۰۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۲
کد خبر: ۲۳۲۸۴۸

نقش دنیاپرستی و دنیا زدگی؛ در اضمحلال جامعه اسلامی

خبرگزاری رسا ـ یکی از بلاهای بسیار مهم اجتماعی، دنیاپرستی ‏و دنیا زدگی است. این امر موجب می‏شود تا افراد همه ارزش‌های اخلاقی و انسانی را به پای دنیا قربانی کنند تا خود به آمال و آرزوهای دنیوی‏ برسند، جامعه‌ای که به چنین بلایی گرفتار شود از نظر دین دچار بیماری خطرناکی شده است.
حجت الاسلام ملکي راد

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، حجت الاسلام ملکی راد عضو هیأت علمی پژوهشکده مهدویت وآینده پژوهی دریادداشتی به بررسی گسترش فرهنگ تجمل گرایی در جامعه و اثرات زیان بار آن بر فرهنگ عمومی پرداخته است.

 

یکی از بلاهای بسیار مهم اجتماعی، دنیاپرستی ‏و دنیا زدگی است.این امر موجب می‏شود تا افراد همه ارزشهای اخلاقی و انسانی را به پای دنیا قربانی کنند تا خود به آمال و آرزوهای دنیوی‏اش برسند، جامعه‌ای که به چنین بلایی گرفتار شود و ارزشهای حاکم بر آن، ارزشهای دنیوی و مادی باشد، چنین جامعه‌ای از نظر دین دچار بیماری خطرناکی شده است که از هر بیماری دیگر خطر بیشتری برای ارزشهای الهی و انسانی دارد. در چنین جامعه ای دیگر مفاهیم ارزشی همچون ایثار و فداکاری و احسان و نیکوکاری و... معنی و مفهومی نخواهد داشت، زیرا هر کس در فکر بدست‏آوردن سود بیشتر است، گرچه تضییع حقوق دیگران را در پی داشته باشد. افراد برای بدست آوردن دنیا ممکن است دست به هر جنایتی بزنند.

 

 با توجه به این امر مهم یکی از آموزه‏های بسیار اساسی مکتب اسلام تعلیم شیوه برخورد انسان با دنیا است.

 

از دیدگاه مکتب اسلام دنیا محل کسب انسانیت و بدست‏آوردن کمالات اخلاقی و انسانی است و در عین حال از مواهب طبیعی آن جهت استفاده‏های مختلف مادی، بهره‏برداری می‏شود چون که انسان برای استمرار و ادامه حیات مادی خویش، محتاج به نعمتهای دنیوی ومادی است.

 

در دین اسلام به منظور بر طرف نمودن نیازهای مادی بشر و پیشرفت در این زمینه و کشف رموز جهان هستی، به علم و دانش و آموختن، توصیه زیادی شده است. در اسلام از طرف دیگر به نحوه استفاده انسان از دنیا نیز توجه شده است، دین اسلام ضمن توصیه مردم به استفاده از نعمات دنیوی، آنان را از دنیاپرستی و دنیا زدگی و منحصر دانستن هدف خلقت در دنیا، منع کرده است.

 

 با توجه به این دیدگاه و چنین برداشتی از دنیا، لازم است همه دستگاههای فرهنگی و اشخاص فرهیخته و نخبگان جامعه، بر خود فرض و واجب بدانند تا با فرهنگ سازی درست و بستر سازی مناسب، به مردم جهت درست دهند و از دنیا در جهت رشد و شکوفایی کمالات اخلاقی انسان قدم بردارند، تا با فراهم آمدن چنین زمینه‏های مناسب بجای خود خواهیها و تکبر وفخرفروشی و تجمل‏پرستی و زندگی اشرافی و مستیهای ناشی از آن، شاهد جامعه‏ای باشیم که فضایل اخلاقی و کرامتهایانسانی در آن، رشد و تکامل داشته باشد و ارزشهای حاکم بر آن، ارزشهای انسانی واخلاقی و الهی باشد.

