نقطه هدف برجام و غرب در گشايشهاي مقطعي اقتصادي
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، بدعهديهاي امريكاييها در برجام و برداشته نشدن تحريمها در عمل، موجب نگراني در سه گروه شده است:
1- ملت ايران
ايرانيها اعم از نخبگان دلسوز و تودههاي مردم، از اين بابت نگران هستند كه در برجام به عنوان يك معامله بين جمهوري اسلامي و كشورهاي گروه 1+5، بهرغم انجام تعهدات از سوي ايران طبق متن برجام به صورت كامل، طرف مقابل با توجه به نيات و سياستهاي شيطان بزرگ به تعهدات خود عمل نكرده است و بناي عمل به تعهدات خود به صورت واقعي را هم ندارد. جمهوري اسلامي در توافق هستهاي با غرب به دنبال آن بود تا نظام تحريمها فرو ريزد و فشارهاي اقتصادي از روي ملت ايران برداشته شود، اما با وجود گذشت بيش از يك سال از آغاز اجراي برجام، اتفاق خاصي در اقتصاد ايران نيفتاده و همچنان محدوديتهاي سابق برقرار است.
البته اين بدعهد بودن و غيرقابل اعتماد بودن امريكا، از سوي برخي از مسئولان و به ويژه رهبر فرزانه و حكيم انقلاب اسلامي و همچنين بخشي از متن مردم، از پيش مشخص و روشن بود. مقام معظم رهبري در همين خصوص روز دوشنبه هفته جاري در ديدار اقشاري از مردم و عدهاي از مسئولان فرمودند: «چندين سال است موضوع بياعتمادي به امريكا را تكرار ميكنيم، اما برخي سختشان بود، قبول كنند.» به هر حال به دلايلي مذاكره با امريكا انجام شد و مهمترين اين دلايل، تصور عدهاي از نخبگان و رجال سياسي بود كه حل مشكلات كشور در حوزه اقتصاد و معيشت مردم را به مذاكره با امريكا گره زده بودند. نظام اسلامي براي شفافسازي بيشتر در خصوص چهره واقعي امريكا براي مردم و خصوصاً برخي از جريانهاي سياسي، مذاكره با امريكا را پذيرفت و اكنون به اين مذاكره و نتيجه آن يعني برجام، به عنوان يك «تجربه» مينگرد؛ تجربهاي كه با هزينه بالا و فايده كم به دست آمده است. امام خامنهاي در اين خصوص ميفرمايند: «من سال گذشته هم گفتم برجام براي ما يك تجربه است... حالا معلوم شد كه امريكا در عمل چه ميكند؛ در ظاهر وعده ميدهد اما در عمل توطئه ميكند... تجربه برجام نشان داد در هيچ مسئلهاي نميتوان مثل يك طرف مورد اعتماد با امريكا مذاكره كرد.»
بنابراين نگراني اين گروه بابت برجام، با درس گرفتن از برجام به عنوان يك تجربه براي ملت تعديل ميشود؛ تجربهاي كه ميگويد امريكاي بدذات و حيلهگر، به هيچ عنوان قابل اعتماد نيست.
2- حاميان سرسخت داخلي برجام
گروه دوم كه نگران فرجام برجام هستند، كساني ميباشند كه با تصور حل مشكلات كشور از طريق مذاكره با امريكا و رسيدن به توافق هستهاي به مردم قولها و وعدههاي فراوان دادند. با عملي نشدن وعدهها و تحقق نيافتن شعارها، دست اين گروه اكنون خالي است. اين افراد با داشتن نگاه سياسي به موضوع هستهاي و مذاكرات، به شدت نگران رويگرداني مردم از خود هستند. بر همين اساس اين افراد، جريانها و گروههاي سياسي حامي و طرفدار، به دنبال آن هستند كه از دو طريق مشكل كاهش مقبوليت و ريزش آراي خود در انتخابات 96 را مرتفع سازند. از يك طرف دستاوردهاي خيالي براي برجام ميتراشند و از طرف ديگر، آشكار شدن تدريجي نتايج برجام در زندگي مردم و اقتصاد كشور را مطرح ميكنند. دستاوردي مانند «امنيت» كه اگر برجام نبود و توافق نميكرديم جنگ به پا ميشد يا قبل از برجام «عزت» نداشتيم و با برجام ملت ايران عزت پيدا كرد، از همين نوع دستاوردهاي خيالي است كه مطرح ميشود. در كنار اين دستاوردهاي ادعايي كه ريشه در نوعي توهم دارد، توصيه به ملت براي پيشه كردن صبر و به انتظار دستاوردهاي برجام در آينده نشستن، سياست ديگر حاميان سرسخت برجام است. البته اين افراد به شكلهاي مختلف به طرف مقابل يعني امريكاييها پيام ميدهند كه ادامه اين روند در داخل ايران چه پيامدهايي ميتواند داشته باشد.
