۱۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۸
کد خبر: ۱۸۶۷۳۸
آیت‌الله جوادی آملی:

عفو کریمانه نتیجه مظهر کرامت الهی شدن انسان است

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به این‌که اگر کسی مظهر کرامت الهی شد، هنگام عفو کریمانه برخورد می‌کند و نام گناه را نمی‌برد به ماجرای حضرت یوسف(ع) و عفو وی از برادرانش اشاره کرد و آن را نمونه‌ای از عفو کریمانه دانست.
آيت الله عبدالله جوادي آملي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، امروز چهارشنبه در درس تفسیر خود در مسجد اعظم در ادامه تفسیر سوره مبارکه سبأ گفت: در سوره مبارکه سبأ اصول دین را تبیین فرمود و مشکل اصل مشرکان درباره اصول دین را بیان کرد، در ادامه فرمود در قیامت عابد و معبود، همه را جمع می‌کنیم، وقتی که محکمه تشکیل شد از فرشته‌ها سؤال می‌کنیم که این‌ها شما را عبادت می‌کردند یا نه، زیرا برخی در دنیا فرشته‌ها را عبادت می‌کنند، فرشته‌ها در کمال ادب ابتدا تسبیح و تنزیه دارند و اصلا ذکر نمی‌کنند که ما عابد یا معبود بودیم، بلکه می‌گویند آن‌ها به جن مؤمن بودند و هرگز ما به این کار راضی نبودیم.

وی با قرائت آیه «وَیَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ یَقُولُ لِلْمَلَائِکَةِ أَهَؤُلَاء إِیَّاکُمْ کَانُوا یَعْبُدُونَ» ابراز کرد: خدای سبحان همه را در قیامت جمع می‌کند و در قیامت از فرشتگان می‌پرسد که آیا این عده شما ملائکه را عبادت می‌کردند، این سؤال سؤال توبیخی و استیضاحی است، سؤال استعطایی و درخواستی خوب است، گاه هم سؤال استفهامی است، این دو نوع خوب است، اما گاه سؤال توبیخی است، این‌که در قرآن فرمود این‌ها را نگاه دارید زیرا آن‌ها مورد سؤال قرار می‌گیرند، سؤال توبیخی و استیضاحی است، در آیه محل بحث این سؤال گرچه به حسب ظاهر متوجه فرشته‌ها است، اما سرزنش بت‌ها و بت‌پرستان است، نه اعتراض به ملائکه، یعنی این‌که چرا شما را عبادت می‌کردند.

استاد درس خارج حوزه علمیه بیان کرد: بت‌پرستان دو کار داشتند، یکی مربوط به اندیشه و یکی مربوط به انگیزه بود، اندیشه مقلدان که استدلال و برهان نداشت، بلکه معیار تصدیق و تکذیبشان کار نیاکانشان بود، آن‌ها کار نیاکانشان را می‌پذیرفتند و اگر کاری را نکرده بودند می‌گفتند که این کار را نیاکان ما انجام ندادند، این سخن مقلدان بود اما کسانی که مورد پیروی قرار می‌گرفتند می‌گفتند که این کار ما مورد رضای خداوند است، این کار را خدا می‌داند و اگر بد بود جلوی ما را می‌گرفت، این حرف‌های باطل مشرکان تابع و متبوع است، در این بخش خدا آنان را مستقیما خطاب نمی‌کند، بلکه ملائکه را که مورد پرستش آنان است خطاب می‌کند.

دلیل کرامت داشتن فرشتگان ادب آنان است

وی با اشاره به آیه «قَالُوا سُبْحَانَکَ أَنتَ وَلِیُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ کَانُوا یَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَکْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ» اظهار کرد: در سوره مبارکه مائده خداوند از حضرت مسیح نیز سؤال می‌کند، در قیامت ذات اقدس اله از حضرت عیسی(ع)‌ درباره شرک و کفر قوم حضرت عیسی(ع) سؤال می‌کند و می‌پرسد آیا تو به قومت گفتی که مادرت و خودت را به جای خدای یگانه عبادت کنند؟ و جواب وجود مبارک حضرت مسیح(ع) شبیه جوابی است که ملائکه در آیه محل بحث به خداوند می‌دهند، حضرت عیسی(ع) می‌فرماید تو منزهی خدایا، من چنین حقی نداشتم که به مردم بگویم من و مادرم را بپرستید، لسان این سؤال و جواب به گونه‌ای است که حضرت مسیح(ع) برای قوم خودش طلب مغفرت می‌کند، اما در آیه محل بحث فرشتگاه تنها گفتند «سبحانک» و اصلا نامی از مشرکان نمی‌برند، زیرا آنان مظاهر تام خدای متعال هستند.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی افزود: اگر کسی مظهر کرامت الهی شد، هنگام عفو کریمانه برخورد می‌کند و نام گناه را نمی‌برد، این مطلب در ماجرای حضرت یوسف(ع) اتفاق افتاد، حضرت یوسف(ع) تنها گفت سپاس ویژه خدایی است که من را از زندان درآورد، نه تلویحا و نه تصریحا به چاه اشاره نکرد، وقتی در حضور یعقوب می‌خواهد خداوند را شکر کند، اسمی از چاه نبرد، در این‌جا هم فرشته‌ها ادب را رعایت می‌کنند و نمی‌گویند یک عده ما را عبادت کردند، این نهایت ادب است، اگر در سوره انبیا از فرشتگان به عنوان «کرام» نام می‌برد به این دلیل است، همین وصف سوره انبیا برای ملائکه در زیارت جامعه برای اهل‌بیت(ع) نیز گفته شده است.

