۲۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۱
کد خبر: ۴۷۳۷۵۱
گزارشی از نشست حوزه و دیپلماسی مذهبی؛

ضرورت گذر از فقه تقابلی به سوی فقه تعاملی/ ذهن حوزه هنوز جهانی نشده است

فقه را باید در آنچه مربوط به مواجهه تمدنی و دیپلماسی می شود یک تکان داد؛ در یک جمله باید گفت فقه را از فقه تقابل باید به فقه تعامل کشاند که وظیفه مراجع، فقها، اساتید و طلاب است.
نشست علمی حوزه و بایسته های دیپلماسی مذهبی نشست علمی حوزه و بایسته های دیپلماسی مذهبی نشست علمی حوزه و بایسته های دیپلماسی مذهبی نشست علمی حوزه و بایسته های دیپلماسی مذهبی نشست علمی حوزه و بایسته های دیپلماسی مذهبی نشست علمی حوزه و بایسته های دیپلماسی مذهبی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی حوزه و بایسته های دیپلماسی مذهبی با بررسی کتاب «اطلس رهبران(اهل سنت)» و با موضوع مواجهه تمدنی حوزه علمیه با حضور آیت الله ابوالقاسم علیدوست عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب و حجت الاسلام احمد رهدار از سوی پژوهشکده مهدویت و آینده اندیشی مسجد مقدس جمکران برگزار شد.

در ابتدای این نشست حجت الاسلام موسوی از نویسندگان کتاب اطلس رهبران گفت: اندیشه ای که سبب شد این کتاب بر اساس آن به عنوان یک پروژه در مجموعه اندیشکده مرصاد و پژوهشکده تمدن توحیدی تعریف شود، طبعا به درازای تاریخ اسلام و تشیع، عمق و ظرفیت دارد.

وی افزود: مسأله اصلی این است که امروز بر خلاف همه تلاش هایی که اهل بیت(ع) در فضای جامعه شیعی رقم زدند به ویژه تلاش های امام صادق(ع) که صاحب و ولی نعمت حوزه های علمیه شیعی هستند در این که مرزها و خطوط بین جامعه شیعی و جامعه اهل سنت تبدیل به دیوارهای بلندی نشود و حتی مرزها را بر دارند و جامعه اسلامی خود را به عنوان جامعه یگانه و یکتا ببیند، روند دیگری وجود دارد.

این پژوهشگر حوزوی با بیان این که شاهد تبدیل دیوارها به خاکریزها هستیم، اظهار داشت: ما امروز در دو جبهه مقابل یکدیگر در حال صف آرایی هستیم؛ این مسأله اساسا مسأله ای حوزوی است و از همین مرکز باید حل شود.

وی ادامه داد: جمع بندی ما این بود که این مشکلات اساسا از نشناختن دو طرف آغاز می شود و از این جا بود که عده ای از طلاب فاضل حوزوی با تلاش بسیار کتاب اطلس رهبران را تهیه کردند؛ مایه افتخار است که طلاب از خود حوزه علمیه قم برداشتند، مخاطب اولیه این اثر حوزویان هستند.

در ادامه حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب رییس دانشگاه ادیان و مذاهب با تقدیر از نویسندگان کتاب اطلس رهبران اظهار داشت: بنده که قبل از انقلاب تا کنون فعالیت های بین المللی دارم وقتی این کتاب را دیدم احساس غرور و افتخار کردم؛ سال ها در رنج هستیم که چرا در فعالیت های بین المللی حوزویان تعداد محدودی هستند.

وی ادامه داد: باید جوانان حوزوی کار را بر عهده بگیرند، وقتی این کتاب را مطالعه کردم این رویش جریان مبارکی در حوزه می دانم که در حال انجام شدن است. بنده جامعة المصطفی را مربوط به حوزه علمیه قم نمی دانم چون طلبه های خارجی تربیت می شوند و می روند در حالی که حوزه علمیه قم و طلاب ایرانی باید بین المللی شوند.

رییس دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان این که پیش بینی های مقام معظم رهبری درباره بیداری اسلامی و خطرهایی که این حرکت را تهدید می کند به واقعیت پیوست، گفت: ایشان فرمودند این بیداری اسلامی را دشمن در نطفه خفه می کند که همین گونه شد؛ پیش بینی های ایشان همانند همیشه درست بود.

