زدودن غبار غفلت از پیکره نخبهپروری
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، درپی فرمایش و دستور رهبر معظم انقلاب در سال 1389 مبنی بر تدوین سند راهبردی کشور در امور نخبگان، یکی از رهنمودهای ایشان این بود که در اجرا و تدوین این سند در ابتدا تعریف جامع و مورد وفاق ملی از نخبه تهیه شود تا این چند دستگی در تعریف نخبه و در نتیجه برخوردها و رویکردهای مختلف از بین بروند.
از نظر مقام معظم رهبری، نخبه شخصی است که علاوه بر برجستگی در حوزه علم و فناوری، دارای تعهد و دلبستگی به کشور و جامعهای باشد که در آن رشد کرده و به کمال رسیده است. یعنی صرف این که شخصی دارای یک توانمندی علمی باشد نخبه محسوب نمیشود و باید حتماً نسبت به کشور و میهن خود تعصب داشته باشد.
بنابراین افراد فرهیخته و نخبه در هر کشوری که باشند چه به صورت موقت و یا دائم، در صورتی که واقعاً دلسوز مملکت باشند با مشارکت در سازندگی نظام جمهوری اسلامی میتوانند دین خود را به کشور و انقلاب ادا کنند.
نخبه باید کار آمد باشد
در سند راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران در امور نخبگان، نخبه به فردی گفته میشود که با داشتن استعدادهای ذاتی و خدادادی، مسیر رشد در حوزه استعداد خود را طی کند و با پشتکار و مجموعهای از فعالیتها جایگاهی رفیع در آن حوزه کسب نماید .
ایزد امجدی» رئیس دفتر معاونت فرهنگی بنیاد ملی نخبگان در گفتوگو با کیهان درباره تعریف نخبه میگوید: «در سال 1389 مقام معظم رهبری دستور فرمودند که وظیفه تدوین و نگارش سند راهبردی کشور در امور نخبگان هرچه سریعتر انجام شود که این رسالت از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به بنیاد ملی نخبگان واگذار شد و این فرآیند بسیار پیچیده و مبتنی بر اسناد پشتیبانی، تدوین و در مهرماه سال 1391 به تصویب رسید.»
به گفته این کارشناس در این سند، نخبه به فردی گفته میشود که برجسته و کارآمد باشد و در خلاقیت، نوآوری، علم، فناوری، ادب و هنر و فضایل فرهنگی منحصر به فرد و شایسته باشد و علاوه بر استعدادهای ذاتی دارای یک سری استعدادهای اکتسابی نیز باشد که مجموعاً از وی فردی نخبه و با استعداد میسازد. رئیس دفتر معاونت فرهنگی بنیاد ملی نخبگان که در تدوین سند راهبردی امور نخبگان نیز نقش فعالی داشته است اضافه میکند: «در ذیل تعریف نخبه یک سری تعاریف و مصادیقی وجود دارد که باید درنظر گرفته شود به طور مثال اینکه چه کسانی شایستگی رسیدن به درجه نخبگی را دارا هستند؟ آیا نخبه به کسی گفته میشود که فقط دارای تواناییهای بالقوه و ذاتی است یا تواناییها و استعدادهای اکتسابی هم شرط لازم و ضروری برای این منظور است؟ نهادها، قوانین، ساز و کارها و... بر فعالیت نخبگان چه تأثیری دارد و چه شرایطی باید در جامعه ایجاد شود که استعدادهای افراد نخبه شکوفا شود و پرورش یابد؟»
به گفته وی، بنیاد ملی نخبگان مسیری را به عنوان مسیر نخبگی طی کرد که آغاز آن تهیه و تدوین برنامههایی برای پرورش استعدادهای برتر و نخبگان بود.
به عبارت دیگر بهترین دغدغه بنیاد ملی نخبگان این بود که چگونه برنامهریزی شود تا بهترین مسیر برای پرورش یک نخبه درچارچوب گفتمان نظام و انقلاب فراهم شود. برای همین منظور بنیاد برنامههایی را برای بلوغ و رشد استعدادها طراحی کرد تا استعدادهای برتر و نخبگان از طریق این برنامهها شناسایی و پرورش پیدا کنند.
پرورش نخبه در چارچوب گفتمان جمهوری اسلامی
نخبگی یک تعریف محلی است و بسته به شرایط جامعه و سرزمین از ویژگی خاص برخوردار است مثلاً فردی ممکن است در ایران در یک حوزه خاص نخبه باشد ولی در کشورهای دیگر نباشد و بالعکس، چون داشتن ارزشهای مشترک با ملت و جامعه بسیار مهم است.
نخبه به فردی میگویند که در حوزه تخصص خودش بتواند پیشرفت و تحولی را مدیریت کند و حوزه تخصصی خود را از وضع موجود به وضع مطلوب در چارچوب گفتمان جمهوری اسلامی برساند.
بنابراین نخبه باید در حوزه تخصصی خودش صاحب سبک باشد و بتواند در کشور تحول، توسعه و پیشرفت ایجاد کند.
