۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۲
کد خبر: ۱۶۲۵۸۴

ولادتی که مقارن با شهادت بود

خبرگزاری رسا _کارشناس شبکه وهابی برای اینکه اذهان را برای انکار شهادت حضرت محسن (ع) آماده کند با ایجاد شبهه ای پیرامون زندگانی حضرت زهرا (س)، مدعی شد نه جنسیت و نه نام این فرزند معلوم نبوده است.
محسن

به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا، عبدالله موحد،کارشناس شبکه وهابی نور، با ایجاد شبهه ای پیرامون زندگانی حضرت زهرا (س)، نامگذاری فرزند سقط شده ایشان به نام محسن را به سخره گرفته و مدعی شد نه جنسیت و نه نام این فرزند معلوم نبوده است.

 

این در حالی است که محسن (ع) عزیز پیامبر (ص) بوده و آن حضرت قبلاً نام او را تعیین کرده بود. اگر این آخرین گل زهرا (س) به دنیا مى‏آمد همه به عنوان یادگار پیامبر (ص) از او یاد مى‏کردند و گرامیش مى‏داشتند.


ولى خوب شد به دنیا نیامد، چه آنکه هنوز متولد نشده اینچنین او و مادرش را گرامى داشتند!!!

این دلیل بر بزرگى مصیبتى است که با قتل محسن (ع) بر اسلام وارد شد و نشانه‏ى شدت غصه‏اى است که مادر دلسوخته‏اش حضرت زهرا (س) با از دست دادن این پسر کشید.

 

 

در کتاب «بحارالانوار: ج 43 ص 195» می خوانیم:
«امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: اگر فرزندان سقط شده‏ى شما روز قیامت شما را ببینند در حالى که نامى براى آنان نگذاشته ‏اید،آن فرزند به پدرش مى‏گوید: چرا براى من نامى تعیین نکردى در حالى که پیامبر (ص) محسن (ع) را قبل از اینکه به دنیا بیاید نامگذارى کرده بود».


در کتاب « الکوکب الدرى: ج 1 ص 194» چنین آمده است:
«اسماء مى‏گوید: وارد خانه‏ى حضرت زهرا (س) شدیم وقتى که حضرت جنین خود را سقط کرده بود؛ همان که پیامبر (ص) او را محسن نامیده بود».


چه سوزناک است که پیامبر (ص) از شهادت یادگار خود خبر دهد و بفرماید: این شهادت در اثر ضربتى است که بر دخترم فاطمه (س) وارد مى‏شود !


این حدیث از پیامبر (ص) در کتاب « بحارالانوار: ج 28 ص 62» آمده است:
«پیامبر (ص) فرمود: حضرت زهرا (س) زده مى‏شود در حالى که باردار است. در اثر این ضربت فرزندى که همراه دارد سقط مى‏شود، و خود او در اثر همان ضربت از دنیا مى‏رود».


گل زهرا (س) اول شهید شد و سپس سقط گردید! اما چگونه؟ این سؤالى است که باید جزئیات ماجرا آن را روشن کند.


مادرى که فرزند همراه دارد مواظبت زیادى مى‏خواهد. رعب و وحشتى که مهاجمین سقیفه پشت در خانه به راه انداخته بودند، و فریادهاى بلندی که سر داده بودند و قصد ورود اجبارى به خانه حضرت را داشتند، مى‏توانست به تنهایى باعث سقط محسن شود.


فریاد «آتش مى‏زنیم»، و صداى بر زمین انداختن هیزم، و چیدن آنها با خار مغیلان کنار دیوار و در خانه و آتش زدن آنها، و دود و شعله‏هایى که از زیر در و بالاى دیوار خانه دیده مى‏شد، هر خانم باردارى را نگران مى‏کرد و به وحشت مى‏انداخت.


اکنون بانویى پشت در آمده که از یک سو رحلت پدر مهربانى چون پیامبر (ص) بار عظیمى از غم بر قلب او نشانده، و از سوى دیگر جفاى مردم در حق شوهر مظلومش دل او را سخت آزرده است. او احساس مى‏کند مهاجمین قصد ورود به خانه را دارند و در وضعیت فوق‏العاده خطرناکى قرار گرفته است. لذا با تمام وجود در را گرفته تا باز نشود.

آتش به چوب در گرفته و شعله ها به صورت او اصابت مى‏کند. در صاف نیست! چوبهاى ناهموار دارد، میخ دارد، داغ شده است! بانویى که محسن (ع) همراه اوست چگونه باید مواظب فرزندش باشد؟!
در را با لگد مى‏شکنند و صداى وحشتناکى ایجاد مى‏شود، و در به روى بانو مى‏افتد. دریاى عصمت و حیا با مهاجمین روبه‏رو مى‏شود. بر دستش تازیانه مى‏زنند تا در را رها کند.
در با میخش و با ناهمواریش، سینه را مى‏شکافد و خون جارى مى‏کند. استخوان پهلو از درون مى‏شکند و خون جارى مى‏شود! لابد اینها براى کشتن فرزندى که کنار این پهلو و سینه به تلاطم افتاده کم است؟!
حمله‏کنندگان سقیفه یک نفر نیستند. دستور خود را هم از پیش گرفته‏اند. آن سیلى که گوشواره را مى‏شکند، تازیانه‏اى که بازو را سیاه مى‏کند، و بر سر و کتف بانو مى‏خورد و بى‏ محابا از هر سو فرود مى‏آید و خون جارى مى‏کند، پایى بر بانوى باردار ضربه مى‏زند. آیا با همه‏ى اینها هنوز محسن (ع) زنده است؟ در حقیقت باید بپرسیم هنوز مادر زنده است؟!

با این همه وحشت و ضربت و جراحت... مادر چه گفت؟ چه کرد؟ فضه چه کمکى توانست نماید؟ امیرالمؤمنین علی (ع) چه کرد؟ بچه‏ها چه حالى داشتند؟ محسن (ع) کجا رفت؟


تاریخ، این داستان جگرسوز را با تمام تلخى‏هایش حفظ کرده تا معلوم شود فاطمه (س) و محسنش (ع) باهم و از یک سبب به شهادت رسیدند!! چه ضرباتى و چه حملاتى که مرد را از پا درمى‏آورد، چه رسد به بانویى که کنار قلبش یادگار زیبای پیامبر (ص) را در آغوش گرفته است./1406/9161/خ

 

ولادت غم‏انگیز محسن (ع) همان روز شهادتش نیز بود، و کیفیت شهادتش قبلاً پیشگویى شده بود.



 

ارسال نظرات