وی افزود: اگر بیداری اسلامی درست می شد و افرادی از الازهر به حوزه علمیه قم می آمدند و درخواست تدریس فقه می کردند یا می گفتند فقه النوازل بگویید چند نفر از طلاب می دانند که فقه النوازل چیست؟ اهل سنت به مسائل مستحدثه ما فقه النوازل می گویند که یکی از مبانی آن ها است، چه کسی در این زمینه کار کرده و چه کسی فقه المقاصد و فقه المصلحة را جز عده ای اندک می داند؟!

حجت الاسلام نواب با بیان این که واقعا احساس می شود دست ما در برابر طرق مقابل خالی است، اظهار داشت: امیدواریم گروه های متعددی در حوزه در زمینه های گوناگون به ویژه فقه اهل سنت کار کنند.

وی به نقد کتاب اطلس رهبران پرداخت و ادامه داد: اگر ریشه یابی این کتاب جریانی تر بود بهتر می شد؛ باید مشخص می شد که جریانات جهان عرب و جهان اسلام چگونه بود و تعداد آن ها چقدر است. به عنوان مثال درباره جریان اخوان اگر شاخه وار بررسی می شد بهتر بود.

رییس دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان این که هیچ جای جهان اسلام خالی از جریان اخوان نیست، ابراز داشت: اسم ها متغیر است اما جریان اخوانی محسوب می شود. در ترکیه اربکان و ادوغان جریان اخوانی هستند اما اسم آن ها اخوان نیست؛ تمام جریانات افغانی از احمد شاه مسعود، ربانی، سیاف با همه جنگی که در داخل دارند اخوانی هستند؛ حتی احمد شاه مسعود می گفت من اخوانی افغانی مسلمان هستم.

وی عنوان کرد: تمام جریانات داخل پاکستان اخوانی به شمار می روند، اخوانی ها گسترده ترین جریان در اهل سنت هستند که در تمام کشورها وجود دارد؛ جریان های روشنفکری جهان عرب در این کتاب مطرح نشده است، جریان سلفی، وهابی، القاعده و داعش پاسخی به جریان روشنفکری و سکولار در جهان عرب است که باید مورد بررسی قرار گیرد.

حجت الاسلام نواب خاطرنشان کرد: در صوفیه هم افراد اصلی و جریان های اصلی قادریه، نقش بندیه و تیجانیه معرفی نشده است؛ وزن اجتماعی جریانات مورد نظر کتاب بیان نشده است. مسائل زیربنایی و روبنایی جریان ها هم باید بیشتر مورد توجه قرار می گرفت. در منابع خیلی نباید به خارجی ها اعتماد کرد و باید توجه داشت که آن ها به دنبال آدم سازی و چهره سازی هستند.

وی اضافه کرد: شخصی که در آخر کتاب به نام نایک آمده است شخصی است که خارجی ها در پی مطرح کردن و بزرگ کردن آن هستند؛ از این رو باید در استفاده از منابع و بیان موضوعات و مسائل هوشیار بود.

رییس دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان این که دیپلماسی مذهبی و دینی همان دیپلماسی مردمی است، گفت: دین قوی ترین و بنیادی ترین مسأله در زندگی افراد است. دیپلماسی دینی همان دیپلماسی مردمی است که اساس سیاست خارجی به شمار می رود؛ سیاست خارجی مبتنی بر کارهای دولتی و چارچوب های رسمی خیلی جواب نمی دهد.

وی افزود: دیپلماسی دینی به معنای برقراری ارتباط با افراد دیگر از طریق زیربنایی ترین مسأله است، اگر روی دین مردم کار کرده و با دین مردم ارتباط برقرار کنیم اثرگذار بوده و اساس همان انقلاب و نهضت حضرت امام است. امام با دین مردم کار کرد تا توانست انقلاب را با استحکام به وجود آورد، اگر با دین مردم ارتباط برقرار کنیم اثرات تبلیغی، فکری، فرهنگی و ارتباطی دارد.

حجت الاسلام نواب با بیان این که بهترین شاهد مثال برای این مسأله جریان ایران و بوسنی است، اظهار داشت: ارتباطات نزدیکی بین ایران و بوسنی وجود داشت؛ رفت و آمد ما با بوسنی بر اساس دین آغاز شد، مقام معظم رهبری پس از شرکت در اجلاس غیرمتعهدها در بلگراد به سارایوو بوسنی رفتند که استقبال ویژه ای از ایشان شد.

وی ادامه داد: وقتی جنگ بوسنی شروع شد بنده بعد از ظهری ایشان را در دفترشان دیدم که می فرمودند این نامردها از زمین و آسمان مردم مظلوم آنجا را قتل عام می کنند و هیچکس نه مسأله را می شناسد و نه به داد آن ها می رسد، 70 سال کمونیست ها کار فرهنگی کرده بودند و تنها اسمی از دین در بوسنی باقی مانده بود اما ایران با ارتباط دینی به بوسنی وارد شد و کسانی که وارد شدند افراد سپاه بودند که یک نیروی نظامی دینی است و فعالیت های عقیدتی و سیاسی انجام می دادند.

