سهم حوزه از رسانه ملی/ نیاز حوزه به شبکههای ماهوارهای
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، بارها علما و بزرگان حوزه بر ضرورت راهاندازی شبکه ماهوارهای تأکید کردهاند تا بدین وسیله بتوانند احکام شریعت به ویژه تشیع را در حد مطلوب به گوش جهانیان برسانند و برای اثبات این ادعا میتوان به راهاندازی شبکههای ماهوارهای متعدد تحت اشراف مراجع تقلید و علما اشاره کرد.
مسلماً راهاندازی شبکه ماهوارهای برای تبلیغ دین امر بسیار ارزشمند و پسندیدهای است؛ ولی در این موضوع باید توجه داشت که اگر زمینهها فراهم نشود به جای سود نتیجهای جز زیان نخواهد داشت. از سوی دیگر حوزه علمیه باید در قواره حوزه علمیه بودن که مرکز نشر معارف تشیع است، به فکر تأسیس و راهاندازی شبکه ماهوارهای باشد که لازمه این امر ایجاد زیر ساختهای مورد نیز در حد نیاز است.
برای بررسی ظرفیتهای حوزه درباره راهاندازی شبکه ماهوارهای با کمال اکبری از حوزویانی که ضمن فعالیت در رسانههای مختلف در کارنامه کاری خود عضویت در هیأت علمی دانشگاه صدا و سیما، ریأست سابق دانشکده صدا و سیما، مدیریت رادیو معارف و رادیو ندای اسلام(به زبان انگلیسی) و نگارش 10 جلد کتاب علمی و دانشگاهی و ارائه مقالات متعدد را دارد به گفتوگو نشستیم که در ادامه متن آن را از نظر میگذارنید؛
رسا ـ وضعیت رسانههای دینی چگونه است؟
شکی نیست که در امر تبلیغ دینی، رسانه یک امر بسیار مهمی بوده و وظیفه داریم که به سمت رسانههای جدید مانند رادیو، تلویزیون، ماهواره، شبکههای مجازی، اینترنتی، تعاملی و رسانههای اجتماعی حرکت کنیم؛ ولی رفتن به سوی این رسانهها به راحتیِ که بیان میکنیم نیست، بلکه الزاماتی دارد.
نخست باید رسانه مورد نظر را بشناسیم. در مرحله دوم و سوم نیز تاکتیک و بُعد رسانه را بشناسیم. در رسانههای نوین باید به چندین بُعد که شامل ارتباطی، فناوری، هنری، محتوای و استفاده مردم از آن میشود، توجه کنیم. بدون آشنایی با این حوزهها نمیتوان عمل کرد. یعنی به گونهای نیست که فرد بگوید بسیار دوست دارم دین منتشر شود، پس باید به سمت رسانه حرکت کنیم.
البته اصل استفاده از رسانه برای تبلیغ دین یک ضرورت بوده و در آن هیچ شکی نیست. اکنون نیز در حوزه رسانههای متعدد داریم که شامل مکتوب، الکترونیکی و... میشود. منتها رادیو و تلویزیون به مفهوم واقعی خود در ایران به دلیل مشکلات قانونی نیست، ولی علما و بزرگان حوزه از بسترهایی مانند ماهواره به سبکهای مختلف بهره میگیرند و این کار برای رساندن سخنشان به جهان نیز ضروری است؛ ولی درباره کم و کیف این مسائل باید بیشتر صحبت شود.
رسا ـ وضعیت حوزه در بخشهای مختلف رسانهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
نخست، باید دید که حوزه علمیه را کجا معنی میکنند که این خود اصل مشکل است. اگر منظور از حوزه علمیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه کشور و به تبع آن حوزههای علمیه استانها و شهرستانها باشد حکم خاص خود را دارد که میتوان به آن حوزه علمیه حداقلی گفت. این بخش دارای رسانههای مختلف مکتوبی، سایت و... است ولی ماهواره ندارد. این بخش در رسانهها حضور دارد و سعی کرده از طریق معاونت تبلیغ در فضای هنری و رسانهای وارد شود ولی واقعیت این است که در بخش رسانه، حوزه به مفهوم مرکز مدیریت به شدت ضعیف است.