 

حال با عنایت به اهمیت و ضرورت این مطلب، یکی از موضوعاتی که در کلمات امام امیرالمؤمنین(ع) بسیار ازآن یاد شده است، مسأله دنیا و دنیاپرستی و نحوه استفاده انسان از دنیا است.

 

آن حضرت در مورد دنیای مذموم (دنیازدگی) می‏فرماید: «عِبادَاللهِ أُوصِیکُمْ بِالرَّفْضِ لِهذهِ الدُّنْیَا التَّارِکَةِ لَکُمْ وَ إِنْ لَمْ تُحِبُّوا تَرْکَهَا، وَ الْمُبْلِیَةِ لاِجْسَامِکُمْ وَ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ تَجْدِیدَهَا، فَإِنَّمَا مَثَلُکُمْ وَ مَثَلُهَا کَسَفْرٍ اً سَلَکُوا سَبِیلاً فَکَأَنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوهُ، وَ أَمُّوا عَلَماً فَکَأَنَّهُمْ قَدْ بَلَغُوهُ...فَلاَ تَنَافَسُوا فِی عِزِّ الدُّنْیَا وَ فَخْرِهَا، وَ لاَ تَعْجَبُوا بَزِینَتِهَا وَ نَعِیمِهَا، وَ لاَ تَجْزَعُوا مِنْ ضَرَّائِهَا وَ بُؤْسِهَا، فَإِنَّ عِزَّهَا وَ فَخْرَهَا إِلَی انْقِطَاعٍ، وَ زِینَتَهَا وَ نَعِیمَهَا إِلَی زَوَالٍ، وَ ضَرَّاءَهَا وَ بُؤْسَهَا إِلَی نَفَادٍ وَ کُلُّ مُدَّةٍ فِیهَا إِلَی انْتِهَاءٍ، وَ کُلُّ حَیفِیهَا إِلَی فَنَاءٍ....؛ ای بندگان خدا شما را به ترک دنیایی سفارش می‏کنم که شما را رها می‏سازد گرچه شما جدایی از آن را دوست ندارید، دنیایی که بدن‏های شما را کهنه و فرسوده می‏کند با اینکه دوست دارید همواره تازه و پاکیزه بمانید، شما و دنیا به مسافراتی می‌مانید که تا گام در آن نهند احساس دارند که به پایان راه رسیده‏اند و تا قصد رسیدن به نشانی کرده‏اند گویا بدان دست یافتند».

 

پس در عزت و ناز دنیا بر یکدیگر پیشی نگیرید و فریب زینتها و نعمت‏ها یش را نخورید و مغرور نشوید و از رنج و سختی آن ناله نکنید و ناشکیبا نباشید زیرا عزت و افتخار دنیا پایان می‏پذیرد و زینت و نعمتهایش نابود می‏گردد و رنج و سختی آن تمام می‏شود و هر مدت و مهلتی در آن به پایان می‏رسد و هر موجود زنده‏ای به سوی مرگ می‏رود.»

 

