بررسی تطبیقی رفتارهای شیاطین و صهیونیستها از دیدگاه قرآن
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، شاید بتوان ادعا کرد که پیروان هیچ آیینی به اندازه یهودیان مورد خطاب قرآن قرار نگرفته است، در قرآن کریم حدود هشت بار کلمه «الیهود»، ذکر شده است، همچنین سه بار نیز از کلمه «هوداً» استفاده شده، امّا پرشمارترین کلمه، نام «بنی اسرائیل» است که حدوداً چهل و یک بار آمده است. این موارد غیر از اشارههایی است که قرآن نسبت به حضرت موسی(ع)، یوشع(ع)، جالوت(ع)، داوود(ع)، سلیمان(ع) و سایر پیامبران بنی اسرائیل دارد و هم چنین غیر از مواردی است که به کتابهای مقدس یهود و احبار و بزرگان این قوم اشاره میکند.
از جمع بندی اشارهها و تصریحات قرآن میتوان نتیجه گرفت که خداوند به قوم بنی اسرائیل دین و آیینی فرستاده بود که در آن احکام الهی بیان شده بود، ولی بنی اسرائیل به همه آن عمل نکرده آن را تحریف کردند. این آیین و دین تحریف شده در آیات متعددی مورد اشاره قرار گرفته و تحریفات آن بیان شده است. در لابهلای این تبیینها برخی از ویژگیهای بنی اسرائیل و پیروان آیین یهود همانند «برتر دانستن آیین یهود»، «اعتقاد به تفویض»، «فتنه انگیزی و فساد در زمین»، «مخالفت با توحید»، «پیمانشکنی و مخالفت با احکام الهی» و «دشمنی با مسلمانان» بیان شده که قرآن درباره «دشمنی یهود با مسلمانان» میفرماید «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ، مسلماً یهودیان و کسانى را که شرک ورزیدهاند، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهى یافت.»
با توجه به آیات قرآن باید گفت: شناخت یهود سبب حفظ دین مبین اسلام میشود، چرا که اینها همواره به دنبال توطئه علیه مسلمانان بوده و در صورت کسب فرصت حاضر به ریشه کن کردن اسلام هستند. ولی بهترین راه برای شناخت این قوم سرکش مراجعه به کتاب حیات بخش قرآن کریم است.
سرکار خانم رویا حسینی، یهود پژوه، پژوهشگر و تحلیلگر عرصه یهود و نویسنده کتاب «رفتار شناسی یهود در قرآن» در مقالهای تفصیلی ضمن تشریح دیدگاه قرآن درباره شیطان، به بیان اشتراکات دیدگاه شیطان ـ براساس آیات قرآن ـ با قوم یهود(صهیونیستها) ـ براساس پروتکلهای 24گانه ـ میپردازد.
علاقهمندان در ادامه متن این مقاله را از نظر میگذرانند؛
اصل مسلمی که در باورهای دینی ما پیوسته مطرح میگردد این است که قرآن نقشه راه زندگی انسان بوده و به تمام نیازهای فردی و اجتماعی او پاسخ داده است. قرآن اهداف و راهبردها را برای انسان مشخص نموده و برنامه ارائه داده است؛ حیات طیبه و کمال انسان را برایش ترسیم و آسیبها، چالشها، تهدیدات و نقاط ضعف و قوت او را با جزیینگری خاصی تبیین کرده است.
ولی باید اعتراف کنیم قرآن معجزهی است که در میان باور دارانش مهجور مانده است. شاید مهمترین عامل مهجوریت قرآن این باشد که تلاشی برای پیاده سازی و عمل به دستورات و نکات کاربردی این نقشه راه در زندگی روزمره و تعاملات فردی و اجتماعی خود نداشتهایم.
از جمله نکات مهم و کلیدی که در واقع تبیین تهدیدات، آسیبها و چالشهای پیش روی انسان بوده مبحث دشمن شناسی در قرآن است.
دشمن شناسی از قرآن
قرآن با مرور وقایع خلقت انسان، واکنش ابلیس و برتری طلبی او نسبت به خلیفه الهی و قسم مؤکد و عزم راسخ او برای به انحطاط کشاندن انسان را با ترسیم مسیر هدایت دنیا تا آخرت بیان میکند و نسبت به تهدیدات این دشمن قسم خورده هشدار میدهد. برنامهها، شیوهها و ابزارهای شیطان و همچنین چگونگی مبارزه و پنجه در پنجه شدن با این دشمن را برای انسان تبیین میکند.
