۲۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۴
کد خبر: ۲۴۶۷۸۶
چندخطی درباب تجربه تماشای فیلم محمد (ص) اثر مجید مجیدی

خورشید در قاب

خبرگزاری رسا ـ انتظاری چندین و چند ساله پایان پذیرفت و «محمد(ص)» رخ نمود و از اثری منحصربفرد در تاریخ سینمای ایران پرده برانداخت.اثری که استانداردهای سینمای ایران را چه از جهت هنری و چه صنعتی و حرفه‌ای فراتر برد و ابرقدرت‌های هنری جهان را در حوزه‌های مختلف فنی و اجرایی در خدمت نور ناب نبوت گرفت.
فيلم محمد(ص)

 

سرویس اندیشه خبرگزاری رسا - سال‌ها منتظر ماندیم؛ حسرت خوردیم و دریغ آلود و دردمند، چشم به راه سینمای ایران دوختیم. سال‌ها خون دل خوردیم و از خالی حضور نور در قاب سینمای ایران اسلامی شکوه کردیم؛ سال‌ها چشم به پرده نقره‌ای و دل، به آمد و شد هنرمندانی دخیل بستیم که نخواستند یا نتوانستند در این وادی مقدس دستی برآرند و کاری کنند که درخور و بشکوه، نمادی شود و نشانه‌ای از پاسداشت ارزش‌های دینی و حقیقت مقدس تبار آسمانیان در سینمای ایران.

 

 

 

گرچه چنته این سینما از عشق، چندان خالی نبود و در این سال‌ها گاه نشانه‌هایی از دل و دین، همچون کورسویی در شب دیجور، رخ می‌نمود اما این همه، در برابر آن عظمت، کم بود و کوچک و النادر کالمعدوم. اینک اما مجید مجیدی دستی برآورد و کاری کرد کارستان. همه عظمت و شوکت و قدرت حرفه‌ای سینمای روز جهان را در خدمت حقیقتی گرفت که دل و دین ما به او پیوند خورده و برای او می‌تپد؛ «محمد (ص)».

 

در پایان ماراتن دردناک و نفس گیر جشنواره فجر و در حالی که کام تشنه ما در این سینمای گاه بی ایمان بی آرمان، محتاج لختی آسمان و ذره‌ای نور و کورسویی عشق بود، تماشای فیلم محمد (ص) چونان آبی بر آتش غربت و دلتنگی و تمنای مشتاقان حقیقت باریدن گرفت و از ابر عظمت و خورشید شوکت و قداست آن شخصیت آسمانی، شمیمی بهشتی در سینمای این روزهای ما وزیدن یافت.

 

انتظاری چندین و چند ساله پایان پذیرفت و «محمد (ص)» رخ نمود و از اثری منحصربفرد در تاریخ سینمای ایران پرده برانداخت. اثری که استانداردهای سینمای ایران را چه از جهت هنری، چه صنعتی و چه حرفه‌ای بسیار فراتر برد و ابرقدرت‌های هنری جهان را در حوزه‌های مختلف فنی و اجرایی در خدمت نور ناب نبوت گرفت.

 

 

این تلاش و کار عظیم که با مردانگی و دلیری مجید مجیدی به ظهور رسید می‌تواند و باید دریچه‌ای باشد بر یک منظر زیبا و آرمانی و امیدوارکننده و جریانی شود در هنر هفتم ایران تا گام‌های بعدی، بهتر و رشیدتر برداشته و کاری که مجیدی آغاز نموده است متوقف نشده و ادامه‌ای شکوهمند و رو به پیشرفت داشته باشد.

 

تماشای یکصد و نود دقیقه فیلم محمد (ص) تجربه‌ای منحصربفرد و یگانه بود از همت هنرمندی که با «عشق» قدم در این عرصه گذاشته و در مسیر این جذبه، ذوب شده بود. در تمام مدت تماشای این اثر سترگ و شگرف، که ابهتی بینظیر و سطوتی یگانه در کل تاریخ سینمای ما داشته و دارد، این اشک شوق بود که گاه پرده نقره‌ای و نقش عاشقانه‌ای که بر آن افتاده بود را تیره و تار می‌کرد.

