ویژه نامه اینترنتی «آرمان ما» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه نامه اینترنتی «آرمان ما» شامل بخشهای مختلفی همچون مقالات، ویژه نامه مرتبط، چندرسانهای و مقالات مرتبط در پایگاه اینترنتی راسخون منتشر شد.
از جمله مقالات این ویژهنامه میتوان به «آرمان هاى حکومت از دیدگاه امام على علیه السلام»، «آرمان های سیاسی واقتصادی انقلاب از دیدگاه امام راحل»، «زمینهسازی برای ظهور؛ آرمان انقلاب اسلامی»، «امام خمینی(ره) و نقد غرب در پرتو آرمان انقلاب اسلامی» و «محال نبودن دستیابی به آرمان های دین» اشاره کرد.
زمینهسازی برای ظهور؛ آرمان انقلاب اسلامی
در این مقاله می خوانیم: یکی از پرسشهای مطرح درباره انقلاب جهانی امام مهدی(ع) این است که آیا ما افزون بر انتظار فرج و چشم به راه بودن برای ظهور آن حضرت وظیفهای در زمینه آمادهسازی زمینه ظهور داریم یا خیر؟ برخی بر این باورند که ما وظیفهای در این زمینه نداریم؛ زیرا ظهور امام مهدی(ع) تنها در گرو اذن خداوند است و هر زمان که اراده الهی به این امر تعلق گیرد، ظهور واقع میشود. بنابراین انسانها نقشی در پیش افتادن یا پس افتادن ظهور و زمینهسازی برای آن ندارند.
22 بهمن 57 نقطه عطفی در حیات سیاسی ـ اجتماعی ملت ایران و روز پیروزی نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) است. نهضتی که با بهرهگیری روشنبینانه از آموزههای شیعی به ویژه فرهنگ شهادتطلبیِ برخاسته از قیام عاشورا و فرهنگ مهدویت و انتظار توانست به حاکمیت استبداد داخلی و استعمار خارجی بر سرنوشت مردم ولایتمدار ایران خاتمه دهد و نخستین حکومت شیعی تمام عیار را در این کشور مستقر سازد.
سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصت مناسبی برای بازخوانی یکی از مبانی مهم اعتقادی این انقلاب؛ یعنی تلاش برای زمینهسازی ظهور امام مهدی(ع) به عنوان وظیفه و تکلیفی شرعی در دوران غیبت است.
آرمان های سیاسی واقتصادی انقلاب اسلامی از دیدگاه امام راحل
در مقاله دیگری از این ویژه نامه برخی از دیدگاه های امام خمینی(ره) درباره آرمان های سیاسی و اقتصادی آمده که به این شرح است:
الف ) آرمان های سیاسی
تحول در ساختار سیاسی نمود اولیه هر انقلاب سیاسی است، لذا میبینیم که داعیه رهبران انقلابی ما نیز آن بود که از پی خرابی نظام شاهنشاهی، نظام تازهای را آوردهاند که آرمانهای ویژه خود را دارد. گفتنی است که تأسیس چنین نظامی اساسا بزرگترین آرمان سیاسی امام(ره) را تشکیل میداد، چرا که بعد از حکومت اسلامی حضرت امیرالمؤمنین(ع) تاریخ اسلام از داشتن یک «حکومت اسلامی» به زعامت ولیّ آگاه، مدیر و مدبّر محروم مانده بود و انقلاب اسلامی زمینه حاکمیت چنین نظامی را فراهم آورد.
اول ـ تأسیس جمهوری اسلامی
«جمهوری اسلامی» در دیدگاه امام خمینی(ره) تعریف و ویژگیهایخاصیدارد که از همان ابتدا مورد تأکید امام(ره) بود.
«حکومت اسلامی حکومتی است بر پایه قوانین اسلامی. در حکومت اسلامی استقلال کامل حفظ میشود، ما خواستار جمهوری اسلامی میباشیم، جمهوری فرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم، که قوانین الهی است».
