۲۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۴۶
کد خبر: ۴۵۵۸۱۲
استاد حوزه علمیه:

مبلغان با درس گرفتن از واقعه عاشورا مردم را هدایت کنند

حجت الاسلام فرهادی گفت: باید از واقعه عاشورا درس بگیریم، مبلغان نباید از تبلیغ اسلام ناامید شوند، در طول تاریخ کسانی که در ظاهر هیچ امیدی به آنها نبوده توانستند در بهترین و بالاترین درجات معنوی قرار بگیرند، باید بدانیم امروز هم این امر میسر است و هیچ گاه نباید از هدایت مردم ناامید شویم.
یاران امام حسین(ع)

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اصفهان، حجت الاسلام جواد فرهادی، استاد حوزه علمیه، پیش از ظهر امروز در تکیه عزاداری مرحوم مشک فروش ‏اصفهان، گفت: هر کدام از یاران اباعبدالله(ع) در کربلا داستانی دارند، اما آنهایی که از ابتدا و از مدینه تا کربلا همراه امام حسین(ع) بودند و ایشان را تنها نگذاشتند، ادب ویژه ای داشتند.

استاد حوزه علمیه ادامه داد: اما 2 برادر در کربلا و جزء یاران سیدالشهدا(ع) هستند که ابتدا در سپاه عمرسعد بودند و حتی چند نفر را هم کشته بودند و تا آخرین لحظات روز عاشورا هم هنوز دشمن امام(ع) بودند، این نشان می دهد که امام حسین(ع) چگونه می تواند برخی انسانها را از زیر خروارها خاک بیرون بکشد، این کار امام حسین(ع) هنوز هم ادامه دارد و کشتی نجات ایشان امروز هم در حال حرکت است و مسافران ویژه خود را سوار می کند.

وی افزود: باید از واقعه عاشورا درس بگیریم، مبلغان نباید از تبلیغ اسلام ناامید شوند، در طول تاریخ کسانی که در ظاهر هیچ امیدی به آنها نبوده توانستند در بهترین و بالاترین درجات معنوی قرار بگیرند، باید بدانیم امروز هم این امر میسر است و هیچ گاه نباید از هدایت مردم ناامید شویم.

ناله امام حسین(ع) و اهل حرمش در آخرین لحظات «سعد» و «ابوالفتوح» را نجات داد

حجت الاسلام فرهادی اظهار داشت: این 2 برادر «سعد» و «ابوالفتوح» نام داشتند و جزء خوارج کوفه بودند، بنابراین سابقه دشمنی با امیرمؤمنان(ع) را هم داشتند، وقتی اصحاب اباعبدالله(ع) شهید شدند و در هنگامه بعد از نماز ظهر و در حالی که تنها 2 تن از اصحاب باقی مانده بودند و صدای ناله زنان از درخواست کمک امام حسین(ع) بلند شده بود، ناله امام حسین(ع) در روز عاشورا و ناله اهل حرم این 2 برادر را نجات داد، کربلا بدون زینب(س) و اسارت معنا ندارد.

کارشناس مسائل مذهبی ابراز داشت: عبیدالله ابن زیاد در واقع حرامزاده بود و خودش هم می دانست و مردم او را پسر مرجانه خطاب می کردند چون پدرش مشخص نبود، اما این حرامزاده عمرسعد که روحانی و شیخ به حساب می آمد و به همراه پدرش سوابق زیادی در تاریخ اسلام داشت را با خودش همراه کرد، عمر سعد به نوعی به قول امروزیها روحانی کاروان سپاه عبیدالله برای جنگ با امام حسین(ع) بود و به آنان وجهه و مشروعیت می داد، نماز جماعت 3 وقت صبح و ظهر و مغرب در سپاه عمرسعد برگزار می شد.

وی اظهار داشت: در روایت داریم که بسیاری از سپاهیان عمرسعد برای تقرب به خدا دست به شمشیر بردند و کمر به قتل سیدالشهدا(ع) بستند، عمرسعد هم سپاهیانش را با نام لشکریان خدا خطاب می کرد، این 2 برادر پیام مهمی برای همه مبلغان در عصر نکبت و در زمانی که گناه و فسق و فجور همه جا را در بر گرفته دارند، انسانها خوبیها و بدیهایی دارند که در زمان خودش رو خواهد شد، این 2 برادر با همه پپلیدی و بدیها خوبیهایی داشتند که در وقت خودش رو آمد و آنها را نجات داد./202/869/ب1

ارسال نظرات