۱۳ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۶
کد خبر: ۳۰۰۰۵۹

در احوالات آیت الله خزعلی و عالمان ربانی حاج شیخ مجتبی قزوینی و حاج شیخ علی اکبر الهیان

خبرگزاری رسا ـ نسل جوان ما اگر خواهان عرفان حقیقی است و اگر جویای معنویات است باید آن را در نزد علمای ربانی جستجو کند، نه کسانی که هیچ سنخیتی با معنویات ندارند و جز گمراهی چیزی به ارمغان نمی‌آورند.
آيت الله خزعلي

به گزارش خبرگزاری رسا،  متن سومین مقاله از نوشتار «خاطراتی در بزرگداشت آیت الله خزعلی» به قلم مرتضی نجفی قدسی، مدیر دارالقرآن علامه طباطبایی با عنوان «در احوالات آیت الله خزعلی و عالمان ربانی حاج شیخ مجتبی قزوینی و حاج شیخ علی اکبر الهیان تنکابنی» منتشر شد.

 

متن این مقاله بدین شرح است:

 

بســم الله الرحمــــن الرحیـــم

وَ لَمَّا جاءَ مُوسی لِمیقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قالَ لن‌ترانی وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَی الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانی فَلَمَّا تَجَلَّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسی صَعِقاً فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنینَ (سوره اعراف- آیه 143)

 

و هنگامی که حضرت موسی (ع) به میقات (طورسیناء) آمد، بنا بر تقاضای قومش که خواهان دیدن خداوند متعال بودند، عرض کرد که خداوندا خود را به من نشان بده تا جمال تو راه مشاهده نمایم. خدای متعال در پاسخ او فرمود مرا هرگز نخواهی دید ولیکن در کوه بنگر. اگر کوه طور بر جای خود برقرار بماند، تو نیز مرا خواهی دید، پس آنگاه که خداوند بر کوه تجلی کرد، کوه متلاشی شد و موسی بیهوش افتاد. پس آنگاه که به هوش آمد عرض کرد خدایا تو منزه و برتری از اینکه بتوان به چشم جسم تو را دید، من به درگاهت توبه می­کنم و اول کسی هستم که به تو ایمان دارم.

 

همانطور که از این آیه شریفه مستفاد می­شود؛ خداوند متعال را چون جسم نیست، با چشم بصری نمی­توان دید ولیکن تجلیات او را می­توان در عالم آفرینش مشاهده کرد و یا به قولی با چشم بصیرتی می­توان دید. از همین رو ما به علمـای ربانی، روحانیـون و پیشـوایان دینی که مراتب کمـالی علم و معرفت را طی کـرده باشـند، آیت الله می­گوییم. بدین معنا که نشانه‌های حضرت پروردگار را در وجود آن­ها می­بینیم.

 

 سفارش حضرت عیسی (ع) به حواریون

حواریون حضرت عیسی (ع) به ایشان عرض کردند: یا رُوحَ اللَّهِ مَنْ نُجَالِس؟ یعنی با چه کسی معاشرت و نشست و برخاست کنیم؟ حضرت عیسی فرمودند: مَنْ یذَکرُکمُ اللَّهَ رُؤْیتُهُ وَ یزِیدُ فِی عِلْمِکمْ مَنْطِقُهُ وَ یرَغِّبُکمْ فِی الْآخِرَةِ عَمَلُه بدین معنا که با کسی معاشرت کنید که دیدارش شما را به یاد خداوند بیاندازد و سخنش بر عملتان بیفزاید و عمل او شما را برای کارکردن جهت آخرت ترغیب کند. این­ها مشخصه‌های یک مرد الهی است که خوشبختانه به برکت قرآن و معارف محمد و آل محمد (علیهم السلام) در بین روحانیت تشیع از دیرباز وجود چنین مردان و انسان­های بزرگی که در علم و معنویت، مظهر آیات و تجلیات الهی باشند، کم نبوده است.

