لاریجانی یا عارف یا بیکاران؟!
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، «بيتوجهي به معيشت مردم و دغدغههاي اصلي جامعه» را بايد فصل مشترك گروهها و شخصيتهاي مختلف وابسته به جريان تجديدنظرطلب دانست كه در طول سالهاي اخير به اشكال مختلف به اثبات رسيده است.
اساساً اولويت براي رهبران و وابستگان به جريان تجدیدنظرطلب، اهداف جناحي است و چنانچه جريان مقابل سخن از مشكلات مردم به ميان آورده و جهت رفع آن مشكلات قدمي بردارند به پوپوليسم متهم شده وآن فعاليتها را تفسير به بداخلاقي سياسي ميكنند. در طول سالهاي گذشته این جماعت همواره مطالبات متبوع خود را آرام آرام به خواستههاي جامعه گره زده و از اين پيوستگي و اتصال اهداف راهبردي پدرخواندههاي خود را دنبال كرده است. تظاهر به پيوستگي خواستههاي اين طيف با آنچه خواستههاي عمومي مردم نامگذاري ميشود در طول سالهاي گذشته كم اتفاق نيفتاده و كم نبوده كه ملاحظه كنيم اين دسته براي رسيدن به مقاصد سياسي- اجتماعي خود، حقوق اوليه مردم را ناديده بگيرد و تنها در شعار به تفكر «مردمخواهي» پايبند بماند. پيوند دادن مطالبات گروهي با خواستههاي عمومي نه تنها «بازگشت به حاكميت»، «كسب قدرت فراگير» و «دستيابي به مشروعيت سياسي- اجتماعي» براي هواخواهان ليبرالسيم در داخل به همراه دارد، بلكه ميتواند قدرت چانهزني آنها را در مقابل نظام رسمي حاكميت و نهادهاي منسوب به آن هم افزايش داده و راه را براي پيشبرد اهدافي كه دقيقاً متعارض با اهداف حاكميت است باز كند. بايد گفت بهترين وسيله براي پيادهسازي سناريوي «تبديل كردن خواستههاي صنفي وگروهي به دغدغه كل جامعه»، تاكتيك «عمليات رواني» است كه در طول تاريخ انقلاب اسلامي بارها ازسوي اين جريان تكرار شده و در سه سال اخيرهم نمونه بارزي از اين سناريو را شاهد هستيم كه در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
نظريهپردازان اين جرگه، ماهها قبل از هر انتخاباتي با كمك رسانهها و تريبونهاي عمومي و با شگرد عمليات رواني «خواستههاي صنفي -گروهي خود را به دغدغه كل جامعه تبديل» و اقبال مردمي را نسبت به شعارهاي نامزد مورد نظرشان متمركز كرده و در نهايت به واسطه رأي مردم به رأس و بدنه حاكميت نفوذ پيدا ميكنند. در مرحله «دستيابي به قدرت رسمي» فعالان اين جبهه، اهداف و برنامههاي از پيش تعيين شده پدرخواندههاي خود را كه بر اصل «استحاله نظام» پايهگذاري شده در پوشش شعارهاي سرداده شده در فرآيند تبليغات انتخابات و با توجيه اينكه مطالبات مردم است به پيش ميبرند، البته دراين مرحله به بخشي از جامعه اين پيام را ارسال ميكنند كه براي برآورده شدن اهداف بزرگ، «تغيير ساختار حكومت» و «تغيير موازنه قدرت دركشور» يك الزام به شمار ميرود. پس ايجاد مقبوليت براي شعارها و شخصيتهاي منسوب به اين جريان درآوردگاه انتخابات براي طيف تجديدنظرطلب، مشروعيت و سپس براندازي نرم را به دنبال خواهد داشت. سابقه تبديل خواستههاي متبوع جرياني به مطالبات مردمي طبق استراتژي «تبديل كردن خواستههاي صنفي وگروهي به دغدغه كل جامعه» ماهها قبل از هر انتخاباتي، استراتژيستهاي طيف تجديدنظرطلب در جلسات خصوصي خود شعارهاي ويژهاي را تئوريزه كرده، به كمك رسانههاي وابسته آنقدر آن را در فضاي عمومي جامعه «تكرار» ميكنند تا جامعه هم به صورت ناخودآگاه با مطالبات صنفي و گروهي اين جريان احساس همپوشاني كرده و اين مطالبات تصنعي را به جاي خواستههاي اصلي خود بپذيرد بدون آنكه متوجه شود چه اتفاقي افتاده است.