خلقت انسان نقطه شروع دشمنی
شیطان در زمان شنیدن دستور خداوند برای سجده بر آدم به عنوان خلیفهالله از سجده سر برتافته و تکبر میورزد و خود را برتر از آن میداند که بر انسان سجده کند. قرآن به ویژگیهای رفتاری شیطان از قبیل کفرورزی، تکبر، عصیان، برتری طلبی، نژاد پرستی، تحقیر انسان و ... اشاره نموده و به تبیین شدت دشمنی او میپردازد. آیات ذیل نمونهای از بیان رفتارهای شیطان در قرآن است:
فرمان خداوند بر سجده بر انسان
«فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ فَسَجَدَ الْمَلاَ ئِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى أَن یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ، پس هرگاه معتدل و استوارش ساختم و از روح خود در او دمیدم، پس سجده کنان پیش او بیافتید. پس فرشتگان همگى با هم و یک سره سجده کردند. مگر ابلیس از اینکه با سجده کنان باشد، خوددارى کرد.»(حجر ـ 29 تا 31)
برتری طلبی شیطان
«قالَ یَآ إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَىَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْعَالِینَ قَالَ أَنَاْ خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِى مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ وَإِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِى إِلَى یَوْمِ الدِّینِٰ. خداوند فرمود: اى ابلیس! چه چیز تو را مانع شد که براى موجودى که به دستان قدرت خویش خلق کردم سجده کنى؟ تکبّر کردى یا از بلند مرتبهگانى؟! ابلیس گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفریدى و او را از گِل. خداوند فرمود: پس از این درگاه بیرون شو که تو رانده شدهاى. و همانا لعنت من تا روز رستاخیز بر تو خواهد بود.»(صاد ـ 75 تا 78)
گمراهی انسان
«قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِى إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنظَرِینَ إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ قَالَ فَبِعزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ. ابلیس گفت: پروردگارا! پس مرا تا روزى که (خلایق) برانگیخته (و زنده) مىشوند مهلت ده. خداوند فرمود: تو از مهلت یافتگانى، تا روز و زمانى معیّن. ابلیس گفت: به عزّت تو سوگند که همه را گمراه خواهم کرد. مگر بندگان تو آنان که خالص شدهاند.»(صاد ـ 79 تا 83)
سیطره بر انسان
«قَالَ أَرَءَیْتَکَ هَذَا الَّذِى کَرَّمْتَ عَلَىَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَمَةِلَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلاً. ابلیس گفت: به من خبر ده، این است آن کسى که بر من گرامى داشتى؟ اگر تا قیامت مهلتم دهى، یقیناً بر نسل او افسار زده، به زیر سلطه مىکشم، مگر اندکى را» (اسراء ـ 62)
پیشروی گام به گام و مرحله به مرحله
«وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَ اتِ الْشَّیْطَنِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ، و گامهاى شیطان را پیروى نکنید که او دشمن آشکار شماست»(بقره ـ 208)
محاصره همه جانبه انسان
«قَالَ فَبِمَآ أَغْوَیْتَنِى لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ ثُمَّ لَأَتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَنِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَکِرِینَ، شیطان گفت: پس به خاطر آنکه مرا گمراه کردى، من هم براى (فریب دادن) آنان حتماً بر سر راه راست تو (به کمین) خواهم نشست. سپس از روبرو و از پشت سر و از راست و چپشان بر آنان مىتازم و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهى یافت.»(اعراف ـ 16 و 17)
قرآن راه نجات از فتنه و خطر این دشمن آشکار ایستادگی و مقاومت و بندگان بیان میکند.
ایستادگی در برابر شیطان
«ان لَّا تَعْبُدُواْ الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ وَأَنِ اعْبُدُونِى هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ، شیطان را اطاعت نکنید که همانا او براى شما دشمنى آشکار است. و تنها مرا بپرستید، که راه مستقیم همین است.» (یس ـ 59 تا 62)
روشنگری قرآن درباره عوامل اجرایی شیطان
خداوند در بحث روشنگری نسبت به شیطان، افزونبر بیان مختصات رفتاری او، عوامل اجراییش را نیز بیان میکند. قرآن کریم شیطان را دارای قبیله، حزب و گروه میداند و دوستانی را برای او بر میشمارد که بر آنان وحی میکند؛ این عوامل اجرایی که ما از آنان به عنوان اذناب شیطان یاد میکنیم او را در تحقق اهداف و اجرای برنامههایش در مقابله با جریان خدا محور یاری میکنند.
شیطان دارای حزب است
«إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً إِنَّمَا یَدْعُواْ حِزْبَهُ لِیَکُونُواْ مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ. بىگمان، شیطان دشمن شما است، پس شما نیز او را دشمن بگیرید؛ جز این نیست که او دار و دستهى خود را فرا مىخواند تا از اصحاب دوزخ باشند.»(فاطر ـ 6)
شیطان دارای نسل و ذریه است !
«واذ قلنا للملائکة اسجدوا لآدم فسجدوا الاّ ابلیس کان من الجن ففسق عن امر ربّه افتتخذونه و ذرّیّته اولیاء من دونی و هم لکم عدوٌ بئس للظالمین بدلاً؛ و (یاد کن) هنگامى که به فرشتگان گفتیم: براى آدم سجد کنید. پس همه به جز ابلیس سجده کردند! او از جنّ بود و از فرمان پروردگارش سر بر تافت. آیا (با این حال) او و نسل او را به جاى من سرپرستان خود مىگیرید؟ در حالى که آنان براى شما دشمنند! ستمگران بد چیزى را به جاى خدا برگزیدند.»(کهف ـ 50)
شیطان دارای قبیله است
«هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَطِینَ أَوْلِیَآءَ لِلَّذِینَ لَایُؤْمِنُونَ. همانا شیطان و گروهش شما را از آنجا که شما آنها را نمىبینید مىبینند. ما شیاطین را دوستان و سرپرستان کسانى که ایمان نمىآورند قرار دادیم.»(اعراف ـ 27)
شیطان به دوستانش وحی میکند
«وَلَا تَأْکُلُواْ مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّیَطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَائِهِمْ لِیُجَدِلُوکُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ. و از آنچه نام خداوند بر آن برده نشده، نخورید، چرا که خوردن آن فسق (و خروج از مدار بندگى) است. همانا شیاطین، به دوستان خود القا مىکنند تا به جدال با شما برخیزند (که مثلاً چه فرقى است میان حیوان مرده یا ذبح شده) و اگر از آنان اطاعت کنید، قطعاً شما هم مشرک مىشوید.»(انعام ـ 121)
اذناب شیطان چه کسانی هستند؟
با مرور آیات فوق این سؤال در ذهن ایجاد میشود که حزب و گروه و قبیله شیطان چه کسانی هستند؟ واضح است که نمیتوان گفت: اذناب شیطان صرفا از طایفه جن هستند و وجودی ماورایی دارند. چرا که در قرآن آیاتی دال بر پیوند عمیق بعضی از انسانها با شیطان وجود دارد؛ از جمله اینکه اسرافکاران برادران شیطاناند .«إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً. همانا اسرافکاران برادران شیطانهایند و شیطان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس بود.»(اسراء ـ 27)
از طرفی همراهی و دوستی زمانی تحقق مییابد که وجوه اشتراکی میان افراد و اشخاص باشد؛ اعضای یک گروه یا حزب براساس اهداف و آرمانهای مشترک گردهم قرار میگیرند و برای تحقق اهداف خود حول یک محور جمع شده و در یک مسیر گام بر میدارند. با این اوصاف منظور قرآن از حزب و قبیله شیطان عدهای از انسانها خواهند بود که اهداف و آرمانهای مشترکی با شیطان داشته و ویژگیهای رفتاری شبیه به او را کسب نمودهاند.
