شهیدی که در برابر جنایات رژیم پهلوی هیچ گاه سکوت نکرد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در کرمانشاه، شهید ذبیح الله کرمی فرزند شکراله، در سال 1330در روستای قمشه از توابع شهرستان کرمانشاه در خانواده ای متدین پا به عرصه هستی نهاد، پدر بزرگوارش یک شب قبل از تولد او در عالم خواب، به او انتخاب داشتن چهل پسر و یا یک پسر که ارزش چهل تن را داشته باشد را دادند، پدر، پسری را طلب کرد که قدر و ارزشش برابر چهل پسر باشد و پس از به دنیا آمدن او، وی را ذبیح الله ،نام نهاد.
بعد از به پایان رساندن تحصیلات به پیشنهاد یکی از آشنایان برای گروهبانی نیروی هوایی ثبت نام کرد و پس از موفقیت در آزمون ورودی، قرار شد به تهران اعزام شود، پس از مشورت با یکی از ائمه جماعت مساجد شهر از رفتن به ارتش شاه خودداری کرد و بنا به سفارش پدر به تحصیل طلبگی در مدرسه حضرت ایت الله گلپایگانی همت گماشت.
پس از مدتی به مدرسه فیضیه رفت و پس از تحمل مرارت های بسیار با راهنمایی و معرفی آیت الله خزعلی، راه ورود به مدرسه حفانی برای او گشوده شد و تحسین همگان، خصوصا" مدیریت مدرسه (شهید آیت الله قدوسی) را به خود جلب کرد.
در زمان رژیم طاغوت شهید کرمی، فعالیت های زیادی را بر علیه رژیم، انجام داد با شروع جنگ تحمیلی به قول خودش که عنوان کرده بود «آمده ام به صورت یک بسیجی ساده به جبهه بروم و تا آخر بمانم زیرا کشتن این منافقین اجر مضاعف دارد و کشته شدن به دست این پلیدان نیز اجر مضاعف خواهد داشت»، در همان ایام ین دوران، مبارزات خود را بر علیه رژیم طاغوت آغاز کرد، ذبیح الله جنایات رژیم پهلوی را در قالب نوار آماده می کرد و پس از ضبط، نوارها را تکثیر و توزیع می نمود و به همین جهت چند بار دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت.
شهید کرمی به منطقه اعزام شد و در جریان عقب راندن منافقین و پاک سازی منطقه از لوث وجود این جنایتکاران و وطن فروشان، در شهر سرپل ذهاب در تاریخ 07/05/67 دعوت معبودش را پذیرفت و به خیل شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی پیوست.
در اوصاف این شهید گرانقدر، حضرت آیت الله جنتی، آیت الله یزدی و آیت الله خزعلی گیلانی و بیشتر اساتید و علمای کشور و استان و فضلای حوزه علمیه قم نیز سخنان و مطالب ارزنده ای بیان نمودند.
گزیده ای از وصیت نامه شهید ذبیح الله کرمی
مادرم که بسیار رنج مرا کشیدی و ثمری نچشیدی و برادرم و خواهر و همسرم بانو و فرزندانم!
ان شاءالله همواره موفق و در خط راستین اسلام که همانا خط امام و روحانیت متعهد است، ثابت قدم و مقاوم باشید، بدی هایم را ببخشید و اگر خوبی و خوش خلقی از من دیده اید حلالتان باد.
این را باور دارید که بهشت و سعادت اخروی و کمال بدی تنها در سایه صبر و مقاومت مخلصانه در مقابل ناملایمات بدست می آید و تمام لحظات عمر انسان و همه وقایع و حوادث تلخ و شیرین زندگی، معرکه ای است برای امتحان او، هر کس به اندازه میدان عمل و شعاع توانایی و حدود و وسع و قدرت خود امتحان می شود و مورد بازخواست قرار می گیرد، خداوند، شما و همۀ مؤمنان را در این امتحان و کلیه مراحل زندگی سربلند و پیروز گرداند تا این جهاد اکبر را آبرومندانه پشت سر گذارده و روسفید به نعمت رضوان خداوند نائل گردید.
هر حقی به گردن افراد دارم، بخشیدم جز آنان که به نام من از کسی یا نهادی سو استفاده کردند، خصوصا آن جا که موجب ضرر یا ضربه ای برای انقلاب اسلامی بوده و منجر به بدبینی احدی به جمهوری اسلامی یا کارگزاران صدیق آن شده باشد، خداوند آن ها را نیامرزد مگر آنکه آن ضرر یا بدبینی را ولو به قیمت آبروی خود جبران کنند.
به تمام مقدسات قسم هیچ غمی به اندازه پیام امام در مورد قبول قطعنامه از سوی ایشان بر قلبم سنگینی نکرد، هر چه بیشتر می گریستم شرمنده تر و غمگین تر می شدم، رفتم بلکه عرق شرم خود را در پیشگاه خدا با خون خویش و رحمت حق از بین ببرم.
من بیش از این نمی دانستم ناظر مظلومیت امام باشم و در قبال آن تاب بیاورم، وصیتم به همه دوستان این است که در رابطه با جبهه ها خودم را هم مشمول فرامین امام بدانند و طوری برخورد نکنند که «کان الموت علی غیرنا کتب و کان الحق علی غیرناوجب» و وصیت دیگرم اینکه سعی کنید به بیش از آن چه که هستید تظاهر ننمایید.
از شهیدان راه اسلام و انقلاب اسلامی شرمگینانه عذرخواهی نموده و شاکر خواهیم بود اگر این رو سیاه را هم به خیل خون بار و کاروان پر کرامت خود بپذیرند، سلام و درود مستانه بر امام و نوکرانه شرمگینامه، امیدوارانه و اشک آلود بر حضرت ولی عصر (عج) منتقم حق طلب.
والسلام
3 مرداد 67 برابر با 10 ذیحجه 1408
ذبیح اله کرمی/857/پ203/ی