۱۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۰
کد خبر: ۲۹۹۷۲۴
گفت‌وگوی تحلیلی با استاد حوزه و دانشگاه؛

موفقیت‌های بزرگی در عرصه تبلیغ اسلام در دنیا داشته‌ایم/ راه صدور انقلاب در عصر حاضر

خبرگزاری رسا ـ اصل اینکه بنیادهای علمی و پژوهشی یکی از مصادیق صدور انقلاب است و این حرکت‌هایی که الان در منطقه اتفاق می‌افتد و چه بسا در مناطقی که بسیار دورتر از منطقه خاورمیانه است به نحوی متأثر از انقلاب است حرف درستی است؛ اما باید عمق استراتژیک خود را در صدور بنیادین فکر ناب اسلامی و با روش‌های علمی و اصیل بیابیم.
حجت الاسلام و المسلمين صادق اخوان حجت الاسلام و المسلمين صادق اخوان جامعه المصطفي

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا گفت‌وگو با جناب حجت‌الاسلام و المسلمین صادق اخوان معاون سابق پژوهش و تولید محتوای دانشگاه مجازی المصطفی(ص) و عضو هیئت علمی و استاد حوزه و دانشگاه با محوریت موضوع آموزش و پرورش فکری طلاب علوم دینی از اقصی نقاط جهان در ایران و نیز بحث تبلیغ امر دین در دنیای امروز و نیز قلمرو فکری و کم و کیف میزان تأثیرگزاری نظام و سیستم تبلیغی امروز ایران اسلامی در گستره جغرافیای جهانی انجام گرفت.


این گفت‌وگو که بیش از دو ساعت به طول انجامید در دامنه موسع مباحث فکری حوزه آموزش و تبلیغ به نقاط بسیار مهم و خطیری رسید.

 

از نیاز به ساماندهی و نهادینه سازی سامانه مدار بحث تبلیغ در خارج از کشور تا اهتمام دقیق و جدی به موضوع ساختارها و نیازسنجی در حوزه تبلیغ دین. از آنجا که ایشان از معمران و به نوعی از سابقون حوزه آموزش و طرح و تدوین مباحث آموزشی طلاب علوم دینی در قلمرو جامعة المصطفی و دیگر مراکز و نهادهای علمی حوزوی بوده‌اند و در تدریس و رصد این فضا هم سال‌ها حضور جدی داشته‌اند، بخش دیگری از گفت‌وگو به این حوزه اختصاص یافت.

 

با سپاس فراوان از همراهی صمیمانه و صبر و حوصله آموزگارانه ایشان در برابر سماجت‌های علمی و پیگیری‌های مستمر ما، بخش اول این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم.


رسا ـ فضای علمی حال حاضر مراکز بین المللی ما در حوزه علوم اسلامی در مقایسه با پتانسیلی که در جهان وجود دارد و کششی که نسبت به نشر این معارف است را چطور ارزیابی می‌کنید و به عبارت دیگر تا چه اندازه جمهوری اسلامی توانسته به کشش‌های جهانی در حوزه علوم اسلامی پاسخگو باشد؟


سؤال دقیق و مهمی است اما باید بگویم برای اینکه ما بخواهیم دقیقاً کیفیت را تبدیل به کمیت بکنیم و بگوییم که چه میزانی چه اتفاقی رخ داده است و چگونه، بدون دستیابی و دقت در محصولات آماری دقیق، پیش داوری چندان دقیقی نخواهد بود اما به صورت کلی می‌توان گفت که ما به لحاظ کیفی و کمی در
حداقل پنج سال اخیر جهش‌های ماهوی و نوعی داشتیم؛ یعنی فضای بین المللی ما با آنچه که قبل از سال 87 بوده است قابل مقایسه نیست؛ خیلی بهتر شده است از لحاظ جذب داده‌های علمی، جذب فرهیختگان علمی بین المللی در قالب هیأت‌های علمی بین المللی یا داخلی یا در قالب‌های استفاده‌های مجازی که در میدان‌های چند رسانه‌ای یا در میدان‌های آموزش مجازی که در مؤسسات است.

