۱۲ تير ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۴
کد خبر: ۲۱۱۷۳۱
سلسله یادداشت‌های سبک زندگی اسلامی/5

معیارهای انتخاب همسر، عروس و داماد

خبرگزاری رسا ـ ازدواج، سرآغاز حرکتی در امتداد زندگی، حرکتی توأم با زیبایی‌ها، تلاطم‌های روحی و امید به آینده و البته نقطه‌ای برای شروع رویشی دوباره و زندگی تازه است.
انتخاب همسر

به گزارش خبرگزاری رسا، اسلام که منطبق بر تأمین نیازهای اصیل انسانی است، با بهره گیری از معارف ناب و عمیق، در مرتبه ای عالی و برجسته، به شیوه درست ازدواج، این شروع دوباره، نگاهی ژرف و معتدل دارد؛ به طوری که با نگاه هر منصفی فارق از جنبه های دینی، به کلمات گهربار معصومین علیهم السلام و به زندگانی بزرگان، در می یابد که این تعالیم به راستی بر نیازهای بشری منطبق است و او را به بالا می برد.

 

در این نوشتار سعی شده است تا با بهره گیری از معارف دین و با نگاهی نو، در راستای تسهیل در ازدواج و به سامان رساندن زندگی و ترغیب به ازدواج آسان و سالم، گام برداشته شود.

 

1)معیارهای صحیح

 

الف) معیارهای مشترک زن و شوهر

 

عقل، دین، اخلاق خوب، عفت، اصالت و شرافت خانوادگی، مودب بودن، سلامت جسمی، سلامت روحی و روانی، تناسب مال و شئون اجتماعی، یک هدف داشتن، تناسب سواد، علم، معرفت و هم خون نبودن از معیارهای مشترک میان زن و شوهر است.

 

ب)معیارهای خاص

 

معیار های خاص برای مردان شامل توانمندی در اداره زندگی و توان مالی و برای زنان توان جسمی برای ازدواج و توانمندی در مدیریت و اداره زندگی است.

 

پ) معیارهای صحیح

 

معیارهای صحیح انتخاب همسر(معیارهای مشترک)

 

1) عقل

 

حضرت امام صادق(ع) از آباء و اجدادشان(ع) نقل فرموده اند که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «اذ بلغکم عن رجل حسن حال فانظروا فی حسن عقله؛ هر گاه از کارها و حالات مردی نزد شما تعریف کردند(گول نخورید) پس باید در خوبی عقلش دقت کنید».(وسائل الشیعه، ج1،ص40)

 

هر گاه شخصی از نظر عقلی خوب بود، به او می شود اعتماد و تکیه کرد و اگر از نظر عقلی مشکل داشته باشد، فریب اعمالش را نباید خورد.

 

امام علی(ع) نیز می فرماید: «ایاکم و تزویج الحمقا فان صحبتها بلاءولدها ضیاع؛ بپرهیز از ازدواج کردن با زنی که کم عقل است، زیرا مصاحبت و معاشرت با او گرفتاری بوده و نسلش را ضایع می سازد.»(وسائل الشیعه ،ج20،ص84) یعنی با اصول تربیت آشنا نیست و یا توان تربیت فرزندان صالح را ندارد.

 

پیامبر اکرم(ص) در جای دیگری فرمودند: «ایاکم و تزوج الحمقاء فان صحبتها ضیاع و ولدها ضباغ؛ از ازدواج با زن کم عقل بپرهیزید زیرا مصاحبت و معاشرت با او سبب تضییع عمر و نسلش از صفات انسانی کم بهره خواهد بود.»(بحار الانوار، ج100، ص237)

 

بعضی از آثار سوء معاشرت با انسان های کم عقل

 

