۱۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۷:۵۴
کد خبر: ۲۹۳۰۸۳
آیت‌الله زنجانی تشریح کرد؛

سه قول رایج در تبیین تأویل و تفسیر قرآن کریم/ تأویل حق معصوم است

خبرگزاری رسا ـ آیت الله زنجانی به تشریح سه قول رایج در تبیین تأویل و تفسیر قرآن کریم پرداخت و گفت: با روشن شدن مفهوم تأویل و تفسیر، خیلی از بحث ها روشن می شود؛ حد ما تفسیر قرآن است و تأویل مربوط به خدا است.
آيت الله سيد محمد حسيني الموسوي زنجاني

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، نشست تخصصی اصول، مبانی و روش تفسیری حضرت امام خمینی(ره) ظهر امروز در دانشکده علوم قرآنی مشهد برگزار شد.

 

آیت الله سیدمحمد حسینی الموسوی زنجانی در این نشست با اشاره به عمق اندیشه امام خمینی(ره)، گفت: در طول تاریخ قرآن، مفسران در رابطه با تفسیر و تأویل قرآن مطالب زیادی گفته اند که کلیدی برای اهل قرآن در زمینه تفاوت یا عدم تفاوت تفسیر و تأویل قرآن است.

 

سه قول رایج در تبیین تأویل و تفسیر

ایشان به بیان سه قول از تأویل و تفسیر پرداخت و اظهار کرد: اولین قول که رایج ترین قول بین مفسران است این است که تفسیر و تأویل را مترادف می دانند.

 

استاد درس خارج حوزه علمیه خراسان در توضیح دومین قول گفت: قول دوم این است که تفسیر اعم از تأویل است؛ راغب اصفهانی در کتاب «مفردات» خود به این قول اشاره کرده است. راغب از شخصیت های قرآن شناس است و می گوید: کلید فهم قرآن، لغات قرآن است. اگر ما می خواهیم به اهداف قرآن پی ببریم باید روی لغات قرآن تامل زیادی کنیم».

 

آیت الله زنجانی ادامه داد: راغب اصفهانی در زمینه تأویل و تفسیر می گوید: «تاویل در زمینه جملات ولی تفسیر در زمینه مفردات است، چون تفسیر، کشف بیان و مطلوب کلام است ولی تأویل یعنی آن معنایی که یا ظهور ندارد یا ظهورش خالی از پیچیدگی نیست مانند تعابیر کلامی و مجازی». این قول بین تفسیر و تاویل یک اعم مختص است. هر تاویلی می تواند تفسیر باشد ولی هر تفسیری نمی تواند تأویل باشد.

 

وی تصریح کرد: در قول سوم تأویل و تفسیر به هم ارتباطی ندارند و هر کدام یک معنای ویژه دارند. این قول مورد نظر علامه طباطبایی(ره) و امام خمینی(ره) است؛ از لابه لای کلمات امام خمینی کاملا مشهود است. در این جا تفسیر یعنی بیان المراد و تأویل به معنی حقیقت المراد است.

 

استاد درس خارج حوزه علمیه خراسان ادامه داد: در تفسیر، لفظ را توضیح و توجیه و تفسیر می کنیم ولی تأویل از حد گفتمان معمولی بالاتر است. ارتباط با حقایق اشیاء و وقایع دارد. شاهد بر این مسأله، خود قرآن است که آیاتی هست که مراد از تاویل، صرف بیان است و دلیل لفظی نیست، بلکه اشاره به حقیقت خارجی است. آیات قرآن، سوره اعراف ایه 53 و سوره یوسف اشاره می کند.

 

آیت الله زنجانی با اشاره به روز قیامت گفت: یکی از زیبایی های قرآن صحنه هایی است که قیامت را تفسیر می کند. خداوند متعال در مقابل آنانی که ظلم می کنند، چه آنان که به نفس خویش و چه آنان که به حقوق دیگران تعدی  و ظلم می کنند، می فرماید: «ما همان طوری که شمارا که روز قیامت را فراموش کردید شمارا فراموش می کنیم(یعنی مشمول رحمت خودمان نمی کنیم) به دلیل این که شما آیات و نشانه هایی که در کتب آسمانی بود را انکار کردید. ان کتاب آسمانی براساس رحمت و هدایت الهی نوشته بود».