حوزه علمیه در مفهوم عامتر نیز شامل دفتر تبلیغات اسلامی، برخی از دانشگاهها، پژوهشگاهها، بیوت و دفاتر مراجع و... میشود که در این صورت میتوان بسیاری از دفاتر مراجع که در خارج از کشور نیز شبکه ماهوارهای دارد را به عنوان حوزه در نظر بگیریم. همچنین در این تقسیم بندی برای نمونه شبکههای ماهوارهای ولایت و دیگر رسانهها مانند رسا را میتوان رسانه حوزوی دانست.
رسا ـ مشکل کجاست که حوزه به مفهوم خاص در بحث رسانه ضعیف عمل کرده است؟
در این موضوع تخصصی افزونبر نگاه کلی باید به صورت علمی وارد شد. حوزه علمیه به عنوان جایی که طلبه را تربیت میکند و افرادی را آموزش میدهد وظیفهای دارد که بحثهای آموزشی خود را داشته و قرار نیست به صورت خاص در حوزه رسانه وارد شود.
البته مسلماً نیاز است در آینده مرکز تخصصی در این زمینه داشته باشد که نگاه آن نیز آموزشی باشد. ولی نهادهای حوزوی باید بیش از این نسبت به این موضوعات ورود پیدا کنند. نیاز داریم نهادهای زیرمجموعه حوزه به صورت مستقل ورود جدی در رسانه داشته باشند و اکنون نیز مشاهده میکنیم که کشورها و فرهنگهای دیگر مانند مسیحیت و جهان اهلسنت و... در برخی موارد بیشتر از ما در رسانه حضور پیدا کرده و از آن بهرهبرداری میکنند.
رسا ـ آیا اکنون در حوزه به رسانهای مانند ماهواره، رادیو و تلویزیون نیاز داریم؟ یعنی آنتن نیاز داریم؟
هر فردی در این زمینه عقیده خاص خود را دارد ولی به عقیده بنده ما بیش از هر چیزی نیاز به سازمان تولید رسانهای داریم؛ سازمان تولید رسانهای که محصولات رسانهای داشته باشد. ماهواره و تلویزیون داشتن به معنی آنتن داشتن برای پخش کردن برنامه و تولیدات است که اکنون مشکل و گیر زیادی برای پخش در آنتن نداریم؛ چون شبکههای ماهوارهای، شبکههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و دیگر فضاها وجود دارد که برای پخش کردن جا دارند.
آنچه اکنون مشکل داریم و حوزه باید این خلأ را پر کند، آماده کردن سازمان تولید برای محتواهای مورد نیاز است. اکنون در حوزههای معارف و تبلیغ دین محتوا کجاست؟ راه اندازی شبکه کار سختی نیست و فرد اگر پول داشته باشد میتواند راهاندازی کند؛ ولی در بحث تولید محتوا ممکن است فرد پول نیز داشته باشد ولی نتواند محتوا را آماده کند. یعنی در بخش محتوا فراتر از پول و امکانات سختافزاری نیاز داریم.
حوزه اگر بتواند بیشترین هم و غم خود را در زمینه سازمان تولید داشته باشد؛ سازمانی که در تمام ژانرهای تولیدی مطلب داشته باشد و برای نمونه برای کارهای تلویزیونی از گفتوگوها، مباحث مناظره، نقد و نظر گرفته تا برنامههای بسیار قیمتی مانند تله فیلمها، فیلمهای بلند، سینمایی و سریالها محتوای غنی را تولید کند در آن زمان میتواند موفقتر باشد.
البته اگر این سازمان تولید راه بیفتد این چنین نیست که بگوییم برای حوزه هزینه گزافی خواهد داشت بلکه اگر قدرت خوبی را نشان دهد حتی سازمان میتواند هزینه خود را کسب کند، چون مراکز داخلی و خارجی فراوانی به استفاده از این محصولات نیاز دارند.
اکنون اگر میگوییم باید سازمان تولید داشته باشیم باید بدانیم که در کنار آن پژوهشگاهها و حتی معجم نویسیهای مختلفی داریم که کارهای ارزشمند و خوبی هستند، ولی در این طرف انگار به این نتیجه نرسیدهایم که از طریق رسانه نیز تبلیغ را انجام دهیم.