حضرت علی(ع) می فرماید: «احذر الا احمق فان مداراته تعنیک و موافقه نزدیک و مخالفته توذیک و مصاحبه و بال علیک؛ از انسان کم عقل دوری کن، زیرا کنار آمدن با او تو را خسته می کند و وفق دادن خود را با او تو را پست می کند و مخالفت با او تو را اذیت و آزار می رساند و معاشرت با او، عذاب و گرفتاری برایت خواهد بود.»(غرر الحکم، ص432)

 

حضرت علی بن الحسین، زین العابدین(ع) نیز در این باره می فرماید: «از مصاحبت و معاشرت نمودن با انسان کم عقل بپرهیز و از او دوری نما و هیچ گاه با او بحث مکن؛ زیرا انسان کم عقل ناقص و معیوب است، چه حاضر باشد چه غائب، اگر سخن بگوید کم عقلی اش رسوایش می سازد و اگر ساکت باشد سکوت بی جا دارد و اگر کاری انجام دهد، خراب خواهد کرد و اگر مراقبت از چیزی را از او بخواهند ضایع خواهد نمود. نه علم و آگاهی اش از دست او راحتی ندارند، مادرش آرزوی مردن او را دارد و همسرش آرزوی از دست دادن او را و همسایه اش دوست دارد از او دور شود و همنشین او دوست دارد جدای از او بنشیند و اگر در مجلسی باشد، بزرگترها را خسته و کوچک ترها را فاسد می سازد.(بحار الانوار، ج 71، ص197)

 

عقل با تیزهوشی، سواد و شیطنت نباید اشتباه شود

 

امام خمینی(ره) درباره زیادی عقل شهید رجائی از علمش(وضعیت مخالفین بنی صدر) فرمودند: یکی از علما از کسی سوال کرده بود که شما این عالم و آن عالم را چه طور می بینید؟ او گفته بود که این عالم عقلش کمتر از علمش است... علمش زیاد است، عقلش کم است! در بعضی از این اشخاص هم باید بگویم که این ها علم دارند، لکن عقلشان به اندازه علم نیست؛ این ها علمشان هم معلوم است که به روز خودشان چه آوردند و چه کردند.(صحیفه نور، ج 14، ص459)

 

شخصی از امام صادق(ع) پرسید: «عقل چیست؟ حضرت فرمودند: چیزی است که به وسیله آن خدا را بپرستید و بهشت به دست آرید. راوی عرض کرد: پس آن چه معاویه داشت چه بود؟ حضرت فرمودند: نیرنگ و شیطنت بود و آن مانند عقل است، ولی عقل نیست.»(اصول کافی، ج1، کتاب العقل، حدیث 3)

 

2) متدین بودن

 

حضرت امام باقر(ع) می فرماید: «انی رجل النبی(ص) یستامره فی النکاح؛ فقال له رسول الله(ص) انکح و علیک بذات الدین تربت یداک؛ مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمده و در مورد ازدواجش مشورت کرد. حضرت فرمودند: ازدواج کن و بر تو باد که سراغ همسر متدین بروی که سود خواهی برد.»(وسائل الشیعه، ج14، ص30و21)

 

مردی خدمت امام حسن مجتبی(ع) آمده و در مورد ازدواج دخترش مشورت کرد، حضرت فرمود: او را به همسری مردی با تقوی در آور، زیرا اگر او را دوست بدارد گرامی خواهد داشت و اگر دوست ندارد به او ظلم نمی کند.»(مکارم الاخلاق، ص204)

 

متدین بودن در بعد اعتقادی و عقلی

 

در این قسمت در ارتباط با متدین بودن از نظر عمل و پایبند بودن به دستورهای دین به نقل 2 حدیث اکتفا می کنیم:

 

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «من زوج کریمته بخاسق نزل علیه کل یوم الف لعنه و لا یصعد الی السماء و لا یستجاب له دعاوه و لا یقبل منه صرف و لا عدل؛ هر کس دخترش را به ازدواج شخص فاسقی در آورد، در هر روز هزار لعنت بر او نازل شده و هیچ عمل خوبش به آسمان بالا نمی رود و دعاهایش مستجاب نشده و هیچ کار مستحب و واجبی از او مورد قبول خداوند واقع نمی شود.»(ارشاد القلوب، ج 1، باب 51، ص544)