ماهها قبل از انتخابات سال76 بود كه بسياري از عناصر حلقه كيان همگام با تئوريپردازان اين طيف، شعارهايي نظير «آزادي»، «جامعه مدني» و «گفتوگوي تمدنها» را كه بيشتر كاركردي حزبي وتشكلي داشت، آنقدر در تريبونهاي مختلف و رسانههاي وابسته به خود تكرار كردند تا جامعه بهصورت ناخودآگاه بپذيرد كه مشكل كشور نه اقتصاد و معيشت مردم بلكه تبيين و اجرايي كردن برخي از مفاهيم فريبنده پستمدرنيسم غربي در جامعه است. در همان سالها پس از آنكه اين اصول دستساز براي جامعه باورپذير و آرا به سمت گزينه نهايي اين طيف سرازير شد و آنها توانستند به كسب كرسي رياست جمهوري برسند، فاز اصلي پدرخواندههاي اين جريان كه مبتني بر تحركات ساختارشكنانه و با محور «راهبرد استحاله نظام» بود، پيادهسازي شد. اين جماعت هر حركتي را در مسير پياده كردن اين استراتژي به اسم دغدغه اكثريت مردم، مشروعيت دادند و به نام آنها ضرب كردند. تمركز هدفمند مدعيان اصلاحطلبي، روي گزارههايي نظير «توسعه سياسي»، «آزادي بيان و انديشه» و «تنشزدايي در روابط بينالملل» بين سالهاي 76 تا 84، نه تنها هيچ يك از دغدغههاي اصلي جامعه را مرتفع نكرد بلكه منجر به آن شد كه كشور در عرصه داخلي و بينالملل دچار بحرانهاي فراوان شده و هزينههاي فراواني را به خود ببيند. در ادامه همين سناريو، ليدر اصلي اين جريان در ماههاي پاياني هشت ساله حاكميتشان سعي داشت همه قصورات و تقصيرات دولت را به گردن نظام و نهادهاي وابسته به آن انداخته، براي استمرار قدرت سياسي جريان متبوع خود از نامزد وابسته به جرگه تجديدنظرطلبان حمايت كند.
مذاكره با امريكا؛ مسئله اصلي كشور!
ماهها قبل از انتخابات 92 و درحالي كه مردم با مشكلات عديده اقتصادي و معيشتي دست و پنجه نرم ميكردند، هواخواهان ليبراليسم در داخل آرام آرام و به كمك عمليات رواني - رسانهاي راه برونرفت كشور از معضلات و مشكلات به وجود آمده را تنها در «تغييرات رويكرد دستگاه ديپلماسي» و«مذاكره با امريكا» عنوان و آنقدر اين «اصل تصنعي» را تكرار كردند كه براي بخش قابل توجهي از افكار عمومي باورپذير شد كه حلال بسياري از مشكلات اقتصادي، معيشتي و حتي سياسي كشور انفعال در مقابل غرب، عدول از اصول و مباني انقلاب و نظام و گذشتن از حقوق اساسي ملت است. سناريو به خوبي هدايت شد و قدرت اثرگذاري يافت؛ بخش مهمي از افكار عمومي پذيرفت كه حلال مشكلات چيست، به اصطلاح مقبوليت اجتماعي نسبت به شعارهاي سازشكارانه حاصل شد و همين مقبوليت رأيآوري در انتخابات92 را تا حدود زيادي به دنبال داشت. پس از موفقيت در آوردگاه انتخابات بود كه هدايتكنندگان اين سناريو توانستند با توجيه اينكه «مذاكره با امريكا» نياز ضروري كشور و خواست اكثريت جامعه است، فرآيند مذاكره مستقيم با امريكا را كليد بزنند.
فراموشي معيشت با بازي عارف – لاريجاني
همانطور كه اشاره شد بيتوجهي به مشكلات مردم و پشت كردن به خواستههاي عمومي توسط جريان تجديدنظرطلب در دورههاي مختلف اتفاق افتاده و نمونه ديگري از آن را ميتوان در تيترها و تصاوير روزنامههاي منسوب به اين جريان جستوجو كرد.
