امام خمینی احیاگر تفکر دینی
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، به نظر میرسد نوآوری امام خمینی(ره) در اندیشه سیاسی را باید در بستر احیاگری ایشان در تفکر دینی تحلیل و بررسی کرد؛ در جایی که امام راحل با ارائه تعریف و تحلیل جدیدی از دین، سیاست و اجتماع را به دین بازگرداند در حالی که دین به ابعاد فردی و مناسکی محدود شده بود.
برای شناخت اندیشه امام(ره) باید به مبانی نظری اندیشه ایشان نیز توجه کرد.(1) احیاگری دینی امام خمینی(ره) با نگاهی جامع گرایانه به دین، سنتی و معطوف به بهرهگیری از عناصر دینی در نوسازی جهان بود.(2) امام در مسیر احیاگری دینی اصالتهایی را که در سیر تحول تاریخی به خرافات و افسونهای ذهنی و داوریهای غیرواقعی آلوده شده بودند، بازسازی کرد.
به این ترتیب با اتصال حال و آینده به پیشینه تاریخی به بازسازی تاریخی پرداخت و از فقر تاریخیگری تفکر مدرن(3) و ضد پیشرفت بودن جریانهای بنیادگرای سلفی فاصله گرفت.(4) از اینرو احیاگری امام خمینی(ره) نه به معنای عقب ماندگی و عدم بهرهمندی و بروز تمدن بود و نه با ایمان متدینین در تضاد بود.(5)
امام خمینی(ره) با طرح ابعاد واقعی اسلام به مسلمانان فهماند که اسلام علاوه ابعاد مناسکی، منبع قوی و پرتحرک در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است.(6) امام(ره) با اینکه در مواجهه با اندیشه توسعه غربی بسیار محتاط و دقیق بودند و بر وارداتی و غیربومی بودن فضا، زمینهها و نحوه نگرش اندیشه تجدد تاکید داشتند،(7) ولی دستاوردها و تکنولوژی غربی را طرد نمیکردند بلکه به ایدئولوژی زدایی میپرداختند؛ یعنی مبانی مادی گرایانه آن را زدوده و از آن به عنوان ابزاری در افق چشم انداز تمدن اسلامیاستفاده میکردند.(8)
از نظر امام خمینی سیاست از دیانت جدا نیست(9) بلکه «اسلام تمامش سیاست است»(10) و جدایی دین از سیاست از توطئههای استعمار است(11) از نظر امام بین دیانت و سیاست رابطه تعاملی (تاثیر و تاثر) برقرار است(12) به عبارت دیگر بنا به تفسیر فلاسفه سیاسی، اخلاق به سیاست تعین میدهد و سیاست به اخلاق تحصل میبخشد.(13) تفسیر عالمانه و جامع نگر امام از سیاست و دیانت به گونهای است که دین و سیاست را در نفس الامر هم نشین میبیند. بنابراین از دیدگاه ایشان مسائل عبادی اسلام در عین عبادی بودن جنبه اجتماعی نیز دارند، یعنی عموم احکام و دستورات اسلامیمانند منشور چندبعدی، ابعاد، مراتب و لایههای متعدد و منسجم دارند.(14)
مهمترین موارد احیاگری امام خمینی در اندیشه سیاسی را میتوان در موارد زیر طبقه بندی کرد؛
نخست، ولایت فقیه
مهمترين نظريه سياسى امام خمينى(ره) در دوران مبارزه، ارائه طرح جـامعى از بـحث ولايت فقيه است. در صورتى كه پيشينيان از جمله ملااحمد نراقى فقط در مباحث مختلف فقهى بنابر ضـرورت بـحثهايى هـمانند امر به معروف و نهى از منكر، مصرف خمس، اخذ زكات و... در موضوع ولايت فقيه مطالبى را بيان كردهاند. ولى امـام خـمينى(ره) در دورانى كه در كرسىهاى تدريس حوزوى هيچگونه بحث سياسى و فقهى حكومتى مطرح نبود و در مجامع دانـشگاهى نـيز حـكومت و سياست در قالب برنامههاى رايج جهان صنعتى غرب مورد بحث قرار داشت؛ بازگشت اسلام به حـوزه سـياست و حكومت را در بحث جامع عقلى و نقلى مطرح ساخت و اهميت، ضرورت بحث ولايت فقيه، اخـتيارات، شـرايط و شـئون و كاربردهاى رهبرى و ولى فقيه را مبسوط بيان كرد.
