۲۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۳
کد خبر: ۲۴۶۵۰۸
زلال بصیرت؛

ناامیدی دشمن از رویکرد نظامی

خبرگزاری رسا ـ همه دشمنان ما در خارج به این نتیجه رسیده‌اند که بعد از چند دهه از انقلاب، مردم ایران تسلیم‌شدنی نیستند؛ آنها دریافته‌اند که دیگر مقابله نظامی با مردم ایران سودی ندارد؛ حتی آنها فکر می‌کردند این رویکرد در بعضی از کشورهای دیگر مانند سوریه سود داشته باشد؛ اما این نیز اشتباه بود.
آيت الله مصباح

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا،‌ همه دشمنان ما در خارج به این نتیجه رسیده‌اند که بعد از چند دهه از انقلاب، مردم ایران تسلیم‌شدنی نیستند؛ آنها دریافته‌اند  که دیگر مقابله نظامی با مردم ایران سودی ندارد؛ حتی آنها فکر می‌کردند این رویکرد در بعضی از کشورهای دیگر مانند سوریه سود داشته باشد؛ اما این نیز اشتباه بود؛ زیرا به برکت فرهنگی که امام در مسلمان‌ها ایجاد کرد و گروه‌هایی که با امام بیعت کردند و مهم‌ترینشان حزب‌الله لبنان بود، آنها نیز به‌گونه‌‌ای تربیت شدند که فعالیت‌های نظامی حدود چهل کشور در یک کشور کوچک مانند سوریه به نتیجه نرسید و امروز انتخابات رسمی برگزار می‌کنند و جشن پیروزی می‌گیرند، همان‌گونه که در ایران، افغانستان و عراق نیز به نتیجه نرسیدند.

 

جنگ نرم؛ مهم‌ترین چالش امروز

ولی آیا این مسئله می‌تواند خیال‌ ما را راحت کند؟ اگر عقل اینها هم در همین حد باشد، استادی به نام ابلیس دارند که خوب می‌داند چه کاری را از چه راهی می‌تواند بهتر انجام دهد که مشکلات و هزینه‌‌های رویکرد نظامی را نداشته باشد؛ موضوعی که چندین سال است در دنیا شروع کرده‌اند و طبق نظرسنجی‌های خودشان نتیجه‌های موفقیت‌آمیزی نیز داشته و آن جنگ نرم و فرهنگی است. ما باید به این مسئله توجه داشته باشیم و نپنداریم که اگر دشمن در بخش نظامی به نتیجه نرسید، از اهداف خود دست برمی‌دارد؛ این‌طور نیست و آنها تا زنده هستند و تا ما زنده‌ایم، هر روز برای ما نقشه‌‌های پیچیده‌تر و کارآمدتر طراحی خواهند کرد. همان‌گونه که قرآن پیش‌بینی کرده است: وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّىَ یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ؛ دشمنان همواره با شما خواهند جنگید تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند؛ «إِنِ اسْتَطَاعُواْ، اگر بتوانند»، بستگی به این دارد که شما تا چه اندازه برای مقابله با آنها آمادگی داشته باشید؛ ولی آنها خیال جنگیدن و مبارزه با شما را از سر بیرون نخواهند کرد: وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ؛ البته پیوسته با شما خواهند جنگید.

 

ترس از قدرت آمریکا، عامل اصلی وادادگی بسیاری از روشنفکران و مسئولان

همان‌طور که بیان کردیم، در اوایل نهضت برخی به‌گونه‌ای دیگر فکر می‌کردند؛ بخصوص برخی سیاستمداران به اصطلاح روشنفکر، به‌ویژه افرادی که غرب‌زده بودند و تحصیلات غربی داشتند، از ابتدا  با جنگ، مبارزه، درگیری و لحن تند، مخالف بودند. اینان بر این باور بودند که همه چیز با دیپلماسی و از طریق سفیران و سازمان‌های بین‌المللی حل می‌شود. در اوایل نهضت هنوز سفارت آمریکا هم بسته نشده بود. من در طی این سی‌ سال با گروه‌های مختلفی از این طیف در سطوح گوناگون ارتباط داشته‌ام؛ نگرش اصلی آنها این است که از یک طرف در علم، تکنولوژی، اقتصاد و صنعت به آمریکا نیاز داریم و از طرف دیگر، حریف آمریکا نمی‌شویم؛ قدرت او خیلی برتر از ماست.