همچنین در مورد پرهیز از دنیا می‏فرماید: وَ کُونُوا عَنِ الدُّنْیَا نُزَّاهاً وَ إِلَی الاْخِرَةِ وُلاَّهاً وَ لاَ تَضَعُوا مَنْ رَفَعَتْهُ التَّقْوَی، وَ لاَ تَرْفَعُوا مَنْ رَفَعَتْهُ الدُّنْیَا، وَ لاَ تَشِیمُوا بَارِقَهَا، وَ لاَ تَسْمَعُوا نَاطِقَهَا، وَ لاَ تُجِیبُوا نَاعِقَهَا، وَ لاَ تَسْتَضِیئُوا بِإِشْرَاقِهَا، وَ لاَ تُفْتَنُوا بِأَعْلاَقِهَا فَإِنَّ بَرْقهَا خَالِبٌ وَ نُطْقَهَا کَاذِبٌ، وَ أَمْوَالَهَا مَحْرُوبةٌ وَ أَعْلاَقَهَا مَسْلُوبَةٌ؛ در مقابل دنیا خویشتن دار و در برابر آخرت دلباخته باشید، آن کس را که تقوی بلند مرتبه‌اش کرد خوار نشمارید، و آن را که دنیا عزیزش کرد گرامی‌اش ندارید، برق درخشنده دنیا چشم شما را خیره نکند و سخن ستاینده دنیا را نشنوید، به دعوت کننده دنیا پاسخ ندهید و از تابش دنیا روشنایی نخواهید و فریفته کالاهای گرانقدر دنیا نگردید همانا برق دنیا بی‏فروغ، سخن‏اش دروغ و اموالش به غارت رفتنی و کالاهای آن تاراج شدنی است.»

 

از دیدگاه امام امیرالمؤمنین(ع): انسان آگاه و با بصیرت به دنیا و مظاهر آن دل نمی‏بندد و به آن اعتماد نمی‌کند و این افراد کور دل دنیاپرست‌اند که دنیا را منتهای آرزو و آمال خویش قرار می‏دهند.

 

امام علی(ع) در این ارتباط می‏فرماید: «و انما الدنیا منتهی بصر الاعمی ، لا یبصر مما وراءها شیئاً ، و البصیر ینفذها بصره، و یعلم ان الدار وراءها ، فالبصیر منها شاخص ، و الاعمی الیها شاخص ، و البصیر منها متزود و الاعمی لها متزود؛ همانا دنیا نهایت دیدگاه کور دلان است که آن سوی دنیا را نمی‏نگرند، اما انسان آگاه نگاهش از دنیا عبور کرده و از پس آن سرای جاویدان آخرت را می‏بیند، پس انسان آگاه به دنیا دل نمی‏بندد و انسان کور دل تمام توجه‏اش دنیاست، انسان بینا از دنیا زاد و توشه سفر آخرت بر می‏گیرد و انسان نابینا برای دنیا توشه فراهم می‏کند».

 

نکته شایان توجه در این کلام این است که از دیدگاه امام(ع) انسان آگاه و بصیر چون معرفت کاملی نسبت به دنیا پیدا کرده است و دنیا را بخوبی می‏شناسد در زندگی دنیوی خود برای حیات جاویدان زاد و توشه فراهم می‏آورد یعنی دنیا از این جهت که صلاحیت فراهم آوردن زاد و توشه سفر آخرت را دارد، ممدوح است، زیرا انسان با کسب اعمال صالح و انجام کارهای خیر و عبادت خداوند، می‏تواند به چنین زاد و توشه‏ای دست پیدا کند، از این جهت از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع)، نگاه به دنیا باید به دید ابزار و وسیله برای کسب رضایت الهی و انجام اعمال صالح باشد نه به دید هدف و غایت.

 

 با توجه به این مطلب می‏فرماید: «فَمَنْ أَشْعَرَ التَّقْوَی قَلْبَهُ بَرَّزَ مَهَلُهُ وَ فَازَ عَمَلُهُ. فَاهْتَبِلُوا هَبَلَهَا، وَ اعْمَلُوا لِلْجَنَّةِ عَمَلَهَا، فَإِنَّ الدُّنْیَا لَمْ تُخْلَقْ لَکُمْ دَارَ مُقَامٍ، بَلْ خُلِقَتْ لَکُمْ مَجَازاً لِتَزَوَّدُوا مِنْهَا الاَعْمَالَ إِلَی دَارِ الْقَرَارِ؛ فَکُونُوا مِنْهَا عَلی أَوْفَازٍ وَ قَرِّبُوا الظُّهُورَ لِلزِّیَالِ؛ کسی که جامه تقوی بر قلبش بپوشاند کارهای نیکوی او آشکار شود و در کارش پیروز گردد، پس در بدست آوردن بهره‏های تقوی فرصت غنیمت شمارید و برای رسیدن به بهشت جاویدان رفتاری متناسب با آن انجام دهید زیرا دنیا برای زندگی همیشگی شما آفریده نشده است (تا آن راغایت و هدف بدانید) بلکه گذر گاهی است تا در آن زاد و توشه آخرت بردارید سپس با شتاب آماده کوچ کردن باشید و مرکب‏های راهوار را برای حرکت مهیّا کنید».

