۰۹ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۷:۰۵
کد خبر: ۱۵۸۲۷۷
در نشست علوم تربیتی بررسی شد؛

راهبردهای تحول در مدیریت نظام تولید علم

خبرگزاری رسا ـ استاد پژوهشگاه حوزه و دانشگاه: دانش تربیت اسلامی ادامه کار سابق است؛ درون مایه آن تفسیر اسلام از انسان و هستی است و کارکرد آن اولا پشتیبانی از بازسازی نهادهای تربیتی و ثانیا تأمین منابع درسی برای تدریس در دانشگاه است.
راهبردهای تحول در مدیریت نظام تولید علم

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، متن پیش رو اولین شماره گزارش نشست دانش تربیت اسلامی است که توسط حجت الاسلام محمود نوذری در موسسه امام خمینی(ره) ارائه می شود. در این نشست پژوهشگر در صدد بررسی وضعیت موجود، علل ناکامی‌ها و راهبردهای تحول در مدیریت نظام تولید علم است. در ابتدا به ارائه تعریفی از دانش تربیت اسلامی می‌پردازد که عبارت است از: «دانش تربیت اسلامی که اینجا به کار می‌بریم، به نیازهای جوامع اسلامی در حوزه‌ تعلیم و تربیت اشاره دارد.» وی پیشینه تولید علم را مواجهه جهان اسلام با پیشرفت غرب می‌داند و می‌گوید: «متفکران مسلمان بعد از مواجهه با تمدن غرب و ملاحظه پیشرفت غرب، خواستار رخداد این پیشرفت در جوامع اسامی شدند؛ ولی دیدند دانش تربیت سنتی و نهادهای برخاسته از آن پاسخ گوی نیاز جامعه اسلامی نیست

 

بازسازی نهادهای تربیتی

حجت الاسلام نوذری توجه متفکران به آسیب‌های پیروی از علم غربی را هم یادآور ‌شده می‌گوید: «وقتی به طرف دانش تربیت غرب و نهادهای برخاسته از آن مانند مدرسه و دانشگاه رفتند، دیدند افراد در اینجا اندیشه غربی پیدا می‌کنند. لذا به فکر تولید دانشی افتادند که بتواند از بازسازی نهادهای غربی پشتیبانی کنند و به کمک آن در نهادهای تربیتی دست ببرند؛ تا در نتیجه آن ما، هم در اجتماع اسلامی پیشرفته داشته باشیم و هم فرد مسلمان داشته باشیم.» مقاله، دانش تربیت اسلامی را جایگزین دانش تربیتی سابق تلقی می‌کند؛ «ما در دانش تربیتی خود نقصانی احساس کردیم و می‌خواهیم در آن توسعه ایجاد کنیم تا پاسخ گوی نیاز جامعه اسلامی باشد.»

 

تولید ابر تکنولوژی‌های تربیتی/ کارکرد دانش تربیت اسلامی

در ادامه محقق به بررسی کارکردهای مشابه این دو علم می‌پردازد که در دانش تربیت سابق وجود نداشته است؛ «این دانش، کارکردی شبیه کارکرد دانش تربیتی غرب هم دارد. دانش تربیتی غرب دو کارکرد دارد که دانش تربیتی سابق ما آن را نداشت؛ یکی در بعد تربیتی که ارکان عمل تربیتی را توصیف و در قالب نظریه ارائه می‌کرد و دیگری در بعد قدرت نرم که به ما تکنولوژی و روشی می‌دهد که بتوانیم در نهادهای تربیتی دست ببریم.» محقق نسبت به این بعد حساسیت زیادی دارد و پیدایش گرایشات چهارده‌گانه علوم تربیتی، مانند برنامه ریزی درسی، آموزشی و... را در جهت ایجاد یک قدرت نرم می داند. «این‌ها باهم یک ابر تکنولوژی مانند مدرسه و دانشگاه را در اختیار حکومت قرار می‌دهند. دانشگاه راهی است که می‌توان در آن فرد مسلمان تربیت کرد و در جامعه اسلامی پیشرفت به وجود آورد؛ ولی علم غربی فرد را با اندیشه و گرایش غربی تربیت می‌کند.»

