انگار صاحب این روز نمی خواست بدون ادای نماز، کار را به پایان برسانیم
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در اهواز، امروز اقشار گوناگون مردم اهواز از جمله پیر و جوان، زن و مرد خود را به مصلای مهدیه امام خمینی(ره) در اهواز رسانده و در جشن غدیر شرکت کردند.
جشن چندین هزار نفری غدیر دارای حواشی جالب توجه ای بود که تأمل در آن ها خالی از لطف نیست.
پیش از آغاز مراسم، انتظامات و نیروی انتظامی با جنب و جوش بسیار در حال تدارک نظم جشن بودند، در همان حال مردم در گروه های چندین نفره و با چهره های خندان در حالی که آراسته به لباس های مناسب بودند وارد مصلی می شدند.
گزارشگران برخی از شبکه های عربی منطقه همچون شبکه ماهواره ای کربلا از عراق و شبکه ماهواره ای الاهواز از ایران مشغول گرفتن گزارش از حضور پر شور مردم بودند.
در این میان چهره های بشاش طلابی که قرار بود از این پس عبا و عمامه ارث رسیده از حضرت محمد مصطفی(ص) را به تن کنند به چشم می خورد؛ با هم بحث و گفت و گو می کردند و از دلهره خود از مراسم با یکدیگر صحبت می کردند.
کودکان و نوجوانان مسجدی به سبب آشنایی با طلابی که در انتظار ملبس شدند بودند از دور برای آن ها دست تکان می دادند و مبارک باش می گفتند.
در میان جمعیت پدری با دست به طلاب و عمامه ها اشاره می کرد و معلوم بود برای فرزند خردسالش مراسم تلبس را توضیح می دهد.
چند جوان در کنار مأموران انتظامات ایستاده بودند و در حالی که با آن ها خوش و بش می کردند ازشان می خواستند با آن ها عکس بگیرند؛ ابتدا آنها نمی پذیرفتند اما با خنده ها و شوخی های زمان اعیاد، کم کم یخشان باز شده بود و پس از مدتی مونوپاد را خودشان به دست گرفته بودند از یکدیگر عکس می گرفتند.
کمی آن طرف تر نوجوانی توجه ام را به خود جلب کرده بود؛ در آن شلوغی و سروصدا در حال خواندن کتابی بود، جلوتر رفتم 15 گفتار شهید مطهری بود.
پس از آغاز مراسم شکل و شمایل جشن تغییر کرده و نظم بهتری به خود گرفت؛ نخست پیام سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزب الله که به مردم اهواز و شبکه الاهواز جشن غدیر را تبریک گفته بود خوانده شد.
این پیام شور و شعف خاصی به مراسم بخشید به نحوی که از جای جای جمعیت صدای لبیک یا حسین بلند شده بود؛ پس از پایان متن سید، همه مردم یک صدا صلوات فرستادند تا هدیه ای به سید حسن نصرالله در این روز عزیز داده باشند.
پس از آن بود که حاج صادق آهنگران و حاج نزار قطری به روی سن رفتند و در مدح و منقبت حضرت علی(ع) مداحی و مولودی خوانی کردند.
زمانی که نوبت به مراسم ملبس شدن طلاب رسید چیزی که به چشم میخورد موبایل هایی بود که نوجوانان و جوانان برای گرفتن فیلم بالا گرفته بودند؛ پس از هر بار که آیت الله موسوی جزایری عمامه را بر سر طلاب می گذاشتند صدای صلوات و دست به هوا بلند می شد.
آیت الله، با خوش رویی با طلاب خوش و بش می کردند و به آن ها تبریک می گفتند.
پس از پایان مراسم تلبس طلاب، نوبت به اهدای جوایز نفرات برگزیده همایش بین المللی ولایت رسیده بود، برگزیدگان یک به یک بالا می رفتند و از دست دکتر تیجانی، مستبصر تونسی لوح تقدیر می گرفتند؛ به زمان اذان نزدیک می شدیم و تیم خبرگزاری به سرعت در حال تنظیم اخبار بودند. با پخش اذان کار را به اتمام رساندیم. باید بر می گشتیم؛ دلمان می گفت بمانیم نماز جمعه را به جا بیاوریم وقت تنگمان می گفت سریع بروید دفتر خبرگزاری، ناچار بلند شدیم و وسایل را به دوش کشیده و به سوی ماشین ها به راه افتادیم.
پارکینگ مصلی قفل شده بود و به هیچ عنوان نمی شد ماشین ها را از میان نظم عجیب پارکینگ خارج کنیم.
شاید صاحب این عید نمی خواست بدون نماز جمعه آنجا را ترک کنیم./9466/پ201/ب2