در انديشه سياسى امام، ولايت فقيه استمرار حكومت انبيا و ائمه معصومين(ع) اسـت از اين رو ايشـان با بيان واژه «ولايت مطلقه فقيه«، كلّيه اختيارات حكومتى پيامبر(ص) و حضرت على(ع) را براى فـقيه جـامع الشرايط لازم مىداند.
دوم، نظام جايگزين
با شتاب گرفتن حركت توفنده انقلاب اسـلامى و ظـهور علائم سقوط نظام دو هزار و پانصد ساله ستمشاهى، وضعيتِ نظامِ آينده ايران و سـرانجام انـقلاب اسلامى در بين صاحب نظران و متفكران دينى و پيروان امام درهالهاى از ابـهام قـرار داشت، هرچند برخى از محققان و نويسندگان، نماى كلى حـكومت اسـلامى را ترسيم كرده بودند، اما اينگونه مقالات و كتابها فرايند شكلگيرى و تحققِ ساختار حكومت اسلامى را در عـصر جـامعه صنعتى و جايگزينى آن را با يك نظام سـلطه روشـن نمىساخت.
امـام در پاسـخ بـه سؤالات كنجكاوانه خبرنگاران خارجى شكل نـظام سـياسى ايران را پس از اضمحلال رژيم طاغوت «جمهورى اسلامى» اعلان كرد و بيان داشت كه محتواى آن با الهام از سـيره حـكومتى پيامبر(ص) و حضرت على(ع) و برمبناى آموزههاى اصـيل اسلامى و متكى به آراى عـمومى مـردم است. امام در اين تبيين هم مـشروعيت دينـى و هم مقبوليت مردمى نظام را به وضوح ترسيم نمود و هم وجه تمايز نـظام دينـى ايران را با برخى حكومتهاى منطقه و هـمجوار ايران كه بـه نـام اسلام و جمهورى اسـلامى در كشـورشان ديكتاتورى حاكم بود روشـن سـاخت.
سوم، فقه پويا
امام(ره) معتقد است كه اجتهاد شيعى بر اساس فقه جواهرى و با تـكيه بـر دو عنصر سرنوشتساز «زمان» و «مكان» هر مـشكل و مـسألهاى را پاسخگو اسـت و تـغييرات در روابـط اجتماعى، سياسى، اقتصادى و تـوسعه جوامع و نوآورىهاى علمى مانع پويايى فقه شيعه نيست. به همين دليل امام در دوران تدريس به نوآورى علمى و تـبحر در فـقه و اصول موصوف بود.
بـا شـكلگيرى و تـثبيت نظام جمهورى اسـلامى درهاى نوآورى فقهى امام بر پايه روش استنباط و اجتهاد صحيح فقه جواهرى در قلمرو مسائل مديريتى، اقتصادى و سياسى عملاً در حـوزههاى عـلميه گـشوده شد و خروج فقه از انزواى مسائل شخصى و عـبادى و گـسترش آن در مـباحث حـقوقى، اجـتماعى، فـرهنگى، دفاع و اقتصادى را به دنبال داشت.