رییس دانشگاه ادیان و مذاهب با بیان این که دیپلماسی مردمی اثرگذاری عجیبی دارد، ابراز داشت: بنده معتقد هستم که روابط ایران و عراق را مردم این دو کشور حفظ کرده اند، برخی از دولتمردان ایران معتقدند که خیلی از شخصیت های عراقی که الان هم ساکت هستند حاضر نیستند با جمهوری اسلامی آن‌گونه که مردم ارتباط برقرار کردند ارتباط برقرار کنند.

وی عنوان کرد: هنوز قرار داد 1975 ایران با عراق امضا نشده است و خط القعر در اروند روشن نیست و نمی توانیم لایروبی کنیم؛ هنوز نمی توانیم کارهای دولتی و بین المللی را با عراق پیش ببریم اما روابط خیلی خوب است، دولت ها به اندازه ای که مردم می گذرند گذشت ندارند، الان میلیونی وارد عراق می شویم و آن ها چه پذیرایی می کنند و یا ایرانی چه پذیرایی از اهل عراق دارند گویی که اصلا جنگ خونین 8 ساله دایر نبوده است.

حجت الاسلام نواب خاطرنشان کرد: ماندگارترین و اصیل ترین دیپلماسی برقراری ارتباطات مردمی با ریشه های دینی و مذهبی است؛ اگر ‌رفتار دیپلماسی اینگونه باشد ماندگار خواهد شد؛ الان رابطه دولت پاکستان با ما خوب نیست و به ما ویزا هم نمی دهند اما دل مردم پاکستان همراه مردم ایران است! ممکن است که روابط دولت ها تضعیف شده باشد اما روابط مردمی و دینی تضعیف نشده است.

سپس حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم علیدوست عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان این که محتوای کتاب اطلس رهبران تصویری از صحنه تلاش داعیان مذهب در جهان سنت است، گفت: ممکن است تلاش رقابتی داشته باشد، کتاب 6 جریان را در جهان اهل تسنن مورد نظر قرار داده است که شامل جریان های سنتی، نوسلفی، سلفی، جهادی، صوفیه و نومبلغان می شود.

وی افزود: کتاب برای هر کدام از این 6 جریان چهره های اصلی و فرعی ساخته است. کتاب عمدتا گزارش توصیف وصف است هر چند که به تحلیل هم می رسد؛ کسی که این کتاب را می خواند متوجه می شود که این جریان ها و شخصیت های آنان عمدتا از دو مؤلفه استفاده کردند که 180 درجه مقابل یکدیگر هستند؛ یعنی اگر یکی از آن ها را تز حساب کنیم دیگری آنتی تز محسوب می شود.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم با بیان این که یک جریان بر اساس  انگشت نهادن، توسعه، سهولت و به تعبیر کتاب اسلام خندان حرکت می کنند، اظهار داشت: روی سهله سمحه دست گذاشتند اما حنفیه را رها کردند، این شاید همان اسلام رحمانی باشد.

وی ادامه داد: جریان دیگر دقیقا برعکس است یعنی جریاناتی هستند که روی مؤلفه جهاد، خلافت اسلامی، برگشت به سلف با تفسیری که خودشان دارند، الزما سالی یکبار جنگ بدون ذره ای اغماض استفاده کردند، جالب است که هر دو جریان هم موفق بودند؛ البته این جریانات از مؤلفه های دیگر هم استفاده کردند که نمی توان آن ها را جزو این دو قرار داد و بسیاری بر اساس خواب، خرافه و مواردی از این قبیل هستند اما آن دو جریان از مؤلفه های اثرگذار استفاده کردند.

علیدوست با اشاره به بحث بایسته های دیپلماسی مذهبی و این که چه مؤلفه هایی را باید محور قرار داد، ابراز داشت: گاهی مخاطبان ما دانشگاهیان، رسانه ها و حتی حاکمیت به معنای عام هستند که در مواجهه تمدنی با آن جریان ها اگر بخواهیم صحبت از مسؤولیت این مخاطبان بکنیم قهرا بیان بایسته ها تفاوت می کند اما بنده فرض را بر این نمی گذارم که مخاطبان ما این گروه باشند.