 

و نیز پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هر زنی که به ازدواج با مرد فاسق رضایت بدهد، پس آن زن جزء منافقین محسوب می شود و در آتش غضب الهی حبس خواهد شد و یا زندگیش جهنمی و پر از گرفتاری خواهد شد و هر گاه بمیرد، هفتاد درب عذاب الهی در عالم برزخ به سویش باز خواهد شد و هر گاه(لا اله الا الله) بگوید، تمام ملائکه میان آسمان و زمین او را لعنت می کنند و در دنیا و آخرت مورد غضب خداوند قرار خواهد گرفت.»(ارشاد القلوب، ج1، باب 51- ص174)

 

فاسق کیست؟

 

فاسق کسی است که معصیت خداوند را کند، در مقابل(برعکس) آن که پرهیزکار است.(ایضاح الفوائد فی الشرح مشکلات القواعد، ج4، ص423)

 

3) اخلاق خوب

 

الف) پرهیز از ازدواج با همسر بداخلاق

 

شخصی برای حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در نامه ای نوشت که یکی از بستگانم از دخترم خواستگاری کرده است، ولی بداخلاق است(آیا دخترم را به او بدهم؟) حضرت فرمودند: اگر بداخلاق است مبادات دخترت را به همسری او در آوری.(وسائل الشیعه، ج20، ص81)

 

حضرت علی(ع) می فرمایند: «سوء الخلق نکد العیش و عذاب النفس؛ بداخلاقی، زندگی را تلخ و سبب عذاب روح می شود».(غرر الحکم، ص 264)

 

ب) اهمیت حسن خلق

 

بیشترین عامل انسجام شادی و گرمی زندگی در اخلاق خوب است. چه بسا زندگی هایی که با نان خالی، در منزل استیجاری و امکانات اولیه سامان یافته است؛ اما اخلاق نیکو آن را بسیار خوشایند و دل پذیر نموده است. حضرت امام صادق(ع) می فرمایند: «لا عیش اهنا من حسن الخلق؛ هیچ زندگی شیرین تر و گواراتر از زندگی ای که در آن اخلاق خوب باشد وجود ندارد.»(بحار الانوار، ج 68، ص389)

 

ج- مراحل اخلاق خوب

 

اخلاق خوب دارای دو مرحله است: حسن خلق و مکارم اخلاق

 

پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «انما بعثت لا تمم مکارم الاخلاق؛ همانا مبعوث شدم تا این که مکارم اخلاق را به اتمام برسانم.»(مستدرک الوسائل، ج11، ص187و میزان الحکمه، ج3، ص149)

 

د- حسن خلق چیست؟

 

بیشتر صفات اخلاقی سفارش شده در دین از مصادیق حسن خلق است؛ ولی ظهور حسن خلق در سه صفت است و لذا اگر می خواهید بدانید که شخصی دارای حسن خلق هست یا نه، باید ببینید که آیا آن سه صفت در وجود او وجود دارد یا خیر و آن صفات عبارتند از: «عن بعض اصحابنا قال: قلت لابی عبدالله(ع) ما حد حسن الخلق؟ قال: تلین جناحک و تطیب کلامک و تلقی اخاک ببشر حسن؛ یکی از اصحاب امام صادق(ع) از آن حضرت سوال کرد: حدود حسن خلق چیست؟ حضرت فرمودند: (انسان سختی نباشی و) خودت را فوری با روحیات و شرایط دیگران تا به حد گناه و سوء استفاده نرسیده وفق بدهی(یعنی اهل تحمل دیگران باشی) و دارای جاذبه کلامی و جاذبه رفتاری باشی.»(وسائل الشیعه، ج12، ص160)

 

ه- تفاوت حسن خلق و مکارم اخلاق

 

حسن خلق به صفاتی گفته می شود که هم نفس انسان ها را دوست دارد و دیگری را نیز بر دارا بودن آن تشویق می کند؛ مانند: تواضع، اما مکارم اخلاق به صفاتی گفته می شود که نه نفس انسان آنها را دوست دارد و نه بر دارا بودن آن دیگری را تشویق می کند، ولی خداوند و اولیای دین، بر دارا بودن آنها را امر می کنند. حسن خلق در شرایط عادی زندگی است، ولی مکارم اخلاق در شرایط نزاع اختلاف و بحران است.

