امام خمینی نظریه ولایت فقیه را بر اساس مبانی دینی توسعه دادند/ لزوم قرار گرفتن عالم دینی در رأس جامعه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجت الاسلام موسی صدر، مدرس حوزه و دانشگاه، امروز در کارگاه پاسخ به شبهات ولایت فقیه که در مدرسه عالی خواهران جامعه المصطفی مشهد برگزار شد، گفت: در فلسفه سیاسی پیرامون چگونگی مدیریت یک جامعه، نظریه ولایت فقیه، یک نظریه در میان نظریات دیگر است.
وی گفت: در فلسفه سیاسی نظریات متعددی در مورد چگونگی مدیریت جامعه مطرح است. یکی معتقد است جامعه باید بر اساس دموکراسی مدیریت شود، یکی معتقد است جامعه باید بر اساس دیکتاتوری اداره شود، ولایت فقیه هم یک نظریه است در میان این نظریات.
حجت الاسلام صدر افزود: محتوای این نظریه به صورت خلاصه این گونه است که مدیریت جامعه باید به دست یک انسان دین شناس پرهیزگار باشد و جامعه باید تحت نظر و اراده یک دین شناس پرهیزگار و مدیر اداره شود، در تبیین این نظریه گفت و گوهای زیادی شده است.
این محقق و پژوهشگر حوزوی عنوان کرد: افرادی که معتقد به نظریه ولایت فقیه هستند، معتقد هستند که حکومت و حاکمیت در جامعه باید تحت سلطه و اراده فقیهی باشد که هم مدیریت دارد و هم انسان شناس و هم پرهیزگار و اهل تقواست.
چرا شیعه معتقد است که پس از نوبت دوره ای به نام دوره امامت وجود دارد؟
وی ابراز کرد: در مورد ولایت فقیه چند نظریه است که قوی ترین آن این است که شروع بر اساس فلسفه امامت است. ما می دانیم که در مکتب تشیع، اصل بر امامت است. فلسفه امامت چیست؟ چرا ما متعقدیم که پس از نبوت یک دوره ای به نام دوره امامت وجود دارد؟
این مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: به این دلیل که بر اساس تفکر امامت همه چیز باید در خدمت به دین باشد. حکومت و قدرت باید در خدمت به دین باشد. امکانات مادی و علم در خدمت دین باشد. وقتی می گوییم دین یعنی ارزش های متعالی که خداوند برای انسان ها فرستاده است تا انسان را بالا ببرد.
ائمه اطهار تداوم بخش و تکمیل کننده رسالت نبی مکرم اسلام(ص) هستند
حجت الاسلام صدر افزود: بنابراین همه امکانات باید در خدمت دین باشد تا دین بتواند انسان را تربیت و مدیریت کند و به تعالی برساند. پیامبر برای این کار آمده است و بعد از پیامبر اکرم(ص) دوره ای به نام امامت است که ائمه(ع) می آیند تا مسیری که پیامبر اکرم(ص) شروع کردند را تکمیل کنند.
این محقق و پژوهشگر حوزوی عنوان کرد: شما می بینید خود حکومت پیامبر اکرم(ص) و حاکمیت ایشان برخاسته از دین است. یعنی حضرت محمد(ص) پیامبر بود و پیام خداوند را می آورد، مردم با او بیعت کردند و گفتند شما که می خواهید پیام خداوند را بیاوری ما تابع شما هستیم و هر چه شما بفرمایید ما قبول می کنیم. حکومت پیامبر اکرم(ص) به این شکل شروع شده است.
حکومت نبی مکرم اسلام(ص) لازمه نبوت ایشان است
وی ابراز کرد: حکومت نبی مکرم اسلام(ص)، لازمه نوبت ایشان است، بدین معنا که دین اصل و اساس بوده است و حاکمیت و حکومت و قدرت در ذیل این مسأله قرار دارند.
این مدرس حوزه و دانشگاه گفت: امامت هم همین گونه است، امامان ما تداوم بخش و تکمیل کننده رسالت نبی مکرم اسلام(ص) هستند، یعنی می خواهند دین را تفسیر کنند و تحقق ببخشند و برای این امر لازم است که همه امکانات در اختیار آن ها قرار بگیرد تا بتوانند دین را به صورت کامل اجرا کنند.
حجت الاسلام صدر افزود: پس از ائمه(ع) نیز این مسأله است، یعنی با پایان یافتن دوره امامت، آن پیام خداوند که باید تفسیر و اجرا شود که تمام نشده است؛ بنابراین پیام خداوند تا قیام قیامت باید همچنان ناب بماند و تحققق پیدا کند و اجرا شود.
