۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۳
کد خبر: ۲۹۹۲۰۰
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم تشریح کرد؛

والدین با واگذاری تربیت فرزندان به جامعه زمینه دین گریزی آنها را فراهم می‌کنند

خبرگزاری رسا ـ از مهمترین عوامل بی‌توجهی یا کم‌توجهی نوجوانان به مسائل شرعی زمان بلوغ، کم‌توجهی و بلکه بی‌توجهی برخی خانواده‌ها به تربیت دینی فرزندانشان است؛ خانواده‌ها آموزش و پرورش دینی و اخلاقی فرزندان خود را به جامعه واگذار کرده و از زیر بار این مسؤولیت بزرگ شانه خالی کرده‌اند.
مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، خداگرایی و خداپرستی به صورت فطری در نهاد هر انسانی قرار داده شده است؛ زیرا در طول تاریخ پرماجرای بشر، این گرایش جنبه عمومی و همگانی داشته است و این عمومیت دلیل بر فطری بودن خداپرستی است.

 

حال پرسش این است که چرا نوجوانان نسبت به وظایف فقهی دوران بلوغ غافل هستند؟ چه عواملی سبب شده است که این آگاهی وجود نداشته باشد؟ وظیفه خانواده‌ها، مربیان و مبلغان دینی نسبت به این مسأله چیست؟

 

مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در پاسخ به سؤال خبرنگار رسا درباره عوامل غفلت نوجوانان نسبت به مسائل شرعی چنین پاسخ داد:

 

عوامل غفلت و بی‌توجهی نوجوانان نسبت به وظایف فقهی دوران بلوغ به دو دسته عوامل درونی و بیرونی تقسیم می‌شود.

 

از جمله عوامل بیرونی می‌توان به کم‌توجهی یا بی‌توجهی خانواده‌ها، نوع نگرش والدین نسبت به مسائل دینی، برخوردهای نادرست والدین و مربیان، تهاجم فرهنگی، دوستی با افراد ناباب، وجود شبهات دینی در بین نوجوانان و عدم پاسخ صحیح به آن‌ها اشاره کرد.

 

بنابراین وظایف خانواده‌ها، مربیان و مبلغان دینی آشنا کردن نوجوانان و جوانان با آموزه‌های دینی، برخورد شایسته و مناسب با آن‌ها، ارائه الگوهای جذاب دینی و مبارزه با تهاجم فرهنگی است.

 

این نهاد حوزوی در تفصیل سخنان خود چنین توضیح داد:

 

توجه و اهمیت به مسائل دینی و سوق دادن خانواده و اطرافیان در جهت پایبندی و حرکت در این مسیر از خواسته‌ها و دغدغه‌های هر فرد متعهد و متدینی است که می‌خواهد با به کارگیری راهکارها و شیوه‌های تربیتی، این مهم را تحقق بخشد تا اطرافیان او در سایه این پایبندی و التزام به مسائل دینی، زندگی توأم، با آرامش و آسایش معنوی و روحی و به دور از درگیری‌های فردی و اجتماعی هنجار‌شکن داشته باشند.

 

بنابراین، خانواده‌ها، مربیان و تمامی دست‌اندرکاران امور تربیتی و پرورشی، برای نیل به اهداف والا و مقدس شان باید به نکاتی توجه داشته باشند که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

 

برای تربیت افراد ابتدا بایستی آنها را خوب شناخت و به اقتضای سن و شخصیت آن‌ها، نسبت به آنها برنامه‌ریزی تربیتی داشت؛ همچنین توجه به این نکته بسیار مهم است که تربیت، امری تدریجی و دیر‌بازده بوده و نیازمند گذر زمان و صبر و حوصله فراوان است.

 

استفاده از روش‌های متنوع و مختلف تربیتی (با توجه به سن افراد) چون تشویق، تلقین، الگوسازی، تنبیه، ایجاد احساس رقابت، داستان گویی و مواردی از این دست برای انتقال آموزه‌های دینی مؤثر خواهد بود.