 

4- عفت

 

حضرت صادق(ع) می فرماید: «الکفوا ان یکون عفیفا؛ کفو و هم شان بودن در ازدواج یکی از شرایطش عفیف بودن است.»(وسائل الشیعه ، ج20، ص78)

 

یکی از اصحاب حضرت صادق(ع) درباره انتخاب همسر از آن حضرت راهنمایی خواست، حضرت فرمودند: «ازدواج نکن مگر با زنی که دارای عفت باشد؛ زیرا خداوند عزوجل(در صفات انسان های شایسته) می فرماید: «آنها کسانی هستند که نسبت به آلوده شدن به مسائل جنسی سیر عفت دارند(مومنون، آیه 5)».(وسائل الشیعه، ج21، ص24)

 

عفت چیست؟

 

عفت سپری است که انسان برای آلوده نشدن خویشتن استفاده می کند و مصادیق مختلفی دارد که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

 

الف- عفت اعضاء و جوارح از آلوده شدن به گناه

 

عفت چشم

 

حضرت علی(ع) می فرماید: «...من ورعه عفه بصره؛ ...یکی از مصادیق ورع شخص، عفت چشم اوست(که آن چه را نباید مشاهده کند مشاهده نکند)».(مستدرک الوسائل، ج 12، ص 170)

 

عفت گوش

 

حضرت صادق(ع) می فرماید: «بر گوش ها واجب است که پاک نگه داشته شوند از شنیدن چیزهایی که خداوند آنها را حرام نموده و این که دوری کنند و سپر قرار دهند در برابر هر چه خداوند نهی فرموده است».(الکافی، ج2، ص35)

 

عفت زبان

 

حضرت علی بن الحسین(ع) می فرماید: «و اما حق اللسان فاکرامه عن الخنا و تحویده علی الخیر... و اعفاوه من الفضول القلیله الفائده؛ و اما حق زبان آن است که آن را گرامی بداری از این که حرف ناپسندی بر آن جاری شود و آن را بر گفتار نیک عادت بدهی... و از آن برای حرف های زیادی و بی فایده بهره نگیری».(مستدرک الوسائل، ج 11، ص156)

از تمامی اعضا و جوارح، عضوی که بیشترین آلودگی  را برای انسان ایجاد می کند زبان است از آیات قرآن و روایات معصومین(ع) استفاده نموده اند که حدود 200 گناه مربوط به زبان می باشد؛ به طور مثال: دروغ، غیبت، تهمت، استهزاء دیگران، اشاعه فحشاء، انتقاد بی جا، انکار حق، اهانت و تحقیر دیگران، فخر نابجا، بدعت گزاری در دین، بیان اسرار دیگران، مدح بی جا، داوری بی جا و ظالمانه، دشنام به دیگران، زخم زبان به دیگران، سخن چینی، سوگند نابجا، با کرشمه سخن گفت با نامحرم و... همه و همه گوشه ای از گناهان زبان است.

 

عفت دست و پا

 

عفت دست آن است که به آن چه خداوند حرام کرده است دست نزده و پای عفت پا آن است که ا نسان به جاهایی که خداوند نهی فرموده است گام نگذارد.