این محقق و پژوهشگر حوزوی خطاب به خواهران طلبه گفت: امروز من و شما در همین لحظه ای که هستیم برای این مطلب مسؤول هستیم که هم دین خدا را بفهمیم و هم اجرا کنیم. اجرای دین که تعطیل نمی شود.
لزوم قرار گرفتن عالم دینی در راس جامعه
وی ابراز کرد: همان طور که اجرای دین در زمان نبی مکرم اسلام(ص) اقتضای این را داشت که پیامبر اکرم(ص) حکومت و قدرت در اختیار داشته باشد، اجرای دین و ارزش های دینی در زمان ائمه(ع) اقتضای این را داشت که قدرت در اختیار ائمه باشد تا بتوانند اجرا کنند، اجرای دین پس از ائمه اطهار(ع) نیز همین اقتضا را دارد.
این مدرس حوزه و دانشگاه گفت: از این رو باید قدرت در اختیار یک انسانی باشد که دین در اختیار اوست. دین در اختیار چه کسی است؟ دین در اختیار عالم دینی است؛ بنابراین اجرای دین اقتضای این را دارد که امکانات در اختیار دین قرار بگیرد یعنی در اختیار کسی قرار بگیرد که امر دین به دست اوست، یعنی عالم دینی و این خود به خود لازمه اش این است که پس عالم دینی باید در راس حکومت قرار گیرد و امکانات جامعه را برای اجرای دین، ارزش های دینی و مفاهیم دینی بسیج کند.
نظام امت و امامت تفکر دینی ناب است
حجت الاسلام صدر افزود: نظام امت و امامت و تفکر امت و امامت تفکر دینی ناب است. تفاوت ما با اهل سنت است در این است که ما معتقد هستیم که تفکر دینی ما تفکر امت و امامت است. بدین معنا که پیامبر اکرم(ص) امتی داشت و خودش امام بود. بعد از ایشان نیز این امت وجود دارد و امامی وجود دارد و نظام، نظام امت و امامت است؛ نظام امت و رهبری است.
این محقق و پژوهشگر حوزوی عنوان کرد: بر خلاف آن چه در غرب می بینیم که تفکر رهبری و امت و امامت وجود ندارد، اما در تفکر دینی ما، نظام امت و امامت است، چون امامت در خدمت دین است و در حقیقت دین است که حکومت می کند.
وی ابراز کرد: پس از این که حکومت اسلامی در ایران به وجود آمد و نظریه ولایت فقیه تحقق یافت. یکسری اشکالات و چالش هایی به وجود آمد. عده ای که نمی خواستند با این حکومت و نظریه سر سازگاری داشته باشند، شروع به اشکال تراشی کردند و شروع به این کردند که این را به چالش بکشانند.
امام خمینی(ره) نظریه ولایت فقیه را بر اساس مبانی دینی توسعه دادند
این مدرس حوزه و دانشگاه در پاسخ به این پرسش که چرا نظریه ولایت فقیه قبل از امام خمینی(ره) مطرح نبوده است، گفت: قبل امام خمینی(ره)مطرح بوده است و امام خمینی(ره) نظریه ولایت فقیه را پردازش کردند، مرحوم نراقی یکی از فقهای بزرگ شیعه است که این نظریه را مطرح کرده است و به صورت خفیف تر و جزئی تر در سرتاسر فقه وجود داشته است و امام خمینی(ره) و مرحوم نراقی دایره آن را توسعه دادند.
حجت الاسلام صدر افزود: این که چرا فقهای متأخر این نظریه را توسعه دادند، چون بعد از حضور استعمار در جوامع اسلامی و آشکار شدن ناکارآمدی حکومت های غیر دینی خود به خود ذهن ها به سمت این نظریه رفت و نظریه را به میدان آورد و الا قبلا مطرح بود، منتهی ناکارآمدی حکومت های غیر دینی خیلی مشخص نبود.
این محقق و پژوهشگر حوزوی عنوان کرد: فکر می کردند در دوران قاجار حکومت همین است و بهتر از این نمی شود. در دوران صفویه نیز همین فکر را می کردند. اما بعد از حضور استعمار و نوکری این حکومت ها برای استعماگران و این که تمام جامعه اسلامی و ارزش و فرهنگ جامعه را به باد دادند، علمای دین متوجه شدند که این نوع حکومت به درد جامعه دینی نمی خورد. همان ولایتی که قبلا برای فقیه در امور حسبیه ثابت می کردند آن را توسعه دادند و گفتند کل جامعه در حوزه اختیارات ولی فقیه است.
وی ابراز کرد: بنابر این این اشتباه است که بگوییم امام خمینی(ره) نظریه ولایت فقیه را مطرح کرد؛ چرا که قبل از ایشان مطرح بود و امام آن را بر اساس مبانی دینی توسعه دادند.