 

وی با بیان این که تأویل قیامت یک مفهوم لفظی نیست بلکه یک حقیقت خارجی است، خاطرنشان کرد: چرا قرآن به علم مردم ظن می گوید؟ علتش این است که صددرصد به حقایق خارجی احاطه ندارند. نمونه اش، در مورد فلسفه احکام و مصلحت و مفسده واقعی است. قرآن و اهل بیت(ع) به احکام احاطه دارند ولی چون ما علم و آگاهی نداریم، علم ما به منزله ظن است بنابراین حق قضاوت نداریم.

 

آیت الله زنجانی با طرح این سؤال که چرا باید در مقابل انبیا تسلیم شد؟، افزود: چون آنان متصل به عالم غیب هستند ولی ما نه. بخش اعظم وجود انسان در آخرت است. آخرت نسبت به ما غیب است و غیب عالم را ما احاطه نداریم و لذا قرآن علم انسان را نسبت به امور الهی و اخروی تعبیر به ظن می کند نه تأویل حقیقی، چون ما احاطه به تمام جوانب نداریم.

 

وی اظهار کرد: در مورد قوانین اسلامی ما حق زیر و رو کردن قوانین را نداریم یا نمی توانیم آن ها را تبدیل کنیم، به علت این که به مصلحت و مفسده واقعی احاطه نداریم؛ اگر ما معتقد به ربوبیت خداوند هستیم که رب العالمین است، ربوبیت خدا اقتضا می کند که من که به عالم غیب احاطه ندارم خدا مرا راهنمایی کند.

 

تفسیر، عبارت از کشف ظواهر الفاظ اما تأویل، بالاتر از ظواهر است

آیت الله زنجانی گفت: یکی از مظاهر تربیت، عبارت از ارسال رسل و ارسال حجت است. تا حجت بیان نشود نمی توان از بنده توقعی داشت. در نتیجه تفسیر عبارت است از کشف ظواهر الفاظ و تاویل بالاتر از گفتمان های عادی است.

 

وی در ادامه با اشاره به بیانی از علامه طباطبایی(ره) که «تاویل آیات الهی را جز خدا و ان هایی که با خدا ارتباط دارند نمی دانند و جز افرادی که با عالم غیب ارتباط دارند نمی دانند»، افزود: بر این اساس، تأویل مسأله ای است که از حد ظواهر گذشته و به حقایق عالم مربوط است.  

 

آیت الله زنجانی اضافه کرد: بین تفسیر و تأویل فرق است و مترادف نیستند؛ تاویل از محدوده ی الفاظ بالاتر است.

 

تأویل، حق معصوم است

استاد درس خارج حوزه علمیه خراسان اظهار کرد: مجرد علم، حقیقت ایمان نیست، حقیقت علم، خضوع و تسلیم در مقابل دانسته ها است. قرآن در جاهایی از تعبیر تأویل استفاده می کند که با یک حقیقت خارجی در ارتباط داشته باشد نه صرف یک تعبیر لفظی.

 

آیت الله زنجانی ادامه داد: دلیل بعثت انبیا، اتصال ما به عالم غیب یعنی وحی است؛ خداوند به حضرت یوسف(ع) می فرماید: «من تو را این گونه برگزیدم و به تو تعلیم دادم و تاویل احادیث را آموختم»، بنابراین یک سری حقایق خارجی هست که مخفی است و با دید معصوم می‌توان دید.

 

وی افزود: با این وجود ما حق تفسیر و حق پرده برداری از حقایق را داریم ولی تأویل، حق معصوم است. حقیقت قرآن از این منظر است که روشن می شود. آن هایی که سعی می کنند قرآن را از عترت جدا کنند نمی دانند که تأویل قرآن با ائمه(ع) میسر است.

 

جای تفسیر قرآن از دید ائمه اطهار در جامعه خالی است

استاد سطح عالی حوزه علمیه خراسان با بیان این که در جامعه ما جای تفسیر قرآن از دید ائمه اطهار(ع) خالی است، گفت: پایه دین اخلاق است؛ با روشن شدن مفهوم تأویل و تفسیر، خیلی از بحث ها روشن می شود. حد ما تفسیر قرآن است و تآویل مربوط به خدا است.

 

آیت الله زنجانی یادآور شد: امام خمینی(ره) نیز در نوشته ها و کتاب های خود به تفاوت تفسیر و تدویل اشاره می کنند که تاویل حد ما نیست و تنها تفسیر حد ما است./861/201/ب2

ارسال نظرات