اصولاً مجموعه شاخصهایی که موجب میشود به فردی نخبه اطلاق گردد، تابعی است از میزانی که وی احساس دین و تعهد به جامعه دارد و هرچه این میزان بیشتر باشد فرد نخبه قادر خواهد بود تا دین خود را به جامعه به شکل مطلوبتری ادا کند به همین دلیل تعریف نخبه از یک کشور تا کشور دیگر و از جامعهای به جامعه دیگر تفاوت میکند.
استعداد، نبوغ و توانایی معانی جهانی دارند؛ یعنی فردی که در ایران مستعد شناخته میشود، در اروپا هم مستعد است، اما نخبگی تعریف خاصی است که بستگی به جامعه، ارزشها و فرهنگ آن جامعه دارد.
جایگاه نخبگان در میان مردم
اقلیت خاصی که نخبه نامیده میشوند و علاوه بر جنبههای علمی و فرهنگی دارای یک نقش مشخص اجتماعی نیز هستند در نزد مردم از جایگاه خاصی برخوردار هستند و مردم به آنها احترام زیادی میگذارند.
محمود همتپور» کارشناس مسائل اجتماعی در اینباره میگوید: «نخبگان از نظر مردم در جایگاه ویژهای قرار دارند و برای آنها ارزش خاصی قائلند، اما این احترام و ارزشگذاری زمانی بیشتر میشود که نخبگان به مبانی اخلاقی و ارزشی پایبند باشند و نسبت به جامعه و کشورشان در خود احساس مسئولیت و تعهد کنند.»
به گفته این کارشناس، مردم به تعهد نخبگان و مسئولیتهای آنان احترام میگذارند و در مواقع لزوم با آنان همکاری خالصانه و صمیمانه دارند اما اگر نخبگان به عهد خود وفا نکنند، مردم از آنها دوری میجویند.
همتپور اضافه میکند: «هرگاه مردم در رفتار نخبگان میان حرف و عمل فاصله ببینند اعتماد خود را به آنان از دست میدهند. هرچند از یک نخبه انتظار نمیرود که هیچ ضعف و خطایی نداشته باشد اما ضعفهای شخصیتی در جایگاه یک نخبه پذیرفتنی نیست. تاریخ گواه خوبی بر این حقیقت است که انسانهای بااستعدادی که پس از رسیدن به موفقیت و شهرت مغرور گشتهاند و از ارزشهای اخلاقی دور شدهاند به سرعت سقوط کرده و از احترام مردم دور شدهاند.»
این کارشناس مسائل اجتماعی همچنین میگوید: «یک نخبه زمانی به اوج موفقیت و شهرت میرسد که با مشکلات و موانعی که بر سر راه او قرار دارد به خوبی مقابله کند و از سختیها نهراسد و همیشه خدمت به مردم و کشورش در مقابل دیدگانش قرار داشته باشد تا خدای ناکرده دچار انحراف و انحطاط نشود.»
وی تاکید میکند که نخبگان نور چشم و عزیز مردم هستند و فرقی در نوع رشته و علم آنها وجود ندارد فقط انگیزه خدمتگزاری کافی است که آنان را در نظر مردم عزیز و محترم گرداند و نخبگان هم باید
متقابلا این ارزش را در نظر بگیرند و رابطه خود با مردم را از دست ندهند.
در میان مردم میرویم و از آنان درباره نخبگان و جایگاه آنان در جامعه جویا میشویم، «مهسا دارابی» کارمند بانک در گفتوگو با کیهان خاطرنشان میکند: «مسلما نخبگان در جامعه از ارزش و اعتبار زیادی برخوردارند به ویژه آنهایی که حضور در کشور را به مهاجرت و دوری از کشور ترجیح دادهاند.»
وی میافزاید: «کسی منکر وجود مشکلات در کشور نیست و به ویژه اینکه در عرصه استعدادپروری و نخبه پروری مسایل و مشکلات کم نیستند اما شانه خالی کردن و فرار از کشور راه چاره نیست، چرا که به طور یقین مشکلات در کشورهای دیگر نیز به وفور وجود دارد پس چه بهتر که استعدادهای درخشان کشور ما در داخل کشور بمانند و مشکلات کشورهای بیگانه را به مسائل کشور خود ترجیح ندهند.»
این کارمند بانک میگوید: «در واقع به کسانی باید نخبه و با استعداد لقب داد که از مشکلات نمیهراسند و با توانایی و استعدادی که دارند میتوانند در بالندگی و شکوفایی کشور موثر باشند.
آقایی که خود را «مصطفی علیدوستی» معرفی میکند و صاحب یک مغازه صنایع دستی است نیز درباره جایگاه نخبگان در میان مردم میگوید: «نخبه به فردی میگویند که دارای استعداد و توانایی منحصر به فردی در یک حوزه تخصصی باشد و از ظرفیتهای بالقوه خود برای پیشرفت در آن فن و تخصص استفاده کند.»