3- دشمنان خارجي اميدوار به تغيير در ايران
گروه سوم كه اكنون نگران پيامدهاي برجام شدهاند، كساني هستند كه ميخواستند برجام را بستري براي نفوذ خود در ايران قرار دهند و از رهگذر آن با تقويت يك جريان خاص كه آن را «ميانهرو» نامگذاري ميكنند، جمهوري اسلامي را از درون متحول سازند. دشمنان بيروني جريان مؤمن و انقلابي در ايران را «تندرو» و جريان غيرانقلابي آماده براي همگرايي با غرب و امريكا را «ميانهرو» مينامند.
اكنون كساني كه در خارج اميدوارند بهزعم خود با تقويت جريان ميانهرو و منزوي ساختن جريان تندرو، ميتوانند ايران را از مسير انقلابيگري خارج كنند، به شدت نگران نتايج انتخابات سال 96 هستند. اين افراد كه در سطوح مختلف در غرب مشاهده ميشوند، با اظهارنظرها و دادن ايدههايي معتقدند بايد با دادن امتيازاتي مقطعي به ايران، دست جريان ميانهرو را در آستانه انتخابات پر كرد. جريان يا گروه سوم نگران پيامدهاي برجام كه عمدتاً دشمنان ملت ايران هستند، برخلاف گروه دوم در داخل با نگاه واقعبينانه، تصريح دارند كه برجام براي ايرانيان تا به حال نتيجهاي نداشته است. به گزارههاي زير توجه شود:
- رويترز: «برجام يك ساله شد، تحريمها لغو نشد.»
- راديو فرانسه: «يك سال پس از برجام تحول مهمي در اقتصاد ايران ديده نميشود.»
از اين نوع گزارهها بسيار فراوان است، اما نكته بسيار مهم و مبتني بر اين نوع گزارهها، تقويت جريان مورد نظر غرب در آستانه انتخابات سال 96 با دادن يكسري امتيازات مقطعي است. اظهارات رئيس سازمان سيا در چند روز پيش، از جهات مختلف قابل تأمل است. ايشان با صراحت هرچه تمام، از تقويت روحاني تا انتخابات سخن ميگويد! «برنان»، رئيس سازمان سيا روز جمعه گذشته در اظهارنظري عجيب با اشاره به مذاكرات هستهاي و مسائل داخلي ايران و انتخابات سال 96 رياست جمهوري ميگويد: «تصور ميكنم كه اين توافق هستهاي كار درستي بود كه انجام شد، چراكه جلوي پيگيري برنامه تسليحات هستهاي آنها را گرفت. اين كار رئيسجمهور روحاني را هم كه از ديد ما بين عناصر فعال در ايران فردي بسيار ميانهرو به شمار ميآيد، تقويت كرد. او بايد دستاوردهاي بيشتري داشته باشد تا حمايت بيشتري جلب كند، به اين دليل كه در حكومت ايران بين تندروها و ميانهروها رقابت وجود دارد!»
سخنان برنان نيازمند شرح و تفسير نيست و بسيار گويا ميباشد. در چنين فضاي فكري است كه در آستانه انتخابات، وزارت خزانهداري امريكا مجوز پرواز هواپيماهاي امريكايي بر فراز ايران را صادر ميكند و در روزها و ماههاي آينده به احتمال زياد شاهد گشايشهايي اقتصادي با هدف تقويت يك جريان خاص از سوي غرب خواهيم بود. امريكا تصور ميكند در ماههاي آينده با هموار كردن مسير سرازير شدن چندين ميليارد دلار به ايران بر رفتارهاي انتخاباتي مردم كشورمان اثر خواهد گذاشت. مردم بايد در اين قبيل موضوعات هوشمندانه رفتار نمايند و نقطه هدف در گشايشهاي مقطعي را بشناسند. ملت ايران، مسئولان و نظام جمهوري اسلامي بايد با فشار بر طرف مقابل و خصوصاً امريكاييها، آنان را وادار به انجام تعهداتشان طبق برجام كرده و در صورت عمل نكردن به تعهدات در برجام و انجام تعهدات يكسويه از جانب جمهوري اسلامي، تجديدنظر نمايند. گشايشهاي مقطعي نبايد موجب فريب جريانهاي داخلي كشور شود./922/101/ب3