 

ماهیت دانش تربیت اسلامی

استاد نوذری ساختار مدرسه را به این صورت تبیین می‌کند: «مدرسه جایی است که هم علوم تربیتی و هم اهداف و ارزش‌ها در آن جمع شده و آن را تشکیل داده است که این ارزش‌ها ممکن است از اسلام گرفته شده باشد یا از مارکسیسم و لیبرالیسم. بالاخره مدرسه راهی است که می‌شود جامعه را اصلاح کرد. دانش تربیت اسلامی ادامه کار سابق است؛ درون مایه آن تفسیر اسلام از انسان و هستی است که کارکرد آن، اولا پشتیبانی از بازسازی نهادهای تربیتی است و ثانیا تأمین منابع درسی برای تدریس در دانشگاه.»

 

ضرورت تولید علم

 این کار نتیجه چهار سال کار پژوهشی محقق و همکاران اوست و نمی‌خواهد صرفا یک گفتمان علمی داشته باشد؛ بلکه می‌خواهد مسئله‌ای را حل کند و برای این کار ضرورت تولید دانش را یادآوری می‌کند: «باید مسئولان تربیتی عملکرد سی و چهار ساله عرصه تربیتی را آسیب شناسی کنند. مسئله تولید علم را برای کشورهایی که به دنبال استقلال هستند بسیار استراتژیک می‌داند. «معتقدم در مبارزه با غرب ما اگر حتی از جهت سیاسی پیروز هم بشویم، ولی اگر مهار تولید علم را به دست نگیریم، موفق نبوده ایم و علم غربی بدون حضور سیاسی غرب هم، آثار خود را به بار خواهد آورد!»

 

راه رفته/مبانی

وی به صورت گذرا وضعیت موجود را بررسی می‌کند. تمام تحقیقاتی که در جهان عرب و در جمهوری اسلامی انجام شده را جمع آوری و تحلیل کیفی روی آن انجام داده است که ناظر به چه بخش‌هایی هستند. نتیجه‌ای که از این تحقیق به دست آمده، این است که در چند حوزه، خوب کار کرده‌ایم: «یکی در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت، یکی هم علوم تاریخی که شامل سه بخش نهادها، آراء و مکاتب تربیتی می‌شود.» در نهادهای تربیتی آن‌چه موجود است، رویکرد سنی است و در شیعه خیلی کم کار شده است. «در حوزه نظام تربیتی هم خوب کار شده است.» نظام تربیتی همان مبانی، اهداف، مراحل و ساحت‌های مختلف تربیتی، مانند تربیت علمی، اخلاقی، اجتماعی و دینی است.

 

راه‌های نرفته/بخش تجربی و تجویزی

«مجموعاً آن‌چه کار شده قابل قبول هست؛ ولی در مرحله تجربی علوم تربیتی مانند: جامعه شناسی آموزش و پرورش و روانشناسی تربیتی، کاری نکرده‌ایم.» تحقیقات صورت گرفته در جنبه‌های تجویزی علوم تربیتی، مانند برنامه ریزی درسی و آموزشی و تکنولوژی آموزشی و نیز در بحث فلسفه و روش شناسی تولید علم تربیتی نیز خیلی محدود است: «در کارگروه تحول نظام تربیتی که سرفصل‌هایش بررسی می‌شود، در خیلی از این درس‌ها حتی یک جلسه هم نمی‌توانیم مطلب تهیه کنیم؛ مثلاً یک جلسه در باب تکنولوژی از دیدگاه اسلامی صحبت کنیم.» حتی از منظر فلسفه هم به این مباحث پرداخته نشده است. «تمام کارهای انجام شده بیش از ده واحد درسی را پوشش نمی‌دهد.»

 

دانشگاه به کجا می رود؟!

محقق دغدغه خود را دوباره ابراز می‌کند که «ما تحقیقات انجام می‌دهیم؛ ولی باز دانشگاه راه خودش را می‌رود! درس‌هایی که با پسوند اسلامی ارائه می‌شوند، چون سنخیتی با علوم تربیتی ندارند، برای نمره گرفتن خوانده می‌شوند و تأثیر مورد انتظار را در ذهن و روان دانشجو نمی‌گذارد.»

 

افراد کارشان را ناظر به نیازهای نهادها انجام نداده‌اند

حجت الاسلام نوذری در ادامه نشست علمی در حضور اساتید علوم تربیتی این پرسش را مطرح می‌کند که آیا بخش‌های انجام شده می‌تواند به بازسازی نهادهای تربیتی کمک کند؟ «چون افراد کارشان را ناظر به نیازهای نهادها، انجام نداده‌اند، بسیاری از سئوالات بی‌پاسخ می‌ماند. مثلاً در مبانی نظری ساحت‌های تربیت دینی که در سند گنجانده شده است، اهداف ریز شده‌اند. ولی کتاب‌ها به صورت کلی اهداف را مشخص کرده‌اند و مشکل را حل نمی‌کنند. در حالی که باید گفته شود در پایان هر دوره تحصیلی چه انتظاری در حوزه تربیت دینی داریم. باید بر اساس کار تحقیقی هدف را ریز کنیم.»