 

نسل جوان ما اگر خواهان عرفان حقیقی است و اگر جویای معنویات است باید آن را در نزد علمای ربانی جستجو کند، نه کسانی که هیچ سنخیتی با معنویات ندارند و جز گمراهی چیزی به ارمغان نمی‌آورند.

 

شخصیتی مانند آیت الله خزعلی (رض) که سال­های متمادی در حوزه‌های علمیه مشهد مقدس و قم در نزد آیات عظام: بروجردی، امام خمینی، علامه طباطبایی، محقق داماد، محمدتقی بهجت، میرزاهاشم قزوینی خراسانی و حاج شیخ مجتبی قزوینی تلمذ کرده بودند و از معارف قرآن و اهل بیت (ع) سیراب گشته بود، می­تواند منادی عرفان و معنویت باشد ولیکن اهل ادعا نبود و همواره تحت تأثیر اساتید بزرگش بود.

 

حضرت علامه، آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی یکی از ستارگان پرفروغ علمی و معنوی در حوزه خراسان بودند که شاگردان ممتازی همچون آیت الله العظمی سیستانی، آیت الله خزعلی، شهید آیت الله سعیدی، علامه محمدرضا حکیمی، آیت الله سید جعفر سیدان و بسیاری از علماء و فضلای بزرگ در محضرش کسب فیض کرده بودند.

 

 توصیه آیت الله شیخ مجتبی قزوینی به تلاوت قرآن

این عالم بزرگ به طلاب جوان توصیه داشتند که قرآن زیاد بخوانند و تصمیم بگیرند که روزی لااقل نصف جزء قرآن را بخوانند. حضرت آیت الله خزعلی (ره) نیز از همان دوران طلبگی با قرآن مأنوس بودند و بر تلاوت قرآن مداومت داشتند و حتی چند جزء از آخر قرآن را در همان دوران جوانی حفظ می­کنند و سپس در حوزه علمیه قم در سال­های قبل از انقلاب، موفق به حفظ کل قرآن می­شوند و پس از آن سعی می­کنند روزی لااقل یک جزء از قرآن را و بسا بیشتر تلاوت کنند.

 

البته ایشان به حفظ قرآن اکتفا نکردند و در دورانی که در شورای نگهبان مسئولیت داشتند، موفق به حفظ کل نهج البلاغه امیرالمؤمنان علی (ع) نیز می­گردند.

 

ختم سوره یاسین و نقل قول علامه محمدرضا حکیمی از آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی

سفارشـات آیت الله حاج شـیخ مجتبی قزوینی (قدس سـره) به تلاوت قـرآن و مخصـوصاً سـوره مبارکه یاسـین که قلب قرآن نام گرفته، متواتر نقل گردیده است. علامه محمدرضا حکیمی صاحب تألیف گرانقدر الحیات در این خصوص می­فرمایند: بزرگان اهل معنا و علمای باطن و اصحاب ختومات به سوره یاسین عنایتی ویژه داشته‌اند و برای قرائت این سوره چندین طریق یاد داده‌اند و ختم‌های متعدد و متنوعی برای آن بر شمرده­اند. مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، متعقل سترگ و متأله قرآنی بزرگ که از بزرگان علمای جامع معقول، منقول و معارف سره قرآنی بودند و در انواع علوم غریبه و علوم اشارات از سرآمدان روزگار به شمار می­رفتند و به ویژه از اسرار قرآنی و ختومات آیات و اسماء اطلاعاتی وسیع و مهم داشتند و به مراحل علمی و تأثیرگذار شگرفی دست یافته بودند، می­فرمودند: هر وقت سوره یاسین یا ختمی از ختومات آن را می­خوانید و به این سوره مبارکه متوسل و متوجه می­شوید، حاجت شما آن باشد که به حقیقت خود سوره برسید. چرا که حیف است این سوره را برای مقصد دیگری بخوانید، بدین دلیل که هیچکدام از امور دنیایی قابلیت و ارزش آن را ندارند که انسان، یاسین را برای آن بخواند.