 

وقتی قدوم مبارک محمد (ص) از بدو تولد تاسالهای شعب ابیطالب و از گرد یتیمی تا روزگار سفر، بر صفحه سینما و قاب تصویر می‌نشست ناخودآگاه دیدگان همه تر و دلهایشان به لرزه می‌افتاد. آری؛ یکصد و نود دقیقه هیچکس حتی برای لحظه‌ای چشم از پرده سینما برنداشت!

 

 

معصومیت و لطافت توأمان در محبوبیت و عصمت آسمانی پیامبر (ص) ، وقتی با عظمت و چشمگیری صحنه‌های رستاخیزی همچون واقعه ابرهه و ابابیل و دیگر حکایت‌های خطیر و خاطره انگیز آن دوران در این فیلم در هم تنیده می‌شد، شور و شیدایی عجیبی بر تار و پود وجود مخاطب سیطره می‌یافت.

 


اما علیرغم میل باطنی‌ام بگذارید یک نکته را در همین گرماگرم بحث به صداقت و صراحت بگویم؛ بودجه این فیلم چقدر بوده است؟ صد میلیارد یا بیشتر؛ از شما می‌پرسم ارزش به تصویرکشیده شدن حتی لحظه‌ای و واحه ای از حیات طیبه رسول مهر و نور چقدر می‌ارزد؟!

 

کدام مسلمان و بلکه انسان آزاده‌ای است که بتواند بر چنین آفرینشی ارزش مادی بگذارد و چانه زنی کند؟ گذشته از اینکه این فیلم علاوه بر ارزش‌های ساختاری و متنی و مضمونی‌اش، اهمیتی مضاعف پیدا می‌کند وقتی سرآغازی شود بر یک حرکت مهم و خطیر و تأثیرگذار آنهم در سینمای فرتوت و بی آرمان ایران امروز.

 

 

سینمایی که سال‌هاست دور خودش می‌چرخد بی آنکه بداند به کجا می‌رود و چه سرنوشتی خواهد داشت. سرآغازی برای قدم گذاشتن در میدان‌هایی که تاکنون نیازموده ایم و رفتن راه‌هایی که به سمت زیبایی و معرفت و حقیقت منتهی می‌شود و نه درجا زدن و عقب گرد؛ خاصه با استعانت از نور آسمانی اولیای خدا و شخصیت‌های برجسته دینی و سیره عملی ایشان که «محمد (ص)» می‌تواند سرآغازی باشد بر آن.

 

همین که مجیدی این قاعده چندین و چند ساله را بر هم زده و طرحی نو، آنهم در سایه سار ساحت مقدس رسول مهر درانداخته، ارزشی بیشمار و گرانسنگ دارد.

 

نکاتی چند درباره فیلم سینمایی محمد (ص)

 

فیلم سینمایی «محمد (ص)» به کارگردانی مجید مجیدی که در آبان ماه سال 1390 فیلمبرداریش آغاز شد بزرگ‌ترین پروژه سینمای ایران است. داستانش این فیلم از دوران جاهلیت و به هنگام تولد آخرین پیامبر خدا حضرت محمد (ص) آغاز شده و با 12 سالگی ایشان که در اولین سفر به همراه عمویشان ابوطالب به شام پس از رسیدن به صومعه بحیرا است، به پایان می‌رسد. بحیرا راهبی مسیحی است که درباره ظهور آخرین پیامبر به ابوطالب بشارت می‌دهد.

 

 

فیلمبردار مطرح ایتالیایی که سه جایزه اسکار را گرفته است و به‌عنوان فیلمبردار با همراهی حمید خضوعی ابیانه فیلمبردار ایرانی فیلم محمد (ص) تصویربرداری کرده است می‌گوید که کتاب نقاشی محمود فرشچیان منبع الهام ایده‌هایش برای فیلمبرداری این فیلم بوده است.

