اسلامیسازی علوم انسانی بزرگترین نیاز نظام اسلامی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، آیتالله مصباح یزدی در مراسم اعطای جوایز برگزیدگان نخستین جشنواره علمی و پژوهشی علامه طباطبائی (ویژه علوم انسانی)؛ اسلامیسازی علوم انسانی بزرگترین نیاز نظام اسلامی دانست. متن این سخنرانی بدین شرح است:
موضوع علوم انسانی از ابتدای انقلاب مورد توجه حضرت امام(ره) و یاران ایشان و رهبر معظم انقلاب قرار داشته و بارها این مسئله مطرح شده است،پیگیریهایی نیز در خصوص علوم انسانی صورت گرفته است، اما در مجموع بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه، هنوز تا وضع مطلوب، فاصله بسیاری وجود دارد.
در زمینه علوم انسانی اسلامی، کمبودهای فراوانی وجود دارد، مهمترین کمبودها ناشی از میراث دوران منحوس ستمشاهی بود که بنا را بر حذف اسلام از ساختهای مختلف زندگی مردم گذاشته بود؛ از طرفی نیز دانشگاههای ما تحت تأثیر نفوذ فرهنگ و علوم غربی بود و طبیعتا اساتید دانشگاه نیز علم خود را در دانشگاههای غربی به دست آورده بودند و کتابهای درسی دانشگاه نیز ترجمه کتب غربی بود؛ لذا در این شرایط حتی اگر کسی حسن نیتی هم داشت، راهی برایش وجود نداشت.
حوزههای علمیه نیز وضع خوبی نداشتند،در همان دوران ستمشاهی یعنی قریب به هفتاد سال پیش، حوزههای علمیه نیز در کمال ضعف خودشان قرار داشتند و بسیاری از حوزهها تعطیل شده بود و حتی مدارس علمیه، تبدیل به انبار کالای برخی بازاریها، بیمارستان یا نظایر آنها شده بود و خبری از تحصیل رسمی در حوزهها نبود.در سالهای منتهی به انقلاب به تدریج زمینههایی در حوزههای علمیه ایجاد شده بود و وجود بزرگانی چون آیت الله بروجردی به آن رونق داده بود، اما کسی که توانست از این زمینه به بهترین وجه بهرهبرداری کند و نقطه عطفی را در تاریخ کشور رقم زده و نظام اسلامی را به وجود بیاورد، امام (ره) بود و خداوند نیز بر سر ملت منت نهاده و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
راههای اسلامی شدن دانشگاهها
مسأله اسلامی کردن دانشگاهها از همان اوایل انقلاب برای عدهای مبهم بود،برخی گمان میکردند که با ساخت مسجد و نمازخانه در دانشگاهها، این امر محقق میشود!اما برای اسلامی شدن دانشگاهها باید در سه ساحت کار شود،اولین مرحله، تغییر معارف بنیادین علوم غربی و به عبارت دیگر تبیین فلسفههای علوم بر مبنای تعریف اسلام از انسان و با توجه به نظام اسلامی است. در واقع تبیین شود که این علوم برای کدام موجود هستند؟ موجودی با حدود 70 سال عمر یا موجودی ابدی؟
علومی مانند اقتصاد، مدیریت، روان شناسی، جامعه شناسی، سیاست و نظایر اینها، علومی هستند که به ابتکار دانشمندان و با توجه به نیازهای جامعهشان و مبتنی بر جهانبینی خودشان، به وجود آمده است. طبیعی است که وقتی نظامی اسلامی مبتنی بر اسلام به وجود آمد، باید پایههای این علوم براساس اسلام شناخته شود و این دومین بخشی است که باید در آن کار شود؛ البته کار در این زمینه، مستلزم صرف هزینه و وقت طولانی است.
بخش سوم، تبیین و شناسایی فرمولهای اجرایی برای اِعمال این علوم در جامعه است. این بخش، در واقع زمانی باید انجام شود که دو بخش قبل از آن، به خوبی و با دقت، به نتیجه رسیده باشد.