وی عنوان کرد: مخاطبان ما حوزیان هستند؛ درباره بایسته هایی که باید توجه شود گاهی صحبت از مسؤولان اداره حوزه، تصمیم گیران و تصمیم سازان حوزه  همانند شورای عالی و مدیریت حوزه است که بایسته های خاص خود را دارد اما‌ فرض ما بر این نیست و نمی خواهیم بگوییم حوزه به عنوان مدیر حوزه و شورای عالی چه بایسته هایی را باید در نظر بگیرند تا دیپلماسی مذهبی صورت گیرد.

استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: حوزه را باید به معنای مسؤولان علمی، مراجع، اساتید، فقیهان و طلاب در نظر گرفت؛ فرض ما این است که حوزه به این عنوان چه بایسته هایی را باید رعایت کند تا دیپلماسی موفق مذهبی یا مواجهه تمدنی با جریانات اهل سنت یا هر جریان زنده ای داشته باشد.

وی اضافه کرد: نخستین کاری که باید صورت گیرد این است که ما یک اصول فقه و فقهی در قامت مواجهه تمدنی و قادر بر ارتباط و تعامل باید در حوزه داشته باشیم؛ بنده نمی خواهم آنچه داریم را تضعیف کنم، ما تراث خوبی داریم، منظور از تراث نصوص دینی، متون دینی، روش کار و گفتمان و فرهنگ حاکم بر حوزه است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان این که تراث خوبی داریم و نباید آن را تضعیف کرده و خود زنی کنیم، گفت: وقتی که یک هدفی را به عنوان مواجهه تمدنی در نظر بگیریم که می تواند با جریانات ارتباط برقرار کند و حتی تفوق هم پیدا کند یعنی ابتدا آن ها را بفهمد و سپس بتواند طرحی ارائه دهد که بر آن ها تفوق پیدا کند از ارزش های آن ها برخوردار و از آسیب های آن ها تهی باشد به نظر می رسد که باید اصول فقه را تکمیل و ترمیم کرد.

وی افزود: فقه را باید در آنچه مربوط به مواجهه تمدنی و دیپلماسی می شود یک تکان داد؛ در یک جمله‌ باید گفت فقه را از فقه تقابل باید به فقه تعامل کشاند که وظیفه مراجع، فقها، اساتید و طلاب است؛ نکته دوم بایسته های حوزه این است که معارف دین را تقسیم بندی کنیم.

حجت الاسلام و المسلمین علیدوست با بیان این که معارف دینی در یک تقسیم کلان سه قسمت می شود، اظهار داشت: مورد نخست معارف و مسائلی به شمار می رود که مذهبی است، ممکن است که از امام صادق(ع) درباره یک مسأله فقهی روایات وجود داشته باشد که یک مسأله مذهبی است و اگر در مقابل یک سنی باشد نمی توان روایات امام باقر(ع) و امام صادق(ع) را خواند مگر این که به رسول خدا(ص) بازگردانده شود.

وی ادامه داد: بخش دیگر، معارف دینی و اسلامی محسوب می شود. ما باید بین مذهب و دین فرق بگذاریم، اگر منظور از دیپلماسی مذهبی اسلامی و دینی است باید به دینی و اسلامی تبدیل شود، تمام آیات قرآن و سنت نبوی معارف دینی به شمار می روند.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم با بیان این که دسته سوم معارف انسانی است ولو این که مولود اسلام باشد، ابراز داشت: از امیر مؤمنان و امام سجاد(ع) است اما به انسان ها تعلق دارد یعنی می توان بر این محورها تکیه کرد و مواجهه تمدنی و دیپلماسی مذهبی و دین داشت نه تنها با اهل سنت بلکه با انسان می تواند این چنین باشد، در صحبتی که اخیرا در واتیکان داشتم به ظرفیت های درون دین اشاره کردم، در آنجا پیشنهاد کردم که دانشگاه مشترک بشریت داشته باشیم.

وی عنوان کرد: باید معارف جهانی و انسانی اسلامی دقیقا تعریف و شکوفا شود و انتشار آن در دنیا صورت گیرد، نسل آینده این ها را باید دقیق بفهمد؛ نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و دعای کمیل یک معارف مذهبی نیست به همین دلیل اگر دعای کمیل به یک بودیست، هندوئیست، یهودی و مسیحی داده شود استفاده می کنند و الان هم دارند می خوانند؛ الان دعاهای خمسة عشر در کلیساها خوانده می شود، به عنوان مثال مضامیر یک انتشارات مسیحی لبنان است که چاپ می کند و در کلیساها می خوانند.

