روزه؛ عبادتی آسان
![حضرت آيت الله صافي](/Original/1394/02/05/IMAGE635655932854381099.jpg)
به گزارش خبرگزاری رسا، هشتمین یادداشت از سلسله نوشتارهای حضرت آیت الله صافی گلپایگانی درباره ماه مبارک رمضان منتشر شد.
متن نوشتار این مرجع تقلید به این شرح است:
شریعت اسلام با فطرت بشر هماهنگ، و احکام آن، خواستههای واقعی فطرت و طبع سلیم و ذوق مستقیم است. اسلام به خرد و نیروی اندیشه بشر اهمیّت فراوان داده و او را به تعقّل و کنجکاوی و تحقیق تشویق میکند و کسانی را که از حکومت عقل و مراجعه به آن سرباز میزنند، سرزنش و توبیخ مینماید.
تعالیم اسلام تحمیلی بر روح پاک انسانیّت ندارد و وجدان بشر از این که روش خود را با آن تعالیم منطبق سازد، سنگینی و فشاری را احساس نمیکند.
یگانه صراط مستقیم
یگانهصراط مستقیم و کوتاهترین راه به سوی مقاصد عالیه، برنامههای اسلام است که مصالح دین و دنیا، جسم و روح و فرد و اجتماع را با هم جمع نموده است.
آنچه در این دین حنیف مورد نهی و حرمت واقع شده، چیزهایی است که بر فطرت تحمیل شده و با خواستههای آن هماهنگ نیست. و آن چه مورد امر قرار گرفته و حکم به وجوب و استحباب آن شده، مطابق با فطرت است.
«خیر و مصلحت» و «دفع ضرر و مفسده»، پایه احکام اسلام است و در هر کجا، دو مصلحت باهم مزاحمت کنند، حفظ مصلحت مهمتر و در هر جا ناچاری به ارتکاب یکی از دو مفسده باشد، پرهیز از عملی که مفسدهاش بیشتر است، لازم میشود.
سهولت و آسانی احکام اسلام
یکی از مشخّصات و علایم شریعت اسلام، «سهولت و آسانی احکام» آن است؛ چنانچه در اموری که تشریع اسلام بر پایه آن استوار است، «امکانات مکلّفین» و «عملی بودن تکالیف» مدّنظر قرار میگیرد.
تعالیم سخت، برنامههای دشوار و پر زحمت و مخالفت با فطرت سبب میشود که فرد، بیشتر از اطاعت سرباز زند؛ و دین به واسطه آن فقط مکتب ریاضت و وسیله کوبیدن و افنای غرایز باشد؛ و از فوایدی که باید برای دنیا و آخرت، نظام اجتماع، تهذیب اخلاق، تربیّت و هدایت و ترقّی داشته باشد، خالی گردد.
بدیهی است اگر قانون، بر خلاف فطرت و براساس رعایت مصلحت و دفع مفاسد نباشد، قابل دوام نیست و عاقبت هم اگر با زور و قهر، بر بشر تحمیل شود، با مقاومت و عکس العمل شدید مواجه شده و در مقابل فطرت محکوم میگردد.
اصول قرآنی و روایی
از این جهت اسلام در موارد عُسر و حرج، اضطرار، ضرر و تقیّه، طبق شرایطی که در فقه بیان شده، احکام و تکالیف خود را برداشته است. و قرآن مجید و نصوص و روایات، این اصول را تثبیت و تقریر فرمودهاند که به نمونههایی از آن اشاره میگردد:
الف ـ آیات کریمه
«فَاَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» ؛ «وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینَ مِنْ حَرَج» ؛ «یُرِیدُ اللهُ أَن یُخَفِّفَ عَنکُمْ»؛ «یُرِید اللهُ بِکمُ الیُسرَوَ لایُرید بِکُم العُسرَ» ؛ «مَایُریدُ اللهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَج وَلکِن یُرِیدُ لِیُطهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُم لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»
ب ـ احادیث شریفه
«لا ضَررَ وَلاضِرار فی الإسلام»؛ «رُفِعَ عَن اَمَّتِی تِسعَة ...»؛ «یَسِّرُوا وَلا تُعَسِّرُوا وَبَشِّرُوا، ولاتنفِرُوا...»