لذا اعتبار جمهوری اسلامی به «پیاده کردن احکام الهی» و «احقاق حقوق مستضعفان» است و این که سیره عملی «حضرت رسول(ص)» و «امیرالمؤمنین(ع)» را فراروی قرار داده، سعی در تحقّق عملی آنها در عصر حاضر بنماید.
دوم ـ احقاق حقوق مستضعفان
«حکومت اسلامی» بنابر نصّ الهی، خود را موظّف میداند که از مظلوم حمایت کرده و بر ظالم بتازد و به نفی عملی کاربرد «پول» و «قدرت» در تعیین سیاستهای اجرایی نظام بپردازد. لذا میبینیم که ایشان با صراحت تمام میفرمایند:«بحمدالله امروز همه دست اندرکارهایمان کاخ نشین نیستند. دولت ما یک دولت کاخ نشین نیست. آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم... خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایهداری گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیاء و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ سازگار نیست».
تأکید حضرت امام(ره) بر جایگاه رفیع ملت سخت کوش ایران و بیان خصال نکوی ایشان که در طول تاریخ اسلام کمتر سابقه دارد، در همین رهگذر انجام پذیرفته است و این کلام امام(ره) سرلوحه کار همه عاشقان، «خدمت به ملت» میباشد که: «به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه میکنم که قدر این ملت را بدانند و در خدمتگزاری به آنان... فروگزار نکنند».
سوم ـ جلب رضایت مردم در چارچوب فرامین الهی
در نظر امام «دولت مزاحم» نمیتواند یک نمونه خوب از حکومت اسلامی به حساب آید، چرا که حکمت جعل دولت رفع حوائج ـ دنیایی و اخروی ـ مردم است، لذا یک دولت اسلامی آرمانی آن است که برای مردم ایجاد زحمت نکند، بلکه با ارائه خدمات لازم، رضایت آنها را جلب نماید: «ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی میشود... بنابراین حقیقت ملموس باید کوشش در جلب نظر ملّت [نمود]».
به همین منظور است که امام(ره) ایجاد یک رابطه صمیمی بین دولت و مردم، عدم بهانهجویی و نپرداختن به کاغذبازی6 را جلوههای عملی از این وضعیّت آرمانی مورد تأکید قرار میدهند.
چهارم ـ ایجاد فضایی مملو از صلح و دوستی
سیاست مطلوب از دیدگاه امام(ره) آن است که بتواند، سرانجام «صلح و دوستی» را در فضای داخلی و حتی جهانی، حاکم سازد. لذا مشاهده میشود که حضرت امام(ره) آرمان بلندی همچون «تحقّق صلح جهانی» را هدف غایی انقلاب اسلامی مطرح میسازند: «ما صلح میخواهیم، ما با همه مردم دنیا صلح میخواهیم باشیم. ما میخواهیم مسالمت با همه دنیا داشته باشیم».
البته روش نیل به این هدف را امام(ره) با وضوح تمام برای کلیه دولتهای جهانی تشریح مینماید تا ادعای فوق حمل بر ضعف و سستی و یا محافظهکاری دست اندرکاران انقلاب اسلامی در ایران نگردد. لذا میبینیم که ایشان شعار «نه ظلم میکنیم و نه مظلوم واقع میشویم»8 را سرلوحه برنامه سیاسی انقلاب قرار داده، با تأکید بر رسالت الهی «حمایت از مظلومان» اظهار میدارند که در پی ایجاد یک فضای مسالمتآمیز با ملل اسلامی9 و تمامی مردمان جهان هستند، با قبول این روش است که میتوان عملکرد دوستانه ملت و دولت ایران را در قبال جامعه جهانی درک کرد، سیاستی که مبتنی بر دوستی با هر آن دولت و ملتی است که حداقل براساس «اصول انسانی» عمل می کند.