 

و در این ارتباط در کلام دیگری می‏فرماید: «فَارْتَحِلُوا مِنْهَا بِأَحْسَنِ مَا بِحَضْرَتِکُمْ مِنَ الزَّادِ؛ سعی کنید با بهترین زاد و توشه از دنیا کوج کنید.»

 

در مقابل کسی که در شرایط نامساعد خانوادگی و اجتماعی و فکری و فرهنگی و اخلاقی، رشد کرده و تربیت شده باشد و از بصیرت و شناخت کافی برخوردار نباشد ممکن است نظر او به دنیا به دیدِ هدف و غایت بوده باشد و همه همت و تلاش خویش را صرف فراهم آوردن زاد و توشه دنیوی و جلب و جذب منافع آن کند.

 

 امام امیرالمؤمنین(ع) در این زمینه می‏فرماید: «آثَرُوا عَاجِلاً، وَ أَخَّرُوا آجِلاً، وَ تَرَکُوا صَافِیاً، وَ شَرِبُوا آجِناً؛ گمراهان و دنیاپرستان، دنیای زودگذر را برگزیدند و آخرت جاویدان را رها کردند، چشمه زلال آب گوارا را کنار گذاشتند و از آب تیره و ناگوار (دنیا) نوشیدند.»

 

و بدنبال آن بعد از یک عمر تلاش مستمر برای دنیا و مظاهر آن، هنگام مرگ با دست خالی از دنیای فانی کوچ می‏کنند.

 

امام علی(ع) این نکته را یادآور شده و به همه مردم توصیه می‏کنند که اهل آخرت و فرزند آن باشند نه اهل دنیا و فرزند آن، می‏فرماید: «أَلاَ وَ إنَّ الدُّنْیَا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ فَلَمْ یَبْقَ مِنْهَا إِلاَّ صُبَابَةٌ کَصُبَابَةِ الاْنَاءِ اصْطَبَّهَا صَابُّهَا أَلاَ وَ إِنَّ الاْخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ، وَ لِکُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ، فَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الاْخِرَةِ، وَ لاَ تَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْیَا، فَإِنَّ کُلَّ وَلَدٍ سَیُلْحَقُ بأُمِّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَ إِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لاَ حِسَابَ، وَ غَداً حِسَابٌ وَ لاَ عَمَلَ؛ آگاه و بهوش باشید دنیا به سرعت به شما پشت کرده است و از آن جز باقی مانده اندکی از ظرف آبی که آن را خالی کرده باشند نمانده است، آگاه باشید که آخرت به سوی ما می‏آید، دنیا و آخرت هر یک فرزندانی دارند، بکوشید از فرزندان آخرت باشید نه دنیا، زیرا روز قیامت هر فرزندی به پدر و مادر خود باز می‏گردد و ملحق می‏شود امروز (دنیا) هنگام عمل است نه حسابرسی و فردا(قیامت) حسابرسی است نه عمل.»

