بررسی سیر تحولات برداشت از قرآن در طول تاریخ
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از ایکنا، اولین نشست از سلسله نشستهای «شبهای قرآن مجید» با عنوان «شب تفاسیر عرفانی قرآن مجید» در کانون زبان فارسی برگزار شد.
آیتالله سیدمصطفی محققداماد با اشاره به اینکه محی الدین بن عربی توجه بسیاری به آیات در آثارش کرده است گفت: آیه «وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ: و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه] وحى يا از فراسوى حجابى يا فرستادهاى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد؛ آرى اوست بلندمرتبه سنجيده كار.» (شوری: ۵۱) به این معناست که هیچ کس با خدا حرف نمیزند مگر با یکی از سه راه «وحی» مانند آنچه که برای مادر موسی اتفاق افتاد، «وراء الحجاب» مانند آنچه که در وادی مقدس طوی برای خود موسی روی داد، و راه سوم «یرسل رسولا». یک نماینده میفرستند که او بیاید با بشر حرف بزند. جبریل را رسول میفرستد که بیاید با مردم حرف بزند. محیالدین عربی در تفسیر فتوحات مکیه تفسیر عجیبی دارد و نظرش درباره وحی و وراء الحجاب یکسان است، اما در مورد سومی تأکید میکند که جبرئبل نیست و این سومی خود رسول اکرم(ص) است.
محقق داماد ادامه داد: وقتی قرآن میخوانید و روحتان با قرآن انس میگیرد صدایی که از درونتان میآید در حقیقت صدای خداوند است.
نصرالله پورجوادی، سخنانش را به پاسخ این سؤال که تفسیر عرفانی چیست اختصاص داد و گفت: تفسیر عرفانی یک خوانش خاصی است و این خوانش در واقع شکلگیری معنای قرآن در ذهن ماست که یک وضعیت و شکلی دارد و مانند یک لیوان آب است. ذهنیت ما همان ظرف است و آن ظرف آیات قرآن که وارد ذهن ما میشود و چنین ظرفی از سه مفهوم اساسی و کلیدی خدا، انسان و عالم تشکیل میشود.
پورجوادی ادامه داد: این سه مفهوم اساسی کم و بیش با توحید، نبوت و معاد ارتباط دارند. این ظرف ذهنی ما در طول تاریخ تغییر میکند و تغییر بر اساس سه مفهوم خدا، انسان و جهان است.
وی تصریح کرد: برداشت از توحید و نبوت در قرون اول و دوم متفاوت از برداشتی است که در قرن سوم مطرح بوده یا برداشت و تصوری که در طول تاریخ از پیغمبر(ص) بوده و برداشت از انسان متحول شده است و این تحولات بدون تأثیر در تحولاتی که در معانی دیگر ایجاد میشود به وجود نمیآید و برداشت ما از انسان تغییر میکند.
پورجوادی در ادامه افزود: در اوایل آیاتی که در مورد بهشت است به صورت ظاهریاش میفهمیدند و آنها واقعا همین موارد را درک میکردند و اینکه بعداً گفته میشود اینها از چیزهای روحانی و معنوی و میوههای بهشتی معرفت و شناخت در قرون بعدی است.
پورجوادی به بیان روایتی از امام صادق(ع) پرداخت و گفت: وفق این روایت قرآن دارای ۴ مرتبه است: مرتبه نخست «عبارت» است که عموم مردم آن را میفهمیدند و مرتبه دوم «اشارت» است که خواص آن را میفهمند و مرتبه سوم «لطائف» است که مخصوص اولیاست و نهایتاً مرتبه چهارم «حقایق» است که به انبیاء اختصاص دارد. سؤال آن است که کدامیک از این مراحل تفسیر عرفانی است؟
عبارت شامل لفظ و معنا هر دو میشود. بهعنوان نمونه قرآن درباره بهشت صحبت میکند و در بهشت باغهایی است. این عبارت شامل لفظ و معناست و عموم مردم آن را میفهمیدند. در مرحله اشارت نسبت عبودیت و بندگی متحول میشود که این شناخت است و میخواهیم خدا را بشناسیم اشارت به این معناست که اگر مثلا گفته میشود درخت اشاره به یک مرتبه از معرفت خداوند دارد و به درخت و الفاظ همه اشارت میشود. در این مرحله نسبتی که انسان با خدا دارد طور دیگری تعریف میشود و لطائف چیزی است که امروز به آن تداعی معنی میگویند. اشارت تفسیر عرفانی است.
