۰۶ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۴:۴۴
کد خبر: ۱۵۷۸۰۸
آیت‌الله جوادی آملی:

ایمان گره زدن عصاره علم به جان است

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفت: قرآن آمده که ما را به باور برساند، قرآن آمده که ما را مؤمن کند، اگر کسی با دست دل، عصاره علم را به جان خود گره زد و باور کرد، عقیده می‌شود، قرآن کریم گذشته از سخن گفتن عالمانه بر این اساس است که با دست دل آن معلوم را به جان ما گره بزند که معتقد شویم.
 آيت الله جوادي آملي
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر یکشنبه در مسجد اعظم به تفسیر آیات ابتدایی سوره مبارکه لقمان پرداخت و گفت: اگر باور کردیم این کتاب حبل متین است و خداوند این کتاب را از نزد خود آویخت، آن‌گاه معنای «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِیعًا» را می‌فهمیم، این‌که گفتند به حبل خدا تمسک کنید برای این است که یک طرف آن از سوی خدا است که ناگسستنی است، این طناب به دست خدا است و هنگامی که آن را بگیرید، محفوظ هستید.
وی با اشاره به آیه «هَـٰذَا خَلْقُ اللَّـهِ فَأَرُونِی مَاذَا خَلَقَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ» اظهار داشت: اگر کسی منکر نظام علّی باشد، اصلا قدرت فکر ندارد، بنابراین نظام علّی امر بیّن‌الرشد است، نظام علّی قابل نفی، قابل اثبات و قابل شک نیست، هیچ راهی برای بحث درباره قانون علّیت نیست مگر تبیین؛ قانون علیت امر واضحی است که هر کس با فطرت می‌پذیرد، قرآن فرمود شما که نمی‌توانید نظام علّی را منکر شوید و بگویید آسمان و زمین خودساخته است، شما یک فاعلی دارید، آن فاعل خدا است و بت‌ها نیست، قرآن کریم اصل علیت را بدیهی می‌گیرد و آن را در درون همه نهادینه کرده است، بدون مبدأ فاعلی نه آسمانی پیدا می‌شود و نه زمینی، این کارهای حکیمانه مبدأ حکیمی دارد، کافران نشان دهند با دلیل عقلی یا نقلی که یکی از این بت‌ها و اصنام کاری کرده باشند.
قرآن علم را با عمل هماهنگ کرده است
مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: اصنام ذره‌ای را بالاستقلال نیافریده‌اند، در خلق ذره‌ای مشارکت نداشتند، پشتوانه خلق ذره‌ای نبودند، چون توان این را ندارند باید اعتراف کنند که ظلم کرده‌اند و در گمراهی آشکار قرار دارند، اگر نه دلیل عقلی و نه دلیل نقلی دارید ظالم می‌شود «ائْتُونِی بِکِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَـٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ» اگر راست می‌گویید کتابی پیش از این یا نشانه‌ای از علم بیاورید، «بَلِ الظَّالِمُونَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ»، این نظام مخلوق خدا است، با همه کثرت آن مخلوق خدا است، آسمان‌ها، کوه‌ها، دواب، آب و زوج کریم از مجموع این‌ها با ضمیر هذا به معنای نظام خلقت اشاره کرده است، در سوره آل عمران می‌فرماید « رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَـٰذَا بَاطِلًا» یعنی این نظام متقن ربی دارد، به جای آوردن «انتم» گفت «الظَّالِمُونَ» به این معنا که آنان ظالم هستند.
وی با اشاره به آیه «وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّـهِ وَمَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ» بیان داشت: ما به خود لقمان گفتیم که در برابر ذات اقدس اله شاکر باش، «یَشْکُرُ» فعل مضارع است، زیرا باید شکر دائمی باشد، اما «کَفَرَ» را ماضی آورد یعنی اگر یک‌بار فرد کفر ورزید آن زیاد است، گاه حکمت به معنای عام بر موعظه بر جدال احسن اطلاق می‌شود، گاه در برابر جدال و موعظه قرار می‌گیرد، در این‌جا موعظه‌های حضرت لقمان(ع) حکمت است، این « یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّـهُ» این «بُنَیَّ» برای ترحم و مهربانی است نه برای تصغیر، قرآن کتاب فلسفه، علم و منطق نیست، بلکه قرآن حکیم نور است، علم را با عمل هماهنگ کرده است.
قرآن برای ایمان آوردن ما آمده است
حضرت آیت‌الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: شما در هیچ بحث کلامی نمی‌بینید که مسائل حکمت عملی با حکمت نظری در کنار هم قرار بگیرد،‌ در بحث‌های حکمت نظری جا برای من دوست دارم، من دوست ندارم نیست، در حکمت نظری جای بحث‌های هست و نیست است، قرآن آمده که ما را به باور برساند، قرآن آمده که ما را مؤمن کند، اگر کسی با دست دل، عصاره علم را به جان خود گره زد و باور کرد، عقیده می‌شود، قرآن کریم گذشته از سخن گفتن عالمانه بر این اساس است که با دست دل آن معلوم را به جان ما گره بزند که معتقد بشویم، این یعنی ایمان، اگر کسی دستش بسته بشد، تنها عالم است، عالم بی‌عمل است، موسی(ع) به فرعون گفت برای تو مشخص شد که آن‌چه که من انجام دادم معجزه است، اما تو باور نداری، این‌که گاه دیده شده است طلبه‌ای مطلب علمی را فهمیده اما قبول نمی‌کند، این بعد آفتی برای خود و دیگران می‌شود، ایمان کار عقل عملی است، آن بخش انگیزه و بخش تسلیم، ایمان، اراده، اعتقاد جدا است، و بخش تصور و تصدیق جدا است، ممکن است کسی در علم قوی باشد اما آن را به جان خود گره نزند.
وی خاطرنشان کرد: حالا که برای شما ثابت شد این را به جان خود گره بزنید، اگر گره نزدید ستم کردید، به خدا ستم کردید زیرا چیزی که او ندارد به او نسبت دادید، خداوند شریک ندارد، به بت‌ها و اصنام ستم کردید زیرا چیزی که آن‌ها ندارند به آن‌ها نسبت دادید، آن‌ها ربوبیت ندارند، در سوره مبارکه انعام هم گذشت که وجود مبارک حضرت ابراهیم برای اثبات توحید وقتی خواست ثابت کند که شمس و قمر خدا نیستند، گفت من افول‌کنندگان را دوست ندارم، در کتاب‌های علمی جای من دوست دارم و دوست ندارم نیست، حضرت ابراهیم(ع) گفت من می‌خواهم بگویم خدا هست و من دلبسته اویم، هستی را داده، تربیت کرده، این «لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ»، جمع کردن دو حکمت عملی و نظری است، جمع کردن تعلیم و تزکیه است، « لَا تُشْرِکْ بِاللَّـهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ» در کتاب‌های فلسفی سخن از این‌که شرک ظلم است نیامده،‌ »عَظِیمٌ» به این معنا است که کبیر است، یعنی بزرگ، گفته می‌شود سم زیاد یا مار بزرگ، این زیاد یا بزرگ نشانه وزنه نیست./914/پ202/ج
ارسال نظرات