بررسی تحلیلی ارتباط بین داعش و رژیم صهیونیستی

به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام "محمد مهدی محققی" مدیر عامل خبرگزاری رسا و از محققان و پژوهشگران علوم دینی و سیاسی به تشریح ارتباط بین گروهک تروریستی داعش و رژیم صهیونیستی پرداخت که مشروح این گفتگو در ذیل آمده است:

درباره ارتباط داعش و رژیم صهیونیستی می بایست مقدمه ای را عنوان کرد و می بایست درباره زمینه های تشکیل رژیم صهیونیستی اطلاعاتی را بیان کرد. رژیم اشغالگر قدس بر اساس باوری که یهودی های تندرو در قرن بیستم داشتند تشکیل شد. این یهودیان تندرو معتقد بودند در صورتی که یهودیان در سرزمین مقدس فلسطین سکونت کنند و دولت یهودی در این منطقه تشکیل دهند و این دولت را فراگیر کنند و از نیل تا فرات بسط دهند در این صورت وعده الهی مبنی بر اینکه قوم بنی اسرائیل بر سایر اقوام برتر خواهد بود و تسلط بر کل جهان پیدا می کند تحقق می یابد. قبل از اینکه رژیم صهیونیستی در قرن بیستم تشکیل شود، اعتقاد دانشمندان دینی یهود از متون مقدس این دین بر این پایه بود که موعود منجی بنی اسرائیل هنگامی ظهور می کند که بنی اسرائیل بتوانند دولت مقتدری را در منطقه فلسطین تشکیل دهد و زمینه سازی ظهور این موعود هنگامی است که بنی اسرائیل خودشان این اقدام را انجام دهند.

البته عده ای از علمای یهود هم با این عقیده مخالف بودند و اینگونه اعلام می کردند که تشکیل دولت یهود در فلسطین باعث می شود که قوم یهود افول کند و رو به زوال برود و به صورت یک سیبل درآمده و سایر ادیان به این دین تاخت وتاز خواهند کرد.

به هر حال صهیونیستهای مذهبی متعصب که معتقد به تشکیل رژیم صهیونیستی بودند موفق شدند تا ثروتمندان و اعیان یهودی را در سرتاسر جهان با خود همراه کنند و با حمایت قدرتهای جهانی ساکنان فلسطینی این سرزمین را اعم از مسلمانان، مسیحیان و یهودیان را از سرزمین آباء و اجدادی خود بیرون کنند و یهودیان مهاجر را به این منطقه سکنی دهند و یک دولت متعصب خشن و نژاد پرستی را که به آرمان موعودگرایی صهیونیستی معتقد بود در این سرزمین تشکیل دادند.

وقتی که رژیم صهیونیستی در این سرزمین تشکیل شد افکار یهودیان جهان اعم از مهاجران ساکن و سایر یهودیان در جهان وعده نجات و برتری قوم بنی اسرائیل بر سایر ملت های جهان را از علمای متعصب صهیونیست جویا می شدند. مخصوصا در چند مقطع که رژیم صهیونیستی جنگ هایی را با مسلمانان انجام داد مانند جنگهای شش روزه و یا سایر مقاطعی که درگیری هایی را با مسلمانان داشتند اینها در معرض ذلت و خواری قرار می گرفتند و افکار عمومی یهود از علما جویای این مطلب می شدند که آن وعده برتری که شما می دادید چه شد؟ ما در این سرزمین سکونت پیدا کردیم، دولت تشکیل دادیم اما آن اقتداری که به ما وعده می دادید برای ما حاصل نشد.

این تفکرات و اعتقادات باعث شد که رژیم صهیونیستی در مقاطع مختلف دست به جنایات و کشتارهای فراوانی بزند و در نزد ملتهای جهان به عنوان یک دولت نژاد پرست که به هیچ اصول انسانی پایبند نیست شناخته شود و امروزه در دنیا از رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم منفور نام برده می شود.

اگر ما به معارف خود در قرآن کریم مراجعه کنیم مشاهده می کنیم که در قرآن علت برتری بنی اسرائیل در زمانی که حضرت موسی (ع) آنها را از فرعون نجات داد، به دلیل ایمان بخدا و پیروی از دستورات پیامبری که خداوند برای آنها فرستاده دانسته شده است. یهودیان در آن دوران بوسیله این ایمان و اطاعت از دستورات پیامبران از دست ظلم فرعون نجات پیدا کردند و به عظمت اعتلا و اقتدار رسیدند.