پنجم ـ حاکمیت بلامنازع ارزشهای الهی و نفی تمامی اولویتهای غیراسلامی
حضرت امام(ره) از ابتدای شروع نهضت، مکررا اظهار میداشتند که جامعه اسلامی باید به آنجایی برسد که همه خود را در قبال حضرت حق و خلق خدا مسؤول بدانند و چنان نباشد که کسی به واسطه دوستی، دارایی، توانایی و... بخواهد از زیر بار وظایف شرعیاش شانه خالی کند.
«این یک سفارش عمومی است که پیش من اهمیت دارد و باید عرض بکنم به همه، به همه قشرهای ملت باید عرض بکنم، با کمال دقت توجه کنید که یک قدم خلاف اسلام (در مملکت) نباشد».
این اصل کلی، اول از همه شامل مسؤولین مملکتی، روحانیان، افراد ذی نفوذ و مراتب بعدی شامل تمامی آحاد مردم میشود و چنان نیست که «مقام» و یا «قدرت» کسی را معاف کرده یا تخصیص بزند، بلکه بر عکس، مسؤولیت فرد را زیادتر میکند: «با کمال دقت ملاحظه کنید که کسانی...به عنوان اسلام، به عنوان مسلمین، به عنوان معممین، یک قدم خلاف برندارند... این در نظر من از همه چیز اهمیتش بیشتر است و مسؤولیتش هم بیشتر».
نحوه بیان این آرمان توسط حضرت امام(ره) نیز بسیار قابل توجه مینماید. ایشان ابتدا خود را مثال میزنند، میفرمایند: در نظر امام «دولت مزاحم» نمیتواند یک نمونه خوب از حکومت اسلامی به حساب آید، چرا که حکمت جعل دولت رفع حوائج ـ دنیایی و اخروی ـ مردم است، لذا یک دولت اسلامی آرمانی آن است که برای مردم ایجاد زحمت نکند، بلکه با ارائه خدمات لازم، رضایت آنها را جلب کند.
«اگر من، یک پایم را کنار گذاشته، کج گذاشتم ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن... توجه داشته باشند که مبادا من یک وقت یک کلمه بر خلاف مقررات اسلام بگویم، [آنها موظفند] اعتراض کنند، بنویسند، بگویند».
سیاست مطلوب از دیدگاه امام(ره) آن است که بتواند، سرانجام «صلح و دوستی» را در فضای داخلی و حتی جهانی، حاکم سازد. لذا مشاهده میشود که حضرت امام(ره) آرمان بلندی همچون «تحقّق صلح جهانی» را هدف غایی انقلاب اسلامی مطرح میسازند.
سپس به مقامات دولتی اشاره کرده، میفرمایند مردم باید مواظب انحرافهای احتمالی آنها باشند:«آن روز که دیدید و دیدند که انحراف در مجلس پیدا شد، انحراف از حیث قدرت طلبی و از حیث مال طلبی، در کشور، در وزیرها پیدا شد، در رئیس جمهور پیدا شد... آن وقت باید جلوش را بگیرند».
و سرانجام به مردم خطاب مینمایند که خود ایشان نیز باید در طریق مستقیم الهی بوده باشند و از هرگونه خطا و لغزشی دوری نمایند.
ب) آرمان های اقتصادی
توجه به اصل مهم تحقق عینی ارزشهای الهی در جامعه، نه تنها امام(ره) را از پرداختن به مسائل معیشتی مردم باز نمیداشت، بلکه موجب آن شد تا ایشان با رویکردی تازه به این مهم نگاه کرده و «آرمان تأسیس اقتصاد اسلامی» در ایران را طرح نمایند. بر این اساس است که امام(ره) اقتصاد اسلامی را چیزی متفاوت با «سرمایهداری» و «سوسیالیسم» معرّفی کرده و از اندیشمندان و علمای اسلام میخواهند تا هر چه سریعتر و بهتر روش، اصول و ماهیت «اقتصاد اسلامی» را تدوین و تشریح نمایند. با این حال آن چه که بدیهی مینماید، بنای اقتصاد اسلامی بر پایه «عدالت» استوار است و تحقق «عدالت اقتصادی» مهمترین جزء چنین آرمان بلندی است.