 

ب: عفت در برخوردهای اجتماعی

 

عفت در مختلط نشدن یا تماس زن و مرد

 

حضرت امام صادق(ع) از امیرالمومنین(ع) نقل می فرمایند که(به مردم عراق) فرمودند: «یا اهل العراق نبئت ان نساءکم یوافین الرجال فی الطریق اما تستحبون و قال: لعن الله من لایفاز؛ ای مردم عراق به من خبر داده اند که زنانتان در کوچه و خیابان با مردان اختلاط نامناسب دارند آیا شرم نمی کنید؟ و فرمودند: خداوند انسان های بی غیرت را لعنت می کند».(وسائل الشیعه، ج20، ص235)

 

عفت در سخن گفتن با نامحرم

 

سخن گفتن با نامحرم و یا رساندن صدایش به نامحرم اگر به کیفیتی باشد که تیهج کننده باشد و خوف فتنه باشد حرام است. سخن گفتن زن با نامحرم یا رساندن صدایش به نامحرم بدون تهییج و خوف فتنه به مقدار ضرورت جایز است؛ سخن گفتن زن با نامحرم یا رساندن صدایش به نامحرم بدون تهییج و خوف فتنه بیش از مقدار ضروری، احتیاط مستحب آن است که ترک شود به خصوص اگر زن جوان باشد.(تحریر الوسیله، ج 20، کتاب النکاح، مساله 29)

 

6) مودب بودن

 

حضرت موسی بن جعفر(ع) می فرماید: «بهترین همسران کسی است که او را خواسته باشی و دارای عقل و ادب باشد؛ اگر چنین بود نیازی به تذکر دائمی نسبت به بایدها و نبایدها نداری و بعد از آن همسری است که او را دوست داری و دارای عقل است؛ ولی مودب نیست که مرتب باید او را نسب به بایدها و نبایدهای انسانی تذکر بدهی.»(الکافی، ج 5، ص322)

حضرت علی(ع) می فرماید: «الادب احد الحسین؛ ادب داشتن به اندازه اصالت و شرافت خانوادگی، انسان را ارزشمند می سازد.»(غرر الحکم، ص274)

 

تفاوت ادب و اخلاق

 

علامه طباطبایی(ره) در این باره می فرماید: «اخلاق عبارت است از ملاکات راسخه در زوج و در حقیقت وصفی است از اوصاف روح؛ ولی آداب، عبارت از هیات های زیبایی مختلفی است که اعمال صادره از آدمی بدان متصف می گردد.»(المیزان،ج12، ص106)

با توجه به این تفاوت میان ادب و اخلاق، می توان گفت که «خلق» هم صفت زیبایی و هم زشتی را به خود می گیرد؛ حال آنکه ادب چیز زیبایی جز فعل و عمل نیست. به عبارتی اخلاق خوب و بد داریم، اما ادب خوب و بد نداریم. بهترین ادب آن است که مورد تایید عقل و شرع باشد. بهترین اسوه و الگو، ائمه معصومین(ع) هستند.

 

7) سلامت جسمی

 

حضرت صادق(ع) فرمودند: «اذا اراد احدکم ان یتزوج فلیسال عن شعرها کما یسال عن وجهها فان الشعرا احد الجمالین؛ هر گاه یکی از شما تصمیم دارد زن بگیرد، پس باید از سلامت موهایش سوال کند، هم چنان که از زیباییش می پرسد؛ زیرا سلامت موها بخشی از زیبایی زن است.»(وسائل الشیعه، ج20،ص59)

گرفتار شدن به همسری که معتاد است و یا به بیماری های صرع گرفتار می باشد و یا دهانش بوی بد می دهد و یا... مشکلات غیر قابل تحمل را به دنبال خواهد داشت.

 

8) سلامت روحی و روانی

 

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «شدارُ نسائکم... اللجوجه...؛ بدترین زنان(یکی از صفاتش) این است که به بیماری لجاجت گرفتار باشد.»(وسائل الشیعه، ج20، ص59)

حضرت علی(ع) می فرماید: «جماع الشر اللجاج؛ همه بدی ها در لجاجت جمع است.»(غرر الحکم، فصل8، ص463)

زن یا مردی که به بیماری وسواس در طهارت و نجاست یا وسواس در عبادت و یا وسواس در مسائل خانوادگی و یا امور عادی زندگی و یا وسواس در اعتقادات گرفتار است، زندگی با او بسیار طاقت فرسا و غیر قابل تحمل است.

