۱۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۰
کد خبر: ۲۳۴۸۹۴
به بهانه اکران فیلم سینمایی مستانه(بخش نخست)

معضل فساد در سینمای ایران و راهکار مقابله با آن

خبرگزاری رسا-سینمای ایران از زمانی که حضرت امام خمینی(ره) درسخنرانی معروفشان در بهشت زهرا (س) آن جمله ماندگار را خاطرنشان کردند و فرمودند «ما با سینما مخالف نیستیم. با فحشا مخالفیم» می‌توانست گام‌های بلندی در این راستا بردارد و بهترین استفاده‌های اصولی را در جهت اعتلای هنر هفتم به انجام رساند اما...
مستانه

موضوع فساد در سینمای ایران و مشکلات و معضلات اخلاقی سینماگران ایرانی طی سال‌های اخیر بازتاب‌های متنوع و متعددی در رسانه‌ها و محافل هنری و اجتماعی و فرهنگی داشته است. سینمای ایران از زمانی که حضرت امام خمینی (ره) درسخنرانی معروفشان در بهشت زهرا (س) آن جمله ماندگار را خاطرنشان کردند و فرمودند «ما با سینما مخالف نیستیم. با فحشا مخالفیم» می‌توانست گام‌های بلندی در این راستا بردارد و بهترین استفاده‌های درست و اصولی را در جهت اعتلای هنر هفتم به انجام رساند.

 

اما مروری بر کارنامه سینمای ایران طی بش از سه دهه‌ای که از دوران جدید پس از انقلابش می‌گذرد می‌تواند گویای این واقعیت باشد که آن حمایت بی شائبه امام (ره) تا چه حد مورد توجه و استفاده درست اهالی این هنر قرار گرفت یا نگرفت.

 

اعتراض و انتقاد متدینین؛ لاپوشانی و فرافکنی مغرضین

 

طی این سال‌ها و در موارد مختلفی، وضعیت سینمای ایران به لحاظ اخلاقی و فرهنگی مورد انتقاد قشر متدین و ارزشی جامعه قرار گرفته بود که شاید بتوان تندترین و گزنده‌ترین آن‌ها را اظهار نظرهای هنرمندانی همچون فرج الله سلحشور و دیگر عناصر ارزشی و اصولگرا دانست.

 

 

سخنانی که ناظر بر فقدان عنصر حیا و عفت در این سینما و زیرپاگذاشته شدن مرزهای عقیدتی و خط قرمزهای اخلاقی در این حوزه بوده است و تذکر و تنبهی در این راستا به شمار می‌رفته است. اینک اما با ساخت و اکران یک فیلم سینمایی که موضوع اصلیش در همین خصوص و البته در دفاع از سینماگران و به ویژه زنان بازیگر هنر هفتم ایرانی است، بار دیگر این مباحث نقل محافل هنری شده و این زخم، دوباره سرباز کرده است.

 

تلاش ما بر این است که طی پرونده‌ای، این موضوع را از جنبه‌های گوناگون مورد نقد و نظر قرار دهیم. این پرونده را اینک با نگاه و مروری بر فیلم سینمایی «مستانه» آغاز می‌کنیم و در ادامه، به جنبه‌ها و ابعاد دیگر این موضوع هم خواهیم پرداخت.

 

 

«مستانه» ادامه‌ای منطقی و البته غیراصولی بر «زندگی خصوصی»

 

حسین فرحبخش پس از فیلم جنجال برانگیز قبلیش یعنی زندگی خصوصی این‌بار هم به سراغ یک سوژه ملتهب رفته و آن‌را بستر و محوری برای روایت سینماییش قرار داده است. زندگی بازیگران زن سینمای ایران و حواشی و جنجال‌هایی که پیرامون آن بوده و هست. به‌خصوص طی سال‌های اخیر مباحث مختلفی درباره سینمای ایران و بازیگران زنش در رسانه‌ها و توسط عده‌ای مطرح شده که هم التهاب آفریده و هم سوژه رسانه‌های داخلی و خارجی گشته و خلاصه نقل محافل و مجالس گوناگون بوده است.

 

افراد مختلفی هم در قالب‌ها و با رویکردهای مختلف به اظهار نظر درباره آن پرداخته‌اند. کسانی که از موضع دفاع از بازیگران زن سینما به میدان آمده‌اند و این شایعات را محصول ذهن‌های بیمار و دل‌های پلید دانسته‌اند و گروه دیگری که این مباحث را واقعیات تلخ و حقایق پشت پرده این سینما دانسته و بر آن انذار و هشدار داده‌اند. هر دو گروه هم رسانه‌ها و تریبون‌هایی داشته‌اند و به تاخت و تاز علیه همدیگر پرداخته و با القاب و صفات گوناگونی که به هم هدیه کرده‌اند، از خجالت هم در آمده‌اند!