 

در آموزش مسائل دینی باید سعی کرد نقش نزدیک‌کننده و انگیزاننده داشت، نه تحمیل‌گر و تزریق‌کننده؛ بنابراین به کار گیری زبان تحمیل و اجبار به ویژه در سنین نوجوانی چه بسا اثری معکوس داشته باشد.

 

انسان موجودی است مرکب از روح و جسم؛ تربیت او نیز باید با توجه به طبیعت ترکیبی او صورت گیرد؛ همچنین زبان عمل، زبانی بین المللی برای تربیت افراد، به ویژه فرزندان است.

 

زمان شروع تربیت و آموزش مسائل دینی اگر در سنین پایین‌تر صورت گیرد (البته با شیوه‌ها و ظرافت‌های خاص خود) پایداری و ماندگاری بیشتری را به همراه خواهد داشت.

 

دوستان، اطرافیان و کسانی که انسان با آن‌ها مراوده و آمد و شد دارد در جهت‌گیری نسبت به مسائل دینی و تمایل و رغبت افراد، مؤثر خواهند بود؛ بنابراین با هدایت و راهنمایی و کمک در نحوه انتخاب دوستان و اطرافیان می‌توان به رشد دینی فرزندان کمک کرد.

 

حضور و شرکت فعال در مجالس و محافل مذهبی و برگزاری این جلسات در خانواده به طور طبیعی، افراد خانواده را به سمت مسائل دینی و مذهبی سوق خواهد داد.

 

عوامل بی‌توجهی یا کم‌توجهی نوجوانان به مسائل فقهی دوران بلوغ 

عوامل درونی

مهمترین عامل درونی غفلت و بی‌توجهی به مسائل شرعی، آسیب‌پذیری سنین نوجوانی است، این مقطع سنّی، مقطع حساس و بحرانی برای نوجوانان است؛ مسائل و بحران‌های بلوغ از یک طرف، شک و تردید‌های مذهبی از سوی دیگر، نا پختگی و بی‌تجربگی و گرایش سریع به الگوهای غربی و گرایش طبیعی انسان‌ها به رهایی از قید و بندها، زمینه‌هایی است که در خود فرد وجود دارد و باعث می‌شود که جوانان و نوجوانان علاقه چندانی به مسائل شرعی نداشته باشند.

 

عوامل بیرونی و محیطی

این عوامل نیز بسیار متعدد است. امّا مهم‌ترین آن‌ها، کم‌توجهی یا بی‌توجهی خانواده‌ها، نوع نگرش والدین نسبت به مسائل دینی، برخوردهای نادرست والدین و مربیان، تهاجم فرهنگی، دوستی با افراد ناباب، وجود شبهات دینی در بین نوجوانان و عدم پاسخ صحیح به آن‌ها هستند.

 

کم‌توجهی یا بی‌توجهی خانواده‌ها

از مهمترین عوامل بی‌توجهی یا کم‌توجهی نوجوانان به مسائل شرعی زمان بلوغ، کم‌توجهی و بلکه بی‌توجهی برخی خانواده‌ها به تربیت دینی فرزندانشان است. یکی از بزرگترین مشکلات این است که خانواده‌ها آموزش وپرورش دینی و اخلاقی فرزندان خود را به جامعه واگذار کرده و از زیر بار این مسؤولیت بزرگ شانه خالی کرده‌اند. چه بسا پدران و مادرانی که همّ و غم آنها کسب تجارب و رسیدگی به نیازهای مادی فرزندان است، اما از تربیت دینی و آموزش مسائل شرعی به آنها غافل‌اند. این مسأله باعث می‌شود که فرزندان وقتی بزرگ شدند، علاقه‌ای به مسائل شرعی و عمل به آن‌ها نداشته باشند.