رییس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه خاطرنشان کرد: شکوفایی معارف اسلامی و انسانی نهادینه شده در تراث بایسته دوم است. حال اگر در بخش فقه، فلسفه و اصول آن، فقه را در قالب یک فقه تمدنی ساختیم و اصول فقه آن را تعریف کردیم در بخش معارف آن ها را وارسی و شکوفا کرده ایم. بایسته سوم این است که ابزار تبلیغ آن ها فراهم و آماده شود.

وی اضافه کرد: مسأله ای که داریم این است که تولید نظریه می کنیم اما مشکل عدم ارائه نظریه های تولید شده است. ما الان کمتر مشکل تولید داریم بلکه مشکل این است که یک نوع معاصرت مشمئزکننده و نفرت انگیز وجود دارد که در این فضا تولیدات کمتر عرضه شده و یا عرضه نمی شود؛ آنچه تولید می شود را باید عرضه کرد.

 حجت الاسلام و المسلمین علیدوست گفت: یکی از اساتید تاریخ اصفهان می گفت که حوزه در زمانی حرف اول را در تاریخ و تحلیل آن نمی زد اما امروزه حوزه به مراتب از دانشگاه جلوتر است، با این که تاریخ و تحلیل تاریخی جزو علوم اصلی حوزه نیست و همانند فقه و اصول ناموس حوزه به حساب نمی آید اما به دلیل حجاب معاصرت و عوامل دیگر دقیق عرضه نمی شود از این رو بایسته سوم این است که اگر دو قدم اول برداشته شد تولیدات عرضه شود.

در ادامه حجت الاسلام رهدار رییس مؤسسه فتوح اندیشه با بیان این که مبنای نویسندگان کتاب اطلس رهبران در مواجهه با جهان اسلام سنی مشخص نیست، گفت: مبنا بسیار مهم است به ویژه که نویسندگان دغدغه ارائه یک جریان شناسی را داشتند؛ البته جریان شناسی ها باید منطقی و درست انجام می گرفت و درختواره جریان های فکری اهل سنت می آمد و با مبنای مشخصی کارها انجام می شد.

وی افزود: اگر بخواهیم جریان های اسلام گرا را در جهان اسلام دسته بندی کلان کنیم به دو الگو در مقیاس اجتماعی رسیده اند؛ یکی الگوی اسلام سیاسی و دیگری الگوی اسلام مدنی است. اسلام سیاسی به اسلامی گفته می شود که بر این باور است که اسلام قادر به اداره جوامع حتی در عصر مدرن هست و الگوی اداره هم الگویی جامع، شامل و جهانی است.

رییس مؤسسه فتوح اندیشه با بیان این که اسلام سیاسی الزامات و مقتضیاتی دارد، اظهار داشت: یکی از الزامات آن اقامه حکومت اسلامی است. اسلام سیاسی از پایگاه حکومت جریان پیدا می کند و اقامه حکومت را شرط واجب می داند نه این که شرط وجوب باشد از این رو برای تحقق آن اراده خلق کرده و قیام می کند؛ طبعا نماد اسلام سیاسی در جهان اسلام کنونی الگوی اسلامی جمهوری اسلامی ایران است، البته غربی ها برای این که بتوانند نقدهای خود را به الگوی ایران حداکثری کنند الگوها و مصادیق دیگری را هم در کنار الگوی ایران می آورند و در مقام نقد، عمده نقدها برای مصادیق و الگوهای غیر از ایران است.

وی ادامه داد: در کتاب شکست اسلام سیاسی از یک نویسنده فرانسوی طالبان را به عنوان یکی از مصادیق اسلام سیاسی در کنار ایران مطرح می کند و نقدهای بسیاری به آن انجام می دهد و به دنبال این است که سایر مصادیق نیز از جمله این چنین هستند.

حجت الاسلام رهدار با بیان این که الگوی دیگری در جهان اسلام تحت عنوان اسلام مدنی وجود دارد که شاخص آن ترکیه است، گفت: الگوی اسلام مدنی نه تنها داعیه اقامه حکومت اسلامی ندارد بلکه آگاهانه بر این باور است که اسلام را باید از قاعده هرم اجتماع بسط داد و طریق این هم ضرورتا نهادها نیستند یعنی یک اسلام فردی منتشر است، بر این باور هستند که اگر اخلاق اسلامی را در جامعه بسط دهیم و هر فردی از افراد مسلمان خود را به اخلاق اسلامی ملتزم بداند و عمل کند سمفونی نهایی یک اخلاق اجتماعی و مدنی می شود که مطلوب است.