 


لذا از این جهت وقتی مقایسه می‌کنیم، خیلی پیشرفت کرده‌ایم. چون بنده در این عرصه از اول بوده‌ام، باید بگویم اصلاً قابل مقایسه نیست این وضعیت. یعنی خیلی خیلی بهتر است و خود این گویای یک حقیقت است؛ یک پیشینه واقعی که به صورت خیلی سریع در ظرف سال‌های آینده این وضعیت بهتر بشود و چه بسا از رقبای جدی کسانی که شاید بیش از یک دهه قبل از ما این فعالیت‌ها را در فضای مجازی هم از لحاظ علمی و آموزشی و پژوهشی شروع کرده‌اند قرار بگیریم و ما بتوانیم جزو رقبای جدی آن‌ها باشیم.


رسا ـ لطفاً جزئی‌تر و مصداقی‌تر بفرمایید.


ما امسال دوره‌های مطالعات اسلامی در سطح کارشناسی ارشد به زبان انگلیسی آغاز کردیم و در صحنه بین الملل زیاد بازخورد داشتیم. یعنی کسانی که از کشورهای انگلیسی زبان بودند، درخواست کننده شرکت در این دوره‌های آموزشی ارشد به زبان انگلیسی در زمینه‌های مطالعات اسلامی بودند.


در زمینه‌های دیگر هم چنین روندی را کمابیش داشته‌ایم. لذا با امکانات کم ولی از لحاظ سرعت نسبت به رقبای دیگر در بازه زمانی مشخص، ما وضعیت به مراتب بهتری داریم.


رسا ـ با عنایت به اینکه شما با توجه به مسؤولیت‌ها و تجارب خود و اینکه از ابتدا در این عرصه حضور داشتید الان قلمروی که جمهوری اسلامی در بحث علوم اسلامی به لحاظ جغرافیایی در جهان پوشش داده بفرمایید که چه قلمرویی را شامل می‌شود؟


واقعیت این است که ما پنج قاره را پوشش داده‌ایم؛ حالا چه در قالب مؤسسات آموزش مجازی مثل دانشگاه مجازی المصطفی(ص) یا در قالب فضاهای دیگر و میدان‌های دیگر مجازی؛ ما الان حتی از جمهوری اسلامی تلویزیون مجازی داریم و حتی از طریق اینترنت یک کانال تلویزیونی به زبان عربی که نسبتاً مخاطبین گسترده‌ای هم دارد راه اندازی کرده‌ایم که حدوداً الان از اول محرم رسماً آغاز به کار کرده و روزی شش ساعت برنامه پخش می‌کند. ما حتی در این زمینه توانسته‌ایم یک مساحت نسبتاً معتنابهی را اشغال کنیم و امیدواریم که بتوانیم گسترش بدهیم و این شبکه بتواند حتی 24 ساعته شده و زبان‌های دیگر را هم شامل بشود.


رسا ـ آیا این پوشش جغرافیایی همپوشان و متناسب با پوشش فکری و جغرافیای عقیدتی هم بوده است؟


بله عرض خواهم کرد.
این نسبتاً به لحاظ پوشش قاره‌ای در پنج قاره است؛ اما ما باید توجه داشته باشیم که وقتی می‌گوییم که قاره استرالیا را پوشش می‌دهیم، شاید ما به این حد نرسیده‌ایم که بومی‌های آن‌جا را تحت پوشش قرار بدهیم، اما مهاجرینی که الان بعضی نسل دومی یا سومی هستند و بعضی زبان عربی بلد هستند، نسبتاً تا حدود زیادی در بین شیعه‌ها و غیر شیعه‌ها و علاقمندان به جمهوری اسلامی و به صورت متوسط در بین کسانی که حتی علاقمند هم نیستنند از نامه‌هایشان و ارتباطاتشان و ایمیل‌هایشان مشخص است که دیالوگ برقرار کرده‌اند و چیزی که ما را دلگرم می‌کند افزایش روز افزون و معتنابه این آمار است؛ یعنی مثلاً ‌اگر ما روزی 118 هزار ایمیل داشته باشیم، ماه دیگر بالای 130 هزار ایمیل هست و روزانه بیشتر می‌شود و خود این نشان دهنده گسترش مخاطبین و افزایش مخاطبین می‌شود و خود به خود خودش تبلیغی است برای این سامانه‌های مجازی.