البته طبیعی است که با سرپیچی کردن از دستورات الهی و عدم پیروی از رسول و تنها گذاشتن ولی خدا طبق سنت الهی اقوام دیگر جایگزین آنها خواهند شد. چرا که این موضوع سنت خداوند است.

اما یهودیان همچنان تفکر برتری بر سایر اقوام در درونشان وجود داشت و این تفکر را به صورت یک عامل نژادی در خودشان حفظ کردند که همین موضوع باعث شد اینان به صورت یک رژیم نژاد پرست تا امروز شناخته شوند.

هنگامی که خداوند متعال به حضرت موسی (ع) دستور داد با بنی اسرائیل به سمت سرزمین مقدس برود و وارد سرزمین مقدس شوند و در آنجا حکومتی تشکیل دهند که خداوند ورود به این سرزمین مقدس را واجب کرد، آنها سرپیچی کردند و خدا به آنها هشدار داده بود که به سنتهای گذشته از جمله بت پرستی و ظلم و تجاوز و تعدی برنگردند که در این صورت شکست خواهند خورد.

اگر این قوم همچنان از پیامبر خود و پیامبران بعدی، مسیح و پیامبر عظیم الشان اسلام پیروی می کردند همچنان آن برتری را بر سایر اقوام ملل می داشتند و خداوند متعال به دلیل نافرمانی نعمت برتری و فضیلت را از آنان گرفت.

این اعتقاد همچنان در بین یهودیان وجود داشت و باعث شد که امروز یک رژیم اشغالگر در این منطقه بوجود بیاید و این تجاوزات را به همراه داشته باشد.

اما در خصوص پیدایش گروهک تروریستی داعش در سوریه و عراق، با چند تحلیل می توان ارتباط آنها را با رژیم صهیونیستی بررسی کرد. ابتدا اینکه می دانیم ما مسلمانان قائل به وجود حضرت مهدی و آمدن این موعود منجی هستیم که این منجی از مکه ظهور می کند و چند ماه جنگ کرده که مسیر جنگهایش از جزیره العرب به سمت شام است و از حجاز به سمت کوفه می آید و در آنجا حکومت تشکیل خواهد داد و بعد مسیر حرکت حضرت به سمت شام و منطقه فلسطین است و با رسیدن لشگر آن حضرت به مرز اقوام مسیحی که شاید همین اروپای کنونی باشد، طبق برخی از روایات و متون دینی پیمان صلحی بین نیروهای حضرت مهدی (ع) و اقوام مسیحی برقرار می شود و بعد از چند مدت با نقض این قرارداد از سوی طرف مقابل این جنگها ادامه پیدا می کند و باعث از بین رفتن یهودیان در منطقه فلسطین می شود و دولت جهانی ایشان بر تمام نقاط جهان با آرامی و بدون خشونت گسترش می یابد و جهان از این پس بدون خونریزی و با پذیرش اختیاری به سمت حضرت بقیه الله الاعظم می آیند و همه مردم جهان به ایشان می گروند.

این اعتقاد موعود و منجی گرایی است که در نزد ما مسلمانان وجود دارد. این اعتقاد درست در تعارض با اعتقادات علمای صهیونیست مبنی بر سودای تشکیل دولت فراگیر جهانی یهودی است.

طبیعی است که صهیونیست ها تنها رقیب خود را اسلام و موعود و منجی گرایی در اسلام می بیند و قاعدتا آنها اقدام خواهند کرد که این اعتقاد را در نزد مسلمانان و شیعیان سست کنند و باور به منجی و ظهور امام زمان (ع) را از مسلمانان بگیرند.

طبق اسناد معتبر مسلمانان پیش از ظهور موعود علائم و نشانه هایی را باید ببینند که در پس آن نشانه ها موعود خواهد آمد. یکی از این نشانه ها خروج لشکر سفیانی از شام است و قیام داعش از سوریه می تواند مشابهت سازی باشد با قضیه سفیانی و خروج آنها از شام و حرکت به سوی عراق و نجف اشرف می تواند  این تفسیر و تحلیل را ارائه کند که آنچه امروز در قضیه داعش شاهد هستیم نوعی مشابهت سازی با علائم پیش از ظهور منجی در اسلام است تا بعد از گذشت مدتی مسلمانان با دیدن این علائم ساختگی و عدم ظهور منجی دست از اعتقاد و باور به پایان خوش تاریخ توسط حضرت مهدی (عج) بردارند. این یک احتمال و قرائتی است از قضیه داعش که احتمال دارد توسط صهیونیستها این اقدام تهیه شده و سناریوی آن نوشته شده باشد.