از اینرو برای شناخت اذناب شیطان لازم است به دنبال ویژگیهای رفتاری شیطان در قوم و یا گروهی از انسانها باشیم که قرآن از آنان با همان ویژگیها یاد کرده است و البته توجه داشته باشیم که قرآن از هویت جمعی و نه فردی! به عنوان اذناب شیطان یاد میکند. به عبارتی آنان دارای ساختار قومی و تشکیلاتی هستند؛ قومیکه با ویژگیهایی چون کفرورزی، تکبر، عصیان، فسق، برتری طلبی، نژادپرستی و حتی لعنت شدن شبیه شیطان بوده و جریان شیطانی را شکل میدهند و با رهبری او، مبارزه با حزبالله را پی میگیرند.
با دقت در تفاسیر کلام وحی یک نکته مهم قابل مشاهده است و آن اینکه صفات و رفتار مشابه از حیث قومی و تشکیلاتی در قوم بنی اسرائیل قابل مشاهده است. البته این را در نظر داشته باشیم که یک یا چند نمونه از این اوصاف ممکن است در افراد و گروهی وجود داشته باشد. ولی اینکه تمام این ویژگیها و اوصاف مجموعا در یک قوم مشاهده گردد صرفا شامل قوم بنی اسرائیل است.
به آیات ذیل دقت کنید؛
کفرورزی و تکبر شیطان
«اذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَآئِکَةِ إِنِّى خَالِقٌ بَشَراً مِّن طِینٍ فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ من رُّوحِى فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِینَ فَسَجَدَ الْمَلَآئِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلَّا إِبْلِیسَ اسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ. آنگاه که پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا من آفرینندهى بشرى از گِل هستم. پس همین که او را نظام بخشیدم و از روح خود در او دمیدم، سجدهکنان براى او به خاک افتید. پس فرشتگان همه با هم سجده کردند. مگر ابلیس که تکبّر ورزید و از کافران بود.(صاد ـ 71 تا 74)
«بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُواْ بِمَآ أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْیَاً أَنْ یُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ یَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَآءُو بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْکَفِرینَ عَذَابٌ مُّهِینٌ؛ چه بد است آنچه که خویشتن را به آن بفروختند که از روى حسد به آیاتى که خدا فرستاده بود کافر شدند و گفتند: چرا خداوند از فضل خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد، (آیاتش را) نازل مىکند. پس به قهر پىدرپى الهى گرفتار شدند و براى کافران، مجازاتى خوار کننده است»(بقره ـ 90)
دشمنی دیرینه شیطان و اذنابش با مؤمنان
«إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً إِنَّمَا یَدْعُواْ حِزْبَهُ لِیَکُونُواْ مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ. بىگمان، شیطان دشمن شما است، پس شما نیز او را دشمن بگیرید؛ جز این نیست که او دار و دستهى خود را فرا مىخواند تا از اصحاب دوزخ باشند.»(فاطر ـ 6)
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَوَةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُواْ. قطعاً سرسختترین مردم را در دشمنى نسبت به اهل ایمان، یهودیان و مشرکان خواهى یافت.»(مائده ـ 82)
لعنت شدن شیطان و اذنابش
«لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبا مَفْرُوضاً وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَلَأَمُرَنَّهُمْ،َلَیُبَتِّکُنَّ ءَاذَانَ الأَنْعَمِ وَ لأَمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ یَتَّخِذِ الْشَّیْطَنَ وَلِیّاً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَاناً مُبِیناً. خداوند لعنتش کرده وقتى که گفت: من حتماً از بندگان تو سهمى معیّن خواهم گرفت. و گروهى را منحرف خواهم کرد و حتماً آنان را گمراه مىکنم و قطعاً به آرزوها سرگرمشان مىسازم و دستورشان مىدهم که گوش چهار پایان را بشکافند و به آنان فرمان مىدهم که آفرینش خدا را دگرگون سازند.»( نساء ـ 118 و 119)
«إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَآ أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّهُ لِلنَّاسِ فِى الْکِتَبِ أُوْلَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّعِنُونَ. کسانى که آنچه را از دلائل روشن و اسباب هدایت را نازل کردهایم، با آنکه براى مردم در کتاب بیان ساختهایم، کتمان مىکنند، خداوند آنها را لعنت مىکند و همه لعنت کنندگان نیز آنان را لعن مىنمایند.»(بقره ـ 159)
فتنه انگیزی شیطان و اذنابش
«وَقُل لِّعِبَادِى یَقُولُواْ الَّتِى هِىَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَنَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَنَ کَانَ لِلْإِنسَنِ عَدُوّاً مُّبِیناً. و به بندگانم بگو: سخنى گویند که نیکوتر است، چرا که شیطان (با سخنان ناموزون) میان آنان فتنه و فساد مىکند. همانا شیطان همواره براى انسان، دشمنى آشکار بوده است.»(اسرا ـ 53)
«کُلَّمَآ أَوْقَدُواْ نَاراً لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِى الْأَرْضِ فَسَاداً وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ. و هر بار که براى جنگ، آتش افروزى کردند، خداوند آن را خاموش ساخت. آنان همواره در زمین، به فساد و تبهکارى مىکوشند و خداوند مفسدان را دوست نمىدارد.»(مائده ـ 64)
نژادپرستی شیطان و اذنابش
