نوکیشی یهود و مسیحیت صهیونیسم برای مقابله با اسلام است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سیدهادی سید افقهی، کاردار سابق بیروت و استاد دانشگاه در نشست تخصصی هماندیشی با موضوع «نقش مسیحیان صهیونیست در حمایت از رژیم صهیونیستی» که عصر سهشنبه چهارم شهریورماه در موسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی ندا در تهران برگزار شد، با اشاره به سیر تاریخی تشکیل مسیحیت صهیونیستی گفت: مسیحیت صهیونیستی به لحاظ اندیشهای قبل از یهودیت صهیونیستی پیدا شد و به لحاظ پویایی و خوی جنگافروزی و نفوذ در ایالات متحده و مسائل امنیتی و سیاسی، گستره نفوذ وسیعی دارند.
وی به اختلافات عمیق و بنیادین یهودیت و مسیحیت اشاره و تصریح کرد: مسأله یهودیت تضادهای آشتیناپذیری با مسیحیت دارد. در تلموت به حضرت مریم(س) اتهام نامشروع زده شده است. در متن تلموت وقتی از حضرت مسیح(ع) یاد میشود، از عنوان ناشایستی برای ایشان استفاده شده است اما قرآن کریم با دفاع خاصی از حضرت مریم(س) همه اتهامات وارده به حضرت مریم و مسیح(ع) را رد میکند و ثابت میکند که حضرت مریم(س) پاکدامن بود و عیسی(ع) نیز با معجزه موفق میشود از مریم و شرف مادرش دفاع کند.
سیدافقهی با تشریح داستان تولد حضرت عیسی(ع) و سخن گفتن او با علمای یهود خاطرنشان کرد: در ادبیات دینی، فرهنگی و اجتماعی مسیحیان از یهودیها به «قتلة الانبیاء» یاد می شود، در کتب تاریخی ما هم فراوان دیده میشود که روزی چند نبی و پیامآور خدا به دست آنها کشته میشدند.
وی سپس به طرح یک پرسش مهم در این زمینه پرداخت و گفت: این چه تفکری است که همه این تضادهای آشتیناپذیر در ابعاد اندیشهای و لاهوتی را نادیده میگیرد و بین یهود و مسیحیت را جمع میکند؟
استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به این سوال به تشریح تاریخچه تشکیل صهیونیسم و مسیحیت صهیونیستی پرداخت و یادآور شد: حضرت مسیح(ع) شریعت حضرت موسی(ع) را نفی نکرده است، بلکه آمده است تا آن را تکمیل کند. بنابراین مسیحیت صهیونیستی به تدریج شکل گرفت تا مسیحیانی که با نگاه فرجامگرایانه به آخرالزمان مینگرند، تقدسی برای یهودیان در نظر گرفتند و معتقدند در آخرالزمان، قبل از بازگشت مسیح(ع) تحولات و حوادثی رخ میدهد که همگی در ارض موعود (سرزمین اشغالی فعلی) اتفاق میافتد و قوم یهود نقش مهمی در بازگشت مسیح(ع) و این تحولات دارند.
وی اضافه کرد: آنها میگویند خدا سناریویی برای بازگشت مسیح(ع) ترسیم کرده است تا حضرت مسیح(ع) نزول اجلاس کرده و حدود هزار سال ایشان و فرزندانشان در زمین عدالت را به پا کرده و حکومت داوودی بنا کنند. بعد از این جهان به ابدیت می پیوندد؛ هرچند برخی از آنها معتقدند که به جهان دیگر میپیوندند و عدهای نیز اعتقاد دارند که زندگی آنها در همین دنیا به پایان میرسد و دنیای دیگری وجود ندارد.
سیدافقهی این سنت نوکیشی بین یهودیت و مسیحیت را تنها یک بازی سیاسی ندانست و ابراز داشت: این جماعت بر این باور ماندند که قوم یهود را باید احترام کنیم و اینها واسطه فیض مسیح(ع) هستند، ما باید از اسراییل حمایت کنیم، چون دستور خداست و خدا این نقش را برای اسراییل قائل شده است، لذا مسیحیان صهیونیست، حمایت از یهودیان را یک امر سیاسی نمیدانند، بلکه به عنوان یک امر عبادی مینگرند که یک شاخصه مهم اندیشهای در آنهاست.
وی ادامه داد: از نظر مسیحیت صهیونیستی، هر کاری که اسراییل انجام می دهد، چه خوب و چه بد، قابل تایید است چون اسراییل در بازگشت مسیح(ع) به دنیا نقش اساسی دارد. بنابراین به اینها مسیحیان صهیونیسم گفته میشود، چون قائل به احیای یهودیان هستند.
کاردار سابق بیروت سپس به مهمترین دورانهای فرجامشناسی مسیحیت صهیونیست در بستر تاریخ اشاره کرد و ابراز داشت: این دورانها در سه سرفصل بازگشت قوم یهود به ارض موعود، تأسیس کیان اسراییل و بازگشت ماشیا(منجی) به دنیا است که البته رویکرد مسیحیها آن است که نزول دوم مسیح است و رویکرد یهودیها بر آن است مسیح(ع) هنوز زاده نشده و این، نخستین ظهور او خواهد بود.