وی افزود: این که می گویم آگاهانه بر این باور هستند که نباید حکومت اسلامی تشکیل دهند نمونه های آن وجود دارد که حتی جریان اسلام گرا به حکومت رسیده است مثل تونس آقای راشد الغنوشی صریحا می گوید که من آیت الله خمینی(ره) نیستم و نمی خواهم باشم، البته این سخن هوشمندانه است آقای غنوشی می داند که خمینی شدن به همین راحتی نیست از این رو در قد و قواره غنوشی و ملت تونس نیست.

رییس مؤسسه فتوح اندیشه با بیان این که امام خمینی(ره) در ایران برایند بیش از چند ده نهضت اسلامی است که در یکی دو قرن اخیر در ایران به وجود آمده است، اظهار داشت: از یک جریان اجتهادی نهضت ساز مسأله شکل گرفته است و حضرت امام از آسمان به ایران نیامد بلکه از عمق تاریخ ایران آمده است یعنی پروسه طولانی تاریخی دارد، غیر از این است که در کشوری کسی خود را آتش بزند و احساسات مردم تحریک شود و حکومتی را سرنگون کند.

وی ادامه داد: جهان اسلام سنی بیشتر متمایل به اسلام مدنی شده است، متفکران جهان اسلام سنی بر این باور هستند که اسلام سیاسی به عنوان اسلامی که از مجرای حکومت می خواهد نهادسازی کند و تعامل بین المللی بر قرار کند اسلام خوبی نیست، نویسندگان با این دو جریان را مطرح می کردند و مورد بررسی قرار می دادند؛ واضح است نویسندگان در کتابی که از مقدمه و مؤخره برخوردار است مسأله ندارند، اگر نویسنده مسأله مشخصی داشته باشد وضعیت فرق می کند.

حجت الاسلام رهدار با اشاره به بایسته های دیپلماسی مذهبی ابراز داشت: ما یک دیپلماسی رسمی و یک دیپلماسی عمومی داریم؛ دیپلماسی رسمی به الگویی از روابط دولت ها و ملت می گویند که نماینده این دیپلماسی در همه کشورها سفارت است که اندیشه و عمل کشور متبوع خود را نمایندگی می کند.

وی عنوان کرد: این سفارت ها پروتکل ها، ظرفیت ها و محدودیت هایی دارند، ما منکر ظرفیت های دیپلماسی رسمی نیستیم به عنوان مثال سفیر ما در کشوری با هر مقامی در آن کشور بخواهد ارتباط بگیرد شدنی است اما در دیپلماسی عمومی این امکان وجود ندارد؛ وقتی از پایگاه دیپلماسی رسمی بخواهیم ورود پیدا کنیم پروتکل هایی حاکم بر این نوع ارتباطات هست که نتایج را حداقلی می کند.

این پژوهشگر حوزوی خاطرنشان کرد: به دلیل محدودیت های دیپلماسی رسمی چند دهه است که بازیگران بین المللی به این نتیجه رسیدند که باید فاز جدید به نام دیپلماسی عمومی را پیگیری کنند. مهم ترین وصف دیپلماسی عمومی این است که غیر رسمی به شمار می رود؛ گاهی اوقات می خواهیم بر دوش دیپلماسی عمومی قواعد دیپلماسی رسمی را سوار کنیم که غلط است.

وی اضافه کرد: گاهی حوزه می خواهد از معبر و کانال رسمی کارهایی را در دنیا انجام دهد یک بایسته هایی دارد و گاهی از طریق دیپلماسی عمومی می خواهد ورود جهانی داشته باشد که بایسته های دیگری دارد، در هر یک از این ها که برود دیپلماسی در دول اسلامی با دول غیر اسلامی متفاوت است.

حجت الاسلام رهدار با بیان این که در درون دول اسلامی دیپلماسی حوزوی در قبال شیعیان، اهل سنت و غیر مسلمانان مقیم کشورهای اسلامی متفاوت است، گفت: همین تقسیم بندی هم در کشورهای غیر اسلامی وجود دارد یعنی دیپلماسی حوزوی در کشورهای غیر اسلامی در قبال مسلمانان و غیر مسلمانان فرق دارد.

وی افزود: یک وقتی بنده به دانشگاه دعوت کابل دعوت شدم که برای اعضای هیأت علمی آن سخنرانی کنم، این دانشگاه وابسته به عربستان بوده و آقای سیاف رییس آن دانشگاه بوده و یکی از لیدرهای فکری اهل سنت آنجا به شمار می رود، بنده در آنجا احساس کردم که باید درباره اسلام رحمانی صحبت کنم یعنی راجع به موضوعی که در ایران به درستی به جنگ این موضوع می رویم چون کسانی که این بحث را و با ادبیاتی که طرح کردند قابل دفاع نیست.