اول ـ تحقق «عدالت اقتصادی» در جامعه
«عدالت اقتصادی» به زعم حضرت امام(ره) به تعدیل کل ساختار اقتصادی در جامعه منجر میشود به طوری که همگان به حقوق اقتصادی شرعی ـ قانونی خود میرسند و «گردن کلفتها» دیگر نمیتوانند به بهانههای مختلف مردم را استثمار کرده، برای خود «زندگی اشرافی» ترتیب دهند: «اسلام است که جلو منافع شخصی را میگیرد. اسلام است که نمیگذارد این گردن کلفتها زندگی اشرافی بکنند... اسلام تعدیل میکند».
به تعبیر سادهتر، حکومت اسلامی بر پایه «عدالت» استوار است و این نکته ملهم از اندیشه ناب اسلامی است که رهبران را مکلّف میسازد تا خود را در سطح ضعفای جامعه قرار داده، و حقوق مستضعفین را از اغنیا بستانند تا بدین ترتیب بین افراد مختلف جامعه فاصله طبقاتی کشنده ایجاد نشود.20 امام خمینی(ره) که رهرو صادق حضرت علی(ع) بودند با تمسک به همین اصول است که میفرمایند:«من امیدوارم که حکومت اسلامی در ایران تشکیل شود و مزایایی که در حکومت اسلامی هست بر بشر روشن گردد تا بشریت بفهمد که اولاً اسلام چگونه است... طرز اجرای عدالت به چه صورت است و شخص اول مملکت در زندگی با رعیت هیچ فرقی ندارد... این نوع حکومت سابقه ندارد».
و یا این که: «دشمنانتان میخواهند که جیبهایشان پر شود و اسلام جیب پرکن نیست، اسلام با حضرت امام(ره) از ابتدای شروع نهضت، مکررا اظهار میداشتند که جامعه اسلامی باید به آنجایی برسد که همه خود را در قبال حضرت حق و خلق خدا مسؤول بدانند و چنان نباشد که کسی به واسطه دوستی، دارایی، توانایی و... بخواهد از زیر بار وظایف شرعیاش شانه خالی کند. ضعفاء است. اسلام آن است که امیرش میفرماید که من میترسم در آن طرف مملکت یک کسی گرسنه باشد، شاید آن جاها چیزی نداشته باشد بخورد، من باید زندگیام این باشد، خودم دلم آرام نباشد...».
دوم ـ نیل به استقلال اقتصادی
استقلال اقتصادی از آن حیث که زمینه مناسب رشد و تعالی انسان و طرح آرمانهای متعالی اسلامی را در سطح جهانی، فراهم میآورد، همیشه مورد توجه حضرت امام(ره) بوده است، به طوری که نیل به آن را به قیمت تحمل سختیها و مرارتهای بسیار تکلیف شرعی ـ ملّی ملت و دولت، معرفی مینمایند: «مردم وفادار و انقلابی کشورمان برای به دست آوردن استقلال واقعی و رسیدن به خودکفایی، خیلی بیش از اینها آماده صبر و فداکاری هستند و من مطمئنم که ملت عزیز ایران یک لحظه استقلال و عزّت خود را با هزار سال زندگی در ناز و نعمت ولی وابسته به اجانب و بیگانگان معاوضه نمیکنند».
نکته قابل توجّه آن که، اقتصاد در بینش امام(ره) نهایتا ابزاری مفید و کارآمد است که به هیچ وجه جنبه «زیربنایی»24 پیدا نمیکند، لذا آرمان اقتصادی انقلاب اسلامی وصول به حالتی است که در آن بر اساس «توحید» ـ که زیر بنا را تشکیل میدهد ـ ساختار اقتصادی به شکلی سامان بیابد که اولاً خودکفا باشد و ثانیا بستر مناسب رشد معنوی انسانها را با برآوردن نیازهای مشروعشان، فراهم آورد. به همین دلیل است که در آخرین وصایای امام(ره) آمده است: «وصیت من به همه، آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال با همه ابعادش به پیش روید، و بیتردید دست خدا با شماست».