 


رسا ـ بحث نیاز سنجی قاعدتاً جزو اولویت‌های برنامه‌های علمی و پژوهشی هست که در یک منطقه و زیست بوم فرهنگی، شما نیازهای آن منطقه را برای پوشش دادن علمی در نظر می‌گیرید. این امر در مراکز علمی ما به چه شکل رخ می‌دهد؟


نیاز سنجی به سه شیوه انجام می‌شود؛ شیوه اول با مشاوره گرفتن از کسانی است که در این مناطق مثلاً با زبان انگلیسی سابقه دو سال حداقل تبلیغات و مدیریت فرهنگی در کشورهایی مثل انگلستان، کانادا، استرالیا یا ایالات متحده آمریکا حتی کشوری مثل هندوستان داشتند و با رایزنی و مشاوره با آن‌ها انجام می‌گیرد.


شیوه دوم بررسی میدانی در آن کشورها در زمینه‌های فرهنگی یا مؤسسات بومی اسلامی و فرهنگی آنجاست که هر جایی هستند، کسانی که حداقل دو یا سه نسل آنجا بوده‌اند و سابقه داشته‌اند چنین بررسی انجام می‌دهند.


شیوه سوم
با استفاده و کمک گیری از دانشجوهای تابع آن کشورهاست که اینجا بیش از ده هزار دانشجو در جامعة المصطفی(ص) از هشتاد ملیت در حال تحصیل هستند. از آن دانشجویانی که توانمندترند و کسانی که اطلاعاتشان دقیق باشد از جاهایی که بوده‌اند برای اینکه این‌ها از سال سوم و چهارم شروع می‌کنند به سفرهای تبلیغی و با نیازهای تبلیغی جامعه مقصد آشنا می‌شوند از آن‌ها هم بهره‌گیری می‌شود. لذا در نتیجه این سه عنصر اضافه می‌شود به بررسی رصدی کانال‌های ماهواره‌ای، شبکه‌های اینترنتی و... که مربوط به آن کشورها است.


رسا ـ بسیار عالی! اما کافی نیست. زیست بومی یک تعامل و تعاطی بین الادیانی و بین المزاجی است میان مثلاً مهاجران و مجاوران و بومیان و... . منظورم را رساندم؟ برای درک متن و بطن هویت و نیاز و ساخت فرهنگی آنجا چه فکری و تدبیری اندیشیده‌اید؟


بله؛ درست است. من خودم را مانند شخصی که در جهان عرب زندگی می‌کند فرض می‌کنم. مثلاً تمام نشریات فرهنگی حتی نشریاتی که به اصطلاح نقش عمده‌ای در فرهنگ سازی آنجا داشته باشد اما در ظاهر سیاسی باشد، مانند روزنامه‌ها و مجلات را از طریق اینترنت بررسی می‌کنم و از طریق آن، خودم را در یک جامعه آن‌چنانی قرار می‌دهم و با قضایایی که چه از لحاظ فرهنگی و چه از لحاظ اجتماعی به عنوان مسائل تاپ روز شمرده می‌شود آشنا می‌شوم و می‌فهمم که امروز دغدغه یک فرهیخته در سطح الف یا یک شخص روشنفکر در سطح ب یا یک شخص فراگیر یا دانشجو در سطح ج چیست.


رسا ـ بسیار عالی! امیدوارم کردید. چقدر خوب. کاش همه نهادهای ما چنین رصد جدی و دقیقی داشتند. خب لطفاً ادامه دهید.


از این کانال‌ها ابعاد و دستاوردهای رصدی ما توسط یک سری کارگروه‌های متخصص جمع بندی می‌شود و این‌ها حتی اصلاح می‌شود و مطالبی که ازش گرفته می‌شود،
می‌شود «اطلاعات فرهنگی» و رصدهای فکری ما که بالای شصت درصد واقعی است و مانند کسی است که خودش مربوط به آن جامعه‌ها هست و نمی‌گویم که بالای هشتاد درصد ولی واقعاً بالای شصت درصد است و واقعاً موفقیتی که به دست می‌آوریم از این، خود این گویای این حقیقت است که تا حدود زیادی مقدمات و مراحل، صحیح انجام گرفته است.