رییس مؤسسه فتوح اندیشه اظهار داشت: برای اعضای هیأت علمی دانشگاه دعوت احساس کردم که باید درباره اسلام رحمانی صحبت شود یعنی مسأله باید این باشد که ما با اسلامی که پیامبرش به عنوان پیامبر رحمت مشهور و معروف است چه کار کردیم که هر کسی که منتسب به این پیامبر است و در خارج از مرزهای اسلام دیده می شود به عنوان نماد تروریسم است، بوش پسر گفت هر مسلمانی تروریست نیست اما همه تروریست ها مسلمان هستند.

وی ادامه داد: دیپلماسی عمومی با صحنه ها، مخاطبان و اقتضائات متغیری رو به رو است و در جایی باید جداگانه تصمیم گرفت یعنی تصمیم ها باید اقتضائی باشد، چتر دیپلماسی چتر مصلحت است و مصلحت با رعایت قواعد و انضباط روشی و مبانی که دارد اقتضائی است یعنی در صحنه باید تصمیم گرفت.

حجت الاسلام رهدار ابراز داشت: یک وقتی درباره اسلام در کشورهای جدا شده شوروی و کشورهای فارسی زبان آن منطقه داده به بنده گزارشی داده شد، تراث اسلامی در آنجا تراث فارسی است یعنی اگر دشمن در آنجا موفق شود که زبانی غیر از فارسی آنجا رایج شود کل ارتباط قشر مسلمانان آینده با تراث تاریخی خود قطع می شود، فاجعه فرهنگی که الان در ترکیه و مالزی به دلیل تغییر خط اتفاق افتاده اگر در آنجا بیفتد کل سرمایه اسلام در آن کشورها از بین می رود.

وی عنوان کرد: اگر یک جریانی به هر دلیلی سبب شود که این زبان فارسی در آنجا بماند و اگر بماند تازه اول بحث های اسلامی است این جریان را چگونه باید نگاه کرد، بر اساس گزارشی که دادند اعلام شده که مهم ترین عامل حفظ و بسط زبان فارسی در آن کشورها دو نفر از خواننده ها یعنی گوگوش و یک خواننده افغانی هستند، خب حالا سؤال پیش می آید که در آن کشورها گوگوش را نگه داریم یا با آن مبارزه کنیم؟ نمی گویم باید نگه داریم اما مسأله اقتضائی جنس پرسش آن به گونه ای دیگر است و جور دیگری باید به قضیه نگاه کرد.

این پژوهشگر حوزوی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم صفویه را تحلیل کنیم غیریت هویت دولت صفوی تسنن بود و حاکمان و عالمان عصر صفوی علیه تسنن اقداماتی انجام دادند، الان وقتی به آن زمان می رویم آن اقدامات را تأیید می کنیم و می گوییم که عالم دوره صفوی درست تصمیم گرفته بود که مثلا رساله لعن می نوشت.

وی اضافه کرد: 500 سال بعد به انقلاب اسلامی رسیدیم و به دوره ای رسیدیم که غیریت هویت ما قطعا تسنن نیست، منزلت تاریخی پیدا کردیم که الان غیریت هویت ما غرب، آمریکا و استکبار جهانی و اسرائیل است و برای مواجهه با این غیریت به اعظم تراث اسلامی سنی نیاز داریم و طبعا دیگر الان نمی توان با الگوی صفوی کار کرد.

حجت الاسلام رهدار با بیان این که به همین دلیل در برابر جریان موسوم به شیرازی ها صف گرفتیم، گفت: در روزگاری که غیریت هویت ما تسنن نیست چرا تمام صحنه مواجهه را کوچک می کنند و در روزگاری که به فقه تعاملی نیاز داریم ما را به فقه تقابلی ترغیب می کنند؟!

وی افزود: سؤالی پیش می آید اگر در یکی از کشورهای جهان اسلام از آنجایی که منزلت همه کشورهای جهان اسلام منزلت تاریخی همانند ایران ندارند و یک کشور اسلامی وجود دارد که منزلت آن همانند منزلت صفویه است یعنی شیعیان آنجا هرگونه تحلیلی شود غیریت هویت آن ها تسنن است یعنی اصلا بلوغ پیدا نکردند و قد و قواره آن ها به اندازه مواجهه با غرب نیست این حد هویت و غیریت را شیعه و سنی می داند، آیا الگوی جریان اسلام شیرازی ها باید در آن کشور پیاده شود یا خیر؟ نمی گویم آری یا نه اما ماهیت مسأله عوض می شود.

