عظمت شب و روز غدیر را دریابید
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی، پیش از ظهر چهارشنبه در مسجد اعظم به تفسیر آیات پایانی سوره مبارکه سبأ پرداخت و با اشاره به عید سعید غدیر و تبریک این عید گفت: عظمت امشب و فردا را دریابید که مسأله ولایت و امامت از جنس قرآن ناطق است.
استاد درس خارج حوزه علمیه همچنین در ابتدا با قرائت آیات 49 تا 54 سوره مبارکه سبأ خاطرنشان کرد: اگر کسی باطل را مانند حباب میداند، چه اینکه آیات سوره مبارکه رعد به این مطلب اشاره دارد، این کف روی آب مغزی ندارد، بلکه هنگامی که از بین میرود، بیمغزیاش معلوم میشود، انسان خیال نکند که باطل یک چیزی است و حق مغز آن را نابود میکند، بلکه باطل بیمغز و مانند کف روی آب است.
وی با اشاره به آیه «قُلْ جَاء الْحَقُّ وَمَا یُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا یُعِیدُ» افزود: حرف نهایی «إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا» است، در رفتار سیل خود به خود باطل از میان میرود، باطل رفتنی است و نیازی به مغزکوب ندارد، کف ماندنی نیست، نه اینکه مغزی دارد و حق آن را مغزکوب میکند، حرف نهایی « فَیَدْمَغُهُ» نیست، بلکه حرف نهایی این است که باطل نابودشدنی است، این تعبیر سوره اسرا ناظر به همه بخشهای دیگر است که باطل رفتنی است، نه این که باطل را باید از میان برد، این که حق باطل را مغزکوب میکند، یک حرف متوسطی است، اما حرف دیگر این است که حق که آمد، بطلان باطل را روشن میکند.
مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: باطل رفتنی است، چون مغزی ندارد، آن که در سوره انبیا آمده بیان متوسط است، اما در سوره اسرا حرف نهایی را زد، این آیه سوره سبأ حرف هر دو را زد، « قُلْ جَاء الْحَقُّ وَمَا یُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا یُعِیدُ» یعنی باطل نه قبلا حرفی برای گفتن داشت، نه قبلا و نه بعدا حرفی برای گفتن خواهد داشت، نه ابدا میتواند بکند و نه اعاده، از کف روی آب کاری ساخته نیست، او رفتنی است، حالا فرض کنید کسی ادعا کرده که بت رب است، یک چوبی را گفت این رب است، این کلمه رب را لفظا جاری میکند و مفهومش را در ذهن مندرج میکند، اما زیرش خالی است، نه بر چیزی منطبق است و نه چیزی تحت آن مندرج است.
باطل لفظی است که هیچ مفهومی تحت آن مندرج نیست
وی گفت: اگر باطل و لفظ مفهومی دارد، این مفهوم زیرش خالی است که یک چیزی را نشان دهیم که این فرش، سنگ در و دیوار باطل است، اما اگر کسی حقی را ادعا کند که حق با او نیست، او لفظ میگوید اما مفهومی تحت آن مندرج نیست، به همین دلیل معنای برآمده از سوره مبارکه انبیا، دقیقتر از مفهوم سوره مبارکه اسراء است و حرف نهایی را زد که این باطل نابودشدنی است، مجموع آن چه در سوره انبیا و اسراء است، گفت بگو حق آمد و دیگر باطل از سر نمىگیرد و برنمىگردد، ابدا و نه اعاده از او ساخته است، این ما اگر نافیه باشد، یا استفهام انکاری باشد، هر دو این معنا را میدهد.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره «قُلْ إِن ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِی وَإِنِ اهْتَدَیْتُ فَبِمَا یُوحِی إِلَیَّ رَبِّی إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ» اظهار کرد: حضرت در اینجا از طرف انسان دارد سخن میگوید و گرنه خود پیامبر(ص) فرمود « قُلْ إِنِّی عَلَى بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی» یا در جای دیگر خداوند فرمود « إِنَّکَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ» اما به عنوان یک انسان و صرف نظر از اینکه سوابقی دارد، اگر گناهی کرده است، به دلیل سوء اختیار خود است، این بیان مرحوم شیخ طوسی در تبیان است که میفرماید دلیل بر بطلان جبر است، اما این آیه شبیه «مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا» نیست، بلکه شبیه «مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ» اگر کار بدی کردی از خودت است و اگر کار خیری کردی از جانب خداوند است، اگر ضلالت است، از تو است اما اگر هدایت شدی از جانب خداوند است، راه شیخ طوسی به ذهن نزدیکتر است.