حوزه علمیه بر اساس آیه «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» مکانی است که افراد باید در آن درس بخوانند تا تفقه در دین پیدا کرده و در جاهایی که نیاز است تبلیغ کنند و مردم را خدا ترس بار بیاورند. ولی این منافاتی با اینکه بیایند و در قم بمانند ندارد به شرط اینکه حوزه علمیه بستری را از طریق امر رسانهای انجام دهد که کار تبلیغ صورت گیرد.
چه بسا سرمایه گذاری در بحث صنعت رسانهای برای حوزه علمیه کارآیی بیشتری در زمینه تبلیغ نسبت به سایر عناوین داشته باشد. با نگاهی به پژوهشگاهها، پژوهشکدهها و... متوجه میشویم که در حوزه نیز به رسانه توجهای نشده است. در صورتی که اگر بتوانیم سازمان جدی برای تولید در تمام ژانرها داشته باشیم، افزونبر اینکه میتواند هزینه خود را نیز کسب کند تبلیغ بسیار فراوانی در سطح جهانی رخ خواهد داد.
اگر قرار است علم از شهر قم به سایر شهرها و کشورها برود یکی از راههای آن امر رسانه است و ضرورتیست که باید در حوزههای مختلف به آن توجه شود. البته هنوز رسانهای به قدرتمندی تلویزیون در اشکال ماهوارهای و... نداریم که پیوند مردم با آن رسانه را داشته باشد. امروز تلویزیون رسانه تأثیرگذاری است که اگر حوزه به سمت آن حرکت کند و در این زمینه سرمایهگذاری کند مسلما منافع آن شامل جهان اسلام میشود.
رسا ـ مسلما حوزه دغدغه تبلیغ نوین دین به وسیله رسانه را دارد، ولی احساس میشود تاکنون به صورت عملی زمینهسازی آن را فراهم نکرده و حتی بحث ایجاد شبکه ماهوارهای را مطرح میکند. دلیل این موضوع چیست آیا به سبب عدم شناخته رسانه است یا دلایل دیگری دارد؟
حوزه در سالهای گذشته به این عرصه ورود پیدا کرده و نمیتوانیم بگوییم اصلاً حضور نداشته است. حتی سال گذشته دبیرخانهای تحت عنوان دبیرخانه رسانهای در حوزه ایجاد کردند تا کارهای رسانهای را رصد کنند. دغدغه کلی در امر رسانه وجود دارد ولی کار عملیاتی که به صورت ریشهای از طرف حوزه اتفاق بیفتد هنوز صورت نگرفته است.
پرسش این است که آیا راهاندازی شبکه ماهوارهای کار ریشهای است؟ مسلماً خیر. یعنی داشتن شبکه ماهوارهای فعل عملی بیرونی است که اگر پشتوانه و ابعاد مختلف را نداشته باشد ممکن است ضرر آن بیشتر از سودش باشد. چون فرد نمیتواند از ماهواره استفاده کند.
اگر ما میخواهیم هزینهای داشته باشیم میتوانیم به جای شبکه ماهواره، در ساختار تولید هزینه کنیم؛ چون تولیدات را جاهای دیگر استفاده میکنند. برای نمونه هالیوود به عنوان جایی که بیشترین تأثیر رسانهای و تولیدات را در جهان دارد چند آنتن ماهواره دارد؟ هیچ. ولی تمام آنتنها دست آنها است.
سازمان رسانهای هالیوود نیازی نمیبیند که خود آنتنی ایجاد کند بلکه سازمان تولید خود را قوی کرده و در تمام ژانرها مانند سینما، سریال و انیمیشن تولیدات دارد و افراد دیگری که با هزینه خود شبکه ماهوارهای راه انداختهاند، درخواست تولید و یا استفاده از برنامههای آنها را دارند.
هالیوود نیز به همین وسیله افزونبر غالب دادن فرهنگ خود، هزینه مالی کسب کرده و نیازی به آنتن ندارد چون افراد دیگر بستر را فراهم میکنند. ما نیز میتوانیم با این مدل عمل کنیم البته نمیخواهم بگوییم که از آنها تقلید کنیم ولی مدلی است که ایجاد کردهاند و میتوانیم استفاده کنیم.
به جای اینکه خودمان را درگیر یک آنتن کنیم که فلان قدر هزینه داشته و همیشه به دنبال این باشیم که فلان جا قطع شود یا قطع نشود، اگر سازمان تولید خوبی داشته باشیم حرفی برای گفتن خواهیم داشت. اکنون اولویت ما داشتن شبکه ماهوارهای نیست بلکه اولویت ما تولید محتوای رسانهای است.