رسا ـ استاد! اصل بحث ما درباره «قلمرو علمی علوم اسلامی در جغرافیای جهان» است؛ سه نکته فرمودید درباره بحث نیازسنجی‌ها که خیلی عالی و دقیق بود. اگر نکته‌ای در این باره مانده بفرمایید.


بیشتر از تجارب کارشناسانی که سبقه و صبغه کار در آن زیست بوم‌ها داشته‌اند استفاده می‌شود و از نظر مشورتی و کمی هم شاید توانمند سازی این مشورت‌ها با استفاده از رویکردهای امروزین غنی سازی دستاوردهای رصدی و تجربی بشود استفاده کرد و البته با شیوه‌های روز دنیا که دیگران از آن استفاده می‌کنند. لذا یک متد بومی که به درد جهان امروزی و به درد طلبه‌های دوردست در زیست بوم‌های اقصی نقاط جهان با همه تفاوت فرهنگ‌هایشان بخورد ایجاد می‌شود؛ این وضعیت تا حدودی رضایت بخش است.

 


رسا ـ یکی از بحث‌هایی که هست این است که بر اساس هر متدی که عمل می‌شود ظهور و بروز عینی این فعالیت علمی در آن جوامع و آن جغرافیا چیست؟ مثلاً گفته می‌شود که ما با پرورش نیروهای فکری و علمی‌مان، در بحرین نتیجه‌اش را دیدیم یا... بیشتر این حوزه مد نظرم هست نه اینکه بحث‌های سیاسی و رویکردهای سیاسی داشته باشم در سوالم؛ نه از منظر بازخوردها و دستاوردهای عینی عرض می‌کنم.


بله متوجه نکته‌تان هستم. اتفاقاً بسیار هم مهم است. حقیقت آن است که خواسته یا ناخواسته به آنجا کشیده می‌شود؛
ما یک وقت بحث‌های کوتاه مدت را می‌نگریم که البته معمولاً در پژوهش‌های فکری و پژوهشی کمتر این اتفاق می‌افتد؛ یعنی اگر ما بخواهیم آثار تمدن اسلامی را در غرب ببینیم، هشت یا ده سده طول کشید تا توانستند آثار تمدن اسلامی را در اروپا به ظهور برسانند. اروپا یک شبه که متأثر از تمدن اسلامی نشده است. اما همین که ماحصل پرورش نیروهای فکری و پژوهشی و علمی بوده، این تأثیر مهم است. این تأثیر اولاً غیر مستقیم است و کمتر تأثیر مستقیم اتفاق می‌افتد و معکوس و منفی آن این است که غرب تأثیر منفی روی فرهنگ جامعه ما گذاشت و غیر محسوس است و هیچ غرب‌زده‌ای شاید خودش نداند که غرب زده است؛ این تأثیر، بعد علمی و فرهنگی قضیه است.


رسا ـ کاملاً درست و مهم است این نکته شما؛ بحث تأثیر معکوس. بحث تمدن ما که در طول چند سده تأثیر می‌گذارد و رویکرد استعمار فکری غرب که در چندین سده و با حرکتی کاملاً خزنده بر همه شئون ما سایه می‌اندازد. رسیدیم به بزنگاه و پاشنه آشیل بحث. ما و آنها در این روند متناظر اما معکوس، چه تقابلی داشته‌ایم؟

 

بگذارید صریح بگویم، چرا در طول آن سده‌ها و این دو قرن اخیر و البته در صد سال گذشته اینقدر روی ما تأثیر گذاشتند و غربی‌مان کردند؟ چرا شئون زندگی مان این‌قدر لگد شد؟ چرا ما حالت تهاجمی در حوزه فرهنگ و رویکرد سبک زندگی ساز در وادی غرب نداشتیم؟ آن‌هم با نقاط عطفی مثل مشروطه و انقلاب اسلامی در وادی سیاست؛ تازه نه تنها سیاست، که انقلاب اسلامی ما در سیاست و فرهنگ و اقتصاد و سبک زندگی و همه و همه شئون زندگی واقعاً یک پدیده نورانی و تکان دهنده و فوق العاده بود. پس چه شد که در حیطه سبک زندگی مثلاً به اینجا رسیدیم یا در سیاست و فرهنگ و اقتصاد و...؟


