در ابطال نظریه بازدارندگی سیاسی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، اشتباهات استراتژیک از سوی خواص، میتواند خسارتهای بزرگ و بعضا جبران ناپذیری را برای یک ملت در پی داشته باشد. برخی از افراد، گروهها، احزاب و جریانهای سیاسی در ایران با رویکرد منفعتگرایانه حزبی و باندی به راحتی مرتکب چنین اشتباهات بزرگ میشوند؛ اشتباهاتی که میتواند استقلال، عزت و امنیت ملی را، به چالش بکشاند و مخدوش سازد.
یکی از حوزههایی که در آن چنین اشتباهاتی رخ میدهد، حوزه امنیت ملی و چگونگی مواجهه با تهدیدات و راههای دفع خطرات است. جامعه اسلامی برخوردار از حاکمیت دینی، دشمنان کینهتوزی چون استکبار جهانی دارد. امروز امریکا به عنوان مصداق اصلی استکبار، دشمن اصلی ملت مسلمان ایران و نظام جمهوری اسلامی است و طی 37 سال گذشته امریکاییها به اشکال مختلف دشمنی خود را با حرکت اسلامخواهانه ایرانیان به اثبات رساندهاند. در طول سالهای پس از انقلاب، امریکاییها نقش اصلی را در تمامی توطئههای بزرگ علیه ملت انقلابی ایران برعهده داشتهاند.
از سال 1380 و به دنبال حادثه مشکوک 11 سپتامبر و به ویژه از سال 1382 با انتشار اخبار مربوط به برنامه هستهای ایران تا به امروز، امریکاییها به صورت پیوسته از ادبیات تهدید علیه ملت ایران استفاده کرده و به عبارتی سایه شوم جنگ را بر سر مردم ایران گسترانیدهاند. البته با مروری بر سابقه تهدیدات نظامی امریکا علیه انقلاب اسلامی و مردم ایران، به وضوح میتوان دریافت که چنین تهدیداتی از همان سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته است. در داخل کشور از همان ابتدای پیروزی انقلاب تا به امروز، در خصوص چگونگی مواجهه با تهدیدات نظامی قدرتهای بزرگ و به ویژه تهدیدات نظامی قدرتی چون ایالات متحده به عنوان بازنده اصلی در تمامی صحنهها و معادلات مربوط به انقلاب اسلامی، دو نظریه وجود داشته است:
الف- نظریه بازدارندگی سیاسی
ب- نظریه بازدارندگی نظامی
طرفداران نظریه بازدارندگی سیاسی، بر این باور و اعتقاد بوده و هستند که با توجه به تواناییهای نظامی امریکا از یک طرف و ضعف قدرت دفاعی و نظامی ایران در مقایسه با ایالات متحده از طرف دیگر باید تهدیدات امریکا را از طریق اقدامات سیاسی و مذاکره مرتفع ساخت. طرفداران این نظریه معتقدند نتیجه وقوع هر جنگی بین ایران و امریکا به نفع ایالات متحده و به ضرر ملت ایران خواهد بود. نامه سرگشاده 127 نماینده جریان مدعی اصلاحات در مجلس ششم به مقام معظم رهبری مبنی بر نوشیدن جام زهر برای جلوگیری از حمله امریکا به ایران، طرفداران این دیدگاه و نظریه را در میان جریانها و گروههای سیاسی ایران معرفی میکند. طرفداران نظریه هر نوع توافق هستهای بهتر از عدم توافق است، اصلیترین دلیل و توجیهشان این بود که اگر توافق صورت نپذیرد، جنگ خواهد شد. این افراد، توافق هستهای را عامل برقراری امنیت واقعی میپندارند.
اما طرفداران نظریه بازدارندگی نظامی بر این اعتقاد بوده و هستند که به حکم عقل و تجربه تاریخی اگر جمهوری اسلامی بخواهد از استقلال، عزت و امنیت ملی دفاع کند، باید قدرتمند باشد و سطح قدرت دفاعی- نظامی خود را به سطح بازدارندگی برساند. قدرت بازدارندگی، آن قدرتی است که عامل تهدید را از عملیاتی کردن تهدیدش به دلیل پاسخ قاطع و کوبنده باز میدارد. سیاست دفاعی جمهوری اسلامی بر اساس آموزههای قرآنی و اندیشههای دفاعی حضرت امام و رهبری، دارای خصوصیات و عناصری است که میتوان آن را با نظریه بازدارندگی نظامی منطبق دانست.