 

از این رو است که سیداحمد زرهانی و تاجیک اسماعیلی در کتاب نگاهی به نقش‌های تربیتی خانه و مدرسه آورده‌اند که «والدین باید شناخت و آگاهی خود را نسبت به مسائل دینی و روش برخورد صحیح با فرزندان افزایش دهند؛ برای تربیت دینی فرزندان شان، طرح و برنامه ریزی داشته باشند؛ انتقادپذیر باشند و از تحکم و زورگویی به نوجوان پرهیز کنند؛ برنامه نیایش در خانواده‌ها وجود داشته باشد؛ نباید فرزندان شان را به خاطر رفتار نادرست شان شدیداً سرزنش کنند».

 

همچنین محمد علی ایازی در کتاب زمینه‌های دین آوری و دین گریزی از دیدگاه قرآن آورده است که «خود والدین مذهبی باید در خانه با یکدیگر تفاهم داشته باشند و احترام یکدیگر را حفظ کنند و الگوی مناسبی برای فرزندان شان باشند و در ارتباط با نوجوان از افراط و تفریط پرهیز کنند».

 

نوع نگرش والدین نسبت به مسائل دینی

برخی از خانواده‌ها نه تنها به تربیت دینی فرزندان‌شان اهمیتی نمی‌دهند، بلکه خود نیز نگرش مثبت نسبت به دین و مسائل دینی ندارند و اهل نماز و عمل به برخی از مسائل دینی نیستند و همین مسأله باعث می‌شود که فرزندان‌شان نیز به مسائل دینی توجه و علاقه نداشته باشند.

 

برخوردهای نادرست والدین و مربیان

نوجوانان به دلیل برخورداری از ویژگی‌های این مقطع سنی نظیر استقلال‌طلبی، حرّیت و عدالت‌جویی، مشکلات بلوغ و نداشتن شناخت کافی نسبت به مسائل دینی، به طور طبیعی امکان اینکه گاه نمازشان ترک شود یا اول وقت نخوانند وجود دارد، در چنین شرایطی بسیاری از خانواده‌ها و دست‌اندرکاران تربیت دینی اقدام به واکنش‌های تند و افراطی می‌کنند یا در دوران کودکی فرزندان‌شان را بیش از حد به خواندن نماز و رعایت برخی از مسائل شرعی وادار می‌سازند. این نوع برخوردهای افراطی باعث می‌شود که نوجوانان از نماز و دیگر مظاهر دینی دلسرد شده و برای همیشه از نماز و رعایت مسائل دینی گریزان باشند.

 

از این رو است که آیت‌الله محی الدین حائری شیرازی در بخش جوان و مشکلات فکری از مجموعه سخنرانی‌ها در سمینار وحدت حوزه و دانشگاه آورده است که «باید از سخت گرفتن و احتیاط ها و حرام کردن های بی‌مورد پرهیز کرد. ما اگر مدام مسائل مختلف را به خاطر لوازمی که ممکن است داشته باشد احتیاطاً بگوییم حرام است روش درستی نیست؛ زیرا در این‌جا واقعا احتیاط در ترک احتیاط است؛ اگر نوجوان از احتیاط‌ کاری‌های زیاد ما خسته شد، بند از زیر بار می‌کشد».

 

تهاجم فرهنگی

سیدعلی خاتمی در کتاب فرهنگ و تهاجم فرهنگی آورده است «یکی دیگر از عوامل زمینه‌ساز بی‌توجهی یا کم‌توجهی به مسائل دینی، تأثیر پذیری افراد جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان از پدیده‌های تهاجم فرهنگی است. دشمنان، با فرهنگ ضد دینی در تلاش‌اند تا جامعه ما را از همه فضائل انسانی تهی کرده و جوانان ما را از یاد خدا دور کنند.