وی با تأکید بر اینکه مسیحیت صهیونیست امروز به صورت یک جریان افراطی، حمایت از اسراییل را از بعد دینی مینگرند، تصریح کرد: علت آن است که آنها معتقدند اسراییل نقش لاهوتی در بازگشت مسیح توسط خدا دارد و البته این حرفها تنها نظری نیست، بلکه در فاز عملیاتی وارد شده است.آنها در کنگره نفوذ عجیبی دارند و به طور کل مخالف صلح، تفاهم و معاهده هستند و اعتقاد دارند باید زمین را پر از تنش و جنگ و خونریزی کرد تا مقدمات اجلاس مسیح فراهم شود. یکی از دلایل ترور آقای اسحاق رابین، که یکی از ژنرالهای قدیس اسراییل بود، این بود که چرا قرارداد صلح را با عرفات امضا کرده است! به اعتقاد آنها باید سراغ یک بحران جهانی رفت تا جنگ آرماگدون (جنگ نهایی) آغاز شود.
سیدافقهی در ادامه به برخی از مشکلات امروز جهان اسلام اشاره کرد و گفت: یکی از گرفتاریهای امروز ما در جهان اسلام، جریان سلفی مثل القاعده و تکفیریها است که با هر گونه خردگرایی و اجتهاد و استنباط مخالف هستند. بنیانگذار این جریان در صدر اسلام، احمد بن حنبل بوده است و همین جریان در مسیحیت صهیونیسم نیز وجود دارد که پروتستانها یکی از آنها هستند. این نشاندهنده ایدوئولوژی فکری مشترک این دو فرقه است که با شیوههای متفاوت اما آرمانهای مشترک فعالیت میکنند.
وی با بیان اینکه مسیحیت صهیونیست یکی از جریانهای قوی و بانفوذ در جنگ افروزی در منطقه خاورمیانه است، اظهار داشت: آنها ادعا میکنند خداوند به حضرت ابراهیم(ع) وعده داده که سرزمین موعود متعلق به تو و فرزندان توست، اما حتی در کتاب مقدس آنها هم آمده است که خداوند آن را با شرایطی گفته است، همچنانکه در قرآن هم آمده است که «لا ینال عهدی للظالمین». در کتاب مقدس آنها چنین آمده است که خدا خطاب به آنها میفرماید، آیا وقتی مرتکب پلیدیها شده، خون میخورید، زنا می کنید و جنگافروزی، آیا وارث این زمین خواهید شد؟
کارشناس مسائل غرب آسیا و شرق آفریقا با اشاره به دروغهای آنها برای توجیه اشغال سرزمینهای اشغالی خاطرنشان کرد: آنها دروغهای عجیب و غریبی دارند که برخی از ما هم داریم باور می کنیم که زمینها مال یهودیها بوده و عربها به آنها فروختهاند! در حالی که مدارک مستند نشان میدهد قبل از ورود یهودیها به ارض موعود (فلسطین) اقوامی در این منطقه زندگی میکردهاند.
وی از شعار نه غزه نه لبنان برخی از روشنفکرنمایان کشور به شدت انتقاد کرد و گفت: متأسفانه برخی از روشنفکران در دانشگاههای ما، شعار نه غزه نه لبنان را مطرح می کنند و می گویند خودشان بروند مشکلات خود را حل کنند، چون زمین خود را فروختهاند، کجا فروختند؟ با کدام مدرک. سید حسن نصرالله در سالهای اخیر فریاد میزند که اسراییل و آمریکا کاری کردند که ما را نسبت به فلسطین بیتفاوت کنند و ما این بیتفاوتی را در بسیاری از تحصیلکردههایمان هم داریم میبینیم.
سید افقهی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به توطئهها و دشمنی آمریکا و اسراییل با مسلمانان گفت: حضرت امام(ره) به درستی فرمودهاند که آمریکا تا نابودی کاملتان دست بر نمیدارد. اما برخی از سیاسیون وا داده میگویند، تا با آمریکا کنار نیاییم مشکلاتمان حل نمیشود. این سخن امام(ره) یک سخن آسمانی است که هیچگاه کهنه نشده و همیشه به روز است. امام(ره) به ملتهای مسلمان خطر اسراییل را گوشزد کرده و فریاد میزنند که شما در کنار لانه های گرگ هستید. اما متأسفانه توجهی نمیشود.
وی به جنگ اخیر غزه و پیروزی مقاومت و حماس در این جنگ نیز اشارتی کرد و یادآور شد: پیروزی تنها این نیست که کسی بر کسی دیگر به صورت فیزیکی چیره شود، وقتی یکی از طرفین به اهداف تعیین شده خود نرسد، در واقع شکست خورده و طرف مقابل به پیروزی رسیده است، هرچند این پیروزی از نوع سلبی است نه ایجابی.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه پیروزی به تمام معنا در غزه در حال محقق شدن است، خاطرنشان کرد: مثلاً در تاریخ اسراییل فرودگاه بن مارون تعطیل نشده است و یا اینکه همه جنگهای اسراییل تا قبل از جنگ اخیر بیرون از خاکش بود و این یک تحول استراتژیک در عرصه بینالمللی است. پیش از این اسراییل هر وقت هر کاری را اراده می کرد، به راحتی انجام میداد، اما اکنون توازن رعب و هراس ایجاد شده و روز به روز این توازن به نفع مقاومت سنگینی میکند، لذا رهبر معظم انقلاب این سیاست را تبیین کرده اند که مقاومت و حماس از حالت تدافعی خارج شده و وارد فاز تهاجمی شود./9591/پ203/ص