 

علامه محمدرضا حکیمی تأکید می­فرمایند که یاران و دوستان خاص حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی مشاهدات، حالات و تصرفات مهم و خاص از آن انسان قرآنی بزرگ دیده و شنیده­اند ولی در این­باره خود حضرت ایشان می­فرمودند: من هر کاری که کرده‌ام به برکت سوره یاسین کرده‌ام.

 

 تأثیرپذیری آیت الله خزعلی از حاج شیخ مجتبی قزوینی

آیت الله خزعلی در مدتی که در حوزه مشهد مقدس بودند، بسیار تحت تأثیر معنویات و ارشادات آیت الحق حضرت حاج شیخ مجتبی قزوینی قرار می­گیرند به طوری که فرموده‌اند: بنده از هنگامی که با مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی، این مرد صالح والای بدیع آشنا شدم، مقید بودم مطالب و اشارات ایشان را عمل کنم.

 

آیت الله خزعلی تأکید می­کنند: حاج شیخ مجتبی از نخبه‌ها بود و ارتباط وسیعی داشت و از مرحوم سید موسی زرآبادی که خویشاوندی داشته‌اند، استفاده کرده بود و خیلی مقام مرحوم زرآبادی را بالا می­دانست، به طوری که تشرف ایشان را به حضور حضرت ولی­عصر (عج) بیان می­کرد و در این باب هم مطالبی دارد.

 

آیت­الله خزعلی اضافه می­کنند: در مجموع یکی از افرادی که پایه گذار عقیده بنده بود ایشان یعنی حاج شیخ مجتبی قزوینی و همینطور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی بودند و در رأس این دو بزرگ، مرحوم میرزا مهدی اصفهانی که این دو از مرحوم میرزا خیلی تجلیل می­کردند.

 

 حمایت آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی از نهضت امام خمینی در سال 1342

آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی در عین حال که مستغرق در عوالم روحانیو معنوی بودند، هیچگاه از انجام تکالیف سیاسی و اجتماعی غفلت نمی­کردند و اشتغال ایشان به عبادات و ریاضت­های نفسانی و اذکار و اوراد، مانع از ورود ایشان در مسائل اجتماعی مسلمین نمی­شد، بلکه پیشتاز مبارزات سیاسی و اجتماعی در خطه خراسان بودند و از همان ابتدای شروع نهضت امام خمینی در سال 1342 حکم کردند:حاج آقا روح الله در همه زمین مرجع است و همه باید به ایشان رجوع کنند! و پیوسته از ایشان حمایت کامل داشتند و حتی تصویر امام خمینی (رض) را در منزل خود که محل آمد و شد روحانیون و طلاب بود، در بالای سر خود نصب کرده بودند.

 

حجت الاسلام فردوسی پور در کتاب همگام با خورشید می­نویسد: در یکی از سفرهای تبلیغی‌ام با ایشان، حاج شیخ مجتبی قزوینی، به مشورت پرداختم؛ عرض کردم از گویندگان تعهد می­گیرند که نام خمینی را نبرید و به اسرائیل بد نگویند اگر خواستند از من تعهد بگیرند، چه کنم؟ ایشان با قاطعیت و صراحت فرمودند: امروز خمینی برای دین قیام کرده است و ترویج از خمینی، ترویج دین است. اگر خواستند تعهد بگیرند که در منبر نام ایشان را نبرید، تعهد ندهید و منبر را ترک کنید و برگردید!

 

در مشهد مقدس، رهبری حرکت طلاب حوزه در مسیر نهضت امام خمینی (رض) را عمدتاً مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی بر عهده داشتند تا اینکه در سال 1386 قمری مطابق با چهاردهم فروردین 1346 شمسی دار فانی را وداع گفتند و روح مطهر ایشان به ملکوت اعلی پیوست.