رسا ـ یعنی شما مخالف هستید که اکنون حوزه شبکه ماهوارهای داشته باشد؟
بنده با توجه به اینکه فرد رسانهای هستم و دوست دارم رسانه به هر میزانی که میتواند رشد کند، بنابراین نمیتوانم بگوییم که مخالف این موضوع هستم. همچنین مقدورات را نمیدانم که چه چیزی دارند و چه چیزی ندارند چون با بنده که مشورت نشده است. منتها این را میگویم که اولویت کار با تولید محتوای رسانهای است تا داشتن آنتن مانند ماهواره. بنده در این زمینه میتوانم قضاوت کنم.
البته برخی معتقدند اگر آنتن وجود داشته باشد فرد مجبور میشود که آن را پُر کند به همین دلیل به دنبال تولید نیز میرود ولی تا نداشته باشد دلیلی بر تولید نخواهد داشت. بنده میگوییم مگر ما اکنون آنتن برای پخش کم داریم؟ به این میزان آنتن پخش وجود دارد ولی چه چیزی را اضافه میکند؟! اکنون آنچه مشکل داریم و نمیتوانیم در جهان حرفمان را بزنیم این است که حرف قابل ارائه داریم ولی نمیتوانیم به صورت رسانهای ارائه کنیم. یعنی حرفهایمان را نمیتوانیم به صورت رسانهای بسته بندی کرده و به دیگران عرضه کنیم.
اگر حرف جدی وجود داشته باشد آیا آنتن برای پخش کردن کم داریم؟! برای نمونه اکنون شبکههای ماهوارهای وابسته به علمای شیعی که به جمهوری اسلامی، ولایت فقیه، انقلاب و... اعتقاد دارند، دهها عدد است. یعنی بستر برای پخش کردن داریم. برای نمونه در همین شهر قم شبکههای ماهوارهای مختلفی مانند ثامن تی وی، هادی تی وی، ولایت، هُدهُد و... داریم به همین دلیل کمبود آنتن نداریم. البته اگر حوزه اراده کند که شبکه ماهوارهای خوب داشته و سازمان تولید محتوا را نیز ایجاد کند، ایدهآل است ولی بدون داشتن سازمان تولید رفتن به سمت داشتن آنتن اشکال جدی برای حوزه خواهد بود.
رسا ـ فرض را بر این بگیریم که حوزه میخواهد شبکه ماهوارهای داشته باشد، به عقیده شما شبکه ماهوارهای مطلوب و تراز حوزه چیست؟ آیا صرف داشتن شبکه مانند شبکههای ماهوارهای ضعیف کافی است و یا اینکه حوزه باید شبکه ماهوارهای تراز خود را ایجاد کند؟
اشکال همین است. شبکه ماهوارهای که حوزه میخواهد به اسم حوزه راه اندازی کند حتماً باید در تراز حوزه باشد. یعنی اکنون که مهمترین مرکز نشر معارف اسلامی و تشیع حوزه علمیه قم است باید در تراز این لقب و اسم شبکه داشته باشد که معرف جهان تشیع و مرکز علمی آن باشد.
در این صورت هم باید عمقترین و عالمانهترین مباحث در آن مطرح شود. یعنی هم به لحاظ هنری، هنرمندانهترین تکنیکها به کار گرفته شود و هم به لحاظ فناوری رسانهای، قویترین فناورهای رسانهای را داشته باشد نه اینکه هر روز دچار اشکال باشد. به لحاظ امکانات نیز باید بهترین وضعیت را داشته باشد چون قرار است در این زمان این شبکه ماهوارهای با چنین ویژگیهایی ویترین تمام عیار و بیان کننده پایتخت جهان تشیع باشد.
این الزامات سبب میشود که مقدمات فراوانی را داشته باشیم تا چنین شبکهای را ایجاد کنیم. گاهی ممکن است دفتر مرجعی، دانشگاهی، پژوهشگاهی و... میخواهد شبکه ماهوارهای راه اندازی کند که در آن حرفی نیست ولی اگر حوزه میخواهد به اسم حوزه راهاندازی کند باید در قامت این اسم مرکز یا شبکهای ایجاد کند.
