معنویت در اندیشه رهبری؛
ارتباطِ روحانیت و معنویت در اندیشۀ مقام معظم رهبری
خبرگزاری رسا ـ یکی از عوامل رشد معنویت در اجتماع، استفاده از ظرفیت معنوی روحانیت در اجتماع است. نقش روحانیت شیعه در تاریخ گذشته و به خصوص تاریخ معاصر ایران بر کسی پوشیده نیست.
در مقالات پیشین به ابعاد معنویت از دیدگاه مقام معظم رهبری اشاره کردیم و موضوعاتی مانند دعا، قرآن، ذکر و خانواده معنوی را در اندیشه رهبری معظم، از نظر گذراندیم.
یکی از عوامل رشد معنویت در اجتماع، استفاده از ظرفیت معنوی روحانیت در اجتماع است. نقش روحانیت شیعه در تاریخ گذشته و به خصوص تاریخ معاصر ایران بر کسی پوشیده نیست.(17/2/63) در تأثیر گذاری این صنف همین بس که مهمترین نهضت مردمی عصر به مدیریت این قشر به سامان رسید. آن چه در این نوشتار مد نظر است، نقش روحانیت در ترویج معنویت از منظر مقام معظم رهبری است.
قابل ذکر این که امام راحل(ره)، قبل از مقام معظم رهبری کارکرد معنوی روحانیت را به جوانان یادآور شده و به ضرورت این نقش تاکید کردند.
امام راحل در این باره فرموده است: «نکته دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقهام به جوانان عزیز عرض میکنم، این است که در مسیر ارزشها و معنویات، از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خود را بینیاز از هدایت و همکاری آنها ندانید. روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در مسیر تعلیم و تربیت و هدایت نسلها همت گماشتهاند و همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بودهاند».(صحیفه امام، ج 21، ص 98)
مقام معظم رهبری، علمای دین و روحانیون را مأمور تربیت نفوس مردم و تحقق انقلاب قلبی و اخلاقی در آنها، مخصوصاً جوانان دانستهاند.(1/12/69)
ایشان روحانیت را عامل تولید و تعمیق معنویت شمرده و برای این مهم چند محور را مورد توجه قرار داده و البته بعضی را بر بعضی مترتب ساختهاند. محور اول، پرداختن به مرجع تفسیر معنویت است. محور دوم شاملِ چهار مرحلۀ تحصیل و ذخیره سازی، تولید، نشر و حفظ معنویت است.
1ـ شبهه اسلام منهای روحانیت
سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، با هدف جدا کردن توده مردم از قشر روحانیت، شعار اسلام منهای روحانیت مطرح شد. استاد مطهری بارها به منشا این شبهه پرداخته و آن را شعار استعماری دانستند.
مقام معظم رهبری هم این شعار را موجب التقاط دانسته و فرمودهاند: «آن کس که میگوید، اسلام منهای روحانیت، او اسلام را نمیخواهد؛ او چیزی را میخواهد که تلفیقی از افکار سلایق و عقائد شخصی خودش، با پشتوانهای از کتاب و سنّت باشد.»(8/1/61).
2ـ روحانیت مرجع تفسیر معنویت
امروزه توقعات معنوی از ادیان الهی بالا گرفته و بسیاری از جنبشهای معنوی، معنویت تبلیغی خویش را مورد تأیید ادیان الهی معرفی کردهاند. از طرف دیگر علمای ادیان الهی به موضوع معنویت روی آورده و تنها راه سعادت و تکامل را در پیروی از دستورات ادیان الهی دانسته و تنها، معنویت مورد نظر خویش را مشروع و لازم دانستهاند.
در صدر ادیان ابراهیمی، اسلام شعار معنویت کار آمد و جامع را مطرح کرده است. از این رو محل نزاع و اختلاف این است که تفسیر معنویت اسلامی چیست؟ این که چه کسی باید بگوید معنویت دینی و اسلامی چیست و ارکان و عناصر آن کدام است، خود سؤال اصلی و کلیدی است.
مقام معظم رهبری به این مهم توجه داشته و فهم درست از باورهای اسلامی و بالتبع معنویت بر آمده از دین را منحصر به روحانیت شیعی دانسته و تأیید علمای اسلام را لازم دانستهاند.
ایشان فرمودهاند: «اگر کسی خیال کند که به غیر از جامعه علمی روحانیت تشیّع، کسی خواهد توانست قرآن و اسلام را عَلَم کند و تبیین و تفهیم نماید در دنیا، ایمان و اعتقاد در دلها به وجود بیاورد،... تصور غلط و اشتباهی است.»(5/8/69)
البته ایشان از سوی دیگر، راه فهم دین را برای همگان ممکن دانسته و تأکید کرده که این فهم در صورتی ممکن میشود که مقدماتش تحصیل شود و افرادی که قصد این مهم را دارند به مطالعه علوم اسلامی روی آورده و استنباطها و فهم خویش را بر ضوابط اسلامی و متدهای متداول در علوم دینی منطبق سازند.
3ـ مراحل تعمیق معنوی توسط روحانیت
رهبر معظم انقلاب به سه مرتبه تصریح کردهاند:
الف ـ روحانیت ابتدا باید ذخیره معنوی خویش را تعمیق بخشد
مقام معظم رهبری در قدم اول روحانیت را بر کسب معنویت حقیقی ترغیب کرده و بر لزوم تحصیل روح معنویت اهتمام ورزیده اند.