 

 دیدار امام خمینی و حاج شیخ مجتبی قزوینی در قم

حضرت آیت الله خزعلی (ره) در خصوص ورود حاج شیخ مجتبی قزوینی به قم و دیدارشان با امام خمینی (رض) در مصاحبه­ای که درکتاب متأله قرآنی درج گردیده، چنین می­گویند: هنگامی که حضرت امام در 18 فروردین 1343 از زندان قیطریه آزاد شدند و به قم تشریف آوردند، من نامه­ای برای ایشان (حاج شیخ مجتبی قزوینی) نوشتم که مناسب است دیداری با امام داشته باشید. ایشان هم به همراه عده ای از طلاب از مشهد مقدس تشریف آوردند. البته خودشان و یکی دو نفر دیگر اظهار لطف کردند و به منزل محقر من آمدند و این باعث شادمانی ما شد. دیداری من و ایشان با حضرت امام داشتیم و من احساس کردم که این دو نفرمی­خواهند صحبتی خصوصی داشته باشند که فرد ثالثی نباشد، اجازه خواستم که بیرون بمانم تا آن دو با هم صحبت­هایی داشته باشند، دیدم بله، مایل‌اند و مقداری با هم بودند. بعداً که به منزل آمدند، دو سه جمله گفتند که خیلی زیباست، دیدم ایشان یک دید دیگری دارد که آن طرف پرده را می­بیند! جمله اول فرمودند: این مرد (امام خمینی)، مرد حق است. جمله دوم: همراهان، همره نیمه راه‌اند و تا آخر ایشان را همراهی نمی­کنند. جمله سوم: این مرد (امام خمینی) یک تنه نهضت را ادامه می­دهد تا پیروز شود! این سه جمله عالی آن طرف پرده را نشان می­داد. بعد ما هم دیدیم همینطور شد. هم پیروزی، هم تنها ماندن امام و هم اینکه حق بودند و روی مسیر حق تا آخر حرکت کردند؛ همه به واقعیت پیوسته بود.

 

آیت الله خزعلی اضافه می­کنند: وقتی مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی، امام خمینی (ره) را دید، رفت مشهد را شعله ور کرد و تحریک مشهد برای انقلاب به وسیله ایشان شد؛ فانی در حقایق دین بودند و آنی بودند که من دوست دارم در زندگی‌ام ببینم. یا همان احِبُّ الصّالِحین بدین معنا که دوست دارم بویی از این‌ها به ما برسد که برای ماکافی است و یاد آن­ها را محترم می­شماریم ولو نتوانیم مثل آن­ها باشیم. خدا را شاکرم چند صباحی مرحوم میرزا و حاج شیخ هاشم را دیدم، حاج شیخ مجتبی را دیدم! ای کاش خدا توفیق به همه می­داد که از خودمان خالی می­شدیم و از حقایق پر می­شدیم.

 

داستانی عجیب درباره آیت الله شیخ علی اکبر الهیان تنکابنی به نقل از آیت الله خزعلی

 یکی از عالمان ربانی و اهل باطن و صاحب مقامات عالیه و علوم الهیه، مرحوم آیت الله حاج شیخ علی اکبر الهیان تنکابنی (متوفای 1380 قمری) دایی مرحوم آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی بوده است.

 

این عالم ربانی از شاگردان برجسته آیت الله الکبری، صاحب العلوم و المقامات و الغرائب حضرت سید موسی زرآبادی قزوینی بوده است.

 

آیت الله خزعلی در مصاحبه ای که در کتاب متأله قرآنی درج گردیده، داستان عجیبی را به این شرح نقل می­کنند: از مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی که به بنده محبت داشتند، تقاضا کردم که مایلم یک جلسه ای بنده باشم و حضرتعالی و دوست دارم در آن جلسه، شما از چیزهایی که با دو چشم خود دیده‌اید و نه چیزهایی که در روایات شنیده‌اید، برایم بگویید. تا اینکه عصر شنبه ای ایشان به منزل ما آمدند و من طلبه ای بودم و نامی نداشتم و منزل ما نیز خلوت بود. هرچند که ایشان معروف بودند و منزلشان پر رفت و آمد بود، بالاخره ایشان تشریف آوردند منزل ما و صحبت­های ایشان برای من به قدری نافذ و نافع بود که وقتی ایشان تشریف بردند یک نماز مغرب و عشایی خواندم که هم اکنون نیز هر وقت آن رابه یاد می­آورم لذت می­برم، حالی به من دست داد در اثر فرموده‌های ایشان که الآن هم از آن نماز لذت می­برم.