صدور فتاوايى مانند: حضور زنان در عرصه سياست، مديريت، هنر و دفاع مقدس، وضعيت مالكيت، انفال و معادن؛ اختيارات حكومتى رهبر و مسئولان، مالياتهاى دولتى، تـعزيرات حكومتى؛ شطرنج، ابزار موسيقى، فيلم و سريالهاى تلويزيونى نمونههايى از پويايى و نوآورى فقه جواهرى در انديشه امام خمينى(ره) است. اينگونه فتواهاى روشنگر و گرهگشا، نامهها و استفتائات امام بـه مـسئولان و تحولآفرين بسيارى از معضلات نظام را حل نمود و تنگناهاى مديريتى آن را باز كرد.
بازگشايى اين دريچه به افق روشنِ فقهِ توانمند شيعى باعث شد تا مراجع تقليد و حوزويان انديشمند در عصر مدرنيته و پديدارى مسائل گـوناگون و مـستحدثه پاسخگوى تمام نيازها باشند و پرچمدار برنامهريزى در عرصه سياست، مديريت و اجتماع شوند و اين يكى از خواستههاى مطرح شده امام در منشور روحانيت است.
چهارم، عرفان اجتماعی
از ويژگىهاى منحصر به فرد انديشه عميق و پوياى امام ورود عرفان در حـوزه سـياست و پيوسـتگى كامل اين دو در عرصه مديريت است. آميختگى سياست ناب دينى با شريعت، طريقت و حقيقت اسلام ناب مـحمدى بـرجستهترين نـوآورى عرفانى امام است كه در سيره عملى ديگر عارفان مجتهد و مراجع اهل معرفت نـيست و يا كمـتر مشاهده مىشود.
در شرایطی که عرفان در همه مراحل عملی و نظری خود در قالب فردی بود و تعریف عرفان نیز جنبه اجتماعی نداشت(15) امام خمینی(ره) هرچند در امتداد مکتب عرفانی پیشینیان آثاری نگاشت(16) ولی به طور کامل در اختیار فکر عرفانی(17) آنان نبود و ضمن انتقاد از مشرب سیاسی ـ اجتماعی عارفان، در عمل نیز تصویری جدید از عرفان انقلابی ارائه نمود که در آن دنیا و سیاست را مخل اشراقات نفسانی و مانع سیر و سلوک فردی ندانست بلکه تداوم سلوک خویش را در سلوک جمع میدانست.(18)
در اندیشه امام اسلام هم به دنیا دعوت میکند و هم به آخرت(19) و سیر الی الله بر اساس سیره اهلبیت(ع) در هر دو بعد فردی و اجتماعی است.(20) امام خميني(ره) از جمله عارفان راستيني بود که عرفان نظري و عملي را به هم آميخت و مباني عميق نظري، برهاني و فلسفي براي آن تبيين کرد. از اينرو امام راحل عارفي همه جانبه بود که عرفانش سبب گوشهگيري صوفيانه و مانع از حضور و فعاليت سياسي ـ اجتماعي او نشد.(21)
فعالیت سیاسی امام را میتوان ثمره و مرحله تکامل یافته خودسازیهای درونی امام(ره) دانست.(22) به عبارت دیگر انقلاب اسلامی نتیجه طبیعی و تاریخی مرحله پایانی سلوک(23) امام خمینی(ره) در بازگشت به عالم کثرت و خلق انسانی از سفر به سوی حق است(24) از اینرو میتوان گفت در بین نایبان حضرت حجت(عج) کسی که عرفان پویا را با نهضت علیه ستم شرق و غرب جمع کرد امام خمینی بود.(25)
ادبیات عرفانی امام خمینی(ره) نیز رنگ و بویی سیاسی دارد مثلا مفهوم شرق و غرب مطرح شده در مباحث حکمای اسلامی قابل انطباق بر معنای جغرافیای این دو مفهوم در ادبیات سیاسی است. در این مباحث غرب بیانگر ظلمت و ماده است.(26) در ادبیات سیاسی و اجتماعی امام خمینی(ره) غرب همواره مورد انتقاد بوده و ایشان مسلمانان را به تکیه بر میراث فرهنگی و دینی خود سفارش کرده است.(27)
بدين ترتيب در مييابيم که عرفان امام خميني(ره) جنبهاي سياسي دارد. ايشان از مهمترين مفاهيم عرفاني مانند توحيد، در نفي طاغوت و مبارزه با آن، تحليلي سياسي ارائه ميکند.