 

برای مثال، در سفری به یکی از کشورهای خارجی، به منزل یکی از دوستان قدیمی رفتیم که از نیرو‌های حزب‌اللهی بود؛ او می‌گفت ما اشتباه می‌کنیم؛ هر چند با انتخاب این مسیر در علم و صنعت پیش می‌رویم، ولی هرچقدر هم سرعتمان در این عرصه زیاد باشد،‌ در مقایسه با آنها مانند سرعت یک خودرو در برابر هواپیما است و ما هیچ‌وقت به آنها نخواهیم رسید؛ زیرا سرعت‌ آنها زیاد است. فردی که چنین سخنانی را می‌گفت، انسانی متدین و از مسئولان فعلی این کشور است. به گفته او،‌ ما اگر بخواهیم از این تکنولوژی‌ها استفاده کنیم، ‌چاره‌‌ای نداریم جز اینکه با آمریکا سازش کنیم و البته هزینه آن را نیز بپردازیم، وگرنه روز‌به‌روز عقب‌تر می‌رویم و دشمنی‌ آنها با ما بیشتر می‌شود و در نهایت نابود خواهیم شد.

 

نمونه دیگر، سفیر ایران در یکی از کشورها بود که می‌گفت باید با آمریکا بسازیم! تا چه زمانی می‌خواهیم با آنها دعوا کنیم؟! مصلحت ما این است که زمینه را برای سازش فراهم کنیم. این افراد غرضی هم ندارند؛ بلکه یک عامل فکری و روانی است که حال جنگیدن ندارند و بیشتر آرامش و راحت‌طلبی را دوست‌ ‌دارند؛ این عامل ناخودآگاه اثر می‌کند و شاید خودشان هم متوجه نباشند. یکی از دوستان تعریف می‌کرد که با یکی از شخصیت‌‌های معروف کشور با هم در آمریکا بودیم؛ ایشان به برج‌های صد طبقه دوقلو نگاهی کرد و گفت این تمدن است؛ ما در برابر این تمدن چه سخنی برای گفتن داریم؟!

 

 افرادی که این‌گونه می‌اندیشند، صرفاً در قشری خاص هم نیستند؛ بلکه در قشرهای مختلف نمونه‌هایی از آنها وجود دارد. عموم افرادی که تحت تأثیر فرهنگ غربی و تکنولوژی‌‌هایی مانند اینترنت، ماهواره‌ها و... قرار می‌گیرند چنین هستند. به‌هر‌حال،  دیدگاه چنین افرادی این است که ما به علم، قدرت و تکنولوژی آنها نیاز داریم.

 

لزوم فعالیت در عرصه‌‌های مختلف جنگ نرم

وجود این مسائل، زمینه آسیبی جدی را فراهم می‌کند که شما باید بیش از همه دلسوز این باشید؛ یعنی هم‌ فکر، هم  پیش‌بینی و هم پیشگیری کنید و آماده باشید که اگر خدای ‌ناکرده این خطر ظهور پیدا کرد، با تمام وجود با آن مبارزه کنید.

 

به‌ عبارت خاص‌تر، امروزه به‌جای جنگ سخت، جنگ نرم مطرح است که انواع گوناگونی دارد. برای مثال، در بازار لباس، بیشتر لباس‌ها بدن‌نما و کوتاه است؛ اگر کسی بخواهد لباسی اسلامی برای کودک خود تهیه کند، شاید نتواند به‌راحتی آن را بیابد؛ بلوزهایی که وجود دارد آنقدر کوتاه است که وقتی فرد خم می‌شود، کمرش پیداست؛ بسیاری از محصولات مارک‌هایی خاص دارند و روی بسیاری از آنها عبارت انگلیسی نوشته شده است که خیلی‌ها نمی‌دانند معنای آن چیست و چه‌بسا در مواردی شعار‌های زشتی نوشته‌شده‌ است؛ زیرا می‌پندارند این خط انگلیسی درج‌شده روی لباس امتیازی محسوب می‌شود. متأسفانه گاهی در تلویزیون نیز این نوع مسائل را مطرح و حتی نهاد‌های مسئول هم آن را تبلیغ می‌کنند و انتقاد را نیز برنمی‌تابند. سخنرانی آیت‌الله مصباح یزدی (دامت برکاته) در جمع کاروان عاشقان حسینی، زائرین خمینی./997/د101/ب6

 

منبع: روزنامه کیهان

ارسال نظرات