به گواه تاریخ بر همه آشکار است که یهودیان در فرقه سازی تبحر خاصی دارند و تشکیل داعش توسط رژیم صهیونیستی می تواند با این اهداف صورت گرفته باشد. البته باید بدانیم که داعش با توجه به گرایش سلفیت تکفیری که دارد امریکا و اسرائیل را جزو دشمنان اصلی خود میداند اما این گروهک تروریستی معتقد است که امروزه اولویت در دشمنی کردن با تشیع است و اعتقاد دارند بعد از اینکه به خیال خام خود شیعیان را از بین بردند باید به سراغ رژیم صهیونیستی و امریکا بروند.

این اعتقاد در داعش وجود دارد ولی به هر حال نتیجه حرکت داعش می تواند به این تحلیل فوق الذکر مرتبط باشد. بر اساس این تحلیل داعش در مسیر تامین امنیت رژیم صهیونیستی برای از بین بردن ایده مسلمانان نسبت به تفکر منجی گرایی در حال حرکت است که بحمدالله با هوشیاری مرجعیت نجف و صدور فتوای جهاد کفایی در مبارزه با این گروهک تروریستی و همچنین اجابت این فتوا از طرف طلاب حوزه علمیه نجف و مردم مسلمان عراق این توطئه در حال خنثی شدن است.

از منظری دیگر تحلیل دیگری را می شود ارائه کرد و آن هم این مطلب است که ظهور داعش از منطقه سوریه که عقبه استراتژیک جمهوری اسلامی ایران تلقی می شود و همچنین حضور این گروهک ضد انسانی در عراق چند منفعت و دستاورد را برای رژیم صهیونیستی رقم می زند.

شاید به همین جهت رهبر معظم انقلاب به تازگی و بعد از ترخیص از بیمارستان در گفتگویی پیرامون طرح مقامات امریکایی برای تشکیل ائتلافی تحت عنوان مبارزه با داعش این طرح را پوچ و توخالی و جهت دار خواندند و فرمودند امریکایی ها قصد اقدامی جدی علیه داعش ندارند و حتی داعشی ها هم میداند که حرکتی که در عراق کمر داعش را شکست اقدام نیروهای مردمی و ارتش عراق بود که اشاره دارد به آن حضور هوشمندانه و با بصیرت مرجعیت طلاب و مردم مسلمان عراق./971/د101/ج

منبع: قدسنا

اول اینکه این اقدام داعش کند کردن روند مقاومت مردمی علیه رژیم کودک کش صهیونیستی در منطقه را به همراه دارد و افکار عمومی منطقه شامل مسلمانان و خصوصا شیعیان نسبت به دشمن اصلی خود را که رژیم صهیونیستی است کمرنگ تر کرده و به سمت مقابله با داعش سوق می دهد.

دیگر این که در صورت پیروزی موقت این گروهک تروریستی در بخش هایی از کشور عراق، سناریوی ظهور طالبان در افغانستان و زمینه حضور مجدد و دخالت استکبار جهانی به سردمداری امریکا در این کشور به اجرا درخواهد آمد و رگه هایی از گسترش صهیونیست در منطقه خاورمیانه و تکمیل آن حرکت به سمت فرات فراهم خواهد آمد.

چند پاسخ از سوی علمای یهودی متعصب به این پرسشگران و افکار عمومی یهود ارائه می شد؛ یکی اینکه این برتری در حال حاضر نیز وجود دارد و ما در مسائل مختلف از جمله سیطره یهودیان بر افکار عمومی دنیا از طریق رسانه ها و سیستم های ارتباطی و امپراطوری اقتصادی و تسلط و نفوذی که یهودیان در امریکا و لابی قدرت این کشور دارند و حضور صهیونیستها در تغییرات مهم ایالات متحده امریکا نشان دهنده برتری بر سایر اقوام است.

عده ای دیگر از این علما پاسخ دیگری را می دادند و معتقد بودند که تشکیل دولت در فلسطین کامل نیست بلکه باید این دولت را فراگیر کرد. این فراگیری باید در منطقه نیل تا فرات یعنی مصر تا عراق گسترش داده شود و تفکر صهیونیست بتواند خودش را در این منطقه گسترش دهد. در این هنگام است که برتری بر سایر اقوام و تسلط بر کل زمین بوجود خواهد آمد.