پنجم، امام خمینی و نظام بینالملل
هر چند امام خمینی(ره) در کسوت مرجعیت و براساس تفکر نظام سیاسی و عرفانی شیعه در مسیر مبارزه با نظام شاهنشاهی ایران قدم گذاشت ولی هیچگاه نگرش و افق مبارزاتی او اسیر نگرشهای ملی گرایانه و فرقهای نشد بلکه کل جهان اسلام و احیای تمدن و تفکر اصیل اسلامی را پی میگرفت.
از اینرو امام(ره) در همان ابتدای نهضتش توجه مسلمانان را به فلسطین جلب کرد(28) ادبیاتی بینالمللی داشت(29) و به مسائل فراتر از جهان اسلام نیز توجه داشت.(30) این رویکرد حضرت امام(ره) سبب شد بتواند اسلام را به عنوان یک قدرت بینالمللی درآورد(31) یکی از مهمترین علل این توفیق امام راحل در این است که ایشان به عنوان عارفی راستین فطرت انسانها را مخاطب قرار داده بود، لذا پیامی الهی را به جهانیان صادر کرد.(32) بسیاری از شخصیتهای جهان در تبیین شخصیت بینالمللی امام خمینی(ره) به این مسئله اشاره کردهاند.(33)
انقلاب ایران مبتنی بر برخی اصول سیاسی، فرهنگی و معرفتی محقق شد. بنابراین پیروزی انقلاب نوعی صفبندی جدیدی را بین ایران و کشورهای جهان ایجاد کرد.(34) امام خمینی(ره) همواره با قدرتهای استعماری مخالف بود و در مقابل نظم جهانی ایستاد. از آنجا که یکی از اصول اسلامی در مواجهه بینالمللی، تقدم اصول دینی بر اصول بینالمللی است لذا امام خمینی(ره) بر خلاف عرف بینالملل تسخیر لانه جاسوسی را تایید نمود و به ارتداد سلمان رشدی فتوا داد.(35)
امام خمینی(ره) خواستار استقرار نظم جدیدی ابتدا در داخل کشور و سپس در سطح جهان اسلام بود. این نظم جهانی اسلام، نظامی جهان شمول است که احکام الهی را مبنا برنامههای اجتماعی و سیاسی قرار میدهد و مشروعیت و قانون نظم جهانی حاکم را به چالش میکشد.(36)
در نتیجه منافع و سیطره استکبار بینالمللی را تهدید میکند. امام خمینی در موضع گیریهای بینالمللی خود مانند نامه به گورباچف و حکم ارتداد سلمان رشدی یک ماهیت کلان اسلامی به نام امت اسلامی را مد نظر داشت و هیچ گاه به مسائل ملی یا شیعی محدود نمیشد.(37)/993/704/ر
تألیف: محسن محمدی ـ دکتری مطالعات انقلاب اسلامی
.....................
منابع:
1.برای مطالعه مبانی نظری و انسانشناختی و ارزشی اندیشه سیاسی امام خمینی رک: اندیشه سیاسی امام خمینی، محمدحسین جمشیدی، ص117-190، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی (وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی)، تهران، چاپ سوم، 1388.
2. ر.ک: مجموعه مقالات نخستین همایش اندیشههای سیاسی و اجتماعی امام خمینی، ج1، "امام خمینی و احیاگری دینی: تغییر در پارادایم"، ولی الله عباسی، ص73-101
3.ر.ک: فقر تاریخیگری در حوزه فرهنگ و تمدن غربی، کارل ریموند پوپر، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات خوارزمی، 1350ش.