«قَالَ مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قَالَ أَنَاْ خَیْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِى مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِینٍ. خداوند به ابلیس فرمود: وقتى که من (به سجده) فرمانت دادم، چه چیز تو را از سجده کردن باز داشت؟ (شیطان) گفت: من از او بهترم، مرا از آتش و او را از گِل آفریدى.»(اعراف ـ 12)
«ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَنْ تَمَسَّنَا الْنَّارُ إِلَّآ أَیَّاماً مَعْدُودَ تٍ وَغَرَّهُمْ فِى دِینِهِمْ مَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ. این (روىگردانى از حکم خدا) براى آن بود که اهل کتاب گفتند: هرگز آتش دوزخ جز چند روزى به ما نمىرسد و این افتراها آنان را در دینشان فریفته ساخت»(آلعمران ـ 24)
فسق شیطان و اذنابش
«وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئِکَةِ اسْجُدُواْ لِأَدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ. و (یاد کن) هنگامى که به فرشتگان گفتیم: براى آدم سجده کنید. پس همه به جز ابلیس سجده کردند! او از جنّ بود و از فرمان پروردگارش سر بر تافت.»(کهف ـ 50)
«فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غَلِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَکَّلُواْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ قَالُواْ یَمُوسَى إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَآ أَبَداً مَّا دَامُواْ فِیهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَ رَبُّکَ فَقَتِلَا إِنَّا هَهُنَا قَعِدُون قالَ رَبِّ إِنِّى لَا أَمْلِکُ إِلَّا نَفْسِى وَ أَخِى فَافْرُقْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ الْقَوْمِ الْفَسِقِینَ. پس چون که داخل شدید همانا پیروزید و اگر ایمان دارید بر خدا توکّل کنید.(بنىاسرائیل) گفتند: اى موسى! تا وقتى که آنها (جباران ستمگر) در آن شهرند، ما هرگز وارد آن نخواهیم شد. پس تو و پروردگارت بروید (و با آنان) بجنگید، ما همانا همین جا نشستهایم. (موسى ) گفت: پروردگارا! همانا من جز خود و برادرم، اختیار کسى را ندارم، پس میان ما و قوم فاسق و تبهکار فاصله بینداز.»(مائده ـ 23 تا 25)
و در پایان؛
از عبداللّه عباس روایت است «مراد از شیطان پنج فرد از جهودان که رؤسای ایشان بودند: کعب ابن اشرف، ابوبرده در بنیاسلم، عبداللّه در بنی جهینه، عوف بن عامر در بنیاسد و عبداللّه بن السورا در شام. آنها کاهنان کفار بودند که برایشان از جن خبر میدادند از یهود که منافقان را به تکذیب امر میکردند». (منهج الصادقین؛ صفحه 161 و 231) و (جنایت جهانی، مؤلف: رحمانی ـ شمس الدین صفحه ـ 247)
تقابل و مبارزه حق و باطل
شکلگیری تقابل جبهه حق و جبهه باطل از بدو خلقت با دشمنی شیطان با انسان اتفاق افتاده و از دوران هابیل و قابیل در بین انسانها نمود پیدا کرد. در طول تاریخ نیز بارها شاهد بروز و ظهور این مبارزه در عرصههای مختلف جنگ سخت و نرم و حتی جنگ هوشمند میان این دو جبهه بودهایم.
کلام وحی در تبیین این مبارزه میفرماید «الَّذِینَ ءَامَنُواْ یُقَتِلُونَ فِى سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ یُقَتِلُونَ فِى سَبِیلِ الطَّغُوتِ فَقَتِلُواْ أَوْلِیَآءَ الشَّیْطَنِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَنِ کَانَ ضَعِیفاً. کسانى که ایمان آوردهاند، در راه خدا جهاد مىکنند و کسانى که کافر شدهاند در راه طاغوت مىجنگند. پس با دوستان و یاران شیطان بجنگید (و بیم نداشته باشید) زیرا حیله ىشیطان ضعیف است.»(نساء ـ 76)
جریان شیطانی و مقابله با جریان خدا محوری
انسانها و ملتهای خدا باور و خدا محور در حیات فردی و اجتماعی خود همواره با جریان شیطانی روبرو بودهاند که با هدف دور کردن انسانها و ملتها از حریم قرب الهی سعی داشته قدرت مطلق را در دنیا به دست گیرد؛ قدرتی که جبهه حق را تضعیف کرده و حتی اگر بتواند دینداری و دینمداران را از جغرافیای زمین محو سازد.
در کلام وحی به این راهبرد شیطان و اذنابش اشاره شده، آنجایی که میفرماید «وَلَنْ تَرْضَى عَنْکَ الْیَهُودَ وَلاَ النَّصَرى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ. اى پیامبر!) هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا (آنکه تسلیم خواسته آنان شوى و) از آئین آنان پیروى کنى.»(بقره ـ 120)
جریان شیطانی در جهان معاصر
در جهان امروز بیش از هر زمان دیگر شاهد تلاش جریان شیطانی برای محو مظاهر الهی و مبارزه با مؤمنان و در نهایت به دست گرفتن زمام اختیار چهان و مردم دنیا هستیم.
این جریان در جهان امروز نظریهپردازی و برنامهریزی برای تحقق دنیای بیخدا را با عنوان نظم نوین جهانی شکل داده است. دهکده جهانی که کدخدا دارد اما خدا نه! خدای این دهکده از جنس گوساله سامری است و ساخته پرداخته انسان است. ما در نظم نوین جهانی با خدایی انسان روبرو خواهیم بود؛ دنیایی انسان محور که بر مدار خدا نمیچرخد.
اگر چه دهکده جهانی که قرار بود آمریکا که نه! بنی اسرائیل کدخدای آن باشد آرزوی بر باد رفته این جریان شیطانی است، علت بر باد رفتگیاش چیزی جز انقلاب اسلامی ایران نیست. انقلابی که روح اعتماد به خدا و خود باوری را در نهاد امت اسلام دوباره احیا نمود و موج بیداری را در منطقه به وجود آورد که در آینده نزدیک این موج اروپا را هم در برخواهد گرفت.