نتیجه گیری
«انقلاب اسلامی ایران» به رهبری حضرت امام خمینی(ره) در ادای تکلیف شرعی آنانی که با خدا عهد بسته بودند ـ که بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم صبر نکرده و تا احقاق حق مستضعفان و تحقق عینی ارزشهای الهی بر روی زمین لحظهای از پای ننشینند.26 در ایران به وقوع پیوست.
البته در پرتو همین انگیزه الهی، انقلاب اسلامی تحقق عینی آرمانهای متعالیی را در درون خود میپرورانید که وجود آنها به تن خسته محرومان و عاشقان ارزشهای الهی، گرما میبخشید. اگرچه برای آگاهی از این آرمانها طرق متعددی وجود دارد ولیکن چشمهسار زلال کلام امام(ره) معمولاً توجه به اصل مهم تحقق عینی ارزشهای الهی در جامعه، نه تنها امام(ره) را از پرداختن به مسائل معیشتی مردم باز نمیداشت، بلکه موجب آن شد تا ایشان با رویکردی تازه به این مهم نگاه کرده و «آرمان تأسیس اقتصاد اسلامی» در ایران را طرح کنند.
بهترین منبع برای نیل به این هدف ارزیابی میشود و به همین سبب در نوشتار حاضر ضمن بررسی مجموعه فرمایشات حضرت امام(ره) سعی شد، اهم آرمانهای انقلاب استخراج، دستهبندی و عرضه گردند. این کار دو فایده مهم میتواند داشته باشد:
نخست آن که: مقاله تذکاری است برای آنانی که سعی دارند با شناسایی خط اصیل انقلاب و معرفی آن به جامعه، از انحراف احتمالی آن ممانعت به عمل آورند.
دوم آن که: آگاهی از این آرمانها ضمانتی است برای اجرای صحیح برنامههای آتی انقلاب، چرا که اصول مورد اشاره همگی جنبه کلی دارند و به عبارتی «راه انقلاب» را در فردای حیاتش به ما نشان میدهند. این آرمانها به ما میگویند که اگر حضرت امام(ره) در قید حیات بودند، در قبال مسائل پیش آمده چه سیاستی را پیشه خود میساختند و از این طریق کمکی هستند برای دست اندرکاران اجرایی انقلاب.
با توجه به آن چه گفته شد آرمانهای مورد نظر حضرت امام(ره) را در سه بخش عمده مورد بررسی قرار دادیم و به این نتیجه رسیدیم که امام(ره) ضمن عنایت به «وجه الله»، با واقعگرایی خاص خود، نیازهای دنیوی و اخروی یک جامعه اسلامی را لحاظ کرده، آرمانهای متناسب هریک را در طول دوره حیاتیشان ترسیم نمودند. به این ترتیب نخست به حوزه تربیت و فرهنگ پرداختیم، ضمن تأکید بر «عدالت اقتصادی» به زعم حضرت امام(ره) به تعدیل کل ساختار اقتصادی در جامعه منجر میشود به طوری که همگان به حقوق اقتصادی شرعی ـ قانونی خود میرسند و «گردن کلفتها» دیگر نمیتوانند به بهانههای مختلف مردم را استثمار کرده، برای خود «زندگی اشرافی» ترتیب دهند.
دو عنصر فرد و جامعه، آرمان «پرورش انسانهایی فرهیخته در جامعهای خداپسند» را طرح نمودیم که غایت انقلاب اسلامی را شکل میدهد. امام(ره) در همین رهگذر به دو حوزه مهم دیگر، یعنی سیاست و اقتصاد اشاره می کنند و از تحقق عدالت سیاسی و اقتصادی، تأسیس یک جمهوری اسلامی مستقل و مقتدر که در آن آزادیهای شرعی برای همگان به منظور پرورش و تهذیب معنوی وجود دارد و گسترش اسلام به تمامی جهان، به عنوان آرمانهای اولیّه انقلاب یاد می کنند.