ولایت فقیه و ولایت اولوالامر
این مدرس حوزه و دانشگاه در پاسخ به این پرسش که تفاوت واژه های ولایت فقیه و ولایت امر و اولوالامر چیست؟ گفت: ولایت به معنای سلطه است و ولایت فقیه به معنای سلطه فقیه است. ولایت فقیه اشاره به صاحب سلطه دارد، بدین معنا که فقیه، صاحب سلطه و قدرت در جامعه است.
حجت الاسلام صدر افزود: ولایت امر، یعنی سلطه بر امور، سلطه بر کارها و سلطه بر مدیریت و این اشاره به متعلق ولایت دارد. ولایت و سلطه در چه زمینه ای پیاده می شود؟ در امور جامعه پیاده می شود. ولایت امر یعنی امر مدیریت و اداره جامعه به دست چه کسی باشد.
این محقق و پژوهشگر حوزوی عنوان کرد: اولوالامر هم یعنی صاحب امر. یعنی کسی که امر مدیریت را در اختیار دارد. این اصطلاح قرآنی است، یعنی کسی که صاحب قدرت و صاحب اختیارات است. اولوالامر مصداق های متعدد می تواند داشته باشد اما در زمانی که فقیه سلطه دارد و امور جامعه را در اختیار دارد، مصداق اولوالامر فقیه می شود.
شیعه معتقد است امام منصوب از طرف خداوند است
وی ابراز کرد: ما در تفکر شیعی معتقد هستیم که امام منصوب از طرف خداوند است، و فقیه نیز منصوب است، اما منصوب بودن او با منصوب بود امام متفاوت است. هر دو منصوب هستند. اما یک تفاوتی دارد.
این مدرس حوزه و دانشگاه گفت: منصوب بودن امام به شخصه است، یعنی شخص امام از طرف خدا نصب می شود، اما منصوب یودن فقیه به نوعه است، یعنی نوع فقها از طرف خداوند منصوب هستند.
حجت الاسلام صدر افزود: اما این منصوبیت، سلطه بالقوه برای فقها ایجاد می کند. کی سلطه بالقوه بالفعل می شود؟ وقتی این منصوب بالقوه در رأس قرار بگیرد و اینجاست که مسأله انتخاب مطرح می شود.
اصل حاکمیت فقیه وابسته به اراده خداوندست
این محقق و پژوهشگر حوزوی عنوان کرد: ما معتقدیم که فقیه هم منصوب است و هم منتخب است. منصوب است چون اصل حاکمیتش وابسته به اراده خداوند است. اگر خداوند اجازه ندهد که فقیه حکومت کند و امور جامعه را به عهده بگیرد و جان و مال مردم در اختیار او باشد، حق ندارد ولو مردم هم انتخاب کنند. اگر خداوند مشروعیت نبخشد این حکومت کافی نیست.
وی ابراز کرد: بنابراین او منصوبی از طرف خداوند است، چون خداوند اجازه می دهد و این صلاحیت را به نوع فقها می دهد که شماها می توانید مدیریت کنید نه کس دیگر و در عین حال منتخب هم است.
این مدرس حوزه و دانشگاه گفت: انتخاب چه کاری می کند؟ انتخاب می آید آن صلاحیت بالقوه ای که در فقیه است به بالفعلیت می رساند.
منصوبیت ولایت فقیه از طرف خداوند و انتخاب او از طرف مردم است
حجت الاسلام صدر افزود: بعضی افراد که اشکال کردند اگر ما قائل به ولایت فقیه باشیم، تعارض ولایات لازم می آید. این اشکال رد است. تعارض ولایات در جایی است که ولایت ها بالفعل باشد و ما ولایت بالفعل برای تمام فقها قائل نیستیم. ما می گوییم فقها ولایت بالقوه دارند و از این ولایت های بالقوه یکی بالفعل می رسد.
این محقق و پژوهشگر حوزوی عنوان کرد: بنابراین هیچ گونه تعارضی بین ولایات نیست. همه فقها نوعا منصوب خدا هستند، اما کدام یک امر و نهی می کند و اطاعتش واجب می شود، آن که بالفعل بتواند توسط مردم انتخاب شود؛ بنابراین هم انتصاب است و هم انتخاب.
وی ابراز کرد: در مورد امام، تنها انتصاب است و آن جا انتخاب نداریم، در مورد پیامبر و امام انتصاب است، اما در مورد فقها انتخاب است، چون تکثر فقها زیاد است، منصوبیت آن از سوی شارع و انتخاب آن از سوی مردم است./201/1309/ب1