 

آن حضرت نتیجه دنیازدگی را برای مردم یادآور می‌شود و به هشدار می‏دهد و بیان می‏کند: دنیا زدگی موجب کینه‏توزی، ‏نسبت به آخرت می‏شود و اساسا دنیا و آخرت با همدیگر قابل اجتماع نخواهند بود، می‏فرماید:

 

«إِنَّ الدُّنْیَا وَ الاْخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ، وَ سَبِیلاَنِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْیَا وَ تَوَلاَّهَا أَبْغَضَ الاْخِرَةَ وَ عَادَاهَا، وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ، وَ مَاشٍ بَیْنَهُمَا، کُلَّمَا قَرُبَ مِنْ وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الاْخَرِ؛ دنیا و آخرت دو دشمن متفاوت و دو راه جدای از همدیگرند پس کسی که دنیاپرست باشد و به آن عشق ورزد نسبت به آخرت کینه پیداکرده و با آن دشمنی خواهد کرد و آن دو همانند شرق و غرب از هم دورند و رونده به سوی آن دو، هرگاه به یکی نزدیک شود از دیگری دور می‏گردد».

 

و در کلام دیگری یکی از اثرات دنیازدگی را سقوط انسان در دره هلاکت و نابودی معرفی نموده‏اند، می‏فرماید:«وَ اللهِ لَوْ کُنْتِ شَخْصاً مَرْئِیّاً، وَ قَالَباً حِسِّیّاً، لاَقَمْتُ عَلَیْکِ حُدُودَ اللهِ فِی عِبَادٍ غَرَرْتِهِمْ بِالاْمَانِی، وَ أُمَمٍ أَلْقَیْتِهِمْ فِی الْمَهَاوِی... مَنْ وَطِیءَ دَحْضَکِ زَلِقَ وَ مَنْ رَکِبَ لُجَجَکِ غَرِقَ، وَ مَنِ ازْوَرَّ عَنْ حَبَائِلِکِ وُفِّقَ؛ ای دنیا به خدا سوگند اگر بصورت شخصی بودی و قالب حس کردنی داشتی (تو را محاکمه می‏کردم) و حدود الهی را بر تو جاری می‏ساختم (برای اینکه تو در حق انسانیت جنایت بزرگی را مرتکب شده‏ای) و بندگانی را با آرزوهایت فریب دادی و ملت‏هایی را به هلاکت افکنده‏ای...کسی که در لغزش گاه تو قدم گذارد سقوط خواهد کرد و آن کس که بر امواج تو سوار شود غرق می‌گردد و کسی که از دامهای تو رهایی یافت پیروز شد».

 

پس نباید هیچوقت از مکر و حیله دنیا خود را در امان پنداشت بلکه باید همواره از دسیسه آن خوف و وحشت داشت.

 

 امام امیرالمؤمنین(ع) در این زمینه به یکی از فرماندهان نظامی خود می‏فرماید: «وَ خَفْ عَلَی نَفْسِکَ الدُّنْیَا الْغَرُورَ، وَ لاَ تَأْمَنْهَا عَلَی حَالٍ؛ از فریبکاری دنیا نسبت به خود بیمناک باش و هیچوقت از دنیا ایمن مباش. بلکه باید به چشم حقارت به آن نگریست و از فریب و دلبستگی آن خود را رهانید».

 

در این ارتباط می‏فرماید:«فَلْتَکُنِ الدُّنْیَا أَصْغَرَ فی أَعْیُنِکُمْ مِنْ حُثَالَةِ الْقَرَظِ وَ قُرَاضَةِ الْجَلَمِ وَ اتّعِظُوا بِمَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ قَبْلَ أَنْ یَتَّعِظَ بِکُمْ مَنْ بَعْدَکُمْ؛ وَ ارْفُضُوهَا ذَمِیمَةً، فَإِنَّهَا قَد رَفَضَتْ مَنْ کَانَ أَشْغَفَ بِهَا مِنْکُمْ؛ ای مردم دنیا باید در چشمانتان از پرکاه خشکیده و تفاله‏های قیچی شده برای دامها بی‏ارزش‏تر باشد از پیشینیان خود پند گیرید پیش از آنکه از شما پند گیرند این دنیای فاسد نکوهش شده را رها کردند زیرا مشتاقان شیفته‏تر از شما را رها کرد»./907/د102/ب6

 

منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

 

ارسال نظرات