 

آیت الله خزعلی می­افزایند: از جمله مطالبی که حاج شیخ مجتبی قزوینی گفتند و من درخواست کرده بودم که آنچه با دو چشم خود دیده‌اید را بگویید. ایشان از دایی­شان مرحوم آیت الله حاج شیخ علی اکبر الهیان نقل کردند. ایشان گفتند من به دایی‌ام حاج شیخ علی اکبر الهیان گفتم: دایی، این آیه  أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ که درباره حضرت داوود است. یعنی ایشان بی کوره و بی آتش آهن را ذوب می­کرد، چگونه است؟ ایشان می­خواست دایی را تحریک کند که موفق شد و دایی گفت نرم شدن آهن برای حضرت داوود چیزی نیست! حضرت داوود مقامش بالاتر است. خداوند متعال آهن را برای طلبه ای نرم می­کند! سپس فرمود سینی مسی کنار دیوار (که بسیار بزرگ بود) را بیاور و من آوردم. سینی را گرفت و آن را مثل کاغذ پاره کرد!! این آن که من به چشم خود دیدم!

 

سالم ماندن کفن و جسم مطهر مرحوم حاج شیخ علی اکبر الهیان بعد از گذشت 55 سال از ارتحال

 در اینجا بسیار مناسب است به اعجازی که در ارتباط با سالم ماندن جسم مطهر مرحوم حاج شیخ علی اکبر الهیان و حتی کفن ایشان بعد از گذشت ده‌ها سال از ارتحال رخ داده، داشته باشیم.

 

مرحوم حاج شیخ علی اکبر الهیان تنکابنی قزوینی (متوفای 1380 قمری مطابق 1339/11/13) یکی از علمای ربانی و فقیهان وارسته و از جمله شاگردان میرزای بزرگ شیرازی پس از اخذ اجتهاد از حوزه نجف اشرف به قزوین مراجعت می­کند و در آنجا به تدریس و تربیت طلاب علوم دینی می­پردازد و در همین زمان از محضر عالم ربانی و حکیم و متأله قرآنی و عارف واصل مرحوم آیت الله سید موسی زرآبادی (قدس سره الشریف) کسب فیض می­کند و به تهذیب و تزکیه نفس مشغول می­گردد. وی بسیاری از معارف الهی، قرآنی و علوم غریبه را در نزد حضرت آقای سید موسی زرآبادی فرامی­گیرد.

 

حاج شیخ علی اکبر الهیان همچون استادشان آیت الله سید موسی زرآبادی قزوینی هیچگاه شانه از تکالیف سیاسی و اجتماعی خالی نمی­کردند و همیشه در مبارزه با ظلم و ستم در دو میدان جهاد نفسانی و جهاد بیرونی و اجتماعی پیشتاز بودند. علامه استاد محمدرضا حکیمی در توصیف ایشان در کتاب تفسیر آفتاب آورده است:

 

شیخ علی اکبر الهیان از علمای بزرگ بود، اهل علوم باطنی و مشاهدات و کرامات، با عمری در حدوده 70 سال و دارای پیکری نحیف و تحلیل رفته از عبادات و ریاضات، یکبار از او شنیدم که می­گفت اگر من نواب را حضوراً دیده بودم. چه بسا جزء افراد و دسته او می­شدم! و با این سخن اشاره می­کرد به اهمیت فوق العاده دفاع مسلحانه از دین خدا در این روزگار.

