پشتپرده یک سناریو
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، پشتپرده یک سناریوچندی است که سپهر سیاسی کشور در تب و تاب یک رویداد بزرگ نشسته و به فراخور عوامل نقش آفرین آن، هر روز با انبوهی از اخبار و اظهارنظرها در باب آن مواجه هستیم تا آنجا که سیاسیون کت از تن برون کرده و روحانیون سرشناس با کنار گذاشتن عبا ترجیح میدهند با یارگیری بیشتر از جامعه هدف خود، ترازوی انتخابات اسفند را به سمت خویش سنگینتر و بستر بقا در قدرت را برای یک دوره دیگر فراهم کنند.
اینکه تقریباً همه دولتها با سنجاقکردن انتخابات مجلس شورای اسلامی به حزب یا احزاب نزدیک به خود فراموش میکنند که رئیس دولت هستند و نباید در عرصه انتخابات، سایه سنگین خود را پهن کنند، امری است متداول که در بیشتر دولتها شاهد آن بودهایم، اما برخی دولتها پا را فراتر از انگیزه و علاقه قلبی خود میگذارند و تا آنجا پیش میروند که نهادهای قانونی و مسئول در انتخابات را نه تنها زیر باد انتقاد بلکه حمله ناجوانمردانه قرار میدهند تا شاید از این رهگذر، به امیال و آرزوهای خارج از عرف و قانونی خویش نائل آیند.
سخنان رئیسجمهور در جمع استانداران در پنجشنبه گذشته در باب انتخابات و رد و احراز صلاحیتها از این جنس رفتارها بود. در چرایی رفتار اخیر رئیسجمهور محترم چند نکته وجود دارد که با کالبدشکافی آن میتوان واقعیت موضوع و سناریوی طراحی شده در این زمینه را بهتر درک کرد:
1 ـ اینکه در روند احراز صلاحیتها ممکن است اشتباهاتی توسط هیئتهای نظارت شورای محترم نگهبان رخ داده باشد، دور از واقعیت نیست که از همین منظر و رویکرد است که قانونگذار پس از اعلام هیئتهای نظارت یک فرصت زمانی مناسب را برای اعلام اعتراضها و شکایات لحاظ کرده است و مرجع رسیدگی به شکایات را هم شورای نگهبان تعیین نموده تا حقی در این مسیر تضییع نگردد و بنا به فرمایش مقام معظم رهبری حق الناس نادیده گرفته نشود و همه آنهایی که در خود چنین ظرفیتی را دیدهاند که با کاندیداتوری برای مجلس شورای اسلامی یا خبرگان رهبری، عرصه جدیدی برای خدمت برای خویش باز کنند، جامعه با یک اشتباه در تأیید یک خادم به کشور از خدمات او محروم نگردد یا بر عکس آن با تأیید یک فرد ناباب و ناصالح، کشور همانند اقداماتی از جنس مجلس ششم اصلاحات به قهقرا کشیده نشود.
بنابراین در روند طبیعی خود هرگونه توصیه یا نگرانی در باب تأیید صلاحیتها، نه تنها مذموم نیست، بلکه از نشانههای دلسوزی مسئولان در سرنوشت کشور محسوب میشود، اما این موضوع در جایی موجب دلخوری و ناراحتی میشود که میبینیم رئیسجمهور در جایگاه دومین مقام کشور، از ادبیاتی در سخنرانی خود علیه تنها دستگاه نظارتی و مسئول کشور در امر انتخابات یعنی شورای نگهبان استفاده میکند که با علم به اینکه میداند تعداد رد صلاحیتهای طیف یا جناح مقابل اصلاحات بیشتر است، جملاتی را در سخنرانی خود علیه شورای نگهبان استفاده میکند که علاوه بر جانبداری از یک جریان خاص که از قضا در مجلس ششم تعداد زیادی از آنها امتحان بدی را پس داده بودند، به خویش اجازه میدهد که در شرایطی که شورای نگهبان در زیر بار فشار جریانات سیاسی قرار دارد، فشار مضاعفی را آن هم از سوی رئیس جمهوری که قرار است پشتیبان نهادهای قانونی کشور و مظهر قانونگرایی باشد، تحمل کند.