رسا ـ در خوشبینانهترین حالت چه زمانی میتوان انتظار داشت که حوزه تولید کننده محتوا باشد؟
پاسخ به این پرسش بسیار سخت است، چون این امر به اراده بستگی دارد. فرد در هر زمانی اراده کند مطابق اراده خود میتواند محصولاتی را داشته باشد ولی به هر میزان این اراده دیرتر محقق شود فاصله فرد با این موضوع بیشتر میشود. اگر از امروز برای این امر اراده شود و الزامات آن فراهم شود بسیار دور نیست و حتی میتوانیم با یک سال کار مقدماتی از سال آینده آن شاهد تولید محصولات برای آنتن باشیم به شرط اینکه اراده قوی و جدی باشد.
البته اگر فرد بخواهد سازمانی داشته باشد نیازمند مقدمات فراوان، نیروی انسانی و... است؛ منتها حوزه قرار نیست سازمان حرفهای رسانهای به مفهوم هنری داشته باشد و حتی شبکه آن نیز در قامت خود حوزه است. برخی از کارهای رسانهای را باید دیگران انجام داده و برای آن برنامهریزی کنند. حوزه نیز وظیفه خود را انجام دهد و در کنار کارهای اصلی به این موضوع نیز توجه کند.
مسلما داشتن ماهواره وظیفه اصلی حوزه نیست، بلکه تولید نیروی انسانی است که بتوانند این کارها را انجام دهند؛ البته انسانهایی که بتوانند در رسانه کار و تبلیغ کنند. اینها مسائلی است که حوزه باید تغییرات اساسی حتی در سیستم آموزشی و دروس و ایجاد مراکز آموزشی متناسب با این موضوع را داشته باشد. بسترهای این امر نیز فراهم است چون در حوزه استاد، طلبه، مکان و... وجود دارد ولی ارادهای میخواهد که بتواند اینها را ذیل هم قرار دهد.
رسا ـ به عنوان کارشناس رسانهای سهم حوزه از رسانه ملی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حوزه علمیه به مفهوم عام خود سهم خوبی دارد و بر روی آنتن حرفهای خود را میزنند ولی بر اساس سیاستهای حوزه و متمرکز به مفهوم خاص حوزه احساس بنده این است که بسیار اندک بوده و خیلی قابل توجه نیست؛ ولی اگر علما، فضلا و... را به عنوان حوزه به شمار آوریم ـ که نمیشود آورد ـ سهم خوبی دارند. برای نمونه بنده حوزوی هستم و ممکن است در صدا و سیما برنامهای داشته باشم ولی هیچگاه از حوزه نمیپرسند این فرد برنامه را داشته باشد یا خیر؟ بلکه بنده به عنوان یک حوزوی در برنامه حضور پیدا میکنم نه به عنوان نیروی حوزه.
رسا ـ سهم حوزه از تولیدات رسانه ملی چگونه است؟
بنده نیز بر اساس همین نگاه گفتم که ما نیازمند تولید هستیم نه آنتن، چون صدا و سیما شبکههای متعددی دارد و چه بسا حوزه میتواند با یک تعامل مشخص با صدا و سیما بخشی از آنتن را نیز بر عهده بگیرد. یعنی بُعد فناوری بر عهده صدا و سیما باشد ولی تولیدات به وسیله حوزه صورت گیرد.
بارها نیز در اینباره جلساتی برگزار شده و بنده که در آن شرکت کردهام متوجه شدم آمادگی از طرف صدا و سیما وجود دارد که آنتنی را برای حوزه به منظور مطرح شدن مباحث واگذار کنند منتها نیازمند مقدمات است که باید درباره آنها بحث و گفتوگو شود. حوزه نیز میتواند به جای اینکه خود را با راهاندازی شبکه ماهوارهای درگیر کند، چنین کاری بر عهده بگیرد.
رسا ـ تنها به شبکه داخلی نیاز داریم یا باید در بحث شبکههای خارجی نیز اقداماتی صورت گیرد؟
هر دوی اینها نیاز است. در حوزه میتوانیم با شبکههای صدا و سیما خارج و داخل کشور را پوشش دهیم. اگر انرژی داریم میتوانیم از شبکههای خارجی که با اهداف جمهوری اسلامی ایران سازگار است نیز این کار را بکنیم.