مسلم است که جبهه باطل و حزب شیطان بعد از قرنها تلاش برای به دست گرفتن قدرت جهانی چنین تحول عظیم و غیر منتظرهایی را بر نمیتابد و تمام همت خود را مصروف نابودی آن میکند؛ راز دشمنی استکبار و غرب با ایران اسلامی همین ماهیت انقلاب اسلامی است که دشمنی بذاته با حزب شیطان دارد.
امام خمینی(ره) درباره سیاست اسرائیل در نابودی مسلمانان منطقه میفرمایند «کسانی که از اسرائیل حمایت میکنند باید بدانند که افعی گزنده را در حمایت خود قوی میکنند که در صورت فرصت خدای نخواسته حرث و نسل منطقه را به هلاکت میکشاند و باید به این افعی خزنده خطرناک مهلت ندهند.»(پیام امام به زائران بیت اللّه الحرام ـ تاریخ 12/6/62 ـ صحیفه، ج 18، ص 93.)
این پیام امام خمینی(ره) دقیقا از آیه 205 سوره بقره نشأت گرفته، آنجایی که خدا میفرماید «وَإِذَا تَوَلَّى سَعى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ الْنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ. و هرگاه به قدرت و حکومت رسد براى فساد در زمین و نابودى زراعتها و نسل کوشش مىکند و خداوند فساد را دوست ندارد.»
جریان شیطانی صهیونیسم جهانی قرنها قبل توطئه حکومت جهانی خود را به نحو پراکنده و اعلام نشدهای پیگیری میکرد. «هرتصل» اندیشمند صهیونیسم که عدهایی او را طراح پروتکلهای صهیون میدانند در رابطه با قرنها تلاش بنی اسرائیل برای به دست گرفتن قدرت و تأسیس حکومت جهانی میگوید «اینکه در مقابل ما نقشهای است و در این نقشه راهی ترسیم شده است که ما باید برای رسیدن به مقصد خود آن را بپیماییم. ما حق نداریم حتی به اندازه یک تار مو از این راه منحرف شویم که اگر گستاخانه این کار را کردیم ثمره چند قرن فعالیت خود را از دست خواهیم داد و همه چیز برباد خواهد رفت.»(پروتکل اول)
پروتکلهای دانشوران صهیون منشور بنی اسرائیل
خوب است متذکر شویم: پروتکلهای دانشوران صهیون اسنادی غیر قابل انکار در تبیین اهداف بنی اسرائیل است که اگر چه توسط صهیونیسم تکذیب شده، ولی بازخوانی وقایع قرن 19 و 20 و تطبیق با پروتکلهای صهیونیسم این حقیقت را آشکار میسازد که بسیاری از وقایع تاریخ معاصر از 100 سال پیش تاکنون دقیقا با برنامهریزی که در پروتکلها مشاهده میشود تطبیق میکند.
امام خمینی(ره) درباره پروتکلهای دانشوران صهیون میفرمایند «اینها حکومت را از خودشان میدانند. اینها در کتابهایشان نوشتهاند، در مقالاتشان نوشتهاند: حکومت مال ماست. باید یک سلطنت جدیدی به وجود بیاوریم و یک حکومت جدیدی به وجود بیاوریم»(رحمانی ـ شمسالدین ـ فرهنگ و زبان، ص 170 ـ 125، فصل ویژه «محمدعلی خان فروغی») و همچنین بنگرید به کتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ـ ج 2)
آیتالله حسینی شیرازی در کتاب خود پیرامون پروتکلهای دانشوران صهیون مینویسد «یکی از حیرت انگیزترین، عجیبترین و خطرناکترین کتابهای سیاسی که تاکنون انتشار یافته است، کتاب (پروتکلهای حکمای یهود) است. شما هنگامی که این کتاب را مطالعه کنید، حتما متوجه خواهید شد همین یهودی که آنها را مردم سالم و بیآزاری فرض کرده بودید، چه تشکیلات خطرناک و زیان بخشی را تشکیل میدهند. این کتاب؛ مجموعهای است از سخنرانیهای یک شخصیت برجسته یهودی که بر چند تن از ثروتمندان و افراد با نفوذ یهودی ایراد کرده است. پنجههای خونین یهود از پشت صفحات کتاب به خوبی پیدا است و صدق گفتار «اوسکار لیفی» یهودی که میگوید: پادشاهان، اخلالگران، فتنه انگیزان و جلادان جهان ما هستیم. از این کتاب به خوبی معلوم میگردد.»(مقدمه در کتاب پروتکلهای دانشوران یهود ـ ص 4)
قرآن افشاگر پروتکلهای شیطانی
مروری کوتاه بر پروتکلهای صهیونیسم و تطابق این منشور حکومتی بنیاسرائیل با راهبردهای شیطان که خداوند در قرآن برایمان تبیین نموده به خوبی آشکار میسازد.
به آیات ذیل و مفاهیم متناظر آن در پروتکلها توجه کنید:
راهبرد شیطان؛ محاصره و تنگناسازی برای انسان
«قَالَ فَبِمَآ أَغْوَیْتَنِى لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ، ثُمَّ لَأَتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَنِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَکِرِینَ. شیطان گفت: پس به خاطر آنکه مرا گمراه کردى، من هم براى (فریب دادن) آنان حتماً بر سر راه راست تو (به کمین) خواهم نشست. سپس از روبرو و از پشت سر و از راست و چپشان بر آنان مىتازم و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهى یافت.»( اعراف ـ 16 و 17)
راهبرد جریان شیطانی؛ محاصره و تنگناسازی برای ملتهای غیر یهود
پروتکل دهم: بدیهی است که اگر به ملتها مهلت نفس کشیدن و استراحت بدهیم امید رسیدن به روزی که انتظارش را میکشیدیم، شدیداً کاهش پیدا میکند.
