سبک زندگی اسلامی؛
ویژگیهای اخلاقی امام علی علیهالسلام در خانواده
خبرگزاری رسا ـ در این یادداشت، در ابتدا به روش همسرداری حضرت علی علیهالسلام، پرداخته و سپس روش و سبک آموزشی و تربیتی فرزندان و در نهایت، روش برخورد حضرت با خویشاوندان را بررسی مینماییم.
در این یادداشت، در ابتدا به روش همسرداری حضرت علی علیهالسلام، پرداخته و سپس روش و سبک آموزشی و تربیتی فرزندان و در نهایت، روش برخورد حضرت با خویشاوندان را بررسی مینماییم.
روش همسرداری امیرمومنان علی علیهالسلام
حضرت، همواره خوش اخلاقی و خوی نیکو را موجب و ایجاد کننده محبت و دوستی معرفی میکند.[1] ولی در مقابل، بد اخلاقی و بد خویی را همنشین بد میداند،[2] آن را باعث تباه شدن و از بین رفتن زندگی و موجب اذیت و آزار انسان به حساب میآورد. [3]
حضرت که خود در دامان پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله است، از آن بزرگوار آموخته است که رمز پیروزی و موفقیت در زندگی، به خصوص در کانون گرم خانواده، داشتن اخلاق و خوی نیکو و پسندیده است.
دو نکته اساسی خانواده علوی امام علی علیهالسلام و فاطمه سلاماللهعلیها این است که هر دو از چشمه سار وحی سیراب شده و توسط پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، تربیت و پرورش یافتهاند. لذا از جهت اخلاقی، آن دو بزرگوار بسیار به هم نزدیک و شبیه هم هستند و با یکدیگر توافق کامل دارند و دید و بینش هر دو به زندگی، یکی است؛ بدین جهت رابطهای که با یکدیگر برقرار کردهاند، همراه با محبت، مهربانی، صفا و وفاداری به همدیگر و احترام متقابل است.
آن دو، به خُلق و خُوی هم آشنا هستند و چه زیباست این وصلت و رشته پیوند خانوادگی که میان آنان که هیچ چیز آن را سُست و متزلزل نمیسازد؛ زیرا حضرت علی علیهالسلام، حضرت فاطمه سلاماللهعلیها را به خوبی میشناسد و برای او احترامی در خور قائل است.
حضرت علی علیهالسلام، به خوبی میداند که فاطمه سلاماللهعلیها، از بزرگان زنان عالم و نوری از انوار پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله است و نیز به خوبی آگاه است که اگر یکی از ویژگیها نصیب زن دیگری میشد، شایسته هر نوع تعظیم و تکریم بود تا چه رسد به فاطمه سلاماللهعلیها که خود داراری همه آن فضیلتهاست.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نیز منزلت و مقام عالی شوهر را میدانست و او را محترم میشمرد؛ آن چنان که زن مسلمان، به پیشوای خویش احترام میکند؛ زیرا فاطمه سلاماللهعلیها به مقام حق علی علیهالسلام، چنان که باید و شاید، آشنا بود و از او پیروی میکرد، او میدانست که حضرت علی علیهالسلام، صاحب مقام ولایت و خلافت بزرگ و امامت است.