 

9) تناسب مال و شئون اجتماعی

 

حضرت باقر(ع) می فرماید: «اذا صحبت فاصحب نحوک و لا تصحبن من یکفیک فان ذلک مذله للمومن؛ هر گاه خواستی با کسی مصاحبت کنی، سعی کن با کسی باشد که هم شان تو باشد، پس مبادا با کسی مصاحبت کنی که از نظر مالی و شئون اجتماعی بر تو برتری داشته باشد که با این کار تحقیر می شوی.»(الکافی، ج4، ص286) می گویند: شتری خوابیده بود روباهی نزدیکش آمد و با دم شتر بازی می کرد و آهسته آهسته دمش به دم شتر گره زده شد. وقتی شتر برخاست روباره بی چاره معلق و آویزان شده و تاب می خورد، گربه ای چون این صحنه را دید، از روباره پرسید چه شده؟ گفت: با بزرگان وصلت کرده ایم!!!

 

10) یک هدف داشتن(هم هدف بودن)

 

فاطمه زهرا و علی مرتضی(ع) شب اول عروسی را تا صبح احیا داشتند و به عبادت مشغول بودند، پیامبر اکرم(ص) صبحگاهان به دیدن آنان آمدند و از علی(ع) سوال کردند همسرت را چگونه یافتی؟ عرض کرد: یاور خوبی برای اطاعت پروردگار است و همین مطلب را از فاطمه پرسید، عرض کرد: بهترین همسر است.(بحار الانوار، ج43، ص 117)

 

11) تناسب سواد، علم و معرفت

 

امام صادق(ع) می فرمایند: «ان العارفه الا توضع الا عند عارف؛ به تحقیق دختری که دارای علم و معرفت است، همسر کسی قرار داده نمی شود مگر آن که او هم دارای علم و معرفت باشد.»(وسائل الشیعه، ج20، ص550)

 

12) هم خون نبودن

 

عامل هم خونی RH: این عامل در ایجاد ناهنجاری های هوشی تاثیر فراوان دارد. در حد عقب ماندگی ذهنی در میان اقلیت ها و روستاییان و خانواده هایی که ازدواج  با نزدیکان هم خون مانند: دختر عمو و پسر عمود یا عمه زاده و دایی متداول است، بیش از دیگران می باشد؛ زیرا چنان چه مندل نیز بیان کرده است، بیماری های متعدد که در نسل های گذشته ظاهر نشده اند، احتمال بیشتری دارد که در اثر پیوند دو همخون ظاهر و بارز شوند و هر قدر نسب هم خونی بیشتر و نزدیک تر باشد، خطر احتمال بروز خصوصیات منفی و بیمارگون بیشتر است.