راهبرد شیطان؛ استفاده از شراب برای انحراف انسان
«إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَنُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمْ الْعَدَ وَةَ وَ الْبَغْضَآءَ فِى الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلَو ةِ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ. همانا شیطان مىخواهد به وسیله شراب و قمار، میان شما دشمنى و کینه بیفکند و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد. پس (با این همه مفاسد) آیا دست برمىدارید؟»(مائده ـ 91)
راهبرد جریان شیطانی؛ استفاده از شراب برای از بین بردن غیر یهودیان
پروتکل ششم: ما همچنین میگساری و وسایل آن را در بین آنان ترویج میکنیم و همه این تدابیر به صورت کاروانی منسجم، ما را برای رسیدن به هدف بزرگمان که همان متلاشی کردن و از بین بردن عناصر آگاه «گوییم»از روی زمین است، یاری میکند.
راهبرد شیطان؛ یاری کردن دوستان خود با الهامات شیطانی برای شبهه افکنی در مبانی دین
«وَإِنَّ الشَّیَطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَائِهِمْ لِیُجَدِلُوکُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ. همانا شیاطین، به دوستان خود القا مىکنند تا به جدال با شما برخیزند (که مثلاً چه فرقى است میان حیوان مرده یا ذبح شده) و اگر از آنان اطاعت کنید، قطعاً شما هم مشرک مىشوید.»(انعام ـ 121)
راهبرد جریان شیطانی؛ بهرهگیری از نیروهای ماورایی(جن) و شبهه افکنی در مبانی دین
پروتکل پانزدهم: خداوند فقط به ما طبیعت فوق بشری عطا کرده است؛ از این جا معلوم میشود که طبیعت، خود سرنوشت ما را برای رهبری جهان و حکومت بر آن رقم زده است.
پروتکل چهاردهم: فلاسفهی ما پرده از روی معایب باورهای دینی «گوییم» بر خواهند داشت، اما هرگز اجازه نخواهیم داد کسی به منظور پیبردن به مقاصد و اهداف واقعی دین ما، آن را مورد بحث و تحقیق قرار دهد؛ چرا که شناخت این مسائل منحصر به ما و تنها مخصوص ماست و ما همواره سعی میکنیم که اسرار دین خود را برای دیگران فاش نسازیم.
راهبرد شیطان؛ دشمنی عمیق و ذاتی با انسان
«إِنَّ الْشَّیْطَنَ لِلْإِنْسَنِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ، همانا شیطان، براى انسان دشمنى آشکار است.»(یوسف ـ 5)
راهبرد جریان شیطانی؛ دشمنی ذاتی بین بنی اسرائیل و غیر یهود
پروتکل دوازدهم: «گوییم» همانند رمه گوسفند هستند و ما چون گرگ، زمانی که گرگ به گله میزند چه بلایی بر سر آنان میآید.
راهبرد شیطان؛ بهرهگیری از غریزه حرص و منفعت طلبی در انسان
«الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ، شیطان شما را (به هنگام انفاق) وعده فقر و تهیدستی میدهد و به فحشا (و زشتیها) امر میکند»(بقره ـ 268)
راهبرد جریان شیطانی؛ بهرهگیری از غریزه حرص و منفعت طلبی در انسان
پروتکل اول: ما در برخوردها و رفتارهایمان با مردم، مردمی که هیچ وقت از آنها بی نیاز نیستیم، همواره انگشت روی نقاط حساس آنها میگذاریم. از جمله این نقاط حساس است: پول، حرص، ثروت و نیازهای مادی.
راهبرد شیطان؛ نگاه تحقیرآمیز به انسان و حیوان دانستن او
«قَالَ أَرَءَیْتَکَ هَذَا الَّذِى کَرَّمْتَ عَلَىَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَمَةِلَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلاً. ابلیس گفت: به من خبر ده، این است آن کسى که بر من گرامى داشتى؟ اگر تا قیامت مهلتم دهى، یقیناً بر نسل او افسار زده، به زیر سلطه مىکشم، مگر اندکى را.»(اسرا ـ 62)
راهبرد جریان شیطانی؛ نگاه تحقیرآمیز به انسان و حیوان دانستن غیر یهود
پروتکل نوزدهم: و هزار هزار به ما پیوستند و به صفوف چهارپایان ما ملحق شدند.
پروتکل پانزدهم: لازم نیست ما قربانیانی را که گوییم (مردم غیر یهود) برای حفظ نسل حیوانی خود و نگهداشتن نژاد خویش متحمل شدهاند، حساب کنیم.
پروتکل اول: چه عواملی گوییم(مردم غیر یهود)، این حیوانات درنده را از حمله باز میدارد؟ و چه چیز تا به امروز آنها را کنترل کرده است؟
راهبرد شیطان؛ پیشروی گام به گام
«یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَآءِ وَ الْمُنْکَرِ. اى کسانى که ایمان آوردهاید! گامهاى شیطان را پیروى نکنید و هرکس پیرو امهاى شیطان شود، همانا که او به فحشا و منکر فرمان مىدهد.»(نور ـ 21)
«خُطوات» جمع «خُطوة» به معناى گام است. قرآن در مورد نحوهى منحرف کردن شیطان، عبارتِ «خطوات الشیطان» را به کار برده است تا بگوید: شیطان، گام به گام انسان را به سوى انجام گناهان مىکشاند.
راهبرد جریان شیطانی؛ پیشروی گام به گام
پروتکل نهم: برای پیاده کردن اصول خود باید به اخلاق ملتی که در میان آن بسر میبریم و در کشورش کار میکنیم، توجه نماییم. اگر بخواهیم اصول خود را به گونه آشکار و فراگیر و با شیوه ای یکنواخت در مورد او اجرا کنیم و برای تغییر و اصلاح ماده تعلیم و تربیت آن ملت به نحوی که با اهداف و اسلوب ما منطبق باشد، این روش را بپیماییم، امیدی نیست که به موفقیت دست یابیم؛ اما اگر اجرای این اصول با بیداری و هوشیاری صورت گیرد در مدتی کمتر از 10 سال اخلاق و حالات آن ملت، هرچند هم لجوج و انعطاف ناپذیر باشد، دگرگون خواهد شد و بدین ترتیب ملت جدیدی را به صفوف ملتهایی که قبلاً تسلیم و فرمانبردار کردهایم، اضافه میکنیم.