 

«ویتوریو استورارو» که برای فیلم‌های «اینک آخرالزمان» (1979) ، «آخرین امپراتور» (1987) و «قرمزها» (1981) سه جایزه اسکار گرفته و در شاهکار برتولوچی به نام «آخرین تانگو در پاریس» حضور داشته، در گفت‌وگویی با باب فیشر در مجله سینمایی آمریکایی MovieMaker جریان پیوستن به پروژه «محمد (ص)» را این‌گونه تعریف می‌کند:

 


«سال 2010 که با رشید بن هادی (کارگردان) در پروژه‌ای در الجزایر همکاری می‌کردم، برای اینکه اسلام را بهتر بشناسم خواندن کتابی درباره زندگی پیامبر محمد (ص) را شروع کردم. به محض اینکه خواندن آن کتاب را تمام شد، مثل یک رویای جادویی ایمیلی را دریافت کردم با این مضمون که آیا علاقه‌مند هستم در ساخت بخش اول یک سه گانه درباره زندگی محمد (ص) حضور داشته باشم؟»

 

 

استورارو در ادامه این گفت‌وگو با تاکید بر مخاطب بین‌المللی فیلم «محمد (ص)» می‌گوید: «آن‌ها [مجید مجیدی و محمد مهدی حیدریان] به من توضیح دادند که هدفشان این است فیلم تماشاگران بین‌المللی داشته باشد تا داستان زندگی پیامبر محمد (ص) و معنی قرآن را متوجه شوند. من پرسیدم که آیا قرار است این فیلم مردم جهان را با مذاهب مختلف، با هم متحد کند یا آن‌ها را تقسیم‌بندی کند؟ و آن‌ها نیز پاسخ دادند که هدفشان متحد کردن مردم با عقاید و باورهای مختلف است. آن‌ها گفتند» محمد (ص) «داستانی از منزلت بشریت است» .

 

براین اساس پس از صحبت‌های مقدماتی، استورارو، قرآن و یک کتاب دیگر را درباره زندگی پیامبر مطالعه و از چند موزه از جمله «موزه ملی» در تهران هم دیدن کرد؛ جایی‌که متون، نقاشی‌ها و مجسمه‌های زیادی از آن دوران وجود داشت.

 


استورارو در این گفت‌وگو اما از یک هنرمند بزرگ و بینظیر ایران معاصر نیز نام می‌برد که آثاری برای او الهام بخش بوده است: «مجیدی یک کتاب شگفت‌انگیز را از نقاشی‌های یک هنرمند بزرگ ایرانی به نام محمود فرشچیان به من نشان داد که این کتاب منبع الهام ایده‌های من برای این فیلم بود.»

 

«اسکات ای. اندرسون» (برنده اسکار برای طراحی جلوه ویژه «باب» در 1996) طراحی جلوه‌های ویژه این فیلم از جمله حمله سپاه ابرهه را برعهده داشته است. در کارنامه کاری اندرسون طراحی جلوه ویژه فیلم‌های «ماجراهای تن تن» ، «ترمیناتور 2» «دروازه نهم»، «کینگ کنگ»، «استخوان‌های دوست‌داشتنی» و... دیده می‌شود.

 

 

«میلژن کرکا کلژاکویچ» برنده جایزه «سزار» و «آکادمی فیلم اروپا» و همچنین نامزد دریافت جایزه «اِمی» (اسکار تلویزینی) به عنوان طراح تولید، صحنه و دکور این فیلم معرفی شده است.

 

طراحی گریم «محمد (ص)» هم به «جیانتو دِروسی» ایتالیایی سپرده شده که برای دریافت جایزه «بفتا» نامزد شده بود. او همچنین گریم فیلم‌هایی مانند «آخرین لشکر The Last Legion» «مردی با ماسک آهنی» ، «روزی روزگاری در غرب» ، «1900» را برعهده داشته است.