نکته قابل توجه آن که، امام(ره) به صورت تک بعدی انسان و جامعه اسلامی را مورد بررسی قرار نمیدهند، بلکه کلیه نیازهای دنیوی و اخروی او را مد نظر قرار داده و سعی مینمایند در ارائه آرمانها، دیدگاهی جامع و مانع را ترسیم کنند. نمودار ذیل ضمن آن که آرمانهای انقلاب اسلامی از دیدگاه حضرت امام(ره) را به ما میشناساند، کلیت و وحدت درونی آنها را نیز به خوبی نشان میدهد.
محال نبودن دستیابی به آرمان های دین
در این مقاله آمده است: کمتر کسی است که به این نکته اذغان نداشته باشد که انسان ساحت های مختلفی دارد؛ اما برخی از اندیشمندان غربی، به ویژه نظریه پردازان مادی گرا، تک بعدی هستند و فقط به جنبه جسمانی انسان نظر دارند.
برخلاف اسلام که قائل به نگرش دو ساحتی به انسان است؛ یعنی انسان را مرکّب از روح و بدن می داند که از میان این دو بعد، قطعاً روح انسان را صاحب اصالت برمی شمرد. البته این موضوع به معنای نادیده گرفتن جسم و نقش آن در رسیدن به کمال نیست. جسم مرکبی است که انسان را به سرمنزل مقصود می رساند. از این رو اسلام درباره ی رسیدگی به آن سفارش های بسیاری کرده، ضربه زدن به جسم را حرام خوانده و بهداشت بدن را واجب و ضروری دانسته است. با این حال از منظر اسلام، روح و جان اصیل است؛ چرا که ابدی و فناناپذیر است و «من» واقعی و شخصیت حقیقی انسان وابسته به روح و جان وی است.
از این رو برای بررسی کارآمدی دین باید هر دو عرصه را با هم در نظر گرفت؛ یعنی دین در صورتی کارآمد است که علاوه بر اداره جسم، پرورش روح را نیز مدنظر داشته باشد.
علت این مقدمه چینی بیان تمایز میان دو مکتب بزرگی است که ادعای اداره ی دنیا را دارند. امروزه انقلاب اسلامی ایران به دنبال تمدن سازی و در پی ایجاد یک تمدن عظیم اسلامی است. در برابر ایران، تمدن غرب قرار دارد. اساس این دو تمدن مبتنی بر دو اندیشه و دو تفکر آشتی ناپذیر است.
بنابراین صحبت از کنار آمدن انقلاب اسلامی با دنیای غرب امری بیهوده است؛ چرا که ماهیت و هویت انقلاب اسلامی با ماهیت و هویت تمدن غرب قابل جمع نیست. نوع نگاه آنها به جهان، انسان، جامعه و کمال انسانی، با نگاه ایران که مبتنی بر اسلام می باشد، کاملاً متفاوت و حتی در تضاد است. جهان بینی و انسان شناسی دنیای غرب متفاوت و متمایز از جهان بینی اسلامی است. از حیث غایت شناختی هم، نوع نگاه آنها و اهداف و سرمنزلی که تمدن غرب به آن سمت سوق می دهد، با غایتی که اسلام برای انسان تعریف می کند، متفاوت و متمایز است. بنابراین برای تعیین کارآمدی دین ابتدا باید موضع خود را مشخص کنیم که آیا از منظر اسلام به جامعه، انسان و مقوله هایی از این دست می نگریم یا ملاک ما برای کارآمدی برگرفته از مبانی غرب است.
ویژه نامه اینترنتی «آرمان ما» به مناسبت ایام الله دهه فجر در پایگاه اطلاعرسانی راسخون منتشر شده است و علاقمندان به مشاهده و استفاده از این ویژهنامه میتوانند به نشانی اینترنتی www.rasekhoon.net مراجعه کنند./907/پ202/ی