ببینید، وقتی دانشجویان ما به فرنگ رفتند و متد علمی ماتریالیستی فرنگ را آموختند، وقتی برگشتند در حدود یک سده در جامعه جا انداختند که متد دیگری جز متد صوری و متد منطقی روشنفکری به عنوان یک متد رئالیستی و عملی و تجربی نداریم که می‌بینیم متأسفانه جامعه ما که جامعه صد در صد متأثر از این متد است و این متد حاکم بر نظام آموزش و پرورش و دانشگاه ماست و متدِ از جزئی به کلی رسیدن و استقراء و تجربه است، ولی هیچ‌کس متوجه نیست که این، متأثر از برنامه آموزشی و پژوهشی است که به دانشجویان ما از اوایل قرن گذشته که به فرنگ اعزام شدند است تزریق شد.


رسا ـ بله تزریق شد و نخبگان دینی و علمی ما هم دست روی دست گذاشتند و «خبر بد» را نشنیده گرفتند و نهایتاً شدند محتاطان عرصه علمی که در قبال متد خوش رنگ و لعاب فرنگی که دم از علم و منطق و واقعیت روز و... می‌زد مرعوب شدند. نشدند؟

 

دقیقاً همین طور است. اما ببینید، ما تأثیرات غیر مستقیم را نمی‌توانیم به صورتی ملموس بگوییم و لیست کنیم؛ مثال بحرین که شما گفتید تأثیر اقدامات علمی و پژوهشی جمهوری اسلامی نسبت به فرهیختگان بحرین نبود. این قضیه نبود که یک بحرین این‌چنینی ایجاد کرد؛ شاید کمترین تعداد طلبه‌ها در قم قبل از تأسیس حزب الله و قبل از تأسیس نهضت‌های آزادی بخش اسلامی پیرو خط امام، کمترین تعدادی که در ایران بودند به شمار می‌رفتند و مثلاً لبنانی بودند و... اما بیشترین انعکاس و بیشترین تجلی انقلاب در لبنان بود آن هم به دست حزب الله.

 


رسا ـ شما در واقع قطعیت نسبت مستقیم میان رویکرد صرف علمی و نگاه «پروژه»ای را زیر سؤال می‌برید و من هم موافقم. اما آن مثال من صرفاً یک اشارت بود از یک مابه ازای عینی و دستاورد مصداقی از یک رویکرد که اتفاقاً کار علمی مدنظر مشاء هم می‌تواند درش دخیل باشد. موافقید؟


بله حتماً هست. اما این ارتباط مستقیم با آن بنیادهای علمی و بنیادهای پژوهشی ندارد.


رسا ـ من هم چنین ادعایی نداشتم.


احسنت! ولی ما نمی‌گوییم که لبنانی‌ها آمدند قم علم اندوختند، پژوهشگر شدند رفتند و یکی از پیامدهای مثبت این دانش پژوهی که در قم اتفاق افتاد تأسیس نهضت آزادی یا تأسیس حزب الله لبنان بود؛ این‌چنین نبود بلکه این یک تأثر نبود؛ یکی از عللی که می‌گویم که آن تأثر نبود، اینکه ما از ملیت‌های دیگر مثل عربستان مثل عراق مثل افغانستان و پاکستان و هندوستان با اعدادی به مراتب بیشتر از طلاب بحرینی هم در قم آمدند، آموختند و رفتند ولی اتفاقی که در بحرین افتاد در ممالک آن‌ها نیافتاد.


رسا ـ مؤلفه‌های دیگر هم مؤثر است. چه بسا خیلی بیشتر از آن رویکرد صرفاً علمی؛ تازه اگر در علمی بودنش هم موفق باشد که خب قاعدتاً در مواردی بوده و هست.


