همیشه در صف پیام رسانان شهدا و یاران امام حضور فعال داشته باشید
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در کرمانشاه، شهید والامقام حجت الاسلام ناصر چهاردولی در سال 1347 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.
شهید چهاردولی در همان کودکی به همراه والدین به شهرستان کنگاور مهاجرت نمود و پس از اتمام دوران ابتدایی و راهنمایی در سال 60 وارد حوزه علمیه جعفر صادق (ع) در اصفهان گردید.
وی پس از 4 سال تحصیل در حوزه و فراگیری علوم دینی احساس کرد برای دفاع از کیان اسلام و میهن باید به جبهه عزیمت نماید.
شهید ناصر چهاردولی به دلیل سن کمی که داشت، مسؤولان با ورود و حضور او در منطقه عملیاتی ممانعت می کردند و بالأخره به سختی قبول کردند.
شهید چهاردولی در نهایت به تیپ انصارالحسین (ع) رفت و در گروه تخریب این تیپ به دلیل شجاعتی که داشت به عنوان عضو فعال حاضر شد و فعالیت می کرد.
شهید حجت الاسلام چهاردولی پس از حضور در عملیات های مختلف و رشادت هایی که از خود در جبهه حق علیه باطل به نمایش گذاشت در سال 1365 در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
وصیت نامه شهید والامقام ناصر چهاردولی
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود فراوان بر امام زمان (عج) و نایب بر حقش پیر جماران و با سلام و درود فراوان بر پدر بزرگوارم.
«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
ای مادرم، سلام گرم مرا به گرمی آتش گلوله ها و به گرمی هوای خونین شهر بپذیر، پدر و مادرم هوای این جا و نوای این جا هوایی خوش و نوایی دل انگیز است، طبیعت را نگریستن، گل و بلبلان و باغ و کوهساران زیباست اما زیبایی این جا گوی را از همه ربوده و انسان را حیران مناظر ساخته است، همه این زیبایی را نمی بینند جز چشم حقیقت بین همه این الطاف را حس نمی کنند جز مخلصین.
ندای رسیدن عاشق به معشوق زمانی به گوش می رسد و بوی واقعی عشق زمانی به مشام و آوای ملائکه الله زمانی در صحرا طنین انداز می شود که دیوار سنگرها به خون آغشته شود و از رگ های بریده ای خون گرمی جاری شود، این خون، خون خدا است.
اگر پری روح امواج خروشان دریا افتد هیچ موج سهمگینی آن را غرق نمی سازد ولی به محض چسبیدن ذره ای ناخالص تا انتهای دریا آن را می کشاند، انسان ها هم مانند پر هستند بر روی امواج ناخالصی هایی همچون ریا و شرک انسان را از مقصد باز می دارد و همیشه در لجنزار زندگی سوق می دهد تا تشنه تر شوند و از عالم در بسته بیرون نیایند.
ای پدر و ای مادرم اگر با تیغی تیغ دیگری را از دست در آوردم معنا و مفهومش آن است که تیغ دوم خوب است هر دو تیغ است و تیغ ها را باید دور انداخت، گوش کردن به سخنان پدر و مادر لازم است اما تا آنجایی که مانع الی الله نباشد.
پدر و مادرم دوست دارم پروانه گردم و دور شمع وجود امامم باشم بگردم و بسوزم و از این سوختن حیات جاودانه یابم ، معصوم (ع) می فرماید: جسمتان را به بهشت بفروشید هر کس جسم و جانش را به دنیا فروخت ضرر کرد و هر کس هم جانش را به بهشت فروخت ضرر کرد جسم را به بهشت و جان را باید به جانان فروخت، عارفان جان را به جانان می دهند چه باکی دارند که جسم را اندر کجا می برند (صبرت علی عذابک) سر می دهند ولی (فکیف اصبر علی فراقک) را چه کنند، مادرم دوست دارم جانم را به جانان دهم تا طعم واقعی عشق را بچشم
پدر و مادرم دوست دارم بی سر چون مولایم با رگهای بریده گلویم به دیدار خدا بروم، اگر دنیا به کسی وفا داشته و به کسی ضمانت بقا داده هر آینه گل روی آسمان و زمین که تمامی آفرینش به خاطر او بود زیر خاک نمی رفت و امیرالمؤمنین (ع) در چاه کوفه درد دل نمی کرد و حضرت فاطمه الزهرا (س) پهلویش شکسته نمی شد.
پدر و مادرم دوست دارم با پیشانی خونین و محاسن خضاب به لقاء خدا برسم، دوست دارم از این مطاع قلیل بگذرم و به سوی شوکت الهی پرواز کنم و اگر هزار بار کشته شدن با شمشیر آسان تر از در بستر مردن است چگونه از ترکشی و یا گلوله ای بهراسم.
مادرم اگر امامم درباره رزمندگان فرمود: «من از دور دست و بازوی شما که دست خدا بر آن است بوسه زده و بر این بوسه افتخار می کنم»، من هم می گویم من از دور دست خاک زیر پایت را سرمه چشم می کشم و بر چشمانم می مالم می بویم و می بوسم و بر این افتخار می کنم تا کر شود گوش هایی که نمی خواهند صدای خادمان ولایت را بشنوند.
مادرم مبادا صدای دلنواز و گرم زیارت عاشورای سحرگاهت را سرد بینم، مبادا قامت سرو گونه و راستت را چون رنگین کمان خم ببینم، مبادا چهره بشاش با لبخندهای مادریت را چین خورده و پژمرده و غمگین چون غروب آفتاب ببینیم و مبادا در صف پیام رسانان شهدا و یاران امام جایت را خالی ببینم.
گفتنی است پیکر مبارک شهید حجت الاسلام ناصر چهاردولی تا کنون مفقود می باشد./857/203/ب3