راهبرد شیطان؛ اسرافگری
«إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً. همانا اسرافکاران برادران شیطانهایند و شیطان نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس بود.»(اسرا ـ 27)
«اِخوان الشیاطین» یعنى کسانى که در مسیر شیطان و همراه اویند. در قرآن پیوسته از وسوسه یا ولایت شیطان بر افراد سخن به میان آمده است؛ ولی تنها موردى که «اِخوان الشیاطین» آمده این آیه است، یعنى اسرافکاران همکار شیطانند، نه تحت امر او.
راهبرد جریان شیطانی؛ ترویج تجملگرایی و اسراف
پروتکل سیزدهم: برای آن که تودهها همواره در گمراهی بمانند و نداند در اطرافشان چه میگذرد و با آنها چه میشود، با ایجاد وسایل تفریح و سرگرمی و بازیهای خندهآور و انواع ورزشها و لذت بردن و شهوترانی و زیاد کردن کاخهای زرق و برقدار و خانههای مجلل، آنها را به خود مشغول خواهیم کرد.
راهبرد شیطان؛ ایجاد اختلاف و جنگ
«وَقُل لِّعِبَادِى یَقُولُواْ الَّتِى هِىَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَنَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَنَ کَانَ لِلْإِنسَنِ عَدُوّاً مُّبِیناً. و به بندگانم بگو: سخنى گویند که نیکوتر است، چرا که شیطان میان آنان فتنه و فساد مىکند. همانا شیطان همواره براى انسان، دشمنى آشکار بوده است.»(اسرا ـ 53)
راهبرد جریان شیطانی؛ ایجاد اختلاف و جنگ
پروتکل دهم: اگر ما خصلت «خود مهم بینی» و غرور را در جان مردم تزریق کنیم پیوند خانواده را از هم گسستهایم و ارزشهای فرهنگی آن را از بین بردهایم؛ افرادی را که به دلیل برخورداری از قدرت تفکر، احتمال دارد از توده فرمانبردار ما جدا شوند و راه مخالفت با ما در پیش گیرند، از سر راه برداشتهایم.
راهبرد شیطان؛ ایجاد غفلت و مانع تراشی در اسباب ذکر
«فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَهُ ءَاتِنَا غَدَآءَنَا لَقَدْ لَقِینَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَباً قَالَ أَرَءَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّى نَسِیتُ الْحُوتَ وَ مَآ أَنسَنِیهُ إِلَّا الشَّیْطَنُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِى الْبَحْرِ عَجَباً. پس همین که (از کنار دریا) گذشتند، موسى به جوان (همراه) خود گفت: غذاى چاشت ما را بیاور، به راستى که از این سفر رنج بسیار دیدهایم. (آن جوان) گفت: آیا به یاد دارى وقتى که به صخره پناه بردیم و من (پریدن) ماهى (به دریا) را فراموش کردم (که براى تو بگویم) و کسى جز شیطان آن را از یاد من نبرد، تا آن را یادآورى کنم؛ (در کمال شگفتى ماهى راه خود را در دریا پیش گرفت و رفت.» شیاطین، مانع ملاقات و همراهى موسى و خضرها هستند و به همین دلیل همراه موسى را به فراموشى انداختند. «ما انسانیه الاّ الشیطان»
راهبرد جریان شیطانی؛ مبارزه با اصحاب ذکر
پروتکل هفدهم: ما در گذشته تلاش کردهایم تا نفوذروحانیون «گوییم» را از بین ببریم و آنها را از چشم مردم بیندازیم. هدف ما از این کار لطمه زدن به رسالت آنها است؛ رسالتی که ممکن بود همواره سد راه ما شود.
راهبرد شیطان؛ زیبانمایی باطل
«و زین لهم الشیطان اعمالهم فصدهم عن السبیل .و شیطان اعمال آنها را در نظرشان زینت داد پس آنها را از راه حق باز داشت.»(نمل ـ 24)
راهبرد جریان شیطانی؛ زیبانمایی باطل
پروتکل دوم: در اقداماتی که ما برای پیشبرد نظریات «داروین»، «مارکس» و «نیچه» انجام دادیم، فکر کنید. تأثیر مهم رهنمودهای ما در فریفتن و به اشتباه انداختن اذهان «گوییم» در این زمینه دست کم برای خود ما یهودیها باید روشن باشد.
از این دست راهبردها و تطبیق آن با سیاستهای شوم بنی اسرائیل فراوان است که در این مجال نمیگنجد .!
پروتکلها و برنامهریزی بنی اسرائیل برای حکومت جهانی
سال 1897 زمان برنامهریزی و اعلام رسمی این برنامه در بین نخبگان و دانشوران بنی اسرائیل و ساماندهی یهودیان برای تحقق اهداف سیاسی صهیونیسم بود. برنامه صد ساله بنی اسرائیل برای برپایی حکومت جهانی با ظهور افعی چنبر زده اسرائیل در فلسطین و حریم قدسی مسجد الاقصی تبلور یافت و میرفت که چند دهه بیشتر با اعلام حکومت جهانی یهود در جغرافیای نیل تا فرات فاصله نداشته باشد که انقلاب اسلامی تیر زهر آگینی بر پیکره این افعی نشاند.