 

 

فیلمی در حمایت ظاهرا بی شائبه و باطنا دروغین از واقعیت زنان بازیگر سینمای ایران

 

حسین فرحبخش اما از در حمایت و رفع سوء تعبیر و برداشت از زنان بازیگر در سینمای ایران و بردن علامت فلش و اتهام به سوی کسانی که وضعیت و واقعیت تلخ ادعایی علیه این گروه از بازیگران را در مجامع و رسانه‌های عمومی مطرح می‌کنند و دامن می‌زنند برآمده و با یک مانیفست سینمایی تند و گزنده و گل درشت و پر از ادعا و شعار و کنایه و نماد، این موضوع را دنبال کرده است.

 

اساسا در فیلم مستانه، سینما در اولویت نیست بلکه حرف‌ها و نکات مهمی که از نظر کارگردان نیاز به طرح آن‌ها احساس می‌شده در درجه اول از اولویت و اهمیت قرار دارد. فیلم در برابر گروهی که این ادعاها را علیه سینمای ایران و بازیگران زنش مطرح می‌کنند موضعی تند و تیز می‌گیرد و آن‌ها را به بیماری و مرض شخصیتی و جنسی متهم می‌کند و از این رهاورد و با این رویکرد باید گفت ما با یک دادخواست و بلکه کیفرخواست علیه این گروه روبروییم تا یک اثر سینمایی محض با روایت استاندارد و شخصیت‌پردزای درخور و دیگر عناصر و ویژگی‌های معمول و مألوف سینمایی.

 

 

می‌توان آرایش غلیظ و سبک زندگی غیر شرعی داشت اما پاک بود و با حیا!

 

در این فیلم کاراکتر اصلی که بازیگر فیلم‌های سینمایی و در عین سبک زندگی خاصش، دارای روحی پاک و زندگی منزه و دلی صاف و رفتاری صادقانه و بکر است، بستری می‌شود برای همان نقد و نظر جدی که مدنظر کارگردان بوده است.


 

اما دیگر شخصیت‌های داستانی این فیلم در کنار  «مستانه» بازگر زن سینمای ایران،عبارتند از «خسرو» معلم خواهر مستانه که قصد شوم و پلید آزار رساندن به او را دارد، «کوشکی» وکیل مدافع خسرو که نماد همان گروه مشکل دار شخصیتی است و به اتهام زنی علیه سینمای ایران و بازیگرانش مشغول است و بالاخره «وکیل» مستانه که در موضع دفاع از این طیف برآمده و نقش وکیل مدافع زنان نجیب و پاک سینمای ایران را در برابر دو گروه ایفا می‌کند؛ افراد بیمار و مغرضی که اندیشه‌های پلید خود را با سوء استفاده از زنان – هر زنی چه بازیگر سینما باشد و چه نباشد- عملی می‌کنند و نیز وکیل مدافع این گروه که خود از شخصیت‌های مزور و منفور و سوء استفاده گر از ظواهر شرعی و احکام و عرفایت متشرعین هستند!


  

دفاع از نجابت سینماگر ایرانی با شگرد فیلمفارسی های سخیف و مبتذل؟!

 

این کل طرحی است که در فیلم مستانه اجرایی شده است. طرحی که به نظر می‌رسد در فضایی شبه فیلمفارسی و گل درشت، تنها کارکردهایی شعارگونه دارد و ابدا راهی به حقیقت «سینما» و واقعیت «فیلم» پیدا نمی‌کند.

 

مستانه بازیگر زن مشهور و سوپراستاری است که در کارهای خیر هم دستی دارد، بیشتر نقش‌های عاشقانه و به‌اصطلاح جوان اول فیلم را بازی می‌کند و این نقش‌ها باعث شده وی محبوبیت زیادی بین مخاطبین داشته باشد.