4.ر.ک: امام خمینی واندیشههای اخلاقی – عرفانی (اخلاق، عرفان و جامعه)، "حکیم وحدت و زعیم کثرت (امام خمینی متفکر دوران گذار به جامعه توحیدی)"، مظفرنامدار طالشانی، ص492-498.
5.ر.ک: مولفههای اندیشه سیاسی امام خمینی، "امام خمینی و نقد تجدد و ترقی در جامعه دینی و غیردینی"، مظفرنامدار، ص57-103.
6. ر.ک: "دستاووردهای انقلاب اسلامی در جهان امروز"، احمد هوبر، ص76، مجله حضور، شماره 1، خرداد 1370.
7.ر.ک: مولفههای اندیشه سیاسی امام خمینی، "اامام خمینی و نقد مدرنیزاسیون در اندیشه ترقی (بر اساس اصول اندیشه تعالی)"، موسی نجفی، ص25-55.
8.ر.ک: تمدن برتر: نظریه تمدنی بیداری اسلامی و طرح عالم دینی، موسی نجفی، ص102-105، نشر آرما، اصفهان، چاپ اول، 1390.
9.برای نمونه ر.ک: صحیفه امام، ج4، ص20 و 19؛ ج6، ص286و287
10.صحیفه امام، ج1، ص270.
11.برای نمونه ر.ک: صحیفه امام، ج5، ص188، ج6، 202
12ر.ک: مجموعه مقالات همایش اندیشههای سیاسی و اجتماعی امام خمینی، ج2، "اخلاق و سیاست در اندیشه امام خمینی"، اکرم نامور، ص315-342.
13.برای مطالعه بیشتر در مورد دیدگاه برخی از فیلسوفان و متفکران اسلامی درباره اخلاق و سیاست ر.ک: اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی اسلام، رضا خراسانی، بوستان کتاب، قم؛ "پیوند اخلاق و سیاست در تفکر اسلامی"، دانیل اچ.فرانک، ترجمه مسعود صادقی علیآبادی، متین، ش9.
14. ر.ک: مجموعه مقالات همایش اندیشههای سیاسی و اجتماعی امام خمینی، ج1، "همنشینی دین و سیاست از منظر امام خمینی" غلامحسن مقیمی، ص41، مجتمع آموزش عالی امام خمینی، مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی (وابسته به جامعه المصطفی العالمیه)، قم، چاپ اول، 1389.
15.ر.ک: شرح مقدمه قیصری، سیدجلال الدین آشتیانی، ص27، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1370ش. برخی برقرای ارتباط بین عرفان و سیاست را از لحاظ نظری کار دشواری میدانند (ر.ک:"عرفان و سیاست"، رضا داوری اردکانی، ص261-279، مجله متین، شماره 7، تابستان 1379.)
16.برخی از آثار عرفانی امام عبارتند از : مصباح الهدایه ال الخلافه و الولایه، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، شرح چهل حدیث، معراج السالکین و صلاه العارفین، شرح حدیث جنود عقل و جهل
17.برای نمونه، رک: صحیفه امام، ج8، ص529.
18.ر.ک: امام خمینی واندیشههای اخلاقی – عرفانی (اخلاق، عرفان و جامعه)، "تعامل عرفان و سیاست در اندیشه امام خمینی"، عبدالوهاب فراتی، ص324، کنگره اندیشههای اخلاقی-عرفانی امام خمینی، موسسه تنظیم م نشر آثار امام خمینی، قم، چاپ اول، 1382.
19.برای نمونه ر.ک: صحیفه امام، ج12، ص508
20. برای نمونه ر.ک: صحیفه امام، ج17، ص174 و 175.
21. ر.ک: دفتر عقل و قلب: پرتويي از انديشههاي عرفاني و فلسفي امام خميني=، احمد عابدي، قم، زائر 1385؛ مباني و ويژگيهاي عرفان نظري امام خميني=، محمدرضا غفوريان، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، موسسه چاپ و نشر عروج، 1388؛ سيري در انديشه عرفاني حضرت امام=، اسماعيل منصوري لاريجاني، 22تهران، مرکز نشر فرهنگي آيه، 1377.