معنای سمیع بودن خداوند
وی ادامه داد: آیه محل بحث این معنا را نمیدهد که اینکه حرفهای من حق است و شما کاری به فعل من نداشته باشید، یعنی اینکه اگر من گمراه شدم شما کاری به عمل من نداشته باشید، بلکه به حرف من نگاه کنید، این حرف قرطبی است که خود از کسان دیگری هم نقل کرده است، کسی که فعل و قولش حجت خداوند است، اگر حرف او حجت الهی است و حجت الهی را آورده نمیتواند بر خلاف او عمل کند، یک پیامبر نمیتواند بگوید من اگر بیراهه رفتم دلیل بر بطلان حرف من نیست، برای اینکه اگر بیراهه برود، دیگر پیامبر نیست.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیاة با بیان اینکه «إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ»، اظهار کرد: سمیع به این معنا نیست که خداوند همه چیز را میشنود، بله او هم حرف خوب را میشنود، هم فحش سب و لعن و دعا را میشنود، سمیع دو قسم است، یک سمع عادی است که میشنود، اما یک سمعی است که ترتیب اثر میدهد، یعنی هم میشنود و هم ترتیب اثر میدهد، خداوند سمیع الدعا است، این سمیع الدعا به آن معنا نیست که خدا فقط میشنود، بلکه میشنود و ترتیب اثر میدهد، اگر میگوییم فلان کس حرف ما را میشنود، یعنی میپذیرد و به آن عمل میکند، یعنی اینکه خدا به مناجات ما گوش میدهد و نزدیک به ما هست.
وی با قرائت آیه «وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ» خاطرنشان کرد: این فزع هم در زمان موت، هم در زمان بعث و هم در جنگ بدر و هم در زمان ظهور اشاره شده است، فرمود در آن وقت هنگامى را که کافران وحشتزدهاند آنجا که راه گریزى نمانده است و از جایى نزدیک گرفتار آمدهاند، در آن حالت میگویند که «آمنا به»، که این «به» هم میتواند به «حق» برگردد، هم میتواند به «صاحب» برگردد که منظور پیامبر(ص) است، حق همان دین و وحی است، آنها نهایت بیادبی به پیامبران را داشتند، « إِنَّا لَنَرَاکَ فِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ»، «إِنَّا لَنَرَاکَ فِی سَفَاهَةٍ».
استکبار مانع رسیدن صدای اسلام به جهان میشود
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه «وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَکَانٍ بَعِیدٍ» اظهار کرد: اما همینهایی که به انبیا این حرفها را میزدند و به صراحت به شیخالانبیا(ع) نسبت ضلالت و سفاهت میدادند، الان که به فزع افتادند میگویند «امنا به»، پاسخ این است که شما چگونه میتوانید به ایمان دسترسی پیدا کنید، حال آن که این فاصله بسیار زیاد است، شما در ته جهنم هستید و چگونه میتوانید ایمان بیاورید، آن روز که باید ایمان بیاورید، حرفهای ناگواری به پیامبرتان میزدید، هم دیروز رجم به غیب داشتید و هم امروز، دیروز انکارتان رجم به غیب بود و میگفتید اگر انسان بمیرد آیا دوباره زنده میشود، اما امروز هم رجم به غیب کردید.
وی ادامه داد: امروز هم رجم به غیب کردید، فردا به هیچ وجه روز عمل نیست، یعنی انسان وقتی که میمیرد، رابطه او با عمل به کل قطع میشود، یک کاری بکند که ثواب ببرد، یا کاری بکند که گناه باشد، اثر عمل انسان هست، اگر کتاب نوشته، سنتی گذاشته و روشی را در جامعه بنا نهاده است، اثر عمل اوست و خداوند فرمود که ما اثر عمل او را میدهیم، « وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ» در روایات هم برخی از کارها را که برای جامعه سودمند باشد، جزو اعمالی دانستهاند که بعد از مرگ انسان هم قطع نمیشود، مانند اینکه انسان اگر وقف یا فرزند صالحی یا درختی داشته باشد، عملش قطع نمیشود.
استاد درس خارج حوزه علمیه ابراز کرد: برخی مستضعف هستند و حجت برای آنان تمام نشد، آنها امیدوار به رحمت خداوند هستند، کفار مستضعف که حجت الهی بر آنان اقامه نشده است، یقینا معذب نیستند، مانند اینکه برخی از کفار که در چین هستند و نام قرآن و وحی و راسلت در اثر استکبار جهانی به آنها نرسیده است، معذور هستند، استکبار سالیان متمادی مرام کمونیستی را ترویج کرد و قرآنها و امثال و ذالک را گرفت، این نسل اصلا نماز و روزه را نشنیدند، اینها یقینا معذب نیستند، کسی که حجت الهی بر او بالغ نشد، رحمت الهی شامل حالشان میشود./914/پ201/ج