 

او زنی امروزی است که علی‌رغم اینکه در فیلم‌ها با آرایش غلیظ و با چهره‌های گوناگون ظاهر می‌شود، اما فردی پاک‌دامن است. زمانی که «خسرو» به او در مورد حرف‌هایی که سایت‌ها و روزنامه‌ها درباره فساد بازیگران سینما می‌گوید، وی عصبانی می‌شود و با خسرو تندی کرده و حتی وی را تحقیر می‌کند و هنگامی که در دادگاه در مورد ماجرای تعرض به وی توضیح می‌دهد، می‌گوید «احساس می‌کنم بی‌ارزش شدم» و این نتیجه گیری را برای مخاطب به همراه می‌آورد که مستانه به ارزش عفت و پاک‌دامنی اعتقاد و باور دارد.

 

خسرو معلم پیانوی خواهر مستانه هم در ابتدای ورود او به داستان فردی مؤدب و مؤقر نشان می‌دهد اما به مرور و پس از شکل گیری مثلث عشقی میان او و مستانه و خواهرش با سکانس تجاوز، شخصیت هیستریک او رونمایی می‌گردد و پلیدی مستتر در این کاراکتر برای مخاطب رخ می‌نماید.

  

توهین به شخصیت‌های حقیقی با زننده‌ترین ابزارهای غیرهنرمندانه

 

«کوشکی» وکیل خسرو فردی به ظاهر متشرع است. او شخصیتی پرنفوذ و البته خبیث به نمایش کشیده می‌شود که با دستمایه قراردادن ظواهر شرعی و تأکید بر تنافی و تضاد میان این احکام دینی با سبک زندگی مستانه، تصویر یک زن لاابالی و بی قید و اباحه گر را از او به نمایش می‌گذارد!

 

کوشکی با هجوم آوردن و اتهام زدن به قشر بازیگران زن سینما با اشاره به حرف‌های یک کارگردان مذهبی سینما یادآوری می‌کند که: «سینما فاضلابی بیش نیست» . اما کاراکتر وکیل مستانه همان شخصیت کلیشه‌ای است که بناست نقش شخصیت ناجی و مثبت فیلم را با دفاع از زنان بازیگر سینمای ایران در فیلم مستانه ایفا کند.

 

او در صحنه‌ی دادگاه با دیالوگ‌هایی کاملا شعاری و گل درشت در دفاع از سینمای ایران و سینماگران بر این نکته صحه می‌گذارد که: «مردم ایران به توهین‌هایی که به سینماگران می‌کنید توجه نمی‌کنند و افتخار ملی‌شان سینماست» .

 

بازتابی ابتر و دفاعی شعاری از حاکمیت اخلاق در سینمای ایران

 

حقیقت آن است که فیلم سینمایی مستانه تنها یک بازتاب ابتر و دفاع شعاری و مانیفست نادرست بر علیه کسانی است که نسبت به وضعیت اخلاقی حاکم بر سینمای ایران اعتراض و انتقاد دارند. چه بسا در میان این افراد هم کسانی باشند که واقعیت‌های افتخارآمیز سینمای پس از انقلاب را ندیده بگیرند و لحن نادرستی داشته باشند و زبان گزنده‌ای؛ اما این‌ها هرگز اصل ماجرا و حقیقت مطلب را پاک نمی‌کند.

  

جالب اینجاست که فیلم همه تلاش خود را برای عرضه این مفهوم به کار می گیرد که بازیگران زن سینمای ایران گرچه سبک زندگی خاص خویش مبتنی بر نمادهایی همچون چهره آرایی ها و حرکات و سکنات امروزی شان دارند اما پاک و نجیبند ولی در عین حال هیچ نقدی را متوجه این سبک زندگی نمی کند و اتفاقا همه هجمه خویش را متوجه منتقدین این وضعیت می نماید!

 

حقیقت آن است که اصلاح وضعیت فرهنگی حاکم بر بخش‌هایی از سینمای ایران که منافی اخلاق و مغایر با ارزش‌های مذهبی است امری است که هرگز پرونده‌اش با این شانتاژها و قلب حقیقت‌ها بسته نخواهد شد اما نکته مهم و حیاتی این است که همه دلسوزان امر و علاقمندان به سینمای نجیب و پاک ایران و البته خود اهالی سینما که بخش قابل توجهی از آن‌ها انسان‌های مومن و متین و بزرگوار هستند باید دست به دست هم بدند و دامان سینما را از این آلودگی‌ها بزدایند.

 

و این اتفاق چیزی است که با هر رویکرد و رهیافت و عاملی ممکن و مقدور باشد قطعا با ساخت فیلم‌هایی همچون مستانه، ره به جایی نخواهد برد.

 

ادامه دارد...

سعید رضایی

830/501/م

ارسال نظرات