حضرت، برادر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و خلیفه، وارث و وصی آن بزرگوار و از همه مردم پیشگامتر در اسلام و دارای علم و کمالات در فضایل بیشمار است. با توجه به همین شناخت و کانون پر از مهر و عاطفه خانوادگی بود که امام علی علیهالسلام میفرمود: «به خدا سوگند که در همه عمر زندگی مشترک، هرگز به فاطمه خشم نگرفته و هرگز او را به کاری وادار نساختم... و او نیز به من هرگز خشم نگرفت و در هیچ کاری مرا نافرمانی نکرد. او به گونهای بود که هر گاه به او مینگریستم غمها و اندوههایم زدوده میشد.» [4]
در روایتی آمده است که پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، امور مربوط به این کانون گرم را میان امام علی علیهالسلام و فاطمه سلاماللهعلیها تقسیم کرده بود؛ به این شکل که علی علیهالسلام، موظف بود کارهای بیرون از خانه را انجام دهد و فاطمه سلاماللهعلیها، به امور داخل خانه میرسید و از تقسیم کار، بسیار راضی و خشنود بود. [5]
با این حال، امام علی علیهالسلام، در خانه نیز به فاطمه سلاماللهعلیها، کمک میکرد و از بار سنگین کارهای داخل خانه که بر دوش او بود، میکاست. حضرت در خانه، عدس پاک میکرد، خانه را جارو میزد و در آسیاب کردن جو به فاطمه سلاماللهعلیها یاری میداد. [6]
گفته شده است، روزی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به خانه علی علیهالسلام و فاطمه سلاماللهعلیها آمد و دید آنان مشغول آسیاب کردن هستند؛ فرمود: «کدام یک از شما بیشتر از دیگری خسته شده است؟ حضرت علی پاسخ داد: ای رسول خدا! فاطمه خستهتر است. پیامبر کنار علی علیهالسلام قرار گرفت و به کمک او به آرد کردن جو مشغول شد.» [7]
در روایتی نیز به نقل از امام علی علیهالسّلام، آمده است: «روزی پیغمبراکرم صلّیاللهعلیهوآله به خانه ما آمدند، در حالی که حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در کنار دیگی نشسته بودند و غذا را طبخ میکردند و من هم عدس پاک میکردم؛ پیغمبر اکرم مرا را در این حالت دید و به من فرمود: ای علی! از من بشنو و من جز آن چه خداوند فرمان داده چیزی نمیگویم. هر مردی که در منزل به زنش کمک کند، به عدد هر موی بدنش عبادت یک سال که روزها را روزه گرفته و شبها را به عبادت مشغول بوده به او داده میشود و خداوند بزرگ به او پاداش صابران را عطا میکند؛ همانند پاداشی که به حضرت داوود، یعقوب و عیسی علیهمالسّلام عطا کرد.» [8]
امام جعفر صادق علیهالسلام میفرماید: «امیر مؤمنان [علی علیهالسلام] به خانه هیزم و آب میآورد و جارو میکرد و فاطمه آسیاب و خمیر میکرد و نان میپخت.» [9]
امام هیچ وقت، از یاری و کمک به فاطمه سلاماللهعلیها، در خانه و بیرون از خانه، کوتاهی نکرد و مقررات اسلامی را در مورد او نادیده نگرفت و در هر حال مدافعش بود. [10]
حضرت علی علیهالسلام در مورد حقوق همسران میفرمود: «مبادا بر زنان خود ستم روا دارید و آنان را از حق خویش محروم سازید. هر کس به اندازه یک درهم گوشت برای همسر و فرزندان خویش خریداری کند، مانند کسی است که بردهای از فرزندان اسماعیل علیهالسلام را آزاد ساخته است.» [11]
رفتار و اخلاق حضرت علی علیهالسلام با فرزندانش
شیوه و رفتار امام علی علیهالسلام با فرزندانش، بر همان مبنایی استوار بود که خود بر آن اساس، از سوی پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله تربیت شده بود و معتقد بود که فرزند را بر پدر و پدر را بر فرزند حقوقی متقابل است؛ «حق فرزند بر پدر آن است که بر او نامی نیک بگذارد. ادب نیکو و پسندیده بیاموزد و قرآن را به او آموزش دهد و در مقابل، حق پدر به فرزند آن است که از پدر فرمان برد، جز آنجا که اطاعت از پدر، در مسیر سرپیچی از فرمان خداوند باشد.» [12]