ایشان در همین رابطه گفتهاند: «تکلیف ما جامعه روحانیت، که بنده هم طلبهاى در این مجموعه عظیم روحانى هستم، این است که هر چه توان داریم، بر استحکام معنوى جامعه علمى روحانیت بیفزاییم.»(04/04/1368)
روحانیت نه تنها دانشِ معنویت را در اختیار دارد، بلکه بسان یک طبیب، در عمل برای سلوک معنوی به وجودش نیاز است. از این رو کار روحانیت دستگیری معنوی بوده و باعث معنویت سازی و تولید معنویت میگردد.
رهبر معظم انقلاب در فراز دیگری فرمودهاند: «نقش روحانیون نقش هدایت و دستگیری معنوی است. همه به روحانی احتیاج دارند، همچنان که به طبیب احتیاج دارند و اگر روحانی در هر نقطهای به وظایف خود عمل کند، آن جا را از لحاظ معنوی آباد میکند.»(24/10/83)
ب ـ روحانیت و نشر معنویت
رهبر عزیز انقلاب نه تنها تولید معنویت را رسالت روحانیت شمردهاند، بلکه نشر معنویت را هم بر عهده این قشر دانسته و بقای معنویت را مرهون تلاشهای روحانیت تلقی کردهاند. به عبارت دیگر تمامی مراحل تعمیق معنویت را به روحانیت مربوط دانستهاند.
[روحانیت باید] دین و اخلاق و معنویت را، با عمل و زبان خود در جامعه بپراکند و همه دلها را متوجه معنویت و دین و اخلاق کند.(4/4/68)
ج ـ روحانیت و بقای معنویت
«مسئولیت حفظ معنویت و روح و حال این برادران(مخاطبان) به عهده شما(روحانیون) است. انسان سایشپذیر است. هر انسان دیگری جز معصومین، در حال برخوردها و سایشها و اصطکاکها، ساییده و کم میشود و برجستگیهای روحیش تغییر میکند. باید مراقبش بود.»(10/10/69)
«حوزه و روحانیت مثل خونی است که در سرتاسر پیکره جامعه در جریان است، در حرکت است، با همه جا مرتبط است؛ لذا مسائل روحانیت و مسائل حوزه، پیوندی ناگسستنی دارد با مسائل کشور، مسائل نظام اسلامی، مسائل دنیای امروز و حتّی با مسائلی از تاریخ و گذشته.»(15/7/79)
4ـ شکل مواجهه روحانیت با مردم
انگیزه روحانی در ارتباط معنوی با مخاطبان خویش، بدون شک الهی و توحیدی است. اما شکل تعامل روحانیت با مخاطبان خویش باید طبیبانه، آن هم از نوع «دوّار بودن» است.
روحانیت باید به سراغ مردم بروند
امروزه یکی از نقشهای مربیانِ معنوی در مکاتب مختلف، تبلیغ است. تبلیغ معنوی به صورتهای مختلفی صورت میگیرد. یکی از آن طرق، حضور رهبران در میان هواداران خویش است. در نگرش اسلامی، این حضور تنها به حضور فیزیکی محدود نشده و انگیزه حضور نیز متفاوت از دیگر مکاتب معنوی است، بلکه شکل حضور و تبلیغ و نحوۀ مواجهه و ارتباط به صورت ماهوی با مکاتب دیگر مغایر است.
در مکاتب جدید معنویتگرا، حضور رهبران صرفا در میان هواداران خویش است، نه در میان کسانی که استعداد حرکت معنوی را دارند. دوم این که حضور رهبران بعد از تشریفات رسمی و برنامه ریزی قبلی و رعایت سلسله مراتب فرقهای انجام میپذیرد.
رهبر معظم انقلاب چنین گاردی را منطبق بر مرام پیامبر ندانسته و وظیفه روحانیت را حضور داوطلبانه و طبیبانه در میان تمام کسانی که فطرت توحیدی دارند میدانند. به علاوه در اندیشۀ رهبری، روحانی باید خود را مجهز به مهارتهای مختلف ارتباطی و درمانی نموده تا بتواند به همگان رسیدگی معنوی و روحی نماید.
ایشان فرمودهاند: «ما(روحانیون) باید مثل پیامبر(ص) سراغ افراد برویم. درباره پیامبر(ص) گفته شده است: «طبیب دوار بطبه قد احکم مراهمه و احمی مواسمه» پیغمبر(ص) مانند یک پزشک دوره گرد حرکت میکرد. پزشکان در مطب خویش مینشینند تا مردم به آنها مراجعه کنند؛ اما پیامبران نمینشستند تا مردم به آنها مراجعه کنند. در کیف دارویشان هم مرهم داشتند، هم وسیله نشتر زنی داشتند، هم وسیله داغ کردن زخم داشتند، آن جایی که نیاز به داغ کردن داشت.»(24/10/83)
5ـ روحانیت بی اثر و خنثی
راه افزایش معنویت و ترویج معنویت این است که روحانی در منش و مسلک روحانیت ظاهر شده تا بتواند برکات معنویش را تکثیر نماید.
رهبر عزیز انقلاب فرمودهاند: «گاهی وجود ما عمامهایها در جاهایی بیاثر میشود. این به خاطر این است که ما در آن مورد با وظایف و هویت و منش یک روحانی ظاهر نشدهایم. در طول سالهای متمادی عمر روحانیت شیعه، هر جا روحانیون با منش و هویت روحانی خود ظاهر شدهاند، برکاتی به جای گذاشتهاند؛ چه در میدان سیاست و چه در میدان معنویت، چه در میدانهای مربوط به رزم و دفاع از کشور و امنیت و چه در میدانهای دیگر. شأن روحانی این است.»(24/10/83)
محقق حوزوی و منتقد معنویتهای نو ظهور؛
حجت الاسلام حمزه شریفی دوست
/925/م12/ر
ارسال نظرات