2 ـ برخی اخبار آشکار و پنهان حکایت از آن است که رئیسجمهور اصلاً تمایلی نداشتند بحث تأیید صلاحیتها به یک چالش جدی در کشور تبدیل شود و حتی چندی پیش به مسئولان وزارت کشور توصیه کرده بودند در بحث رد صلاحیتها ورود پیدا نکرده و بگذارند موضوع در بستر قانونی و وظایف شورای نگهبان دنبال شود، اما چه شد که پس از اعلام نظر هیئتهای نظارت، به یکباره از کوره در رفتند و با سخنان و اظهارات تند، برخلاف آنچه که از رئیس جمهوری انتظار میرفت و شواهد و قرائن هم گویای آن بود، فضای کشور را در بحث
صلاحیتها به سمت افراط پیش بردند. رفتار جدید رئیسجمهور از دو زاویه قابل تحلیل است:
الف ـ این رفتار رئیسجمهور یک مانور تبلیغاتی است تا اصلاحطلبان به این باور برسند که رئیسجمهور در مقام شریک انتخاباتی، حافظ حقوق آنها بوده و طرح برخی مباحث صرفاً کلامی از سوی وی، نوعی امید را از لحاظ روانی در میان اصلاحطلبانی که رد صلاحیت شدهاند، ایجاد نماید. از این منظر کاربرد سخنان رئیسجمهور را باید فقط برای یک دوره کوتاهمدت چند روزه فرض کرد تا آتش تند اصلاحطلبان فروکش کرده و آنها نیز متقاعد شوند که رئیسجمهور تلاش خود را برای مثلاً احقاق حق آنها انجام داده است. با این رویکرد، باید گفت بین مواضع و گفتههای رئیسجمهور با انگیزه قلبی وی که مایل به بر صدرنشستن اصلاحطلبان افراطی بر اریکه قدرت نیست، تضاد وجود دارد و تقریباً این نگاه را اصلاحطلبانی که بر حسب اجبار از روحانی حمایت میکنند، به درستی میدانند تا آنجا که بارها گفتهاند ما در حال حاضر مستقلاً ظرفیت قابلتوجهی نداریم و برای ورود به عرصه قدرت ناچار به قرار گرفتن در کنار روحانی هستیم و اگر شرایط فراهم شد ترجیح میدهیم از روحانی عبور کنیم. طبیعی است که روحانی نیز از حمایت مصلحتی اصلاحطلبان واقف است و به فراخور همین رفتارها، بنا به شرایط سخنانی را در حمایت از اصلاحطلبان به ویژه در بحث تأیید صلاحیتها بروز میدهد.
ب ) سخنان رئیسجمهور و تند شدن او در بحث تأیید صلاحیتها را باید در فضای طراحی یک سناریوی تعریف شده توسط کارگزاران سازندگی و گروههای نزدیک به این حزب همچون حزب اعتدال و توسعه که از یاران غار رئیسجمهور در دولت هستند و در واقع شعبهای از کارگزاران سازندگی در دولت به حساب میآیند، فرض کرد. با این پیشفرض که رئیسجمهور از رد صلاحیت افراد افراطی اصلاحطلبان اطمینان پیدا کرده و با ژست مخالفت با این ردصلاحیتها، میخواهد از ظرفیت رأی بدنه اجتماعی اصلاحطلب برای به کرسی نشاندن افراد نزدیک به خود که گرایش کارگزارانی و اعتدال و توسعهای دارند، استفاده کند و انگیزه و خواسته قلبی خود را که همانا تشکیل یک «مجلس دولتی» است، محقق کند.
با این سناریو هم اصلاحطلبان مدعی قدرت و مزاحم روحانی از قدرت حذف میشوند و هم آرای اجتماعی این جریان سیاسی به سبد احزاب نزدیک به روحانی ریخته میشود. فراموش نکنیم که کارگزاران سازندگی با وجود نزدیکی عاریتی به احزاب تند اصلاحطلب در سالهای اخیر یک زخم کهنه بر دل از اصلاحطلبان دارند، آنجا که پس از انتخابات دوم خرداد 76 با وجود آنکه دولت خاتمی مرهون میلیاردها هزینه کردن کارگزاران برای روی کار آوردن خاتمی بود، پس از سهم خواهی از قدرت در جواب فائزه هاشمی گفتند که دولت شرکت سهامی نیست که شما سهمی از قدرت طلب میکنید.
ایدهآل کارگزاران، اعتدال و توسعه و دولت روحانی حذف اصلاحطلبان و شیفت رأی اجتماعی آنها به سبد دولت «تدبیر و امید» امروز و دولت «کارگزاران» آینده خواهد بود. این همان سناریویی است که نخبگان فکری کارگزاران در اتاقهای فکر خود با همفکری و مدیریت دولتیها بهدور از احزاب مدعی و تند و اصلاحطلب برای مجلس آینده طراحی کردهاند تا با یک تیر، دو نشان بزنند و هم از شر اصلاحطلبان مزاحم قدرت راحت شوند و هم با هوشمندی آرای این طیف را به سمت خود سوق دهند و آینده مطمئنی را برای مجلس دهم و دولت دوازدهم در دو سال آینده برای خویش رقم بزنند./998/102/ب3
منبع : روزنامه جوان