پورجوادی در پایان تأکید کرد: این ۴ مرحله با همدیگر وجود دارند و عبارت بدون اشارت نمیشود و این طور نیست که فقط عبارت باشد.
محمدرضا موحدی بهعنوان سومین سخنران این نشست به بیان شرح حال عارف شیخ نجمالدین عراقی پرداخت و تبیین جایگاه عراقی در حلقه مفسران عارف نخستین بخش از سخنان موحدی بود.
موحدی تصریح کرد: تفسیری که عراقی به زبان عربی نوشته است برای ما اهمیت بسیار دارد؛ زیرا یک فردی که اهل ری است آن را نوشته. عراقی میعادگاه بخش زیادی از حافظه عرفانی است و تفسیر وی آنقدر مورد توجه بوده که دست به دست شده است و این تفسیر حاصل سه تفکر و سه سلسله بوده.
موحدی درباره دیدگاه عرفانی عراقی تصریح کرد: مجموع آثار عراقی مبین آن است که در همه آنها نگاه تأویلی به قرآن وجود دارد.
موحدی ادامه داد: عراقی بین طریقت و شریعت به صعوبت جمع کرده است و با توجه به تسلط وی به آیات قرآن قائل است که خداوند در وصف خودش گفته است «بیده ملکوت کل شئ» و بر این اساس چیزی بیرون از شی وجود ندارد و هر شیئی ملکوت خاص خودش دارد.
موحدی افزود: عراقی بین ملکوت و باطن پیوند ایجاد میکند و میگوید که وقتی برای کتاب قرآن ظاهر و باطن وجود دارد، برای کتاب آفرینش نیز چنین چیزی صدق میکند و تمام سماوات و ارض ملکوت جداگانهای دارند و عراقی با چنین نگاهی وارد جهان میشود.
موحدی در پایان سخنانش به یک نمونه از تفاسیر عراقی اشاره کرد و گفت: در آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ: اى كسانى كه به شما كتاب داده شده است به آنچه فرو فرستاديم و تصديقكننده همان چيزى است كه با شماست ايمان بياوريد.» (نساء: ۴۷) علم یک وجه ظاهری و یک وجهه باطنی دارد؛ «أُوتُوا الْكِتَابَ» علم ظاهر است و «آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا» ایمان به علم باطن است.
موضوع سخنرانی محمد سوری کاربرد شعر فارسی در تفاسیر عرفانی بود. وی ابتدا به تشریح جایگاه شعر در متون دینی اعم از آیات و روایات پرداخت و گفت خداوند در چهار مورد احتمال اینکه پیامبر(ص) شاعر بوده باشد، پیامبر(ص) را تبرئه کرده است و در سوره شعرا با لحن تندی از شاعران سخن گفته شده.
وی یادآور شد که استثنای پایانی آیات سوره شعرا درباه شاعران مخصوص آن دسته از شاعرانی بوده است که مدح پیامبر(ص) را میگفتهاند.
سوری در ادامه به تشریح «تاریخچه شعر فارسی»، «توضیح چگونگی ورود شعر فارسی به متون صوفی» و «جایگاه اشعار فارسی در متون عرفانی فارسی» پرداخت و در پایان تأکید کرد: کاربرد شعر در متون عرفانی یک سیر تدریجی داشته است و در مرتبه بعد به مجالس صوفیه راه یافته و در نهایت مفسرین صوفی از اشعار فارسی در تفاسیبر خودشان استفاده کردهاند.
آخرین سخنران این نشست اکبر راشدینیا بود. وی به بیان توضیحاتی درباره تفسیر کشف الاسرار میبدی پرداخت و گقت: این تفسیر از دقیقترین و زیباترین متون عرفانی است. منابع و مأخذ اخیراً مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.
راشدینیا ادامه داد: میبدی در آغاز این تفسیر آورده است که درصدد تکمیل تفسیر عرفانی خواجه عبدالله انصاری است. تفسیر کشف الاسرار سه مرحله دارد: نخستین مرحله آن است که آیات به فارسی ترجمه شده و در دومین مرحله میبدی نظرات مفسرین را بیان میکند و در نهایت در مرحله پایانی لطائف و حقایق گفته میشود./836/د102/ل