 

«الله رخا رحمان» آهنگساز برجسته هندی که به «ای. آر. رحمان» معروف است آهنگسازی فیلم را انجام داده است. او تاکنون برنده جوایز بسیاری از جمله 15 جایزه «فیلمفیر» ، چهار جایزه ملی فیلم هند، دو جایزه «گِرَمی»، یک جایزه «بفتا»، یک جایزه «گلدن گلوب» و دو جایزه «اسکار» شده و مجله تایم در سال 2009 او را در لیست «تایم 100» به عنوان یکی از صد فرد تأثیرگذار در جهان جای داده است. «ای. آر. رحمان» برای ساخت موسیقی فیلم «میلیونر زاغه‌نشین» دو جایزه اسکار گرفته است.

 

 

«مایکل اُ کانر» انگلیسی و برنده اسکار نیز به عنوان طراح لباس «محمد (ص)» همکاری داشته است که در کارنامه کاری او دریافت جایزه‌های اسکار و بفتا برای «دوشِس» و نامزدی جایزه‌های اسکار و بفتا برای «جِین اِیر» دیده می‌شود. او همچنین طراحی لباس «قاضی دِرِد» ، «آخرین پادشاه اسکاتلند» و «عقاب» را در کارنامه دارد.

 

«جیان فرانکو فوماگالی» ایتالیایی طراحی آکسسوار فیلم را برعهده داشته است. او طراحی صحنه نسخه سوم سه‌گانه مشهور «پدرخوانده» را در کارنامه دارد. «لوکا لاچین» ایتالیایی هم که دستیار اول کارگردانان تعدادی از پروژه‌های اسم و رسم‌دار سینمای جهان از جمله «007: کازینو رویال» ، «007: ذره‌ای آرامش»، «دار و دسته نیویورکی»، «تعادل» و... بوده، در «محمد (ص)» برنامه‌ریز و دستیار مجید مجیدی بوده است.

 

گروهی از برجسته‌ترین سینماگران ایرانی همچون محسن شاه‌ابراهیمی، حمید خضوعی‌ابیانه، جواد شریفی‌راد، سیروس حسن‌پور، بیژن میرباقری، اصغر نژادایمانی و... نیز در بخش‌های مختلف فیلم حضور داشته‌اند.

 


در بخش بازیگری نیز همه کار بر عهده بازیگران ایرانی است و مهدی پاکدل در نقش ابوطالب، علیرضا شجاع‌نوری در نقش عبدالمطلب، محسن تنابنده در نقش ساموئل، داریوش فرهنگ در نفش ابوسفیان، مینا ساداتی در نقش آمنه، ساره بیات در نقش حلیمه و پانته‌آ مهدی‌نیا در نقش فاطمه بنت‌اسد به ایفای نقش پرداخته‌اند.

 

سیدرضا میرکریمی، کارگردان، مشاور مجید مجیدی در این پروژه بین‌المللی بوده و فیلمنامه «محمد (ص)» را نیز مجیدی و کامبوزیا پرتوی نوشته‌اند.

 

 

آقای مجید مجیدی!

 

آری؛ سال‌ها منتظر ماندیم؛ حسرت خوردیم و دریغ آلود و دردمند، چشم به راه سینمای ایران دوختیم. سال‌ها خون دل خوردیم و از خالی حضور نور در قاب سینمای ایران اسلامی شکوه کردیم؛ سال‌ها چشم به پرده نقره‌ای و دل، به آمد و شد هنرمندانی دخیل بستیم که نخواستند یا نتوانستند در این وادی مقدس دستی برآرند و کاری کنند که درخور و بشکوه، نمادی شود و نشانه‌ای از پاسداشت ارزش‌های دینی و حقیقت مقدس تبار آسمانیان در سینمای ایران.

 


و اینک مجید مجیدی با «محمد(ص)» مرهمی شد بر آن همه زخم و آن همه دلتنگی. آقای مجید مجیدی! صمیمانه و بازهم دردمندانه خسته نباشید می‌گویم! دست مریزاد!

 

 /1327/701/م

ارسال نظرات