حدود 85% از مردم دارای عامل(RH)+ در خون خود هستند و عده کمی حدود 15% دارای عامل (RH)- می باشند. اگر زن و شوهر، هر دو عامل RH+ یا هر دو عامل RH- باشند و یا اگر زن دارای عامل RH+ باشد و عامل RH- باشد، گاهی اوقات ایجاد مشکل می نماید. در این حالت بعضی از اطفال از پدر خود عامل RH+ را به ارث می برند؛ لذا اگر جنین با RH+ در رحم مادری که دارای عامل RH- است، رشد کند، ممکن است مقداری از خون جنین به ویژه در موقع زایمان از طریق جفت وارد خون مادر بشود. در این صورت بدن مادر علیه این گلبول های خونی بیگانه پادزهر تولید می کند تا آن را نابود سازد و اگر چنانچه این پادزهر از طریق جفت به بدن و دستگاه گردش خون جنین برگردد، باعث نابودی تعدادی از گلبول های خون جنین می شود. اگر تعداد زیاد و قابل ملاحظه ای از گلبول های جنین بدین وسیله نابود شوند، نوزاد بلافاصله بعد از تولد دچار کم خونی شدیدی می شود و مواد حاصله از انحلال و نابودی گلبول ها، باعث زردی(یرقان) و نارسایی های دیگر جسمی و ذهنی کودک می شود. باید توجه داشت که با توجه به نسبت افرادی که دارای عامل RH+ و RH- هستند، 85% مثبت و 15% منفی معمولاً در هر هشت ازدواج فقط یک ازدواج است که مرد دارای RH+ و زن دارای RH- است و در چنین ازدواجی نیز احتمال حساس شدن خون مادر و نابود شدن خون جنین فقط 20/1 است.(کودکان عقب مانده ذهنی، دکتر غلامعلی افروزه، ص60 تا 62)

 

روایات معصومین(ع) و ازدواج فامیلی

 

نسبت به ازدواج فامیلی دو نوع روایت نقل شده است که در بعضی از آنها ازدواج فامیلی به شدت نهی شده و در بعضی ازدواج فامیلی تشویق شده که در جمع بندی می توان نتیجه گرفت که اگر بدون آزمایش باشد، اقدام نکنند و پس از آزمایش و نبود مشکل، بهترین گزینه فامیل است و اما نمونه ای از روایات؛ پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «لا تنکحوا القرابه القربیه فان الولد یخلق ضاویاً؛ با بستگان نزدیک خود ازدواج نکنید، زیرا فرزندتان دچار نقص خواهد شد».(لسان العرب، ج14، ص489)

پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «اعتربوا لا تضووا؛ با غریبه ازدواج نکنید و فرزند ناقص تحویل جامعه ندهید.»(نهج الفصاحه، حدیث 3147)

پیامبر اکرم(ص)می فرماید: «لا امراه کابنه العم؛ هیچ همسری به پای دختر عمو نمی رسد.»(من لا یحضره الفقیه، ج3، ص385)

 

معیارهای صحیح انتخاب همسر(معیارهای خاص در مردان)

اول : برای اداره زندگی توانمند باشد

 

سوال: آیا بین دو عنوان بلوغ و رشد تفاوتی وجود دارد؟

جواب: بلی، بلوع دارای نشانه هایی است که در توضیح المسائل ذکر شده است؛ ولی رشد مقابله سفه به کار می رود و در مورد کسی گفته می شود که مصلحت امور مربوط به خود را تشخیص دهد. خداوند متعال می فرمایند: «و انکحوا الایامی منکم و الصالحین من عبادکم و امائکم؛ مردان و زنان بی همسر را همسر دهید و هم چنین غلامان و کنیزان صالح و درست کارتان را.»(نور، آیه 32)

«والصالحین» این قید برای آن است که در شرایط زندگی آن روز، بسیاری از بردگان در سطح پایینی از فرهنگ و اخلاق قرار داشتند؛ به طوری که هیچ گونه مسئولیتی در زندگی مشترک احساس نمی کردند؛ اگر با این حال اقدام به تزویج آنها می شد، همسر خود را به آسانی رها نموده و او را بدبخت می کردند؛ لذا دستور داده شده است در مورد آنها که صلاحیت اخلاقی دارند، اقدام به ازدواج کنید و مفهومش این است که در مورد بقیه نخست کوشش برای صلاحیت اخلاقیشان شود تا آماده زندگی زناشویی شوند، سپس اقدام به ازدواجشان می گردد.(تفسیر نمونه، ج14، ص466)

 

دوم : دارای توان مالی باشد

 

حضرت صادق(ع) می فرماید: «الکفو ان یکون عفیفاً و عنده یسار؛ یکی از معیارهای کفو بودن آن است که مرده عفیف باشد و توان مالی برای اداره زندگی داشته باشد.»(وسائل الشیعه، ج20، ص78)