محقق نشست، ساحت تربیت اجتماعی هم‌چنین فلسفه را دارای این کاستی می‌داند که باید وارد برنامه ریزی درسی بشود. از نظر نوذری پرداختن به برنامه ریزی مهم است و در طراحی مدل‌های آموزشی در آموزش و پرورش می‌توان ازمنظر فلسفه وارد شد. «در روانشناسی تربیتی هم باید کار کنیم؛ در روش‌های آموزشی، هم در سیره و هم در سنت کار کرده‌ایم؛ ولی وقتی وارد نظام آموزش و پرورش می‌شویم، می‌بینیم کار عملی نکرده‌ایم که بر اساس آن تصمیم بگیریم». تحقیقات انجام شده را غیر ناظر به نیازها ارزیابی می‌کنند. دغدغه استاد فاصله تحقیقات نظری از واقعیت‌های نظام آموزش و پرورش است. استاد حوزه و دانشگاه در ادامه پژوهش مشکلات جدی دانشگاه را نیز تحلیل می‌کند. «چون ابتدا علم را تعریف نکرده ایم، دارای مشکلات جدی در سند دانشگاه هستیم.»

 

مؤلفه های افراد برای تولید علم

 استاد به بررسی شاخص‌های وضعیت موجود می‌پردازند: «در بخش آموزش بر اساس رسالت برنامه ریزی نشده است؛ ما به افرادی نیاز داریم که علوم تربیتی غربی، مبانی و آسیب‌های آن را خوب می‌شناسند»! علوم تربیتی در غرب آسیب‌زاست. مؤلفه دیگر این افراد از نظر استاد، «آشنایی با سیر تاریخی صد و پنجاه ساله اخیر نظام تربیتی کشورمان به ویژه بعد از جمهوری اسلامی» است. بعد از انقلاب تلاش‌هایی صورت گرفته است که باید بررسی شود که چرا به نتیجه نرسیده است و چرا در بازسازی نظام آموزش و پرورش موفق نشده‌ایم. این‌ها مواردی است که حجت الاسلام نوذری اطلاع دانشجو از آن‌ها را ضروری می‌داند.

 

می‌گویند برو فقه بخوان، اصول بخوان!

مؤلفه بعدی که به آن پرداخته می‌شود سواد دینی است؛ «می‌گویند برو فقه بخوان، اصول بخوان، این‌ها مهارت اسلامی است. این مهارت اسلامی باید مبانی فراهم کند که وقتی من می‌روم دنبال تولید دانش به من کمک کند. فقه را چگونه بخوانیم که به ما کمک کند؟ انسان شناسی را چگونه بخوانیم که در تولید علم به ما کمک کند»

 

باید انسان شناسی با مبانی غربی نهفته در مکاتب درگیر شود

انسان شناسی برای همه رشته‌ها اجباری است و نویسنده مقاله در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده است که خواندن این‌ها اثر خاصی در دانشجو نمی‌گذارد. استاد، گره خوردن معارف اسلامی با روانشناسی را به عنوان یک راهکار اساسی معرفی می‌کند: «چون انسان شناسی اگر ناظر باشد به مبانی غربی که در مکاتب روانشناسی و علوم تربیتی نتیجه می‌دهد و با انسان شناسی نهفته در آن پیوند خورده و آن را نقد می‌کند و فرد نیز این پیوند را درک می‌کند، در این صورت اثر بخش خواهد بود. اما اگر همین طور ویژگی‌های انسان و توانمندی‌های انسان عقل و فطرت را مطرح کنیم و نقش آن را در روانشناسی تبیین نکنیم، باز این مشکل باقی خواهد بود.» بنابراین معارف اسلامی که در کنار دروس غربی در برخی مراکز تدریس می‌شود، بدون این که پیوند و درگیری بین آن‌ها ایجاد شود، تأثیری در تولید علم ندارد و فقط فرد را کمی متدین‌تر می‌کند.