23.ر.ک: "ترکیب ابعاد سیاسی و عرفانی در شخصیت امام خمینی"، حامد الگار، ترجمه صدر الدین موسوی، ص198، مجله متین، شماره 11و12، تابستان و پاییز 1380.
24.برای مطالعه بیشتر در مورد سفرهای چهارگانه عرفانی (اسفار اربعه) در دیدگاه امام خمینی ر.ک: مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، امام خمینی، ترجمه سید احمد فهری، ص205-507، پیام آزادی، تهران، 1360.
25. ر.ک: امام خمینی واندیشههای اخلاقی – عرفانی (اخلاق، عرفان و جامعه)، "حکیم وحدت و زعیم کثرت (امام خمینی متفکر دوران گذار به جامعه توحیدی)"، مظفرنامدار طالشانی، ص482-487
26.عرفان و حماسه، عبد الله جوادی آملی، ص46، انتشارات رجاء، 1372.
27.ر.ک: ایدئولوژی، رهبری و فرایند انقلاب اسلامی(مجموعه مقالات کنگره بینالمللی تبیین انقلاب اسلامی)، ج1، "شرق و غرب وجود از منظر امام خمینی"، اکبر جباری، ص175-285.
28.ر.ک:امام خمینی و گفتمان غرب، علی خالقی، انجمن معارف اسلامی ایران، قم، 1379.
29. برای نمونه ر.ک: صحیفه امام، ص387و388.
30. امام خمینی از واژگانی استفاده میکرد که برای همه مردم جهان قابل فهم بود و میتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند.(ر.ک: حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی؛ روایتی جهانی، ص109-160، احمد امیدوار، حسین یکتا، انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ناجا، دفتر سیاسی، تهران، چاپ اول، 1379)
31. مانند نامه به گورباچف (ر.ک: روزها و رویدادها، علی برجی دیزجی و دیگران، ص332-345، تهران، انتشارات زهد، 1377؛ حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی؛ روایتی جهانی، ص91-108)
32. ر.ک: مدافع آیة الله ( قصة ایران و الثورة)، محمدحسین هیکل، ص183و181، دار الشروق، بیروت و قاهره، 1402ق.
33.ر.ک:حضرت امام خمینی و انقلاب اسلامی؛ روایتی جهانی، احمد امیدوار، حسین یکتا، ص21-65.
34.ر.ک: امام خمینی در حدیث دیگران، علیاکبر مرتضایی، ص7،9،13،15،50،52،54، 56، انتشارات پیام آزادی، تهران، 1378.
35.ر.ک: ایدئولوژی، رهبری و فرایند انقلاب اسلامی(مجموعه مقالات کنگره بینالمللی تبیین انقلاب اسلامی)، ج1، "انقلاب اسلامی و گسستهای اجتماعی"، اصغر افتخاری، 98-117.
36.ر.ک: ایدئولوژی، رهبری و فرایند انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات کنگره بینالمللی تبیین انقلاب اسلامی)، ج1، "امام خمینی و نظام بین الملل"، ص163-165
37.کارشناسان داخلی و خارجی برخورد امام با نظم سیاسی بینالمللی را بررسی و مطالعه کردهاند. (ر.ک: ایران و آمریکا، سیدعلی نبی لوحی، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، تهران، 1378؛ انقلاب ایران به روایت بی.بی.سی، زیر نظر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، طرح نو، تهران، 1372)
38.ر.ک: ایدئولوژی، رهبری و فرایند انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات کنگره بینالمللی تبیین انقلاب اسلامی)، ج1، "انقلاب اسلامی و نظم نوین جهان اسلام"، عماد بزی، ص177-184.3