 

از مرحوم حاج شیخ علی اکبر الهیان، کرامات بسیاری نقل گردیده است که در این نوشتار فرصت پردازش به آنها نیست و در کتب متعدد از جمله آیت عرفان و یا مکتب تفکیک درج شده است.

 

ولیکن همین سالم ماندن بدن مطهر این عالم ربانی بعد از گذشت دها سال از ارتحال وی، اعجازی الهی است که اولین پیامش آن است که می­خواهد بگوید این آقای حاج شیخ علی اکبر الهیان تنکابنی قزوینی حقیقتاً مردی الهی و آسمانی بوده است و این سالم ماندن جسم مطهر او بهترین گواه این مدعاست.

 

آیت الله حاج شیخ علی اکبر الهیان در بهمن ماه سال 1339 به رحمت الهی پیوست و پیکر مطهرش به قم حمل گردید و حضرت آیت­الله العظمی بروجردی بر ایشان نماز می­گذارند و سپس در قبرستان وادی السلام قم، همان قبرستانی که شهید نواب صفوی و یارانش مدفون هستند، به خاک سپرده می‌شوند.

 

مزار ایشان در یکی از اتاق­های این قبرسـتان بوده است که چندین سـال پیش در طرح بهسـازی شـهرداری، کلیه اتاق­های این قبرستان تخریب می­شود. علامه محمدرضا حکیمی که از ارادتمندان این مرد روحانی و الهی بوده و حتی گاهی بر مزار ایشان وقوف کرده و شب­ها در آن مکان به عبادت بیتوته می­کرده است، خواستار ایجاد بقعه ای بر مزار منور ایشان می­گردد. این درخواست علامه محمدرضا حکیمی با اقبال دفتر مقام معظم رهبری در قم نیز مواجه می­شود و تمهیدات لازم از حیث مجوزهای لازم از مسئولان شهری برای انجام این مهم فراهم می­گردد.

 

عملیات ساختمانی به منظور احداث این بنا در حدود دو سال پیش آغاز می­شود و طبق نقشه مهندسین، حفره‌هایی به عمق هشت متر جهت ایجاد ستون­های لازم برای این بقعه حفر می­گردد. حجت الاسلام عبداللهیان متولی ساخت این بقعه منوره می­گوید روزی در هنگام تخلیه یکی از حفره‌ها، دیواره قبر مطهر این عالم ربانی فرو می­ریزد و جسد مطهر ایشان سالم مشاهده می­گردد!

 

حجت­الاسلام عبداللهیان بلافاصله در محل بقعه حاضر می­شود و با همیاری کارگران دو طرف کفن که کاملاً سالم بوده را گرفته و پیکر مطهر ایشان را به قسمت دیگری منتقل می­کنند و در عرض چندین ساعت، قبر جدیدی حفر می­کنند و جسد مطهر را بعد از گذشت 55 سال از ارتحال وی مجدداً تشییع و به خاک می­سپارند!

 

البته تمامی این مراحل فیلمبرداری شده است و جای هیچ شک و شبهه ای نیست و حتی علامه محمدرضا حکیمی قبل از احداث این بقعه به برخی خواص اظهار داشته بودند که من مطمئنم پیکر مطهر ایشان همچنان سالم مثل روز اول است!

 

برای ساخت این بقعه آبرومند و مهندسی شده بر مزار مطهر این عالم ربانی، چند تن از بزرگان علما ضمن زیارت مزار ایشان، مبالغی اختصاص دادند ولیکن کار نیمه تمام مانده بود تا اینکه قبل از ماه محرم یکی از مراجع و علمای بزرگ که از مفسران قرآن کریم هستند، از مزار این عالم ربانی زیارت کرده و توجهی خاص برای تکمیل این بنا فرموده و دارالقرآن حضرت علامه طباطبایی (رض) نیز مؤسسه معارف اسلامی امام رضا (ع) را در اتمام این بقعه منوره یاری می­نماید.

 

از خدامد متعال مسئلت داریم ما را درشناخت بزرگان دین و ادامه راه آنان موفق بدارد./998/د102/ج

ارسال نظرات