البته وجود معیار فوق در مرد در صورتی است که بخواهد زن را به خانه خودش ببرد و زندگی را شروع نماید که باید توان اداره حداقل زندگی آبرومندانه را داشته باشد و اما در شرایط فعلی که میان بلوع جنسی و پیدا کردن شغل، فاصله زیادی است و متاسفانه مرتب هم این فاصله زیادتر می شود و طبیعی است که هر چه این فاصله بیشتر شود و پیدا شدن شغل کم تر گردد، آمار ازدواج در جامعه پایین خواهد آمد و هر چه آمار ازدواج پایین بیاید مفاسد اجتماعی بیشتر خواهد شد که در این شرایط برای پاک ماندن فرزندان چاره ای جز گزینش صحیح و طولانی نمودن مدت عقد تا پایان تحصیل فرزندان و پیدا شدن شغل مناسب باقی نمانده است که اگر والدین نسبت به این وظایف کوتاهی کنند و خدای ناکرده فرزندان آلوده گناه شوند، والدین نیز در گناه آن سهیم خواهند بود.

پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «کسی که فرزندش به سن ازدواج رسیده باشد و بتواند امکانات ازدواج او را(اگر چه در حد عقد باشد) فراهم نماید و بدین وظیفه عمل نکند و او به گناهی آلوده شود، او هم در گناه شریک خواهد بود.»(تفسیر مجمع البیان، ج70، ص140)

 

معیارهای صحیح انتخاب همسر(معیارهای خاص در زنان)

 

اول : توان جسمی برای ازدواج داشته باشد

 

 

دوم : برای اداره ی زندگی توانمند باشد(رشیده باشد)

 

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «خیر نساءکم الطیبه الریح الطیبه الطبیخ؛ بهترین زنان کسانی اند که بدبو نباشند و در برابر همسر خوش بو و در تهیه غذای مطبوع خانواده هنرمند باشند.»(وسائل الشیعه، ج20، ص30، الکافی، ج 5، ص325)

 

معیارهای ناصحیح در گزینش همسر

 

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «تنکح المراه علی اربع خلال: علی مالها دینها و علی جمالها و علی حسبها و نسبها فعلیک بذات دین؛ معیارهای انتخاب همسر یکی از چهار چیز است: مال و ثروت دنیا، دین داری، زیبایی و حسب و نسب، پس تو باید که معیارت در انتخاب دین دار بودن باشد».

همچنین ایشان فرمودند: با زن به خاطر زیبایی آنان ازدواج نکنید؛ پس زیبایی بدون داشتن دین و ایمان موجبات پستی آنان را فراهم می کند؛ زیرا افرادی ناباب به خاطر زیبایی روی آنان سرمایه گذاری می کنند که گاهی اسباب آبرو ریزی خانواده را فراهم می شود و با آنان به خاطر اموالشان ازدواج نکنید که ممکن است داشتن مال، موجبات طغیان آنان را فراهم سازد. ولی سعی کنید با آنان به خاطر دین دار بودنشان ازدواج کنید.»(کنز العمال، ج16، ص292)

پیامبر اکرم(ص) در جای دیگری فرمودند: «من تزوج امراه لمالها و کله الله الیه و من تزوجها لجمالها رای فیها ما یکره و من تزوجها لبینها جمع الله له ذلک؛ هر کس با زنی به خاطر مال و ثروتش ازدواج کند، خداوند متعال او را به مال او نیازمند می سازد و سبب گرفتاری اش می شود و هر کس با زنی به خاطر زیبایی اش ازدواج کند، در او چیزهایی مشاهده خواهد کرد که سبب ناراحتی اش بشود. اما اگر کسی به خاطر دینش با او ازدواج کند، خداوند مال و زیبایی را برایش فراهم می سازد».(وسائل الشیعه، ج20، ص51)

 

میلاد آخوندی

/9462/702/ر

ارسال نظرات