ما برای اسلامیسازی علوم انسانی، در مقابل انبوهی از مسائل قرار داریم، باید کسانی با همت بلند و پشتکار جهادی عهدهدار چنین کاری شوند؛ البته عدهای مشغول به انجام شده و کارهای زیاد و مطلوبی هم انجام دادهاند، اما تا رسیدن به نتیجه، هنوز فاصله زیادی وجود دارد.
مشکلات وموانع پیش رو
یکی ازمشکلات اسلامیسازی علوم انسانی، نبود متخصص در این زمینه است،در واقع این راهی بود که قبل از آن، اصلا پیموده نشده بود. اما بحمدالله امروز بسیاری از این مسائل مطرح و حل شده و برخی از آن مسائل نیز در مراحل پایانی است؛ تئوری هایی از همین حجرههای حوزههای علمیه بیرون آمده است که دانشمندان برجسته غربی در مقابل آن خضوع کرده و لب به تحسین آن گشودهاند.
دراین مسیر موانعی نیز وجود دارد؛ اولین مانع اینکه قانع کردن اساتید دانشگاه بسیار دشوار بود که حاصل زحمات و تلاشهای خود را کنار بگذارند و برای علوم انسانی جدید آن هم براساس روایاتی مربوط به 1400 سال پیش، دست به کار شوند. البته کمکم تناقض علوم انسانی متناسب با فرهنگ الحادی با فرهنگ توحیدی و الهی آشکارتر شد که زمینه را برای متقاعد کردن اساتید، آمادهتر کرد. بحمدالله امروز این مانع در مورد بسیاری از اساتید برطرف شده و حتی همواره پیگیر هستند که چه تلاشهایی در زمینه علوم انسانی شده و میشود.
اسلامی کردن علوم انسانی بزرگترین و عمیقترین نیاز نظام اسلامی است. با سقوط نظام شاهنشاهی و سرکار آمدن نظام اسلامی و عوض شدن نهادها، تحولات بسیاری به وجود آمد که البته طبیعی و قابل پیشبینی بود، مثل تحولاتی که در امور سیاسی، روابط بین الملل و اقتصاد به وجود آمد. اما نکتهای که بسیاری از مردم و حتی خواص نسبت به آن غافل بودند، تحولات فرهنگی بود، حال آنکه اساس انقلاب اسلامی، تحول فرهنگی بود و سایر تحولات دیگر نیز ناشی از همین تحول بود.
هر چند یک سری امور را، مردم به خاطر متابعت از امام (ره) میپذیرفتند، اما این مسیر، همیشه نمیتوانست تداوم داشته باشد، بلکه کار باید از ریشه درست شود و علوم به صورت اسلامی عرضه شود.
امروزه این علوم به برکت تلاشها و زحمات متعدد و توجه رهبر معظم انقلاب و عنایات ولیعصر (عج) تا حدود زیادی آماده شده است،در واقع نهالی که غرس شده، تبدیل به درخت شده و میوه نیز داده است، اما هنوز وقت چیدن میوه فرا نرسیده و میوه کال است.
باید برای چند بخش آماده شد و افراد آماده در هر یک از بخشها، شناسایی شده و کارها پیش برده شود. یکی از بخشها شناخت روش تحقیق در این زمینه است؛ یعنی باید موضوع و حکم درست شناخته شوند؛ البته در باب احکام، فقه، متکفل بیان آنهاست، اما کار فقه، موضوعشناسی نیست، لذا باید موضوعشناسی شده و ببینیم در چه موضوعاتی از علوم انسانی، اصطکاک نگرشهای الهی با نگرش غربی و الحادی وجود دارد و از چه مقولهای است تا روش مناسب برای تحقیق آماده شود.
علاوه بر موضوعشناسی و دستهبندی موضوعات باید روشهای کاربردی را شناسایی کرد؛ زیرا روشهای کاربردی غیر از روشهای حل مسئله و محتواست و باید براساس نیازها و شیوه اجرا در سیستم، طراحی شوند./998/102/ب2
منبع: روزنامه کیهان