اساس استحقاق شایستگی با تقوایان به آن ها داده شده و هم این پاداش عطا شده از جانب پروردگار آنها را کفایت می کند.
آیت الله امین خراسانی با بیان آیه 37 سوره نبأ «رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا؛ پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است بخشايشگرى كه كس را ياراى خطاب با او نيست» گفت: ممکن است به ذهن خطور کند که این پاداش هایی که خداوند برای بندگان وعده داده است برای انسان های باتقوا پاداشهای بسیار بزرگی است و چگونه می تواند ادا شود، برای دفع استبعاد باید گفت همانطور که پاداش بزرگ است، دهنده پاداش که خداوند بوده که بزرگ، بلند مرتبه و صاحب همه جهان و جهانیان است.
وی در پایان با اشاره به رحمت عام خداوند نسبت به همه موجودات افزود: از به کار رفتن واژه «الرَّحْمَنِ» دانسته می شود رحمت خداوند در این دنیا که عبارت ازنعمت های اوست شامل حال تمامی موجودات و بندگان شده و تفاوتی میان خوب و بد وجود ندارد، اما در آخرت این رحمت تنها شامل حال بندگان خاص خداوند خواهد شد.
واژه «خطاب» از نظر معنای لغوی یعنی توجه کلام از فرد دارای قوای عاقله که سخن متکلم را درک کند؛ بر این اساس معنای آیه این است که هیچ یک از کسانی که در صحرای محشر حضور دارند نمی توانند با خدای خود سخن بگویند و نخواهند توانست درباره کیفر بدکاران و این پاداش ظیم نسبت به باتقوایان او را مورد سوال قرار بدهند چرا که زمینه ای وجود ندارد کسی اعتراض کند چون اعتراض جایی واقع می شود که امکان ضایع شدن حق یا ستمگری وجود داشته باشد، اما این ها در باره خداوند راهی ندارد و اوهیچگاه ظلم نمیکند./841/202/ب3