حضرت امام (ره) بر اساس همین دیدگاه در سال 1358 در برابر تهدیدات نظامی ایالات متحده، فرمان تشکیل بسیج مستضعفین و ارتش 20 میلیونی را صادر کردند. جمله معروف حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر اینکه «امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»، در زمانی مطرح شد که امریکاییها ایران را به اقدام نظامی تهدید میکردند. بر اساس همین دیدگاه حضرت امام (ره)، طی 26 سال گذشته مقام معظم رهبری با تقویت روز افزون قدرت دفاعی نظامی کشور، جمهوری اسلامی را به سطح برخورداری از قدرت بازدارندگی رساندهاند. اگر در طول بیش از یک دهه گذشته، امریکاییها و صهیونیستها، جرئت عملی کردن تهدیدات نظامی خود علیه ایران را نداشتهاند دلیلش برخورداری ایران از قدرت دفاعی و نظامی در حد بازدارندگی بوده است
1- وحدت ملی و انسجام داخلی
2- روحیه سلحشوری، ایثار، شهادتطلبی، مقاومت و ایستادگی مردم ایران
3- رهبری هوشمند، بصیر، قاطع، انقلابی و حکیم
4- آمادگی کامل نیروهای مسلح برخوردار از فناوریهای مدرن تسلیحاتی، به ویژه در عرصه موشکی و شناورهای دریایی
5- برخورداری ملت و نیروهای مسلح از تجارب بسیار ارزشمند دوران دفاع مقدس
6- موقعیت فوقالعاده راهبردی ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران
7- جمعیت جوان کشور که عمدتاً پرورش یافته مکتب عاشورا هستند و دل به ولایت فقیه
سپردهاند.
8- نفوذ راهبردی ایران در منطقه و باز شدن ژئوپلتیک ایران تا سواحل مدیترانه
9- برخوردار بودن ایران از سرپنجههای بسیار قوی در منطقه برای ضربه زدن به دشمن در شعاع گسترده.
آری جمهوری اسلامی در پرتو این مؤلفههای قدرت، قادر به زدن ضربه متقابل قاطع و پشیمان کننده به دشمن متجاوز میباشد. با توجه به چنین قدرت دفاعی است که رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در پاسخ به تهدیدات مقامات رژیم صهیونیستی فرمودند، صهیونیستها اگر دست از پا خطا کنند، تل آویو و حیفا با خاک یکسان خواهد شد.
بنابراین باید گفت، جمهوری اسلامی و ملت ایران در شرایط کنونی، در پرتو قدرت دفاعی و نظامی کشور، از امنیت واقعی برخوردار است و پایدار نگاه داشتن این امنیت، در گرو حفظ بنیه دفاعی کشور و تقویت مؤلفههای آن است. خطای راهبردی خواهد بود اگر گمان کنیم غیر از این راه و از طرق دیگر، میتوان در برابر دشمن درنده خوو گرگ صفتی چون امریکای جهانخوار به امنیت واقعی دست یافت. جهانیان اعتراف رئیس جمهور امریکا به ناتوانی در برابر ملت ایران را از قاب تلویزیونهای خود مشاهده کردند؛ آنگاه که اوباما با صراحت چنین گفت: «اگر من گزینهای در اختیار داشتم که در آن ایران یک یک پیچها و مهرههای برنامه هستهای خود را از بین میبرد و امکان داشتن برنامه هستهای را برای همیشه از دست میداد و در اثر آن، از شر همه تواناییهای نظامیاش رها میشد، این گزینه را انتخاب میکردم، ولی دوست دارم همه این را درک کنند که چنین گزینهای در دسترس نیست.»
برژینسکی مطرحترین چهره ژئو استراتژیست امریکا، دلیل نبودن چنین گزینهای برای رئیس جمهور امریکا را، اینگونه در مصاحبه با شبکه ام.اس.ان. بی. سی بیان میدارد: «اگر چه ایرانیها میدانند در هر گونه جنگی ما میتوانیم آسیب زیادی به آنها بزنیم، اما واقعیت این است که آنها نیز میتوانند صدمات زیادی بر ما وارد کنند.» جوهره سخنان برژینسکی، اعتراف به برخوردار بودن ایران از قدرت بازدارندگی نظامی است.
حال در چنین شرایطی، خطای راهبردی خواهد بود که کسانی تصور کنند با یک توافق هستهای، ایران به امنیت واقعی خواهد رسید. چند روز پیش آقای رئیس جمهور در جمع مردم همدان، نکتهای را در این خصوص بیان داشت که تعجب کارشناسان و صاحب نظران در عرصه امنیت ملی را در پی داشت. آقای روحانی با اشاره به مذکرات هستهای و توافق احتمالی در پیش روی در پی این مذاکرات گفت: «بعد از 23 ماه تلاش و مذاکره توسط دیپلماتهای ملت به نقطهای رسیدهایم که توانستهایم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم و امنیت واقعی را به کشور بازگردانیم!»
البته نکته قابل توجه در این خصوص آن است که خود امریکاییها توافق هستهای را به عنوان عامل هموار کننده راه برای حمله به ایران ارزیابی کردهاند و شخص آقای اوباما، با صراحت میگوید با اجرای توافق هستهای، رئیس جمهور امریکا در 15 سال بعد، راحتتر میتواند به ایران حمله کند!
بنابر آنچه گفته شد، باید بدانیم نظریه بازدارندگی سیاسی هرگز نمیتواند امنیت ملت ایران را تأمین و دشمنانی چون امریکا و رژیمصهیونیستی را از حمله نظامی به ایران بازدارد. اگر ملت ایران بخواهد در امنیت واقعی و قابل قبول به سر ببرد و استقلال، عزت و منافع خود را حفظ نماید، باید همواره قدرت دفاعی – نظامی کشور را در سطح بازدارندگی در برابر تهدید دشمنانی چون امریکا حفظ نماید. /998/د102/س
منبع : روزنامه جوان