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به این‌که فرشتگان در آیه محل بحث می‌گویند تنها کسی که ولایت ما را بر عهده دارد و ما سرسپرده اوییم تو هستی، بیان کرد: فرشتگان در ادامه می‌گویند آنان با جن رابطه داشتند، زیرا جن با استفاده از وسوسه‌ها در دل‌های دیگران نفوذ می‌کردند و منشأ بدی می‌شدند، البته جن مؤمن هم داریم اما برخی جن‌ها با وسوسه به انحراف‌انگیزی می‌پرداختند، فرشتگان می‌گویند اکثر مشرکان به جن مؤمن بودند و معتقد بودند که جن منشأ اثر است، برای این گفتند اکثر که نخواستند به قول مطلق بگویند تا ادب حفظ شود یا این‌که واقعا تعدادی‌ از مشرکان از جنیان اطاعت نداشتند، در قیامت دیگر جنیان قدرتی ندارد، هیچ کس دیگر قدرتی ندارد، زیرا قیامت هنگام ظهور قدرت الهی است، «فَالْیَوْمَ لَا یَمْلِکُ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ نَّفْعًا وَلَا ضَرًّا وَنَقُولُ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِی کُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ» به آنان گفته می‌شود که باید عذاب الهی و آب حمیم را باید بچشند، عبادت مشرکانه اکثر مردم برای جلب نفع و دفع ضرر است، اوحدی از مردم هستند که خالصانه خداوند را عبادت می‌کنند.

سحر خواندن قرآن دلیل بی‌ادبی مشرکان به پیامبر

وی با قرائت آیه «وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ یُرِیدُ أَن یَصُدَّکُمْ عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُکُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْکٌ مُّفْتَرًى وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ» ادامه داد: این آیات بینات بودند، یعنی واضح و روشن بودند، اگر هم نیاز به توضیح داشت، پیامبر(ص) آن را بیان می‌کردند، اما آن‌ها در قبول و نکول پیرو نیاکان خود بودند، می‌گفتند که این مردی است که می‌خواهد شما را از آن چه که پدرانتان می‌پرستیدند، باز دارد، و درباره قرآن می‌گفتند که این بافته و ساخته پیامبر(ص) است که آن را به خداوند نسبت داده است، بعد از اهانت به شخص پیامبر(ص) و اهانت به قرآن یک بی‌ادبی مشترکی هم می‌کردند که علت این دو کار بود و آن علت مشترک این است که می‌گفتند «إن هذا الا سحر مبین»، می‌گویند این سحر است، خدا می‌گوید اگر این دروغ و بافته است همانند قرآن را بسازید اما آن‌ها می‌گویند این سحر است.

حضرت آیت‌الله جوادی آملی با قرائت آیه «وَمَا آتَیْنَاهُم مِّن کُتُبٍ یَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمْ قَبْلَکَ مِن نَّذِیرٍ» گفت: ذات اقدس اله می‌فرماید یا برهان عقلی باید داشته باشید، یا برهان نقلی، یا بگویید در فلان کتاب آسمانی این مطلب نوشته شده است، یک کتاب علمی ندارند، اگر پیامبری آمده باشد و پیامبر(ص) این مطلب را گفته باشد، قابل گوش دادن است، اگر نه دلیل عقلی دارند و نه دلیل نقلی دارند، خودشان گرفتار افک مفتری هستند، بعد فرمود ای رسول این‌ها با این قدرت نه تنها تو را ساحر می‌دانند و نه تنها کتاب قرآن را سحر می‌دانند، بلکه این مطلب را درباره سایر انبیا همین را نیز گفتند.

وی خاطرنشان کرد: «وَکَذَّبَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَیْنَاهُمْ فَکَذَّبُوا رُسُلِی فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ» به آنان بگو قبل از این صنادید قریش کسانی بودند که کتاب‌های انبیا را به سحر متهم کردند و پیامبران را ساحر خواندند، اما طولی نکشید که ما آنان را خاک کردیم، قدرت آنان چند برابر قدرت متکبران عصر پیامبر و سرمایه‌داران حجاز نبود، این‌ها به چی می‌خواهند بنازند، یک دهم قدرت گذشتگان را نداشتند، در جریان قارون نیز خداوند گفت ما کسانی را قبل از او خاک کردیم که از او سرمایه‌دارتر بودند./914/پ201/ج

ارسال نظرات