حضرت در بیانی زیبا، در مورد فضایل و ارزشهای تعالی در زندگی، به امام حسن و حسین علیهماالسلام چنین میآموزد: «تقوا داشته باشید. به دنبال دنیا و مظاهر آن نباشید؛ حتی اگر دنیا به شما روی آورد، بر هر چه از مواهب دنیایی است و از دست میدهید، تأسف نخورید. به حق سخن بگویید. برای پاداش الهی کار و کوشش کنید. دشمن ستمگر و یار ستمدیده باشید. در کارهایتان نظم داشته باشید. برای ایجاد صلح و آشتی بین مردم تلاش کنید. حال و وضعیت یتیمان را مراعات کنید و نگذارید از بین بروند. همسایگان خود را رعایت کنید. در عمل به قرآن، مبادا دیگران بر شما پیشی گیرند. همواره مواظب نماز باشید. امر به معروف و نهی از منکر را هرگز ترک نکنید که در آن صورت، بدان بر شما تسلط پیدا کرده، دعایتان مستجاب نخواهد شد. بر شما باد همبستگی و از تفرقه و پشت کردن به یکدیگر بپرهیزید!» [13]
همچنین حضرت علی علیهالسلام در خصوص چگونگی تربیت آنان میفرمود: «هر کسی فرزند کودکی داشته باشد، باید کودکی کند.» [14]
حضرت علی علیهالسلام در این فرمایش ارزشمند، نکته اساسی و حکمت آمیز را مطرح کرده که با هر کس باید به زبان خود او سخن گفت و رفتار کرد؛ چه اینکه فاصله زمانی و فاصله فکری و فرهنگی میان افراد، مانع از آن است که بتوانند همدیگر را به درستی درک کنند.
در توصیهای آموزنده و پر از حکمت حضرت، در خصوص رعایت موقعیت زمانی کودکان و فرزندان و فاصله میان دو نسل میفرماید: «فرزندان خود را به آداب و نوع تربیت خود محدود نکنید؛ زیرا آنان برای روزگاری غیر از روزگار شما آفریده شدهاند.» [15]
توجه نداشتن به مولفههایی همچون فاصله سنی، زبان و اقتضائات زمانی و غفلت از گذر زمان و تغییر آداب و رسوم، در امر تربیت فرزندان، نه تنها مفید نیست، بلکه خسارتهای جبران ناپذیر و فراوانی را به بار خواهد آورد.
امام علی علیهالسلام، با توجه به این گونه مسائل، در نامهای تفصیلی به امام حسن علیهالسلام، شیوه و نوع رفتار و اصول تربیتی و پرورشی خود را که درمورد فرزندش اعمال کرده، برای او نوشته است. [16] آن حضرت نه تنها به جهت نظری، به تعلیم و تربیت فرزندان خود میپرداخت، بلکه از جهت عملی نیز به این امر توجه میکرد و در زندگی اجتماعی به آنان مسؤلیت میداد و از آنان انتظار داشت که به آموزههایش پاسخ شایسته دهند.
امّا نمونههایی از این مسؤلیتها و وارد کردن آنها به حوزه مسائل اجتماعی، بدین شرح است:
امام علی علیهالسلام، برای اینکه به فرزند خود شخصیت و مسؤلیت دهد، مثلا داوری و قضاوت مردی که برای آزادی فردی بیگناه از قصاص، به قتل اعتراف کرده بود، به امام حسن علیهالسلام واگذار کرد و حضرت نیز قضاوت فرزندش را پسندید و قضاوت او را تأیید کرد. [17]
همچنین حضرت، فرماندهی ده هزار نفر از سپاهیان را در جنگ صفین به امام حسین علیهالسلام واگذار کرد. [18]
سیره و روش امام علی علیهالسلام در مورد خویشاوندان
از جمله سنتهای نیکو و اصول اساسی در فرهنگ اسلام که پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز بسیار تاکید داشته است، دلبستگی به خانواده، حفظ و حراست از بستگان و رسیدگی به آنان، اهتمام به صله رحم و استوار ساختن پیوند خویشاوندی است.