مطابق آن چه بیان گردید، بنای شرع بر تسهیل و آسانی است؛ پس، این سؤال مطرح است که چرا تکالیف دشوار ـ که به بذل مال و جان نیاز دارد ـ در شرع بسیار است؟
در پاسخ باید گفت: اگرچه بذل جان و فداکاری آسان نبوده و بذل اموال نیز بر کسانی که از خصلت سخاوت محروماند و از همدردی با هم نوع، لذّت نبرده و آن را پرداخت غرامت و ضرر میپندارند، دشوار است؛ امّا برای تحصیل مقاصد مهم و یا دفع مفاسد بزرگ، تحمّل این زحمات، گوارا و موافق با فطرت است و وقتی این تکالیف به نوع بشر عرضه شود، همه با صرف نظر از توجّه به خود، انجام آن را لازم و از اصول و نوامیس کمال و بقای نظام اجتماع میدانند. این گونه تکالیف، خلاف یُسر و آسانی نیست؛ بلکه تأمینکننده آن نیز است.
در ضمن آیات راجع به روزه ماه رمضان، این جهت سهولت دین اعلان گردیده و نشانگر آن است که در تشریع روزه هم این موضوع رعایت شده است.
حکم عقل بر تحمّل زحمت روزه
روزه بر نفوس معتاد به صرف غذا سخت بوده و به نوعی، ریاضت است؛ چرا که مانند هر رژیم تربیتی دیگر، با هوای نفس انسان سازگار نیست؛ ولی این ناسازگاری مثل ناسازگاری دارو با اشتهای بیمار است و قبول نکردن ذایقه و تنفّر مزاج بیمار، به واسطه طعم دارو است؛ ولی فطرت، وجدان و عقل بیمار، خوردن این دارو را پذیرفته و تحمّل زحمت آن را لازم میداند و سرباز زدن از خوردن آن را ناپسند و نابخردی میشمارد؛ به طوری که اگر بیمار از خوردن آن دارو خودداری کند، پرستار ـ که عقل و فطرتش پا بر جا است ـ آن را به زور به او میخوراند.
امّا اگر دارویی زیانآور بود، نباید آن را به بیمار خورانید و یا اگر خوردن آن دارو، ناراحت کننده است، ولی قابل تبدیل به داروی دیگر میباشد، پزشک حاذق آن را به داروی دیگر تبدیل مینماید و یا اگر تغییر زمان آن، مصلحت مهمّی داشت، وقت آن را تغییر میدهد.
خداوند متعال در ضمن بیان احکام روزه، دستور فرموده است که مسافر و بیمار در وقت دیگر ـ که این دو عذر را ندارند ـ روزه بگیرند. سپس میفرماید: «یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ؛ خدا بر شما آسانی میخواهد.» خداوند در روزه نیز، سختگیری و دشواری نخواسته و به طور کلّی هدف تکالیف، تنگگرفتن بر مردم و به دشواری انداختن آنان نیست؛ بلکه خدا نسبت به بندگانش رؤوف و مهربان است؛ آسانی امور آنها را میخواهد و سختگیری بر آنان را اراده نفرموده است.
اگر چه اصل مذکور، در ضمن احکام روزه بیان شده، امّا اصلی کلّی است که در تمام موارد دیگر هم منظور شده و تذکّر آن در ضمن احکام روزه، به این دلیل است که: بسا بعضی نادانان و ناپختهگان گمان کنند که در تشریع روزه بر مکلّفین سختگیری شده است و از این رو خداوند برای دفع این توهّم فرموده است: «یرید الله بکم الیسر» ؛ بی شک اگر مراد خداوند از روزه به دشواری افکندن بندگان بود، از بیمار و مسافر و پیران سالخورده، وجوب آن برداشته نمیشد.
پس، ای برادر مسلمان! سپاس خدای را به جای آور و نعمت اسلام را قدر بدان و در ماه رمضان، فرمان او را به جان و دل پذیرا شو!
مبادا که از آمرزش خدا در این ماه محروم بمانی: «فالشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم». مبادا بدون عذر شرعی روزهات را افطار کنی و با امر الهی در این ماه عزیز مخالفت کرده و معصیت نمایی و مشمول این حدیث شریف گردی: «مَن اَفطَرَ یَوماً مِن شَهر رَمَضان خَرجَ رُوحَ الایِمانِ مِنه؛ کسی که روزی از ماه رمضان را [بدون عذر] افطار کند، روح ایمان از او بیرون خواهد رفت.»/1323/د102/ج