رییس مؤسسه فتوح اندیشه با بیان این که گاهی در ایرانی هستیم که چگالی عقلانیت مذهبی دینی به اندازه ای سنگین است که برای تبیین امام حسین(ع) و فرهنگ حسینی نیازی نداریم به روشی همانند قمه متوسل شویم، اظهار داشت: گاهی در صحنه ای زندگی می کنیم که مردم اروپا برای یک گاو بازی در سال هزاران نفر کشته می دهند و حد خشونت آنجا است، در این وضعیت حال اگر جریانی هم پیدا شود که قمه بزند اصلا دعوایی که شما در اینجا فکر می کنید که امام حسین(ع) و دین را خشن جلوه می دهند در آنجا نیست؛ یعنی ذهنیت مردم آنجا این است که برای بازی با گاو حاضر هستند هزاران کشته دهند و تبلیغ کنند آیا در آنجا قمه زنی همان حکم ایران را دارد؟ این یک مسأله است نمی گویم برویم تبلیغ قمه زنی کنیم.

وی ادامه داد: در حوزه دیپلماسی باید صحنه محور عمل کرد و در صحنه جنس پرسش عوض می شود، ما فقهی در صحنه می خواهیم نه فقهی که در قم باشد و از قم برای کل عالم تصمیم بگیرد، ما فقه انضمامی می خواهیم.

حجت الاسلام رهدار با تأکید بر این که نگاه حوزه باید جهانی شود، ابراز داشت: وقتی نگاه جهانی شود کلام و برنامه ما عوض می شود. تحلیل ما از آینده حوزه این است که 10 سال بعد حوزه در وضعیتی قرار می گیرد که اگر هر طلبه نه یک زبان بلکه چند زبان بلد نباشد حوزه در قم می میرد؛ هر طلبه ای که وارد حوزه می شود باید 5 سال بعد 5 زبان را آموخته باشد.

وی عنوان کرد: ما به مافیای زبان در داخل کشور مراجعه نکردیم، پروسه زبان آموزی در کشور ما بیش از 10 سال طول می کشد و بعدش هم یاد نمی گیریم! در بدبخت ترین کشورهای دنیا طول آموزش یک زبان شش ماهه است اما داخل حوزه مافیا کل صحنه تحصیل و علم را در زبان دوم مهار کرده! آیا حوزه نمی تواند خود را از این چنبره رها کند؟!

این پژوهشگر حوزوی خاطرنشان کرد: بیداری اسلامی برای این مصادره شد که حوزه علمیه قم زبان عربی بلد نبود، بیداری اسلامی ظرفی بود که بهترین و بیشترین مظروف را برای این ظرف ما در اختیار داشتیم و کمترین مظروف در این ظرف را ما ریختیم، متفکران مصری این جا می آمدند و از دالان ترجمه با آن ها روبه رو می شدیم آن هم با کسانی که در کل عمرش فقط قم را دیده است، در چندین جلسه اصلا آن ها وسط جلسه قطع می کردند.

وی اضافه کرد: ذهن طلبه در مقام آموزش در حوزه باید جهانی شود یعنی از روز اولی که طلبه زیارت عاشورا را یاد می گیرد وقتی به لعن آن می رسد باید بیان شود که معنا و کارکرد این لعن در خارج از مرزهای کشور چه می شود؛ زمانی خدمت حضرت آیت الله سبحانی عرض کردم که شما هزاران نفر فارغ التحصیل در مؤسسه تخصصی کلام داشتید اما چند پایان نامه درباره الهیات پرکتیکال نوشته شده است؟ یعنی ما هنوز در اشاعره و معتزله هستیم و دعوای آن تمام نشده و تا ابد تاریخ باید درباره آن سخن بگوییم. درباره الهیات سیاسی یک کتاب نداریم و همه کتاب ها ترجمه است!

حجت الاسلام رهدار با بیان این که ذهن ها هنوز جهانی نشده است، گفت: حتی وقتی درباره جهان صحبت می کنیم قمی فکر می کنیم! ادبیات علوم جدید می گوید‌ جهانی بیندیش و منطقه ای عمل کن؛ باید ذهن را جهانی باور آورد بعد اگر هم خواستند برای قم طرح دهند، دلیل این که فقه تمدنی تولید نمی شود به دلیل عدم وجود ذهن جهانی است، مسأله ها و ذهنیت ها جهانی نشده است.

/1323/502/ر

ارسال نظرات