امام خمینی(ره) در فرازی از سخنان خود به نقشه بنی اسرائیل برای تسلط بر نیل تا فرات اشاره میکنند و میفرمایند «من همانگونه که بارها در سالهای گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار دادهام، مجدّدا خطر فراگیری غدّه چرکین و سرطانی صهیونیسم را در کالبد کشورهای اسلامی گوشزد میکنم و حمایت بیدریغ خود و ملّت و مسؤولین ایران را از تمامی مبارزات اسلامی ملّتها و جوانان غیور و مسلمانان، در راه آزادی قدس اعلام مینمایم.»(صحیفه نور ـ ج 20 ـ ص 115/16 ـ مرداد 66)
امام راحل در اشارهی ظریف صدام را نیز برادر اسرائیل میدانند که به نوعی درصدد تحقق تسلط بر نیل تا فرات است و میفرمایند «من کرارا تذکر دادهام که اسرائیل از نیل تا فرات را از خود میداند و شما را غاصب سرزمینهای خویش میشمرد، گرچه اکنون جرأت اظهار صریح آن را ندارد، چنانچه صدام برادر اسرائیل نیز برای سلطه بر منطقه تلاش میکند و برفرض باطل با به قدرت رسیدن، آرامش را از همه سلب مینماید.»(پیام امام به مناسبت برگزاری کنگره عظیم عبادی ـ سیاسی حج و عید سعید قربان ـ تاریخ 7/6/63 ـ صحیفه ـ ج 19 ـ ص 48.03S)
امام در بیانات خود در جمع نمایندگان نهضتهای آزادی بخش جهان درباره نقشه اسرائیل برای نیل تا فرات و لزوم ایستادگی در مقابل آن میفرمایند «شکایت از این حکومتها را به کجا ببریم جز به ساحت مقدس خدای تبارک و تعالی؟ ما چطور شکایت کنیم از آنهایی که ایران را که ایستاده است و میخواهد در مقابل همه قدرتها بایستد و اسلام را محقق کند در دنیا، در مقابل این، طرح جهاد میدهند و اسرائیل که به جنگ با اسلام برخاسته است و با صراحت میگوید که از نیل تا فرات مال من است و حرمین شریفین را از خود میداند، سکوت کردهاند. ما این دردها را کجا ببریم، این مصیبتها را پیش کی طرح کنیم؟ این سکوتهای مرگبار را، این سکوتهایی که تأیید میکند جنایتکاران را، این سکوتهایی که تشویق میکند ستمکاران را، باید به کی عرضه کنیم و از کی بخواهیم که عنایت کند و این سکوتها را بشکند؟ جمعیتتان کم است؟ ثروتتان کم است؟ نفتتان ناچیز است؟ زمینهایتان کم است؟ مراکز مهمی که در سوق الجیشی بسیار معتبر است، شما دستتان نیست؟ همه امکانات هست، لکن یک چیز نیست و آن ایمان است. ایمان نیست.»(بیانات امام خمینی(ره) در جمع نمایندگان نهضتهای آزادی بخش جهان ـ تاریخ 23/3/61 ـ صحیفه ـ ج 16 ـ ص 198»
چرا نیل تا فرات؟
در اینکه چرا نیل تا فرات باید گزینه حکومت جهانی یهود باشد! شاید بتوان در کنار عوامل استراتژیک اقتصادی و مادی در این نقطه از جهان، اصلترین و مهمترین دلیل را وجود روح معنویت و خداباوری و رویش ادیان الهی در این منطقه دانست که نقطه ثقل آن فلسطین به ویژه مسجد الاقصی است که میعادگاه معراج پیامبر(ص) است و بنا به فرموده قرآن خداوند اطراف آن را برکت داده است. قرآن میفرماید «سبحان الذی اسرای بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصا الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا انه هوالسمیع البصیر. منزه است خدایی که بنده خود را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی که پیرامونش را برکت و پر نعمت ساخت سیر داد تا آیات خود را به او بنماید که خدا به حقیقت شنوا و داناست.»(اسرا ـ 1)
مقام معظم رهبری نیز در بیانات متعدد با تأکید بر اهمیت مسأله فلسطین به عنوان مسأله اصلی جهان اسلام، فلسطین را کلید رمز آبادی میدانند که درهای فرج را به روی امت اسلامی خواهد گشود.
ایشان همچنین به علت و طرح پیچیده این جریان شیطانی برای ایجاد حکومتی ضد خدا در این منطقه اشاره میفرمایند «امروز دیگر کاملا روشن شده است آنهایی که گمان میکردند قضیه فلسطین یک امر مقطعی و محدود به بخش کوچکی از جهان اسلام است کاملا اشتباه میکردند. ذخایر عظیم سلاحهای هستهای و کشتار جمعی ذخیره شده در زراتخانههای رژیم صهیونیستی برای مقابله با مردم بی دفاع فلسطین نیست. بلکه برای برقراری سلطه بر جهان اسلام و بخصوص خاورمیانه است. اینکه حزب الله برای آزادی سرزمین اشغالی تلاش میکند و اسرائیل در تلافی به نیروهای سوریه حملهور میشود نشان بارزی از چنین نیت شیطانی اسرائیل و خامیات غربی آن است. سرزمین فلسطین و قدس شریف همواره مورد طمع بعضی از قدرتهای غربی بوده است و تحمیل جنگهای طولانی صلیبیها علیه مسلمانان نشان بارز اطماع آنها نسبت به این سرزمین مقدس است. بعضی از فرماندهان ارتش متفقین پس از شکست عثمانی و ورود به بیت المقدس گفتند: امروز جنگهای صلیبی به پایان رسید!. اشغال این سرزمین براساس یک طرح پیچیده و با هدف جلوگیری از اتحاد و پیوستگی مسلمانان و پیشگیری از تأسیس مجدد حکومتهای قدرتمند مسلمان بود.» (بیانات مقام معظم رهبری در کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین ـ 4/2/1380)
با توجه به موارد فوق باید گفت: اساسا مسأله فلسطین یک مسأله صرفا سیاسی نبوده و رویکردی اعتقادی دارد. جالب اینجاست که بدانید رهبران بنی اسرائیلی نیز خود بر این موضوع تأکید دارند. موشه دایان، وزیر جنگ اسبق اسرائیل در هنگام ورود به «بیتالمقدس» فریاد میکشد و میگوید «ما امروز انتقام خیبر را از مسلمانانگرفتیم.»(نژاد پرستی اسرائیل و امریکا علم الهدی – بهاءالدین ـ ص 6)
/993/702/م