امیرمومنان علی علیهالسلام نیز در این زمینه پیشتاز بوده است؛ چنان که خود در یکی از فرمایشاتش به این مطلب تصریح کرده است؛ «هیچ کس در پذیرش دعوت حق و صله رحم، چون من پیشتاز نبوده است.» [19]
در فرمایشی دیگر نیز حضرت فرموده است: «ای مردم، بدون تردید هیچ فردی [هر چند دارای ثروت فراوان و مکنت بیشمار باشد] از خویشان و بستگان خود بینیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند. خویشاوندان، بزرگترین گروه از مردم هستند که از انسان حمایت میکنند و ناراحتی او را از بین میبرند. هنگامی که حادثهای برای شخص پیش آید، آنها پرعاطفهترین مردم هستند. آگاه باشید که نباید از بستگان و خویشان بینوای خود روی گردان و از آنان چیزی را دریغ دارید که اگر بر آنان اتفاق نکنید، بر دارایی نیفزاید و اگر به آنان اتفاق کنید، کاستی در مالتان پدید نیاید.
هر فردی که از کمک به عشیره و اقوام خود کوتاهی کند، فقط یک دست از یاری آنان کم شده؛ ولی او خود را از دستهای زیادی محروم کرده است. هر کس با نزدیکان و اطرافیان خود مدارا کند، همواره دوستی و مهربانی آنان را نصیب خود کرده است.» [20]
حضرت در یکی دیگر از فرمایشات خود در مورد اقوام چنین توصیه میکند: «فردی که خدا به او توانمندی داده است، باید پیوند خویشاوندی را استوار سازد [صله رحم کند] و از میهمانان به خوبی و شایستگی پذیرایی کند.» [21]
و در وصیتی دیگر حضرت به فرزندش امام حسن علیهالسلام فرمود: «خویشان و اقوامت را گرامی بدار که بالهای تو هستند و به نیروی آنان میتوانی پرواز کنی و همچنین که با آنان به دشمن یورش میبری.» [22]
به این ترتیب امام علی علیهالسلام، پیوند خانوادگی و خویشاوندی را بسیار محترم میداشت و به حفظ پیوندی خویشاوندی سفارش میفرمود و خود در این راه پیشگام و پیشتاز بود.
منبع:
[1]. غرر الحکم و دررالحکم، ص 190
[2]. همان، ص 299
[3]. همان، ص 299
[4]. بحار الانوار، ج 43، ص 31
[5]. وسائل الشیعه، ج14 ، ص 123
[6]. بحار الانوار، ج 43، ص 50
[7]. تنبیه الخواطر، ج 2، ص 230
[8]. جامع الاخبار، فصل 59
[9]. الکافی ، ج 5، ص 86
[10]. بحار الانوار، ج 77، ص 408 و 407
[11]. همان ، ج 78، ص 32
[12]. نهج البلاغه، حکمت 400
[13]. همان ، نامهی 47
[14]. وسائل الشیعه، ج 15، ص 203
[15]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 267
[16]. نهج البلاغه ، نامه 47
[17]. الکافی، ج 7، ص 289
[18]. نهج البلاغه، خطبهی 181
[19]. همان ، خطبهی 139
[20]. همان
[21]. همان، خطبه 142
[22]. همان، نامهی 31
[1]. غرر الحکم و دررالحکم، ص 190
[2]. همان، ص 299
[3]. همان، ص 299
[4]. بحار الانوار، ج 43، ص 31
[5]. وسائل الشیعه، ج14 ، ص 123
[6]. بحار الانوار، ج 43، ص 50
[7]. تنبیه الخواطر، ج 2، ص 230
[8]. جامع الاخبار، فصل 59
[9]. الکافی ، ج 5، ص 86
[10]. بحار الانوار، ج 77، ص 408 و 407
[11]. همان ، ج 78، ص 32
[12]. نهج البلاغه، حکمت 400
[13]. همان ، نامهی 47
[14]. وسائل الشیعه، ج 15، ص 203
[15]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 267
[16]. نهج البلاغه ، نامه 47
[17]. الکافی، ج 7، ص 289
[18]. نهج البلاغه، خطبهی 181
[19]. همان ، خطبهی 139
[20]. همان
[21]. همان، خطبه 142
[22]. همان، نامهی 31
عقیل مصطفوی مجد
975/ر
ارسال نظرات