رسا ـ بحث دیگر این است که حوزه به چه میزان باید به تربیت نیرو اهتمام داشته باشد؟
اگر میخواهیم در حوزه رسانه به صورت جدی وارد شویم میتوانیم در تمام حوزهها به تربیت نیرو فکر کنیم. البته به این معنا نیست که تربیت بازیگر نیز داشته باشیم، خیر. بلکه میتوانیم در بخش کارهای مهم تربیت نیرو داشته باشیم. برای نمونه دانشکده صدا و سیمای قم بستری برای حوزه است و عمدتاً طلاب، دانش آموختگان آن هستند. یعنی کاری که حوزه میخواهد انجام دهد را انجام میدهد ولی کدام بخشها وجود ندارد؟
ما در حوزه نیازمند یک مرکز آموزشی تخصصی مباحث رسانه هستیم و مهمترین موضوعاتی که حوزه به آن نیازمند است تربیت کارشناس، مجری، مجری کارشناس، افراد عرضه کننده محتوا، پژوهشگران رسانهای و... است. یک بازیگر نیاز ندارد که تحصیلات حوزوی داشته باشد ولی یک کارشناس باید مباحث عمیق حوزوی را بداند که بسیاری مباحث عمیق حوزوی را میدانند، ولی از رسانه خبر ندارد.
در حوزه مرکزی نیاز داریم که رسانه باشد و بتواند امور تخصصی را به فضلای حوزوی یاد بدهد تا بتوانند در رسانه نقش خود را به درستی ایفا کنند. اکنون اگر یک رسانه در اختیار حوزه قرار بگیرد، چند درصد فضلای حوزه میتوانند به زبان رسانه صحبت کنند؟ ما نیاز داریم که حوزه در این بخش به آموزش بپردازد وگرنه نیازی نیست مرکز موسیقی راهاندازی کند. نیازهای حوزه جایی است که به محتوا متصل است یعنی افرادی که میخواهند محتوا را عرضه کنند باید حوزه تربیت کند.
رسا ـ چرا تاکنون از این ظرفیتها استفاده نکرده است؟
نه اینکه اصلاً استفاده نکردهاند بلکه کردهاند و اکنون با تعامل یکدیگر کارهایی را انجام میدهند؛ دور از هم نیستند، ولی شدت حضور رسانه و گسترش آن بسیار زیاد است ولی نگاهی که حوزه به این امر دارد نگاه بطیء و آرامی است که این نگاه سبب شد تا فاصله بیشتر دیده شود. نیاز است که حوزه در این امر به کارها سرعت بدهد.
ولی اینکه بگوییم اصلاً استفاده نکرده اینگونه نیست، اکنون نیز دبیرخانه رسانهای راهاندازی کرده است و فارغ التحصیلان دانشکده صدا و سیما در آنجا مشغول به فعالیت هستند. پس تعامل رخ داده است ولی آیا تعامل حوزه و رسانه به اندازه نیاز است، خیر نیست؛ بلکه بسیار پایینتر از نیازی است که داریم. فقط مقدمات فراهم شده است.
بحث دیگر این است که باید در رسانه فرد کمیت و کیفیت را توأمان ببینید و اینکه فرد شبکهای با یک برنامه داشته باشد و دیگران با سیلی از رسانهها باشند فرد گم میشود. در رسانههای امروز کمیت، خود موضوعیت دارد به همین دلیل برنامهها باید در کیفیت عالی و کمیت مناسب باشند.
رسا ـ اگر نکته پایانی دارید بفرمایید.
حوزه باید در بخش نظری رسانه فعالیت کرده و مراکزی را ایجاد کند. رابطه دین و رسانه، فقه و رسانه، اخلاق و رسانه و... بیان نشده و گویی فردی خود را متولی این امر نمیداند. حوزه نخست، میتواند در بُعد نظری کمک کند. دوم، در بُعد عملی میتواند تربیت نیرو داشته باشد و سوم، در بُعد آثار و تولیدات رسانهای فعالیت کند که حوزه باید در تمام این ابعاد ورود پیدا کند. اکنون بُعد نظری بسیار مهم است چون جاهای دیگر در این حوزهها دستی ندارند که بتوانند انجام دهند به همین دلیل اگر حوزه بتواند در این زمینه عمل کند مسلماً در تولیدات رسانهای و تربیت نیرو نیز میتواند موفق باشد.
/993/402/ر
گفتوگو از محمد راستگردانی