در واقع علت این نبوده و شاید شرایط اقلیمی و زمینه در تمام شیعیان جهان موجود است اما شرایط اقلیمی خاص که در بحرین وجود دارد بسیار مؤثر است؛ شیعیان اضافه بر اینکه اکثریت هستند، اکثریت مطلق شاید بیش از دو سوم جمعیت بحرین شیعه هستند که در طی دهه‌های گذشته از حداکثر تبعیض در زمینه‌های اجتماعی، اشتغالی، تحصیلی، سیاسی و اقتصادی رنج می‌بردند؛ این زمینه وضعیت خاصی است که یک زمینه ایجاد می‌کند و اینجاست که کسانی که در قم علوم حوزوی را آموختند آمدند این نهضت را رهبری کردند؛ یا به اصطلاح دیگر کانالیزه‌اش کردند.


رسا – سوالم را منقح و مبین کردید. سپاسگزارم.


خواهش می‌کنم؛ بله این نقش را قبول داریم
ولی اصل اینکه بنیادهای علمی و پژوهشی یکی از مصادیق صدور انقلاب است و این حرکت‌هایی که الان در منطقه اتفاق می‌افتد و چه بسا از مناطقی که بسیار دورتر از منطقه خاورمیانه است، به نحوی متأثر از انقلاب است حرف درستی است و در اندیشه‌ها و کارهای آزادی
بخش مرحوم امام(ره) خیلی نیاز به کارهای علمی و پژوهشی در این مقاطع برای شوراندن یا برای منسجم کردن یک عده از قومیتی یا کسانی که طرفدار قشر خاصی هستند نیست؛ لذا ما پی جویی این که آثار عینی این حرکت به چه نحوی است نداریم و حداکثر چیزی که می‌توانیم ازش تعبیر بکنیم، حضور بعضی از فارغ التحصیلان قم در دانشگاه‌های معتبر دنیاست.

 

دوم مشارکت آن‌ها در بعضی از پژوهش‌ها و سمینارهای علمی است؛ سوم تصدی مراکز فرهنگی در بسیاری از پایتخت‌ها و شهرهای دنیا است که این خودش به صورتی نرم و تدریجی و مدت‌دار تأثیر اجتماعی نسبتاً مثبتی در جوامع مقصد و آنجاها داشته و این‌ها را می‌توان به عنوان نتایج ملموس ازش تعبیر کرد، ولی اینکه ما بخواهیم فاتح کرسی‌های سوربن و آکسفورد باشیم هیچ کس این اعتقاد را ندارد و چه بسا هیچ کس هم این‌طور توقعی ندارد و این بر شما مخفی نیست که آن‌ها ادعای علم، دانش و پژوهش محوری دارند اما در عمل تمام میادین را بر امثال ماها بسته‌اند؛ یعنی برخورد امنیتی و سیاسی می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که ما در آنجا یک کرسی آزاد اندیشی و کرسی ارائه اسلام ناب محمدی(ص) را داشته باشیم با تمام ادعاهایی که دارند.


رسا ـ هیچ آدم آگاهی در حقانیت این ادعا شک ندارد. رسانه‌های دنیا با همه رنگ و لعابشان دیگر کارکردهای مترسکی برای انحراف اذهان عمومی را در آن حد سابق برای همیشه ندارند. رنگ آن حنا مدت‌هاست از دست شده. راستش تا حدی هم می‌توان گفت ابزارهای سوغاتی خودشان تا جایی هم علیه خودشان کارکرد یافته.


درست است. این را من عرض می‌کنم که حتی در پایان نامه‌ها و تزها، آن‌ها وقتی که می‌آیند در علوم انسانی و به خصوص اسلامی مدعی می‌شوند، دقیقاً خط و جهت و شیب می‌دهند و آن هم شیب‌ها، جهت‌ها و خط‌هایی که کمک کننده و خدمت کننده به منافع استعماری آن‌ها در خاورمیانه و خاور دور است.


رسا ـ همان اتفاقی که در ایران و شرق افتاد، نسبت به غرب زدگی و پروژه‌ای که فرمودید که حداقل روی آن دویست سال زحمت کشیده شده و کار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جنبه‌های دیگر صورت گرفته است. متأسفانه پروژه استعمار فکری را به خصوص در دو قرن اخیر خیلی دست کم گرفتیم.

 

ادامه دارد...


گفت‌وگو: محمدرضا محقق

 

/1327/401/ر

ارسال نظرات