اتحاد براي توجيه ركود و هدررفت منابع
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، تلاش اين روزهاي دولت در نشان دادن بركات غيرملموس برجام ستودني است؛ تلاشهايي كه از كنفرانس خبري معاون برنامهريزي و نظارتهاي راهبردي آغازي دوباره داشت تا برشمردن بركات برجام توسط بخش خصوصي و توصيف عجيب يك فعال اقتصادي در اين باره كه گفته است: مخالفان برجام براي اقتصاد كشور تله درست كردهاند!
اين روزها در موفقيت برجام به دستاوردهايي چون عزت، آرامش، جلوگيري از جنگ و... اشاره ميشود؛ مؤلفههايي كه با هيچ روشي قابل محاسبه نيست اما در عين حال اشارهاي نميشود به اينكه حال توليد بر اساس آمارهاي اعلامي خراب است، تعداد چكهاي برگشتي در سه سال گذشته و حين آشتي با قدرتهاي بزرگ سه برابر شده و كارخانههاي محتاج به وامهاي ضروري شمارشان به بالاي 20هزار رسيده و هزاران واحد بحراني توليد چه ايامي را پشت سر ميگذارند، البته ما در اينجا بنا نداريم منكر برخي دستاوردهاي پسابرجام بشويم ولي در عين حال سخت بر اين باوريم كه سطح توقعات ايجاد شده در جامعه را نه حاصل منتقدان دولت بلكه حاصل فعاليتهاي تبليغاتي دولت ميدانيم، لذا تلهاي هم اگر به نام برجام براي اقتصاد تراشيده شده است حاصل يك خطاي استراتژيك دولت و تاكتيك خام تبليغاتياش است زيرا همواره اصولگرايان معتقد بودهاند كه برجام دستاوردي براي ما نداشته و بايد با تأكيد بر داشتههاي داخلي اقتصاد مقاومتي را تبيين و اجرا كنيم.
خطاي استراتژيك دولت در حوزه اقتصادي چه بوده است؟
واضحترين خطاي استراتژيك دولت به رغم ادعاهايي كه داشتهاند اتفاقاً ناشي از نوعي غرور و كبر است كه منجر به تعميق بيشتر ركود شده است؛ ركودي كه به تعبير دكتر رناني از جنگ با امريكا هم بدتر است.
دولتي كه خود معتقد به غني بودن بدنه كارشناسياش بوده برخلاف شعارهاي مطرح شده تمام فعاليتهاي كرده و ناكردهاش منتج به تعميق ركود شده و از آن مهمتر با توجه به رشد شوكآور نقدينگي در سالهاي اخير نشانهايي از هدررفت منابع در خشكسالي درآمدهاي نفتي ديده ميشود كه بزرگترين اتهام وارده به اين دولت است.
امروز از گوشه و كنار ميشنويم كه معاون وزير صنعت ميگويد: كارخانه سيمان نياز نداريم اما نميتوانيم مانع احداث كارخانههاي توليد سيمان شويم يا صدها كارخانه پاييندستي در صنعت فولاد با ركود فعلي دچار بحران شدهاند. اما همچنان چشممان را عامدانه به انحصار قيمتگذاري فولاديها بستهايم يا در عين حالي كه به گفته وزير راه و شهرسازي 300 هزار خانه خالي در تهران وجود دارد يا هزاران ميليارد تومان سرمايه در قالب ساختمان و ابنيه در بانكها و برخلاف قانونهاي موجود حبس است اما هيچ اقدامي در جهت تحرك اين منابع عظيم نكردهايم و...
از اين دست مثالها در اقتصاد كشور ما بسيار است ولي دستگاههاي تبليغاتي دولت هنوز هم سعي دارند مردم را با برجام و عملكرد دولت قبل سرگرم كنند و عقلاي عرصه اقتصادي نيز در حالي كه ميدانند وضعيت واقعي اقتصاد چيست به جاي راهكارهاي عملي و جزئيتر بر ضرورت اتحاد و همدلي همه نگاههاي سياسي در حوزه اقتصاد تأكيد ميكنند. به عبارت بهتر خطاي استراتژيك دولت در فرافكني و عدمتجميع انرژيهايي است كه اقتصاددانان حامي دولت اعم از نيلي يا رناني بر آن تأكيد دارند.
آنچه در فضاي رسانهاي قابل رؤيت است، اختلاف شديد و منيتهاي پررنگ مردان اقتصادي است كه حاضر نيستند يك تصميم جامع و منطقي و قابل اجرا را در حوزه خرد و بنگاههاي فعال و نيمهفعال اقتصادي به مرحله انجام برسانند و عجبا كه با اين اختلاف آرا در بدنه دولت نسخهاي براي تمكين جناحهاي رقيب ميپيچند و ميگويند اقتصاد با اتحاد همه جناحهاي سياسي محقق ميشود! به عنوان مثال آيا تصويب يك نقشه جامع براي توليد با مزيتهاي موجود در جغرافياي كشور تا اين اندازه سخت است كه ما در عين اشباع بازار سيمان همچنان به احداث كارخانه توليد سيمان بينديشيم و با چشمان خود مسير كارخانجات ورشكسته كاشي را براي سيمان دنبال كنيم و مانع هدررفت منابع نشويم؟
آيا چنين بيرحمي در هدررفت منابع يا حبس منابع در ساختمانها و ابنيهها واقعاً نياز به اجماع تمام نيروهاي انقلاب در حوزه سياسي دارد يا تنها اتخاذ يك تصميم منطقي توسط مديرمسئول!/922/101/ب3