جلسات متعدد توسط همکاران استاد برای چاره اندیشی برگزار شده است که در این جا به قسمتی از آن‌ها اشاره کرده است: «بحث شد که چگونه درس‌های با پسوند اسلامی را در مقاطع مختلف دانشگاهی بگنجانیم که نتیجه‌اش تغییر در نگرش دانشجو و روند تولید علم به وسیله او باشد؟»

 

تحلیل وضعیت موجود

در بخش دیگری از نشست دانش تربیت اسلامی که با حضور اساتید و دانش‌پژوهان گروه علوم تربیتی موسسه امام خمینی(ره) برگزار شده است، حجت الاسلام نوذری سراغ تحلیل وضعیت موجود و سیر تاریخی تولید علم در ایران و دنیای اسلام می‌رود و به مصاحبه‌های تحقیق و نیز نقد و نظرهای مجلات علوم انسانی استناد می‌کند: «گیرهای اساسی داریم که تا آن‌ها را حل نکرده‌ایم، این حرکت‌ها چه در بخش آموزش و چه در بخش پژوهش، به نتیجه مطلوب نمی‌رسند.» نتیجه مطلوب مسلمان کردن دانشگاه و آموزش و پرورش است.

 محقق به دو کار مهم در این زمینه پرداخته است: «نظریات تمام بزرگان حوزه و دانشگاه را که در سی و چهار سال گذشته به روند تولید علم نقد داشته‌اند، جمع کردم» تمام نظریات متفکران اسلام در قالب سه جلد کتاب توسط پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و سه جلد مجله در کنگره علوم انسانی منتشرشده است.

 

نقاط ضعف در تولید علم

در این پژوهش نقاط ضعف ساختاری و انسانی و عملکردی مراکز آموزشی و پژوهشی را که در این عرصه کار می‌کنند تحلیل و روند حل مشکلات موجود توسط محقق نسبت سنجی شده و نتایجی را به دست داده است: «اگر با همین ظرفیت و نیروی انسانی موجود نگرش نسبت به آموزش و پژوهش تغییر بکند، سنگ بنای درستی در تولید علم گذاشته می‌شود.» مشکلات بودجه در کنار این مسئله قابل حل هستند و مسئولین امر حاضرند اگر کسی برنامه‌ای برای اصلاح کتاب‌های درسی داشته باشد، هزینه کنند. با توجه به توصیه مقام معظم رهبری، وزارت علوم به صورت جدی وارد شده است.

 

اساسی ترین اشکال/ عدم توجه به ماهیت علوم انسانی

پژوهشگر این نشست در نهایت اساسی‌ترین مشکلی را که به خاطر آن پایه تولید علم اشتباه نهاده شده است، بیان می‌دارد: «ما به ماهیت علوم انسانی و از جمله علوم تربیتی توجه نکرده ایم.» از نظر محقق، علوم انسانی یک جنبه معرفتی دارد که روابط بین پدیده‌ها را در واقعیت تبیین می‌کند و در بعد دیگر، مبتنی بر این معرفت و اهداف تعیین شده تکنولوژی تولید می‌کند که روابط موجود پدیده‌ها را به سمت نظام مطلوب تغییر دهد. «علوم انسانی مبتنی بر اهداف اسلامی تکنولوژی به ما می‌دهد!» غرب وقتی دنبال علوم انسانی می‌رود، جنبه معرفتی را مقدمی تلقی کرده و تکنولوژی تولید می‌کند «ماهیت علوم انسانی ابزاری است که به عنوان قدرت نرم در نظام‌های موجود دست می‌برد تا برسیم به نظام مطلوب از جمله نظام تربیتی»

 

آ‌‌ن چه گذشته است

استاد نوذری به استنادات تاریخی ایده تغییر کتاب‌های درسی را ناکافی می‌انگارد: «از همان ابتدا دانشگاه را هدف گرفتیم نه نهاد تربیتی را و از دانشگاه هم فقط متن درسی‌اش را» ایده سال 62 این است که «این متن‌های درسی غربی دانشجوها را غربی می‌کند؛ پس باید آن را عوض کنیم. ادامه این ایده که چرا دانشگاه اصلاح نمی‌شود، به همان نگرش اشتباه بر می‌گردد. آیه و روایت آوردن ذیل منابع غربی، علمی تولید نمی‌کند.» وی تحقیقات انجام شده در بخش مبانی را خوب و ناکافی ارزیابی می‌کند. «آیا علمی تولید می‌شود تا نیاز علوم انسانی را به دانش غربی بر آورده کند؟ چرا که علوم انسانی مسئله‌اش را از متن بستر اجتماعی می‌گیرد، نه از متن درسی.»

ادامه گزارش را در شماره‌های بعدی خواهید خواند.  

976/501/ر

ارسال نظرات