در حالي كه جامعه همچنان منتظر پاسخگويي دولتمردان در باب دستاوردهاي برجام بوده و خواهان رويكرد فعالانهتر دستگاه ديپلماسي در مواجهه با غرب هستند و با مشكلات اقتصادي و معيشتي عديدهاي دست و پنجه نرم ميكنند، دغدغه اصلي جريان تجديدنظرطلب انتخاب رياست مجلس دهم است، گويي كه تمام مشكلات جامعه و وعدههاي برجامي حل شده و تنها مشكل باقيمانده، بحث رياست لاريجاني يا عارف بر منتخبان دهم باقيمانده است. به عنوان نمونه روزنامه آرمان رسانه نزديك به خانواده هاشميرفسنجاني عكس يك خود را به همين موضوع اختصاص داده و با تيتري سؤالبرانگيز صحبت از دعوايي(!) كرده كه دو طرف آن عارف و لاريجاني هستند، اين روزنامه در حالي انتخاب رياست مجلس دهم را دعوا ناميده كه انتظار اكثريت جامعه از مجلس آتي برداشتن مشكلات روزمره اقتصادي آنهاست، آن هم در شرايطي كه دولت اقدام مناسبي در اين جهت انجام نميدهد.
در بخشي از مطلب آرمان ميآيد: «روحاني جامه ميانجي بر تن ميكند! تمام حركات صورتش قابل پيشبيني است و قبل از آغاز سخنانش ميتوان حدس زد كه آيا موضوعي سبب رنجشاش شده است كه اينچنين اخم كرده يا لبخند بر لبش و كشيدن كلمه سلام در ابتداي سخنرانياش نشان ميدهد كه يا حامل خبر خوبي براي مردم است يا از وضعيت كشور راضي است. معمولاً اين شناخت زماني اتفاق ميافتد كه پردهاي ميان دو طرف نباشد و رابطه گرمي برقرار است، مانند رابطه ملت با حسن روحاني كه رئيسجمهور است. رابطه روحاني با گروههاي سياسي هم بسيار گرم است.»
شرق ديگر روزنامه زنجيرهاي هم عكس و تيتر نخست خود را به همين موضوع اختصاص داده و با درج عكس عارف و لاريجاني در تيتري با عنوان «اميدهاي روزشنبه» نوشته است: «اينكه لاريجاني در ادامه ماجرا و تا فرارسيدن روز انتخاب رئيس مجلس، همين مسير فعلي را برميگزيند يا در آن تجديدنظر ميكند، مشخص نيست اما تا اينجاي كار و آنگونه كه از شواهد و اخبار پشتِپرده به گوش ميرسد، از جمع ١٦٦ نمايندهاي كه با ليستهاي اميد و اعتدال به مجلس دهم راه يافتهاند، حمايت ١١٠ نفر از رياست عارف قطعي است.
در سوي مقابل هم حاميان لاريجاني از قطعيبودن ١٢٠ رأي در سبد رئيس مجالس هشتم و نهم براي استمرار رياستش در مجلس دهم خبر ميدهند؛ روايتي كه اگر صحت داشته باشد، تعيين رئيس مجلس را به رأي حدود ٦٠ نماينده مستقلي كه هنوز نظر خود را آشكار نكردهاند، موكول ميكند.» آفتاب يزد هم با انتشار عكس عارف در كنار روحاني عبارت «خط مشترك؛ دفاع از مينو خالقي» را برجسته كرده و از يك سو حمايت روحاني از رياست عارف را پيش كشانده و از سوي ديگر دفاع از نمايندگي مينو خالقي را اقدام مشترك اين دو برشمرده است. روزنامه ابتكار هم به مانند ساير روزنامههاي وابسته به اين جريان بحث رياست مجلس دهم و تركيب نامزدهاي آن را به تيتر يك خود تبديل كرده و مسئله اصلي كشور را اين موضوع دانسته است. حال سؤال اصلي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه دغدغه اصلي مردم كه همان بحث مشكلات معيشتي و اقتصادي است در اين ميان چه جايگاهي دارد و تا چه زماني عناصر و رسانههاي وابسته به اين جريان قرار است به خواستههاي مردمي بياهميت باشند؟
به هر روي با توجه به كارنامه ناموفق طيف دومخرداد در طول حاكميتشان بر قوه مجريه و مقننه بايد گفت پدرخواندههاي اين جريان بهتر است بهجاي طراحي عمليات پيچيده براي اتخاذ مواضع نرم و همسو با مطالبات اجتماعي مردم جهت بازگشت زيرپوستي و رسمي به قدرت با پذيرفتن اشتباهات فاحش خود در عرصه اجرايي و مديريتي كشور از غائلهسازيهاي خود عليه حاكميت و مردم عذرخواهي كرده و با تجديدنظرطلبي در اصول اعتقادي، فكري و رفتاري كنوني خود به دفاع و حمايت از اصول و آرمانهاي انقلاب اسلامي بپردازند تا از يك سو اميدوار به آراي مردمي در انتخابات پيش رو شده و از سوي ديگر بندهاي كارنامه ناموفق خود را سروساماني ببخشند./998/102/ب3
منبع : روزنامه جوان