 

محورهای اصلی و اهداف بلند مدت تهاجم فرهنگی ایجاد تردید و شبهه‌افکنی در مبانی دینی و اعتقادی، ناکارآمد جلوه دادن نظام جمهوری اسلامی، ایجاد ذهنیت منفی و بدبینی نسبت به کانون‌های دینی و مذهبی و بازداری نوجوانان و جوانان از شرکت در مراسم عبادی، نماز جمعه و جماعت است.

 

دوستی با افراد ناباب

یکی دیگر از علل بی‌توجهی یا کم‌توجهی نسبت به مسائل شرعی، دوستی و معاشرت نوجوان با افراد نااهل است؛ دوستی و معاشرت با این گونه افراد باعث می شود که از آن‌ها پیروی نموده و نسبت به مسائل دینی بی‌اعتنا ‌شوند.

 

از این رو است که محمد عباسی در کتاب عوامل دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب آورده است «الگوهای جذاب، برای یادگیری و شکل دهی رفتار انسان ها، به ویژه نوجوانان، نقش اساسی دارد. در دوره نوجوانی و جوانی، تأثیرپذیری از خانواده به شدت کاهش می‌یابد و گاهی بین خانواده و جوان تعارض و درگیری به وجود می‌آید. از این رو، جوان برای ساختن نظام ارزشی و اعتقادی خود می‌خواهد از چیزهایی غیر از خانواده و مربیان قبلی استفاده کند. از عوامل تأثیرگذار در بیرون نهاد خانواده، الگوها و دوستان هستند. در این میان، نقش الگوهای مورد قبول جوان بسیار زیاد است؛ در این شرایط، اگر الگوهای مناسب و در دسترس وجود نداشته باشد، جوان دچار سردرگمی شده و تعادل روانی او از مرز ارزشی خارج می‌شود. در این صورت، چه بسا به الگوهای مجازی پناه برده و یا تحت تأثیر دوستان کم تجربه قرار گیرد و یا به دام شیادانی بیفتد که در کمین جوانان سردرگم هستند و در نتیجه، شرایط و زمینه‌های گریز از دین برای او فراهم می‌شود».

 

وجود شبهات دینی در بین نوجوانان و عدم پاسخ صحیح به آن‌ها

زایش و پیدایش سؤالات جدید در اذهان نوجوانان و جوانان، انحراف، انحطاط و زاییده هوس ها و شهوت‌های آنها نیست، بلکه نشانه رشد و حیات یک جامعه زنده است؛ نوجوانان می‌خواهند به رمز و راز هر موضوعی پی برند؛ بنابراین سؤالاتی در مورد مسائل مذهبی، خدا، قیامت، فلسفه نماز برای آنها به صورت جدی مطرح می‌شود؛ اگر پاسخ مناسب برای پرسش‌های خود نیابند و حکمت نماز و عبادات به صورت منطقی و قابل قبول برای آنها بازگو نشود، دست از نماز و دیگر مسائل دینی بر می‌دارند.

 

از جمله وظایف اندیشمندان و عالمان دینی پاسخگویی به این‌گونه سؤالات و شبهات است؛ مبلغان دینی جهت نیل به اهداف دینی و تاثیر‌گذاری بیشتر بر افکار، باورها و رفتار نسل نوجوان و جوان، باید به نکاتی توجه داشته باشند که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

 

حرف‌هایشان با عملشان یکی باشد و از دنیاطلبی دوری کنند؛ زیرا جوان به اقتضای طبعش که آرمان‌گرا و عدالت‌خواه است، بیش از هر قشر دیگری مراقب وضع زندگی مبلغان دینی است.

 

مبلغان و بزرگان دینی از اختلاف و چند‌دستگی دوری کنند؛ زیرا جوان اگر دریابد که بین داعیان مذهب اختلاف و درگیری است اگر چه آنان برای این اختلاف محملی بسازند، برای جوانان پذیرفتنی نیست؛ همچنین روحانیون باید ویژگی‌ها، روحیات و نیازهای نوجوان را بشناسند و به مقتضای آن تبلیغ کنند./997/ت302/ف

ارسال نظرات