وی اضافه میکند: «جوانان نخبه جامعه ما مدیران فردا و متخصصین در امور مختلف هستند و باید از استعدادهای آنان در تحول و سازندگی کشور استفاده بشود و شرایط لازم برای شکوفایی استعدادهای آنان به وجود آید چرا که اگر شرایط تحصیل، آموزش و فناوری برای آنها فراهم نباشد راه خروج از کشور را در پیش میگیرند و این مسئله به ضرر جامعه است.»
این مغازهدار به چند نخبه که در اقوام و فامیلهای او وجود دارند اشاره میکند و میگوید: «تمام افراد فامیل به این افراد احترام میگذارند و برای آنها ارزش زیادی قائل هستند، زیرا میدانند که این جوانان در آینده مملکت خود نقش مهمی دارند و هرگونه بیتوجهی و کملطفی به آنان ممکن است موجب مهاجرت آنان به خارج شود و جامعه از وجود چنین استعدادهایی محروم شود.»
انتخاب مسئولین از نخبگان متعهد
آنچه مقام معظم رهبری بنا دارند در فضای علمی کشور ایجاد شود این است که جوانان اهل فهم و اهل بصیرت خود را دارای یک وظیفه اساسی و مهم در کشور بدانند و این گونه نباشد که تا وقتی فرد مسئولیت مشخصی ندارد احساس مسئولیت نکند.
رهبر معظم انقلاب در تعاریفی که از نخبگان دربیانات متعدد خود داشتهاند تلاش کردهاند جامعه به سمت و سویی هدایت شود که نخبگان صرفا به معنی معروفان، صاحب منصبان و امثال اینها شناسانده نشوند، اما متأسفانه امروزه در جامعه ما این تصور به وجود آمده و این برداشت حاصل شده که نخبگان افرادی غیرعادی، استثنایی و معروف و مشهور هستند. در حالی که یکی از مشخصات بارز افراد نخبه مردمی بودن آنها و فاصله نگرفتن از جامعه است. به عبارت دیگر ممکن است کسی از نخبگان یک جامعه باشد، ولی معروف و دارای قدرت و ثروت نباشد. بنابراین سطح نخبه را ابتدا باید درست تصور کرد تا از آن منظر بتوان تحلیلی جامع ارائه داد.
با این نگاه مقام معظم رهبری، نخبگان را به معنای صاحبان فهم و کسانی باید دانست که اهل وظیفه و مسئولیت هستند و از رویارویی با مشکلات و سختیها ترسی به دل راه نمیدهند بلکه برای اعتلا، سازندگی و پیشرفت کشور خالصانه و صمیمانه تلاش میکنند تا مشکلات و موانع را یکی پس از دیگری از میان بردارند. در ساز و کار جامعه اسلامی این امر بدیهی است که مسئولین از نخبگان انتخاب شوند، ولی متأسفانه در برخی موارد این مهم عملی نشده است.
هنگامی که رهبر معظم انقلاب سخنانی در زمینه نخبگان در فضای عمومی مطرح میکنند به این دلیل است که از نظر ایشان در بین دانشجوها، طلبهها، اثرگذاران بر فضای عمومی جامعه، اعم از بازاری و کارمند و کاسب و غیره باید کسانی باشند که بتوانند با این دغدغه و این فضا به طور جدی همراهی کنند و از طرفی یک مشاوره عمومی صورت گیرد تا میزان اثرگذاریها بیشتر و کامل شود.
تسهیل نخبهپروری و برداشتن موانع
ایزد امجدی رئیس دفتر معاونت فرهنگی بنیاد ملی نخبگان درباره تاثیرگذاری نخبگان و افزایش نقش آنان در صحنههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور میگوید: «یکی از اهداف اصلی بنیاد ملی نخبگان تسهیل فرآیند نخبهپروری و برداشتن موانع است؛ چرا که هدف این است که تعداد کسانی که به مرحله اثرگذاری میرسند افزایش یابند.»
وی اضافه میکند: «رهبر معظم انقلاب بر اجرای سند راهبردی در امور نخبگان تاکید زیادی داشتند که به یاری خداوند از دولت قبل آغاز شد و در این دولت هم پیگیری میشود.»
کارشناسان اجتماعی معتقدند صرفنظر از اینکه حوزه فعالیتهای نخبگان در حیطه فرهنگی، صنعتی و اقتصادی باشد باید شرایط را برای فعالیتها و تلاشهای آنان فراهم کرد تا بهتر بتوانند به تاثیرگذاری و کارآفرینی بپردازند و تجربیات اجرایی و کاری پیدا کنند.نخبگان همچنین از نظر درآمد و مسائل اقتصادی هم باید دارای شرایط مناسب باشند تا خود را با نخبگان کشورهای دیگر مقایسه نکنند و راه مهاجرت به خارج را در پیش نگیرند. یکی از دلایل افزایش ظرفیت دانشگاه ها هم این است که افراد مهاجرت نکنند و از کشور خارج نشوند. فضای اشتغال هم باید در کشور وجود داشته باشد و بعد از اتمام تحصیل برای اشتغال فارغالتحصیلان چارهای اندیشیده شود./998/101/ب3
منبع: روزنامه کیهان